بخشی از مقاله

چكيده
موضوع اين تحقيق كه به بررسي آن پرداخته مي شود جايگاه اوقات فراغت در مديريت زمان نوجوانان و جوانان استان قزوين مي باشد.
در مسأله اوقات فراغت بحث،بحث پر كردن نيست،چون ما يك مقدار به كيفيت هم بايد نگاه كنيم بحث،بحث غني سازي است كه پر كردن مفهوم ندارد ما بايد غني سازي كنيم و كيفيت بايد بالا باشد.


امروزه اوقات فراغت تنها به فرصتهاي خالي در زندگي روزمره افراد اطلاق نمي شود كه با هر وسيله و به هر شيوه اي بتوان آن را پر كرد چگونگي اوقات فراغت هم اينك در كشورهاي پيشرفته يكي از شاخص هاي رفاه در برنامه هاي عمران و توسعه است.
كارشناسان عموماً بر اين باورند كه اوقات فراغت را نمي توان منحصر به فصلي از سال و يا متعلق به گروه و قشر خاصي از جامعه دانست.اوقات فراغت،امكان بالقوه اي مفيد و مؤثري است كه مي تواند و بايد در دسترس همه طبقات اجتماعي قرار بگيرد و هر فرد در خور امكانات و موقعيت اقتصادي و فرهنگي خود از آن برخوردار شود.
اگر مسئله اوقات فراغت براي افراد جامعه بويژه جوانان و نوجوانان مطرح است الزاماً بايستي به خواست آنها توجه كافي شود چه تضميني وجود دارد كه فرد هنگام استفاده از برنامه هاي تفريحي و يا شركت در اردوهاي خارج از شهر دجار بدآموزي نشود.


اگر مي گوييم جوانان و نوجوانان بايد از اوقات فراغت كافي برخوردار باشند مطلوبيت و كيفيت اين اوقات را نبايد از نظر دور داشت.
دانش آموز و خانواده وي در برنامه ريزي هاي مربوط به اوقات فراغت به عنوان محور اصلي تصميم گيري بايد مشاركت فعالانه داشته با

شند.
يكي از مشخصه هاي مهم اوقات فراغت،فراهم آوردن امكان دستيابي به استقلال و همانند كردن رفتار در مقايسه با افراد بزرگتر استونداشتن برنامه ها در طول اوقات فراغت به سرگرداني جوان و نوجوان دامن مي زند و احساس پوچي و بيگانگي را در وي تقويت مي كند چنين احساسي در نهايت منجر به بروز انحراف ها و ناسازگاري ها مي شود.


اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را بايستي به عنوان يك ضرورت حياتي در نظر داشت.اگر اوقات فراغت از جنبه تفريحي و سرگرمي مورد توجه قرار مي گيرد بيشتر براي ايجاد انگيزه و پذيرش براي رسيدن به هدف است.اوقات فراغت فرصت بسيار خوبي است براي پيشگيري از آسيب ها و در نتيجه به هر ميزان كه در اين زمينه سازگاري شود،سود آن متوحه جامعه خواهد بود.


اوقات فراغت را نه در يك محدوده مشخص زماني و براي قشر خاصي از جامعه،بلكه براي همه فصول و به منظور سرويس دادن به همه افراد بايستي مورد توجه قرار داد.متأسفانه خانواده هاي مشمول بيش از طبقات اجتماعي ديگر در رابطه با كودكان و نوجوانانشان از اوقات فراغت بهره مي گيرند.و به طور كلي هدف از تحقيق مورد نظر تفحص در زمينه برنامه ها و كلاسها و فعاليت هاي فوق برنامه اي كه در طول سال تحصيلي و در زمان تعطيلات تابستان براي اين اقشار جامعه در نظر گرفته و اجرا مي شوند و همچنين يافتن راه حلها و پيشنهادات مؤثر براي پر كردن و بهينه سازي صحيح اوقات فراغت و همچنين نيازهايي كه براي برنامه ريزي در زمينه آموزش و پرورش خود و شناخت و شناسايي مشكلات دانش آموزان و همچنين نيازها و امكانات اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي و غيره.


همچنين روشي كه در اين تحقي استفاده شده از روش كتابخانه اي است و ابزار جمع آوري اطلاعات تحقيق پرسشنامه مي باشد كه دانش آموزان گروههاي سني مقطع راهنمايي و دبيرستان و دانشگاه بدان پاسخ دادند و مورد تجزيه و تحليل در فصول بعد قرار مي گيرد و بدان پرداخته مي شود اهميتي كه اين موضوع براي نوجوانان و جوانان دارد چون بخش قابل توجهي از زندگي آنان در زمان فراغت به بطالت گذرانده مي شود براي پرداختن دانش آموزان به اين موضوع حساس و واقف بودن به اين مسئله،براي پاسخگويي به اين نياز نوجوانان و جوانان طراحي شده و همچنين پيشنهاداتي كه در اين زمينه براي اين قشر آسيب پذير جامعه در نظر گرفته شده اميد است مورد توجه مسئوليت و دست اندر كاران ذيربط و مورد توجه دانش آموزان و نوجوانان و جوانان قرار گيرد تا از انحرافات و فعاليت هاي مخرب و ناسالمي كه در جامعه وجود دارد تا حدودي جلوگيري و درمان شود چون رمز موفقيت و سرافرازي يك جامعه در گرو داشتن و تربيت صحيح نوجوانان و جوانان كارآمد و خلاق و اهميتي كه به فراغت آنها داده مي شود.

