بخشی از مقاله
چکیده:
با عنایت به عرضه سهام بزرگ ترین و مهم ترین واحدهای اقتصادی کشور درتالارهای بورس، براساس تئوری بازارهای کارای سرمایه گذاری هرگونه تغییر در شرایط اقتصادی، سیاسی و... می تواند به سرعت بر بورس اوراق بهادار تأثیر گذاشته، آن را دچار نوسان کند. در طول دهه های اخیر تغییرات درخور توجهی درجریان منابع مالی بین بازارها و نهادهای مالی و شرکت های مالی و غیر مالی رخ داده است؛
پژوهش حاضر دیدگاه هایی در مورد گستره ای که سیاستهای مربوط به مدیریت عملیاتی در بازار سرمایه ایران را تاثیر دارد، فراهم می کند. همچنین پژوهش حاضر عواملی را بررسی می کند که منجر به افزایش ارزش یک شرکت شده و درنتیجه منجر به افزایش ثروت سهامداران کمک می نماید.این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران - بازار سرمایه ایران - را مورد بررسی قرار می دهد. دوره زمانی این پژوهش با توجه به قابل دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیرهای پژوهش و محدودیت های هزینه و زمان بازه5ساله، از ابتدای سال 1389 تا انتهای سال 1393 است.
-1 بیان مسئله وچگونش برگزیدن موضوع پژوهش
امروزه تجزیه و تحلیل متغیرهای حسابداری یک تکنیک قوی و ابزاری مناسب برای سرمایه گذاران در جهت شناخت هر چه بهتر و ارزیابی عملکرد گذشته، حال، و پیش بینی آینده و نیز بازده آتی است - لشگری و شریف جدیدی، . - 1390 بسیاری از پژوهشگران نظیر چن و همکاران - 2001 - 1، بر این باورند که تغییرات قیمت سهام یک شرکت از مدیریت اطلاعات داخلی آن ناشی می شود.
در شرایطی که اطلاعات به صورت تصادفی وارد بازار می شود و فرایند انتشار اطلاعات بدون توجه به خوب یا بد بودن آن، به صورت سیستماتیک انجام می گیرد، می توان گفت که اطلاعات منتشر شده دارای توزیع متقارن است. به عبارت دیگر، اگر مدیران همه ی اطلاعات را به سرعت افشا کنند، این عمل سبب می شود که بازده سهام دارای توزیع متقارن باشد. بدین معنی که متوسط حجم بازده مثبت در مورد اخبار خوب، بایستی با متوسط حجم بازده منفی در رابطه با اخبار بد برابر باشد - کوتاری و همکاران2، . - 2009 اما مدیران همواره انگیزه دارند تا اطلاعات و اخبارمنفی را از سرمایه گذاران پنهان کرده و آن ها را در داخل شرکت انباشت کنند.
برای مثال، ممکن است از طریق منظور نمودن هزینه های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کاهش هزینه ها و گزارش سود بیش تر در صورت های مالی شوند. نتیجه ی این عملیات منجر به این می شود که تصویر واحد تجاری بهتر از وضعیت واقعی به نظر رسیده، و انگیزه ی افراد برون سازمانی برای سرمایه گذاری در واحد تجاری افزایش یابد - بال 3، . - 2009 این تمایل از انگیزه های مدیریتی متعددی از جمله قرارداد های پاداش مبتنی بر، ارقام حسابداری و مسائل مربوط به دوره ی تصدی و اعتبار مدیران ناشی می شود - واتس4، . - 2003 چنانچه مدیران بتوانند برای مدت زمان طولانی از افشای اخبار بد خودداری کنند،
اخبار منفی در داخل شرکت انباشته می شود. از سوی دیگر حجم اخبار بدی که مدیران می توانند انباشته کنند، محدود است. علت این موضوع آن است که وقتی که حجم اخبارمنفی انباشته به آستانه معینی می رسد، نگه داری و عدم افشای آن برای مدت زمان طولانی تر غیرممکن و پرهزینه خواهد شد. در نتیجه توده ی اخبار نامطلوب پس از رسیدن به نقطه ی اوج خود به یک باره وارد بازار شده و این موضوع به آفت شدید بازده سهام یا سقوط، قیمت سهام منجر می شود
موضوع تغییرات ناگهانی قیمت سهام، طی سال های اخیر و به ویژه بعد از بحران مالی سال 2008، توجه بسیاری از دانشگاهیان و افراد حرفه ای را به خود جلب کرده است. این تغییرات، به دو صورت سقوط و جهش قیمت سهام رخ می دهد. با توجه به اهمیتی که سرمایه گذاران برای بازده سهام خود قائل هستند، پدیده ی سقوط قیمت سهام که منجر به کاهش شدید بازده می شود، در مقایسه با جهش بیش تر مورد توجه پژوهش گران قرارگرفته است.
