بخشی از مقاله
چکیده
از آنجایی که در دوران کنونی با افزایش روزافزون شبکه های مجازی و به دنبال آن کاهش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مواجه هستیم، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوره ی گروهی با رویکرد راه حل محور بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال 95-94 در شهر نجف آباد بودند. نمونه شامل 34 دانش آموز دختر پایه دوم بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 6 جلسه ی 99 دقیقه ای مشاوره گروهی با رویکرد راه حل محور قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی محقق ساخته اشتیاق تحصیلی با درجه بندی لیکرت بود. ازطریق تحلیل کواریانس چندمتغیره داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر اشتیاق تحصیلی و مؤلفه های آن - رفتاری و شناختی - تفاوت معناداری وجود دارد - P<0/001 - ولی در مؤلفه اشتیاق عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت . - p=1/150 - یافته های این پژوهش نشان می دهد به کارگیری رویکرد راه حل محور میزان اشتیاق تحصیلی و اشتیاق رفتاری و شناختی را افزایش می دهد ولی در اشتیاق عاطفی تأثیر قابل ملاحظه ای ندارد.
واژه های کلیدی: اشتیاق تحصیلی، مشاوره راه حل محور، دانش آموزان دختر.
-1 مقدمه
صرف وقت برای یادگیری بخش بزرگی از زندگی یک نوجوان است و عموماً موفقیت در مدرسه موفقیتی مطلوب هم برای دانش آموزان و هم برای خانواده هایشان است. بنابراین پرورش انگیزه، اشتیاق و لذت یادگیری توجه وسیعی را از طرف مدیران و نظریه پردازان آموزشی می طلبد .[1] علاوه بر این، یکی از چالش هایی که مدارس در قرن اخیر با آن روبرو هستند کاهش توجه و اشتیاق دانش آموزان در کلاس درس است که به دنبال آشنایی و نیز سرعت افزایش بازی های رایانه ای، رسانه های جمعی و نیز گسترش شبکه های اجتماعی و اینترنتی رخ داده است.
اشتیاق دانش آموز به مدرسه متغیر مهمی است که برای یادگیری حیاتی است تا جایی که از آن به عنوان یک منادی مهم یادگیری یاد می شود .[2 ] دانش آموزانی که نگرش مثبتی به مدرسه دارند احساس اشتیاق و انگیزه ی خوبی برای انجام تکالیف و رسیدن به اهدافشان دارند، مظاهر چنین رفتاری را محققان به صورت اشتیاق تعبیر می کنند .[3 ] اشتیاق تحصیلی - درگیری تحصیلی - ٌ سازه ای است که برای اولین بار جهت درک و تبیین افت و شکست تحصیلی مطرح گردید و به عنوان پایه و اساسی برای تلاش های اصلاح گرایانه در حوزه تعلیم و تربیت مد نظر قرار گرفت .[4] این مفهوم به کیفیت تلاشی اشاره دارد که دانش آموزان صرف فعالیت های هدفمند آموزشی می کنند تا به صورت مستقیم در دستیابی به نتایج مطلوب نقش داشته باشند .[5]
اشتیاق به مدرسه یک حالت قابل انعطافی است که می تواند با میانجیگری بافت مدرسه شکل بگیرد .[6] بنابراین برگزاری آن در مدرسه پتانسیل فوق العاده ای به عنوان منبعی برای مداخلات در اختیار دارد .[7] علاوه بر این، اشتیاق سنگ بنای تلاش های اصلاح گرایانه در دوره دبیرستان [8] و به عنوان فراسازه ی بالقوه در زمینه ی تعلیم و تربیت است .[4] اشتیاق چیزی بیش از یک وضعیت هیجانی گذرا و خاص می باشد و به یک حالت پایای سرایت کننده و هیجانی-شناختی اشاره دارد که روی یک موضوع، واقعه یا رفتاری خاص متمرکز است .[9]