فصل اول:معرفي تحقيق
1.مقدمه
2.بيان مسئله
3.اهميت و ضرورت تحقيق
4.هدفهاي پژوهش
5.سؤالات تحقيق
6.تعاريف عملياتي واژه ها


مقدمه
نشاط و سررور لازمه زندگي است و پژمردگي و كسالت زايل كننده استعدادها و توانايي هاي انسان مي باشد.در فضايي كه كه نوجوانان و جوانان و حتي بزرگسالان فرصت تحرك و تلاش مي يابند و فارغ از كارها و امور عادي و رسمي به تفريح و سرگرمي مورد علاقه خويش مي پردازند مي توان به استمرار فعاليت ها و شكوفايي استعدادها دل بست.به عبارت ديگر در جايي كه مجالي براي فراغت يافت نمي شود افسردگي و رخوت به سراغ انسان خواهد آمد.
ضرورت توجه به اهميت كاربرد اوقات فراغت آن چنان نباشد كه تمدن امروزي را به خود مشغول داشته كه ناچار در كنار ديگر نهادهاي اجتماعي به تأسيس نهاد اوقات فراغت تيز دست يازيده است.اوقات فراغت محصول محصو دوره انديشي انسان در مورد سرنوشت خود و دوره رهايي از فعاليت هاي يدي و جمعي مي باشد.امروزه ديگر اوقات فراغت يك پديده جانبي نيست بله فراغت يكي از حوزه هاي مهم تمدن جديد است كه با گسترش خود كم و كيف توليد فرهنگي را هم دگرگون كرده است بنابراين در همه جوامع بشري به آن به صورت يك نياز واقعي مي نگرند،شده و دولت ها سعي دارند با انتخاب الگوهاي مختلف به تعريف،تقويت و گسترش آن در ميان نسل ها و قشرهاي مختلف جامعه بپردازند.
يكي از مهمترين لايه هاي اجتماعي جامعه ما و هر جامعه اي قشر جوان مي باشد كه سعي مي شود مسائل اوقات فراغت آنها را مورد بررسي قرار دهد.
تحقيق حاضر كوششي است كه با هدف شناسايي نحوه گذران اوقات فراغت نوجوانان و جوانان جامعه شهري ايران با تأكيد بر چگونگي پرداختن آنان به فعاليت هاي مختلف فراغت صورت گرفته است.اميد است نتايج اين تحقيق به عنوان تلاشي در مقياس ملي در سياست گذاري و تصميم گيري هاي مربوط به نوجوانان و جوانان مؤثر واقع شود و به راه كارهاي معيني در زمينه هدايت “وضع موجود” به “وضع مطلوب” منتهي گردد.


بيان مسئله:
برنامه ريزي و اجراي سياست هاي صحيح و به جا براي نيروي انساني كه جزء سرمايه هاي ملي شناخته مي شود از ضروريات جوامع در حال توسعه مي باشد.
آموزش جوانان ايراني امري ضروري است.جواناني كه به تقدير و سرنوشت عادت كرده اند،آشنا كردن با مباحث ضروري روزمره بسيار مفيد و لازم مي باشد.
يكي از مشكلات پايدار جوامع فعلي فراهم آوردن وسايلي است كه نياز به فعاليت هاي تفريحي سالم و كافي را تضمين نمايد.
سعادت فرد و جامعه در گرو آن است كه برنامه ريزان(خانواده و دولت)به خصوص در مورد كودكان و نوجوانان به گونه اي حساب شده اوقات فراغت را سازماندهي و برنامه ريزي كنند.
اعم برنامه هاي فراغتي هدفمند بوده و در قالب كلاسهاي آموزشي و فعاليت هاي جمعي رسمي طراحي شده تا فرد مطابق برنامه ها از آن استفاده نمايد.
لذا بايد توجه داشت كه هر گونه رسيت و الزام آوري مي تواند به شدت به روح فراغتي برنامه ها ضربه بزند.اما با توسعه شبكه ارتباطي و فراگيري شبكه آموزشي،نيازها و كنش هاي رفتاري آنها را هم تحت تأثير قرار داده است.
توجيه افكار عمومي و كسب حمايت عمومي و ترغيب مردم براي مشاركت و بهره گيري از برنامه هاي فراغتي ايجاد شده نيز بدون شناخت اهداف برنامه ها و توانايي تبيين آن ميسر نيست.دست اندر كاران برنامه هاي فراغتي بايد از ارزشهاي قلمرو فعاليتي خود آگاه بوده و در توجيه موثر آنها براي مردم و نهادهاي حمايت كننده از تجربه لازم برخوردار باشند.
بديهي است سياستگذاري و برنامه ريزي براي رسيدن به وضع آرماني نيازمند شناخت وضع موجود است يعني با شناخت گرايشها،نگرشها،تمايلات و علاقه مندي هاي نوجوانان و جوانان به انواع فعاليت هاي فراغت،برنامه ريزي و تدارك امكانات لازم براي رسيدن از وضع فعلي به وضع مطلوب ممكن مي شود.
لذا با توجه به مباحث ذكر شده نياز به انجام نظر سنجي در مورد چگونگي گذران اوقات فراغت در شهرستان قزوين،خو را ضروري مي نماياند كه با در نظر داشتن سه بخش خانواده،فرد و ارزيابي كلاسهاي برگزار شده در مورد اوقات فراغت موضوع مورد ارزيابي قرار گرفت و اولويت هاي مورد علاقه جوانان در زمن اوقات فراغت مورد بررسي قرار گرفت تا سازمان ملي جوانان به عنوان كميته هماهنگ كننده دستگاههاي اجرائي انجام اين نظر سنجي را جزء ضروري ترين برنامه براي خود در نظر گرفت اما آيا تمامي اجزاء به يك ميزان از امكانات و وسايل آموزشي بهره مند مي شوندآيا عدالت اجتماعي وضعيت را براي تمامي قشرا يكسان ايجاد كرده است.
اوقات فراغت را مي توان مهمترين و دلپذيرترين اوقات آمار بشر دانست.اين اوقات مستعد است كه براي مؤمنان لحظه هاي نيايش يا معبود،براي عالمان دقايق تعمق و تفكر و براي هنرمندان زمان ساختن و ابداع باشد.در عين حال براي عده اي تيز اين اوقات به جاي “فراغت” ملال آورترين لحظه هاست.
واقعيت هاي تاريخي حاكي از آن است كه تا مدتها بعد از انصلاب صنعتي كار همراه با استثمار شديد،مجالي براي “فراغت” باقي نمي گذاشت اما به تدريح ساعات كار محدود شد و اوقات فراغت با ابعاد و معاني تازه خود در جامعه شكل گرف از اين جهات بايد فراغت را پديده اي متعلق به عصر جديد دانست.