تعریف سقوط قیمت سهام دارای سه ویژگی مشخص است:
1. سقوط قیمت سهام، یک تغییر بسیار بزرگ و غیرمعمول در قیمت سهام است که بدون وقوع یک حادثه ی مهم اقتصادی رخ می دهد.
2. این تغییرات بسیار بزرگ به صورت منفی هستند.
3. سقوط قیمت سهام، یک پدیده ی واگیردار در سطح بازار است. بدین معنی که کاهش قیمت سهام تنها به یک سهام خاص منحصر نمی شود، بلکه تمام انواع سهام موجود در بازار را شامل می شود
هر یک از ویژگی های سه گانه فوق، در مجموعه های از حقایق تجربی، مستدل و قوی ریشه دارد. در رابطه با ویژگی نخست، هانگ و استین - 2003 - 7 بیان می کنند که بسیاری از تغییرات بزرگی که بعد از جنگ جهانی در شاخص - S & P - رخ داده است، به ویژه سقوط بازار در اکتبر 1987، به دلیل افشای اخبار مربوط به یک رویداد مهم و قابل توجه نبوده است.
ویژگی دوم تعریف فوق، ناشی از یک عدم تقارن تجربی و قابل توجه در تغییرات بازده بازار است. بدین معنی که تغییرات بزرگ در قیمت بیش تر به صورت کاهش و کم تر به صورت افزایش بوده است.
به عبارت دیگر، بازده بازار بیش تر در معرض کاهش و کم تر در معرض افزایش بوده است. این عدم تقارن به دو طریق قابل اثبات است. نخست از طریق مشاهده ی مستقیم داده های تاریخی مربوط به بازده بازار، میتوان این عدم تقارن را به وضوح ملاحظه کرد.
بررسی دادههای مزبور نشان میدهد که از 10 تغییر بزرگی که بعد از سال 1947 دررخ داده است شاخص - S & P - ، 9 تای آنها کاهش بوده است. به طورکلی بخش وسیعی از ادبیات مربوط به بازار سهام، بیانگر آن است که بازده سهام در طول زمان نشان دهنده ی چولگی منفی یا نوسان نامتقارن است - چن و همکاران، . - 2001 روش دیگر اثبات وجود عدم تقارن در تغییرات بازده بازار، بررسی قیمت اوراق اختیار خرید سهام است.
روند این قیمتها با فرض نرمال بودن قیمت ها در بلندمدت که در مدل قیمت گذاری اختیار خرید سهام بلک شولز - 1973 - بر آن تأکید شده است، مغایرت دارد. از این رو، روند قیمت اوراق اختیار خرید سهام، بیانگر وجود چولگی منفی در بازده این نوع اوراق بهادار است - هانگ و استین، . - 2003 سومین ویژگی تعریف سقوط قیمت سهام، این است که سقوط، پدیده ای است که تمام بازار را در بر می گیرد. بدین معنی که این پدیده به تمام انواع سهام موجود در بازار سرایت می کند.
هانگ و استین - 2003 - بیان می کنند که این موضوع به این دلیل است که در زمان وقوع پدیده ی سقوط، همبستگی بین انواع سهام موجود در بازار افزایش می یابد. آن ها اثبات کردند که بررسی روند دادههای تاریخی مربوط به قیمت بازار اوراق اختیار خرید سهام نشان میدهد که در مواردی که شاخص قیمت اختیار خرید سهام با کاهش مواجه بوده است، همبستگی بین انواع مختلف اوراق اختیار خرید افزایش یافته است. این پژوهش دیدگاههایی در مورد حوزه تاثیر سیاستهای مربوط به مدیریت عملیاتی بر بازده سهام را فراهم می کند.
در این راستا، پژوهش حاضر تاثیر ریسک سقوط سهام را بر آن دسته از داده های حسابداری موجود در صورتهای مالی شرکتها که محرک ارزش شرکت هستند را در قالب نسبتهای مالی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران موردبررسی قرار میدهد. با توجه به موارد بالا مساله اصلی آیا ریسک سقوط آتی قیمت سهام بر سیایت های مدیریت عملیاتی شرکت و بازده سهام موثر است؟ گزینش موضوع پژوهش با سیرسایتها و مطالعات کتابخانه ای، فصلنامه ها ومجلات این موضوع، بعنوان پژوهشی در ایران گزینش گردید. پژوهشگر تلاش دارد دراین پژوهش به پرسشهای زیرپاسخ دهد.
- 1آیا ریسک سقوط اتی بر نسبتهای مربوط به سیاست های مدیریت عملیاتی شرکت شامل بازده فروش، بازده دارایی و اهرم مالی موثر است؟