دانش آموزانی که اشتیاق تحصیلی بیشتری داشته باشند، توجه و تمرکز بیشتری بر مسائل و موضوعات مورد هدف یادگیری دارند، به قوانین و مقررات مدرسه تعهد بیشتری نشان می دهند، از انجام رفتارهای ناسازگارانه و نامطلوب اجتناب می کنند و در آزمون ها عملکرد بهتری دارند .[10] از طرفی دانش آموزانی که اشتیاق کمتری نسبت به تحصیل نشان می دهند تجارت مثبت کمتری را در کلاس درس تجربه می کنند؛ به عنوان مثال دانش آموزانی که غیبت های مکرر دارند و یا نمی توانند انتظارات و توقعات رفتاری و تحصیلی را برآورده سازند، ممکن است دچار سردرگمی یا ناکامی شوند، که این امر به نوبه ی خود ممکن است باعث از بین رفتن رضایت و انگیزش تحصیلی دانش آموزان شود .[11]
اشتیاق تحصیلی شامل مؤلفه های رفتاری، شناختی و عاطفی است. اشتیاق رفتاری شامل رفتارهای قابل مشاهده نظیر تلاش و پایداری هنگام مواجهه با مشکل در حین انجام تکالیف درسی و تقاضای کمک از معلم یا همسالان به منظور یادگیری و درک مطالب درسی است. اشتیاق رفتاری به رفتارهای تحصیلی و غیر تحصیلی در محیط مدرسه اشاره دارد و به عنوان منش های مثبت دانش آموز درنظر گرفته می شود، رفتارهای مثبت در مدرسه مانند : پیروی از قوانین و هنجارهای مدرسه [6 ]، اشتیاق شناختی شامل راهبردهای یادگیری و پردازش عمیق نظیر بسط دهی و سازمان دهی مطالب درسی است [22] و اشتیاق عاطفی شامل علاقه مندی درونی به مطالب و تکالیف درسی، ارزش دهی اهمیت به آن ها، وجود عاطفه ی مثبت و فقدان عاطفه ی منفی نظیر ناامیدی، اضطراب و خشم هنگام انجام تکالیف درسی و یادگیری است .[23] وانگ و پکٍ [24] بیان می دارند که این سه مؤلفه ی اشتیاق تحصیلی به صورت پویایی در فرد نهفته هستند و یک توصیف غنی از چگونگی عمل، احساس و فکر دانش آموز ارائه می کنند.
در اینجا ذکر این نکته حائز اهمیت است که اشتیاق تحت تأثیر تعامل بین فرد و محیط است. وانگ و اکلز [6] معتقدند که سطوح اشتیاق تحصیلی بر اساس محیط آموزشی متفاوت است. بدان مفهوم که مدارس می توانند برای ایجاد محیطی که باعث ایجاد سطح بالای اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان شوند، فرصت هایی برای دانش آموزان جهت مشارکت ، رشد روابط بین فردی و نیز شرکت در فعالیت های ذهنی - فکری - به وجود آورند. علاوه بر این معلمان نیز می توانند باعث تقویت و یا بازداری اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان شوند. یافته ها ی پژوهش وانگ و اکلز [6] نشان داد که ادراکات دانش آموزان از جنبه های متمایز محیط مدرسه به افتراق در سه مؤلفه ی اشتیاق تحصیلی کمک می کند. علاوه بر این، این روابط به طور کامل یا تا قسمتی میانجی انگیزه ی پیشرفت است. به طور خاص، ادراکات دانش آموزان از محیط مدرسه بر انگیزه ی پیشرفت شان اثر می گذارد، و این نیز به نوبه ی خود، اگر چه با شیوه های متفاوت، بر هر سه نوع اشتیاق تحصیلی اثر می گذارد.
اشتیاق فعال در مدرسه برای موفقیت آموزشی دانش آموزان مهم و حیاتی است .[15] مطالعات متعدد نشان داده است که اشتیاق با افزایش پیشرفت تحصیلی و نیز کاهش احتمال ترک تحصیل رابطه دارد. اشتیاق تحصیلی را می توان به عنوان یک میانجی مهم پیشرفت تحصیلی برشمرد .[26] مطالعات متعددی بر این ادعا صحه می گذارند - از جمله: کاسوسو الگادو و همکاران ٌ [27]، اسبورکوٍ[28] و رستگار، حجازی، غلامعلی لواسانی و قربان جهرمی . - [29] پژوهش ها نشان داده اند دانش آموزانی که اشتیاق تحصیلی بالایی دارند، به احتمال بیشتری سطح بالاتری از پیشرفت تحصیلی را تجربه می کنند .[29] در مجموع اکثر پژوهش ها در خصوص اشتیاق تحصیلی از نوع تحقیقات همبستگی بوده و کمتر پژوهشی به بررسی اثربخشی مداخلات روانشناختی و مشاوره ای بر افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پرداخته است.