ضرورت و اهميت تحقيق
صاحب نظراني چون دومازيه و اوژه و آندرسون اعتقاد دارند كه جوامع انساني به سوي “تمدن فراغت” در حال تحول و حركت است.به نظر آنان اين تحولات توجه زيادي را به چگونگي نوع اشتغال در ساعات فراغت ايجاب مي كند و پرداختن به آن روز به روز از اهميت بيشتري برخوردار مي گردد.به علاوه وجود ضرب المثلهايي چون “بيكاري مادر بيماري است” و “شيطان هميشه براي دستهاي خالي كار بدي مي يابد” اهميت توجه به اوقات فراغت و نحوه گذران آن را خاطر نشان مي سازند.همچنين به باور برخي از انديشمندان فعاليت هاي اوقات فراغت به مانند آييه فرهنگ جامعه مي باشد دلالت ضمني چنين برداشتي آن است كه چگونگي گذران اوقات فراغت يك جامعه تا ميزان زيادي نشانگر خصايص بارز آن فرهنگ به شمار مي رود.دبيرخانة شوراي عالي جوان(1374) در كتابچه اوقات فراغت به نقل از فرانسيس دوگه مي نويسد:“به من بگوييد اوقات فراغت خود را چگونه مي گذرانيد تا يگويم كه شما كه هستيد و فرزندانتان را چگونه تربيت مي كنيد.”
پي ير دوگه اعتقاد دارد كه :“موجوديت و اصالت فرهنگ بر مبناي فرصت هاي و اوقات فراغت افرادي كه در آن جامعه زندگي مي كنند پي ريزي شده است.”
تاگور شاعر نامدار هنري مي نويسد:“تمدن هاي انساني سرمايه هاي جاويداني هستند كه از كاشت،داشت و برداشت هاي صحيح اوقات فراغت تجلي گشته اند.”
بر اساس تعاليم اسلامي اوقات فراغت در دوشادوش اوقات كار قرار داشته و فرصت ارزشمندي هم براي بازيافتن خود و تجلي يافتن بعد معنوي انسان و هم پاسخ دادن به حس كمال جويي انسان مي باشد.استفاده از اوقات فراغت مانند گذشته اختصاص به طبقه خاصي نداشته و همه قشرها مي توانند از آن استفاده جويند ولي از آنجا كه كشور ما در زمره جوان ترين كشورهاي جهان با ميانگين سني 16 تا 1 سال قرار دارد از اين رو ايجاد امكانات مناسب براي گذران اوقات فراغت و هدايت نوجوانان و جوانان در بهره گيري از اين فرصت ها مي تواند نقش به سزايي در شكل گيري شخصيت آنان و سازندگي مؤثر جامعه ايفا نمايد.
رسيدن به بزرگسالي فرآيندي پيچيده و چند بعدي است كه منزلت و نيز منازل قابل شناسايي در حركت به سوي آن به لحاظ اجتماعي ساخته مي شود.بر اين اساس تغييرات و تفاوت هاي پديدار شناسي گذار از يك گروه به گروه ديگر و از نسلي به نسل ديگر بر تغييرات انديشي و هنجاري يك جامعه اشاره دارد.زيمنه هايي همچون كاهش اشتغال جوانان،بسط علايق و فرصتهاي آموزشي و تحصيلي براي جوانان،اشتغال پاره وقت و اهميت يافتن اوقات فراغت از جمله زمينه هايي هستند كه شرايط جديدي را پيش روي جوانان قرار داده است لذا تحقيق در زمينه نيازهاي نوجوانان و جوانان در ميان گروههاي سني،جنسي،تحصيلي و طبقاتي مختلف جوانان در شناخت و پيش بيني اوليت ها،نيازها و آينده نگري آنها و نيز تغييرات اجتماعي و فرهنگي كه در معرض آن قرار دارد بسيار مؤثر است.
در برنامه هاي اوقات فراغت نبايد اهداف دولت،شخص و مربيان در ارزشها،تمايلات و اهداف در تعارض باشند.خانواده و سازمانهاي دولتي ممكن است بتوانند در شرايطي خاص برنامه هاي اجباري خود را به افراد تحميل كنند.
اشتغال مناسب نوجوانان و جوانان به فعاليت هاي سازنده و سالم به هنگام گذران اوقات فراغت موجب مي گردد كه آنان قابليت هاي فردي خود را نشان داده و استعدادهاي ويژه و قدرت خلاقه خويش را ظاهر سازند.

هدفهاي پژوهش:
1.شناخت چگونگي گذراندن اوقات فراغت در نوجوانان و جوانان.
2.جستجو در مورد برنامه ها و كلاس هايي كه در تابستان براي نوجوانان و جوانان اجرا مي شود.
3.راههاي يافتن راه حل هاي عملي و مؤثر براي پر كردن صحيح اوقات فراغت.
4.تعيين نيازهايي كه نوجوانان و جوانان براي پر كردن اوقات فراغت خود نياز دارند.
5.تعيين نيازهاي دانش آموزان براي برنامه ريزي آينده خصوصاً آموزش و پرورش.
6.شناخت مشكلات دانش آموزان و خواستگاههاي اقتصادي،فرهنگي و اجتماعي خانواده هاي انان با تكيه بر نحوه گذراندن اوقات فراغت.
تأمين و غني سازي اوقات فراغت = سعادت امروز + سعادت فردا

سؤالات پژوهش
1.چه نوع امكانات جهت گذراندن اوقات فراغت براي نوجوانان وجود دارد؟
2.صدا و سيما در گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان چه نقشي ايفا مي كند؟
3.جايگاه مطالعه كتاب در اوقات فراغت چقدر است؟
4.نوجوانان چه مقدار از اوقات فراغت خود را ورزش مي كنند؟
5.در اوقات فراغت چه ورزش هايي را بيشتر انجام مي دهيد؟
6.در شبانه روز ميانگين اوقات فراغت دانش آموزان چقدر است؟
7.آيا براي اوقات فراغت خود برنامه ريزي مي كنيد؟


تعاريف عملياتي متغيرهاي مورد مطالعه
فراغت در لغت به معناي آسودگي و آسايش،آسوده شدن از كار و آزاد بودن از كار روزانه معني شده است.
“اوژه” در تعريف فراغت مي گويد:“منظور از فراغت سرگرمي ها،تفريحات و فعاليت هايي است كه به هنگام آسودگي از كار عادي با شوق و رغبت افراد به سوي آن رو مي آورند.”
“دومازيه” جامعه شناس فرانسوي و مؤلف كتاب “به سوي يك تمدن فراغت” اوقات فراغت را چنين تعريف مي كند “اوقات فراغت مجموعه فعاليت هايي است كه شخص پس از ارزيابي از تعهدات و تكاليف شغلي،خانوادگي و اجتماعي با ميل و اشتياق به آن مي پردازد و غرضش استراحت،تفريح،توسعه دانش يا به كمال رساندن شخصيت خويش يا به ظهور رساندن استعدادها،خلاقيت ها و يا بالاخره بسط مشاركت آزادانه در اجتماع است.”
گروه بين المللي جامعه شناسي فراغت نيز اوقات فراغت را “مجموعه اي از اشتغالات كه فرد با رضايت خاطر يا براي استراحت و يا براي تفريح و يا به منظور توسعه آگاهي ها و يا فراگيري غير انتفاعي و مشاركت اجتماعي داوطلبانه بعد از رهايي از الزامات شغلي،خانوادگي و اجتماعي بدان مي پردازد،تعريف مي كند.”
فراغت در فرهنگ “ليتره” دلالت بر فرصت و زماني دارد كه پس از انجام رساندن كار و شغل روزانه براي فرد باقي مي ماند.
“آندرسون” فراغت را زمان و فرصت فروخته شده اي ذكر مي كند كه تعلق به فرد دارد.زماني كه فرد به ميل خود از آن بهره گيري مي كند به اعتقاد او كار در جوامع غربي كمتر پاسخگوي احتياجات فرد بوده و بيشتر تابع منافع شغلي است از اين رو وي در فراغت نوعي فعاليت خود انيگخته و توأم با آزادي گزينش را مطرح مي سازد.به نظر “ماكس كاپلان” فراغت:
1)خاطره اي دلپذير
2)نوعي رهايي از وظايف اجتماعي
3)نوعي ادراك رواني آزادي
4)نوعي فعاليت فرهنگي و سرانجام
5)سرشتي از بازي و تفريح دارد.
وي فراغت را از دو زاويه مورد بررسي قرار داده است:1)فردي 2)اجتماعي
به اعتقاد وي فراغت از جنبه فردي رضايت دروني را در برداشته و از جنبه اجتماعي مبتني بر ارزشي ات كه جامعه براي پديده فراغت قائل مي باشد.انجمن بين المللي جامعه شناسي غير فراغت را اين گونه تعريف نموده است:
فراغت عبارت است از مجموعه اي از اشتغالات كه فرد به ميل خود براي استراحت با تفريح و يا به منظور توسعه آگاهي ها و فراگيري غير انتفاعي و مشاركت اجتماعي داوطلبانه بعد از رهايي از الزامات شغلي،خانوادگي،مذهبي و اجتماعي بدان مي پردازد.
همان طوري كه از تعاريف بالا برمي آيد فراغت،بيكاري و بيگاري نيست بلكه نوعي فعاليت را شامل مي شود كه حتي ممكن است مهمترين و دشوارترين فعاليت ها باشد در حقيقت آنچه موضوع فراغت را مهم و تأثير آن را با اهميت مي سازد پرداختن داوطلبانه و خارج از الزام و جبريه انجام كاري مي باشد كه باعث آرامش و رضايت دروني فرد مي گردد.