اکنون برای افزایش اشتیاق تحصیلی نوجوانان رویکردهای درمانی کارآمدی وجود دارد که در میان آن ها رویکرد درمانی "راه حل محور" به دلیل کوتاه مدت بودن، تأکید بر منابع و توانایی های موجود و صحبت کردن به زبان راه حل ها [21]، می تواند ظرفیت بالقوه خوبی برای ارتقای اشتیاق تحصیلی به ویژه در دانش آموزان داشته باشد. این رویکرد از جمله رویکردهای مشاوره و روان درمانی پست مدرن است که دی شازرَ [22] آن را توسعه داده است. این روش درمانی معتقد است که مراجعان شایستگی ها و خلاقیت های لازم برای تغییر را در درون خود دارند. طبق دیدگاه راه حل محور تغییر و دگرگونی امری اجتناب ناپذیر بوده و مخصوصاً تغییرات سازنده امکان پذیر است، به همین علت درمان و مشاوره ی راه حل محور، به مشاوره ی امیدواری شهرت یافته است. لذا در این نوع درمان، تمرکز بر روی مسائلی است که احتمال تغییر در آن ها وجود دارد . این دیدگاه معتقد است که راه حل های مشکلات مراجعان از قبل در زندگی آن ها وجود دارد .[23] به علاوه این رویکرد به جای تمرکز بر آسیب و مشکلات، سعی می کند رفتارهای سازنده را توسعه دهد و راهبردهای مقابله ای مثبت را تقویت کند و فرصتی برای فراخواندن امکانات، به کار گرفتن توانمندی ها و در نظر گرفتن راه حل های احتمالی فراهم نماید .[24] در این رویکرد، مراجعان خودشان کارشناسان مشکلات خود محسوب می شوند، به جای آن که مشاوران در موضع قدرت، تخصص و حل مشکلات در نظر گرفته شوند. همچنین مشاور در نقش متفاوتی قرار می گیرد، در مقام و جایگاه یک پرسشگر کنجکاو که مجموعه سؤالاتی را می پرسد و قابلیت ها و توانایی های مراجعان را در ذهن آن ها زنده می کند .[25]
تا کنون اثربخشی روش های مشاوره ای متعددی از جمله؛ آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی [11]، آموزش گروهی مشاوره ی انگیزشی [26 ] بر اشتیاق تحصیلی بررسی شده است. لیکن تاکنون پژوهشی در داخل به بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد راه حل محور بر اشتیاق تحصیلی نپرداخته است. نتایج بسیاری از تحقیقات از جمله؛ فاضل [27]، سرگل زایی [28]، ادیبی [29]، دست باز، یونسی، مرادی، ابراهیمی [39]، امیری، کارشکنی و اصغری [32]، کاستاُ [32]، لینداِ [33]، باند، وود، هامفری، سیمز و گرینّ[34 ]، کاپاآیدینْ [35]، آنتَ [36] و بسیاری تحقیقات دیگر حاکی از آن است که مشاوره با رویکرد راه حل محور بر متغیرهای مدرسه ای مؤثر بوده است.
نتایج بسیاری از تحقیقات از جمله تحقیقات فوق الذکر نشان می دهد که مشاوره با رویکرد راه حل محور در افزایش پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی مؤثر بوده است و علاوه بر این بین پیشرفت و عملکرد تحصیلی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و بالایی وجود دارد. بنابراین می توان انتظار داشت مشاوره با رویکرد راه حل محور بر اشتیاق تحصیلی مؤثر باشد. از طرفی یافته ها نشان می دهد مداخله در افزایش اشتیاق تحصیلی مؤثر بوده است. از آنجایی که تغییر در نظام و شیوه های رسمی تعلیم و تربیت کاری دشوار و نیازمند گذر زمان طولانی تری است، لذا به کارگیری رویکردی همچون راه حل محور که با تمام نکات ذکر شده از جمله؛ فعال و پویا بودن، پرورش خلاقیت و ابتکار در راه حل های منحصر به فرد هر شخص،