تعاريفي كه در تحقيق وجود دارند:
برنامه ها و فعاليت هاي فوق برنامه
:فعاليت هايي كه مكمل برنامه ها و فعاليت هاي درسي دانش آموزان است و آنها را با مشاغل و حرف مختلف و ديگر زمينه هاي مورد نياز زندگي و جامعه خود آشنا مي سازد.
هنجارها:
اصول و قواعد معيني هستند كه از مردم جامعه انتظار مي رود آنها را رعايت كنند و همچنين نشان دهنده بايدها و نبايدها در زندگي است.
هنجار شكني:
عدم پيروي از قواعد و مقررات كه افراد جامعه ملزم به رعايت و احترام بدان مي باشند.
بزهكاري:
سرپيچي از دستورات و مقررات اجتماعي و رفتار خلاف اخلاق يا رفتاري كه زياني را متوجه افراد جامعه مي سازد.(بهرامي)
توسعه اجتماعي:
تغييرات اجتماعي سنجيده كه بر اساس برنامه ريزي صورت مي گيرد.
نياز:
حد وسط بين وضع موجود و وضع مطلوب جامعه را نياز مي گويند نيازها انواع مختلفي دارند.نيازها را برحسب درجه مي توان به نيازهاي اوليه و ثانويه طبقه بندي نمود.
نيازهاي اوليه:
نيازهاي زيستي و حياتي انسان را برآورد مي سازد.
نيازهاي ثانويه:
نيازهايي كه در مرحله اول ارضا شده و تكميل نمودن آن در مرحله ثانويه قرار گرفته و از اهميت حياتي كمتري برخوردار باشند.
برنامه ريزي:
مجموعه فعاليت هايي كه هدف و روش و وسايل مناسبي را دارد و به اجرا درمي آيد و مورد ارزشيابي قرار مي گيرد.


فصل دوم
1.ادبيات تحقيق
2.پيشينة تحقيق


ادبيات تحقيق:
فعاليت روزانه انسان و لزوم تجديد قوا براي ادامه اشتغال و بهره وري بيشتر و بهتر از فرصتها،ضرورت توجه به اوقات فراغت را بيان مي دارد.حتي ائمه اطهار عليه السلام نيز در سفارش هاي خود به اين موضوع اشاره نمود و به آن توجه خاص داشته اند چنانكه حضرت علي(ع) مي فرمايند:براي مردم با ايمان شبانه روز سه ساعت(وقت) است،يك ساعت براي مناجات با خداي تعالي،يك ساعت براي تأمين معاش و اصلاح زندگي و يك ساعت براي ارضاي تمايلات روا و جلب لذتهاي حلال.(نهج البلاغه،1261)
در مورد جوان و اوقات فراغت بايد با دقت بررسي موضوع فراغت پرداخته و ضمن بررسي وضعيت آنان در گذران اوقات فراغت به مسئله اوقات فراغت پرداخت.بنابر اين اگر صرفاً خواسته باشيم با ارائه توصيه هاي ابزاري به تحريص و تشويق جوانان در استفاده از اوقات فراغت بپردازيم ممكن است نتيجه حاصله منجز به پيدايي جامعه اي شود كه در آن جوان انتظار دارد ديگران كار و كوشش كنند و او فقط به اوقات فراغت خويش بپردازد.

تعريف اوقات فراغت
فراغت در فرهنگنامه فارسي به معني آسايش،استراحت،آسودگي و آرامش آمده است و منظور از آن استفاده از فرصت غير فعاليت مشخص مي باشد.فرهنگ لاروس اوقات فراغت را سرگرمي ها،تفريحات و فعاليت هايي كه افراد به هنگام آسودگي از كار عادي با تشويق و رغبت به آن مي پردازند معني كرده است.
جامعه شاسان آمريكايي اوقات فراغت را فعاليتي آزاد و بدون اجر و فرد كه رضايت خاطر آني را به همراه دارد تعريف كرده اند.
فراغت در مفهوم نوين آن،حاصل كار و ناشي از پيشرفت فني است،فراغت با خود ذهنيت و نيازهاي جديدي به همراه مي آورد.ساز و كارها و نهادهايي را كه براي پاسخ به اين تقاضاهاي جديد پديد آمده است مي توان در تعبير «صفت سرگرمي» خلاصه كرد.بنابراين مي بينيم كه اوقات فراغت در واقع زماني شروع مي شود كه فرد يا افراد از كارهاي مستمر و جاري و وظيفه مند خلاص شده و با اهداف گوناگون به استراحت و آرامش مي پردازند.
ضرورت توجه به اوقات فراغت در ميان نسل جوان پديده تازه اي نيست،بعد از پايان جنگ جهاني دوم در ميان كشورهاي پيشرفته نسبت به آن حساسيت بيشتري به وجود آمده است.(اعلاميه جهاني حقوق كودك نوامبر 1951).
مجمع عمومي سازمان ملل كه طي قطعنامه شماره 1386 در خصوص نيازمندي هاي اساسي كودكان انتشار يافته است بازي و تفريح را به عنوان يكي از نيازمندي هاي نه گانه مادي و معنوي مطرح مي كند.يكي از نشانه ها و شواهد بين المللي در خصوص اهميت و توجه به اوقات فراغت نسل جوان و آينده سازان جامعه جهاني است.
اوقات فراغت عبارت است از رهايي موقت از كار و اشتغالات رسمي زندگي و انجام فعاليت هايي كه مورد نظر و به دلخواه فرد هستند.
نكته قابل توجه در اين تعريف آن است كه به هيچ وجه فراغت به معناي بيكاري و عدم انجام و گونه كاري نيست،بلكه نوعي فعاليت را شامل مي شود كه حتي ممكن است مهمترين و دشوارترين فعاليت ها به شمار آيد.
در حقيقت آنچه موضوع فراغت را مهم و تأثير ان را با اهميت مي سازد پرداختن داوطلبانه و خارج از الزام و جبر به كاري است كه باعث آرامش و رضايت دروني فرد مي شود.بيشتر اختراعات و اكتشافات بشري كه بوسيلة دانشمندان و متفكران صورت گرفته است محصول تفكر و قوة ابتكار و خلاقيتي است كه در زمان فراغت حاصل آمده است و بيشتر جرائم و بزهكاري ها نيز در اوقات فراغت صورت مي گيرد اگر انسان براي اوقات فراغت خود برنامه ريزي يا فعاليتي نداشته باشد آنگاه اوقات فراغت به بيكاري تبديل مي شود و بيكاري نيز عموماً سبب افت و جرم زاست.
انسان به خصوص در ايام نوجواني و جواني به علت نيرو و انرژي فوق العاده اي كه در درون خود احساس مي كند نمي تواند به آساني با مسأله بيكاري كنار بيايد و احتمال ابتلا به انواع انحرافات و كج وي هاي رفتاري در اين دوران وجود دارد.بيكاري بر سلامت جسماني و رواني اثر منفي دارد.بايد اضافه كرد كه اوقات فراغت فقط براي دانش آموزان نيست براي اولياء و بويژه معلمان نيز اين اوقات وجود دارد.در طي سه ماه تعطيلي تابستان عموماً معلمان نيز اوقات فراغت زيادي دارند و اين ايام فرصت بسيار مناسبي است تا آنان كاركرد و عملكرد يك سال تحصيلي خود را مورد بررسي قرار دهند و با نگاهي تيز بينانه نقاط ضعف و كاستي هاي روش تدريس و كار خود را شناسايي كنند و براي رفع آنها كوشا باشند.

اهميت اوقات فراغت
اوقات فراغت به دلايل واجد ارزش بسيار زيادي است كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
الف)اوقات فراغت پر ارزش ترين سرمايه عمر آدمي،مناسب ترين شرايط و مطلوبترين موقعيت براي انديشه و تفكر خلاق و تبلور رفتارهاي مطلوب و خوشايند فردي و اجتماعي است.بدون ترديد هدايت فكري و حمايت مستمر و مؤثر كودكان،نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت،بويژه در تعطيلات نسبتاً طولاني تابستان نه تنها آسيب پذيري اجتماعي و كج روي هاي اخلاقي آنان را در هر شرايطي به حداقل مي رساند بلكه آنها را در برابر همة آسيب ها و تهاجمات فرهنگي مصون مي كند.
ب)جمعيت كشور ما بسيار جوان است و بيشترين گروه سني جامعه ما را نوجوانان و جوانان تشكيل مي دهند اوقات فراغت حاص تابستان نيست در هنگام سال تحصيلي نيز اگر هر دانش آموز در شبانه روز به طور متوسط 6 ساعت را براي رفتن به مدرسه،4 ساعت را براي مطالعه و انجام تكاليف درسي و 8 ساعت را براي خواب و تغذيه صرف كند باز هم 6 ساعت وقت فراغت خواهد داشت كه اگر اين 6 ساعت را در 9 ماه تحصيلي و جمعيت ايران ضرب كنيم رقم بسيار بزرگي خواهد شد.
ج)در مقايسه با ساير كشورها،ما داراي بيشترين اوقات فراغت و تعطيلات هستيم (تعطيلات تابستان،نوروز،مناسبت هاي ملي و مذهبي) با توجه بهاين نكته اگر براي پر كردن مطلوب و بهينه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان برنامه نداشته باشيم بديهي است كه آنها خود به اين كار اقدام خواهند كرد كه در آنان صورت نيز بدآموزي ها و مشكلات رفتاري و اخلاقي در پيش خواهد بود.
پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند:“اگر پدر و مادر به تربيت فرزندان خود اقدام نكنند روزگار آنها را تربيت خواهد كرد”.اما در مورد اينكه اين تربيت چگونه باشد نمي توان خوش بين بود.
د)در فصل تابستان به لحاظ پاره اي از مسائل نظير تغيير فصل،آب و هوا،روزهاي گرم و طولاني و نوع پوشش افراد،مشكلات تربيتي و اخلاقي بيش از ساير فصول است.
هـ)به لحاظ تاريخي در مقطعي از زمان قرار داريم كه آماج بيشترين تهاجم فرهنگي هستيم و مخاطب اصلي اين تهاجم نسل نوجوان و جوان است مقابله با تهاجم فرهنگي عمدتاً از طريق فرهنگي امكان پذير است كه آن هم مستلزم برنامه ريزي فرهنگي غني و پر بار است.نسل نوجوان و جوان با توجه به خصوصيات سني خود به دنبال مد،تنوع،هاجن و جذابيت است و اگر مسئولان و مربيان كشور ما نتوانند براي گرانبهاترين اوقات فراغت اين قشر عظيم جامعه با توجه به اين ويژگي هاي و علايق برنامه ريزي كنند،طبيعي است كه اين نسل را در مقابل آن تهاجم گسترده واكسينه نكرده اند و بروز هر گونه وضعيتي قابل پيش بيني است.
و)در مقايسه با آموزش هاي رسمي،بسياري از صاحبنظران معتقدند كه برنامه هاي ضمني و آموزشهاي جنبي كه در فرصت فراغت به دانش آموزان ارائه مي شود بيشتر از آموزشهاي رسمي بر آنها تأثير مي گذارد از نظر روانشناسي تربيتي دو نوع يادگيري مستقيم و غير مستقيم وجود دارد عمده يادگيري هاي انسان از نوع غير مستقيم است.در واقع اگر قرار بود كه معلومات و اطلاعات انسان فقط از طريق مشاهده و تجربة مستقيم به دست آيد در آن صورت ميزان دانش و دانستني هاي وي بسيار اندك بود.يادگيري غير مستقيم در مقايسه با يادگيري مستقيم از پايداري بيشتري نيز برخوردار است و ديرتر فراموش مي شود.
با توجه به اينكه نوع يادگيري انسان در آموزش هاي رسمي از نوع مستقيم و در اوقات فراغت و فعاليت هاي غير رسمي از نوع غير مستقيم است اهميت اوقات فراغت بيشتر روشن مي شود.
ز)بالاخره اهميت ديگر اوقات فراغت در اين است كه فعاليت هايي كه انسان در اين اوقات انجام مي دهد به منزله رابط بين مدرسه و جامعه است و انسان را براي ورود به صحنة اجتماعي و فرهنگي و سياسي جامعه مهيا مي كند.

ديدگاههاي مربوط به اوقات فراغت
در ارتباط با اوقات فراغت دو دسته نظريه متمايز از هم مي توان قايل شد،دسته اي كه صرفاً اوقات فراغت را از ديدگاه نظري ديده و بيشتر به حاصل رواني و معنوي آن توجه نموده اند و دسته ديگر كه بيشتر زمينه هاي كاركرد گرايي،آن را مد نظر داشته اند كه در اين قسمت به آن مي پردازيم.
الف – ديدگاه نظري حاصل از تأثير رواني و معنوي:
1.اولين نظريه حاكي از اين است كه مبناي تفريح“مذهب” است.چنانچه در جوامع اوليه عملاً مراسم مذهبي از بازي و تحركات جمعي جدا نلوده و رقض و آواز و نمايش و سرود خواني و نظاير آن رابطه تنگاتنگ با سنن مذهبي داشته است.
دوركيم،“جين هاريسن”،ارنست گرسي،ژيلبرت موري ارتباط مذهب و تفريح را مطرح ساخته اند.
2.دومين نظريه راجع به فراغت فرضي عزيزي بازي و و تفريح است.“جيمس بالدوين” و “ويليام مك دوگال” و “كارل گروسي” از طرفداران اين نظريه هستند.كارل گروسي در كتاب “بازي مرد” معتقد است كه بازي انسان مانند حيوانات از يك نياز فطري سرچشمه مي گيرد و وظيفه اصلي بازي در سنين كودكي آماده سازي طفل براي بزرگسالي است.
3.سومين نظريه،مبني بر استراحت و كسب لذت است.اسپنر در اين خصوص علت گرايش انسان به تفريح را رها شدن وي از نيروهاي اضافي مي داند و “مورتين لازاروسي” روان شناسي آلماني عامل تفريح را نياز بشر به استراحت و جبران خستگي بيان مي كند.پاتريك روان شناسي آمريكايي پيدايش تفريح و اوقات فراغت را رهايي انسان از فعاليت مداوم مي داند.
در همين ارتباط تحقيقات روانشناسي نشان داده است كه بسياري از استرس ها و فشارهاي كاري ناشي از آن است كه افراد وقوف و توانايي كافي در كار خود را ندارند و قادر نيستند آن را به خوبي انجام دهند.بنابراين بازي و وروزش مي تواند تأمين كننده سلامت رواني فرد باشد چرا كه يكي از خصوصيات فعاليت ورزشي اسن است كه فرد با پرداختن به اين گونه امور به نحوي تخليه هيجاني مي گرد.بدين معنا كه برخي از عواطف منفي،تضادها و تعارضات دروني يك شخصيت دروني فرد برون ريزي شده و بدين وسيله تنش هاي رواني از بين رفته و از به وجود آمدن يك شخصيت ضد اجتماعي جلوگيري به عمل مي آيد.بروز در همين ارتباط گفته است بازي يك كار جدي است،از طريق بازي فرصت هاي بسياري براي يادگيري بوجود مي آيد كه در اين ميان دو چيز اهميت بيشتري دارد:يكي حل مسأله و ديگري خلاقيت.
بدون بازي پايه و شالوده هاي خلاقيت و حل مسئله پي ريزي نمي شود به همين جهت در جامعه هاي نوين ورزش بيش از آنكه جنبة تربيت بدني داشته باشد يا به صورت آييني اجرا شود يك “كالاي فرهنگي” است كه در زمان فراغت مصرف مي شود.
ب – ديدگاه كاركرد گرايي اوقات فراغت:
1.ديدگاه اول مربوط به اقتصاد دانان بوده و در زمينه توليد و سوء افزون تر به بررسي پديده پرداخته است در اين ديدگاه فرض بر اين است كه در صورت فراهم آوردن امكان استفاده از اوقات فراغت در محيط كار و زندگي و محدود نمودن فرضت اشتغال سريع تر مي توان نيروي بازمانده از مشقت كاري را به سر حد تعادل رسانده و با تجديد انرژي جسمي و رواني بهتر مي توان در فرآيند توليد قرار داده و راندمان توليد را افزايش داد كه در نتيجه آن سود بيشتر حاصل مي گردد.
به قول ساموئل كينگ هدف ما نبايد آن باشد كه بيش از پيش بر ساعات بيكاري بيفزاييم بلكه برعكس بايد در جستجوي كاري باشيم كه بيشتر توليد لذت و خشنودي كند.
برتراندراسل مي گويد نبايد به اين فكر باشيم كه هر كاري كه براي چيز مادي انجام مي پذيرد هدفي جز تأمين معيشت ندارد و يا به قول ديگر بگوييم كه پل درآوردن خوب است و پول خرج كردن بد.در همين راستا امروزه اين ديدگاه هزينه كردن در زمينه هاي زيربنايي اوقات فراغت را به منزله سرمايه گذاري دانسته و سعي مي كند با طراحي فعاليت هاي متنوع بتواند سطح عملكرد كاركنان را افزايش داده و با ايجاد فرصت استفاده از اوقات فراغت رضايت مندي شغلي را بيشتر كند تا موجب افزايش توليد،كار،خدمات و محصول شود.
2.ديدگاه اجتماعي مربوط به اوقات فراغت
در اين ديدگاه گفته مي شود:انسان،گذشته از وجود فيزيكي خود و زندگي در جهاني از اشياي ساخته خود و پيشينيانش در روابطي با ساير انسانها وارد مي شود كه هدف از آن علي الاصول بقاي ارگانيسم يا دستيابي به فايده نيست.در اين نوع فعاليت،انسان قلمرو ضرورت را پشت سر مي گذارد وارد قلمرو آزادي مي شود.شكل اصلي اين نوع فعاليت،عمل و گفتار است اين نوع فعاليت مختص انسان و متمايز كننده آن از ساير انواع موجودات است و شرط تحقق آن،كثرت يا وجود جمعي انسانها است.
شكافها و تعارضات مي توانند زندگي اجتماعي و سياسي را با بد بيني و بي اعتمادي و ترس متقابل و خشونت آلود سازند.در نتيجه امكان همبستگي اجتماعي كم رنگ تر شده و گسيختگي و ناهنجاري هاي افزايش مي يابد در جامعه هاي امروزي مشاركت اجتماعي همگان يك اصل بسيار مهم است و زندگي اجتماعي امروز به گونه است كه بقا و تكامل،مشاركت هرچه بيشتر افرا جامعه را ايجاب مي كند وجود چند پارگي هاي آشتي ناپذير در هر جامعه اي به هر شكلي مانع پيدايش هويت يگانه و وفاق و اجماع عمومي بر سر اهداف و تمايلات زندگي سياسي و تحصيلي و ابزارهاي رسيدن به آنها مي گردد.در نتيجه انسان در اجتماع به زندگي از واگرايانه پرداخته و كمتر فرصت تعامل بين فردي در جامعه فراهم شده و گذران اوقات فراغت شكل غير متعارف به خود گرفته و نشاط و تحرك و جذابيت از ميان مردم رخت برمي بندد.در اين نظريه انسان به عنوان موجود مدني الطبع تلاش دارد تا با گذراندن اوقات فراغت خود با ديگراني كه با وي مأنوس هستند بتوانند به تعادل جويي رسيده و به ديگران نيز نفع متناسب برساند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید