بخشی از مقاله
روابط صاحبان مشاغل پزشکی با جامعه
مقدمه
صاحبان مشاغل پزشکی که با داشتن نقش ویژه در حفظ و صیانت حیات انسانی و تسکین آلام و درمان بیماران و بخصوص نقش ارشادی انها در پیشگیری از بیمارها و آموزش عمومی از موقعیت اجتماعی ممتازی در همه جوامع انسانی برخوردئارند به تناسب موقعیت اجتماعی خود می توانند تاثیر چشمگیری در تغییر و اصلاح رفتارهای نادرست و پیشرفت ها و توسعه اجتما
عی داشته باشند
قبلا از خدمات پزشکی در قالب یک مسئولیت اجتماعی سخن بمیان آورده ایم و نیاز به تکرار آن نیست اما تذکر اینکه روابط صاحبان مشاغل پزشکی با افراد جامعه دو بعد فردی و اجتماعی دارد که در یکی رفع مشکلات فرد مکورد نظر است و در بعد اجتماتعی مصالح جامعه از یاد نمی رود برای مثال برخورد یک پزشک با پیراپزشک و پرستار با بیمار مبتلا به سل ممکن است
در یک جنبه متوجه بیمار و نجات او باشد امام در بعد اجتمعی همان فرد در ارتباط با جامعه مورد نظر قرار می گیرد لذا کار پزشک به درمان مسلول منحصر نمی شود بلکه آموزش اطرافیان او و مراقبتهای پیشگیری کننده از انتشار بیماری و اگر لازم شد ایجاد تغییراتی که کنترل بیماری در جامعه میسر سازد را نیز شامل میشود بدین لحاظ اگر به تعریفی که اخیرا از پزشکی اجتماعی داده شده توجه کنید.
پزشکی اجتماعی دیدگاهی تازه و بینشی نو از پزشکی است که در کمال
توجه و احترام به فرد و تمامی حقوق انمسانی او جمعیت و جامعه را نیز از نظر بهاشت بمعنای اعم با تمام ویژگی ها و خواستها مورد توجه کامل قرار می دهد در واقع پزشکی اجتماعی به فردی سالم می اندیشد که با جمعیتی تندرست در جامعه ای توانا زندگی می کند و کارکنان خدمات پزشکی را در ارتباط با جامعه در قالب بحث پزشکی اجتماعی بنگریم نقش حقیقی کارکنان خدمات پزشکی را درخشانتر از گذشته خواهیم دید در چنین دیدگاهی کارکنان خدمات پزشکی منتظر نمی مانند که بیمار به سراغ آنها بیاید بلکه دانش و تج-ربه خویش را با حرکت خیرخواهانه به اعماق جامعه می برند در واقع خدمات انفعالی را به خدمات پویا تبدیل می کند
ضرورت مراعات سنتهای فرهنگی در خدمات پزشکی و شناخت ویژگی های انسان
قبلا در کلیات این موضوع به ضرورت اشاره کردیم که جا دارد فقط بعنان یادآوری متذکر شویم که هم از جهت احترام به اعتنقادات مردم و هم از جنبه برقراری ارتباط نزدیکتر و دلپذیرتر با مردم و بالاخره نادیده نگرفتن تجارب و باور داشتای مردم کارکنان خدمات پزشکی می باید به سنن و فرهنگ و اعتقادات مردم آگاهی داشته باشند بعنوان مثال نمی توان مسئله اعت
قاد مردم به گرمی و سردی و اعتدال مذزاج و تبایع دم،بلغم،صفرا و
سودا نادیده گرفته شو.د و در برابر سوال بیمار صرفا با ذکر جمله خ
شک و قالبی به این حرفهای بیی فایده هیچ اعتقادی ندارم رسالت خود را خاتمه یافته پنداشت بلکه به هر حال می توان در این موارد و نظائر آن راه میانه ای را که نه بمعنای اعتقاد بی چون و چرا به این مطالب باشد و نه تحقیق نکرده و به عمق معنا توجه نکرده تمام آنها را باطل و بی منطق قلمداد نمود انتخاب کرد..
لازم به تذکر است که درباره موراد ذکر شده برخی اطلاعات علمی و تجربی وجود دارد که حاکی از این است که صرفنظر از کلمای که بمکار رفته و معنایی که ما برای این کلمات در عرف جامعه می شناسیم حقایقی نیز در درون آنها موجود است
نکته مهم دیگر این است که در ارتباط با مردم ویژگی های رفتاری مردم مورد توجه قرار گیرد برای مثال به نکات زیر توجه شود همانگونه که نقش سرانگشت افراد مختلف متفاوت است خصوصیات هر فرد باد افراد دیگر متفاوت است.
برای هر رفتار انسان همیشه علت و موجبی است
رفتار انسان دارای جهت و هدف است
رفتار انسان قابل برانگیختن است
رفتار انسان مبتنی بر نیازهای اوست
عوامل عقلانی احساس در شکل بخشیدن به ربفتار آدمی موثر است
رفتار انسان در بسیاری از موارد مبتنب بر ادراک اوست.
مثلا وقتی استنباط او از یک برخورد این است که به تمسخر گرفته شده رفتارش تغییر می کند
راز پزشکی و حدود و حریم آن
پزشک و کارکنان خدمات درمانی به اعتبار ویژگی هخای شغلی خود و نوع و شدت بیماری اعترافات بیمار و نیز اطلاعاتی درباره او دست می یابند که بعنوان امانتی باید نزد آنها باشد و افشای آنها جز در موارد خاص شرعا و قانونا حرام است و این موضوع از قدیم الایام مورد توجه بوده چنانکه در سوگندنامه معروف بقراط روی این موضو.ع تاکید شده است در سوگندنامه مذکور بر حفظ اسرار بیمار و در سوگندنامه مون پلیه رو.ی اسرار پزشکی بیمار توجه شده است.
در واقع راز پ=زشکی مجموعه اعترافات بیسمار نتایج معای
نات و آزمایشات و اطلاعاتی است که از زندگی بیمار که پزشک و اعضای گروه پزشکی و از جمله مسئولین مدارک پزشکی بدان دست می یابند که لازمه اعتماد بیمار به کارکنان پزشکی حفظ آن می باشد
در گذشته کسانی معتقد به ضرورت حفظ راز پزشکی بطظور مطلق و در تحت هر شرایطی بودند و افشای آنرا در هیچ شرایطی قبول نمی کنند امام امروزه
آنجا که پای مصالح جامعه در میان باشد افشای پزشکی را قابل قبول می دانند مثلا در مواردی که خطر اطلاع گروهی از افراد به بیماری مسری مطرح است برای حفظ جامعه افشای نوع بیماری مبتلا را مجاز و پسندیده می دانند مثلا وقتی بیمار مبتلا به سیفلیس می خواهد ازدواج کند و هنوز درمان کامل نشده است یا خدمتگزار مسلولی که در مدرسه یا پرورشگاه ممکن است جمعی را به سل مبتلا کند در مواردی که دادگاه صالحه افشای رازی را طلب کند بدون پرده دری و مثلا با درخواست از داگاه جهت مخفی نگه داشتن موضوع و افشای راز در جلسه خصوصی بجای جلسه علنی هم می توان به یک وظیفه انسانی عمل کرد و هم از آبروریزی اجتناب نمود
در صورت ضورت پزشک یا پیراپزشک می تواند نسبت به آگاه ساختن همکار یا متخصصی به موضوع راز بیماری جهت یافتن طریقه مناسبتر درمان اقدام کند در این صورت درواقع مسئله تقسیم راز پزشکی مطرح است و حفظ آن برای همه کسانی که بدان اطلاع یافته اند ضروری است.
موارد افشای راز پزشکی
همانطور که اشاره شده آنجا که پای مصالح جامعه در میان است یا عدم افشای راز پزشکی موجب گسترش فساد اعتیاد-جنایت-سقط جنین و یا سرایت بیماری به دیگران می شود پزشک کارکنان مشاغل پزشکی با رعایت موازین اخلاقی و خودداری از ذکر موارد غیرضروری و یا اعلام علنی آن تنها در حد لزوم به افراد یا مراجع ذیصلاح افشای راز خواهند نمو.د همچنین آنجا که مسئله شهادت در برابر دادگاه برای حفظ حقوق افراد یا جامعه مثلا معرفی جنایتکار –سقط کننده جنین و دفاع از
خود یا مظلوم دیگر مطرح باشد و نیز در مقام مشاوره برای ازدواج یا اعلام تولد جنسیت نوزاد اعلام مرگ و اعلام بیماری هایی که قانون باید اعلام نمود افشای راز پزشکی یا رعایت همان ضوابط اخلاقی مجاز و لازم است.
همچنین در مواردی که همکاران صاحبان مشاغل پزشکی با کمی اطلاعاتی و لاابالی گری و سوء استفاده های مادی و اخلاقی به حقوق افراد و جامعه تجاوز می نمایند بمنظور ادای حقوق شرعی و دفاع از حقوق همنوعان و پاک کردن لکه های ننگ از جامعه پزشکی لازم است در مواردی که تذکرات خیرخواهانه و امر بمعروف و نهی از منکر موثر نباشد به مراجع ذیصلاح اطلاع دهند ضمن
یادآوری مجدد ضرورت حفظ موازین اخلاقی در افشای راز یادآوری این نکته ضروری است که شهادت در برابر دادگاههای اسلامی و مبتنی بر حاکمیت بینش الهی در صورت درخواست دادگاه لازم است اما در شرایطی که حکومتهای فساد و ظالم نظیر آنچه در دوران طاغوت دیده ایم از افشای راز در جهت گسترش مظالم خود را استفاده می کنند افشای راز کمک با ظالم و شرکت در ستمی است که حکام جور ممکن است نسبت به مظلومان روا دارند.
تاکید مجدد بر حفظ اسرار بیماران
کسی که از مومنی خلافی را ببیند و یا بشنود و بمنظور پرده برداری آنرا نزد مردم منتشر کند مشمول آیه اشاعه فحشا است و در دنیا و آخرت به عذاب دردناک مبتلا خواهد شد.
خداوند زیبایی ها را ظاهر و زشتی را می پوشاند
هر که پرده پوش عیب برادر خویش شود خدا در دنیا و آخرت برای او عیب پوشی می کند.
این چند جمله هم از سعدی شنیدنی است
مردمان را عیب نهانی پیدا مکن که مر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد.
حق جل و علا می بیند و می پوشد و همسایه نمی بیند و می خروشد
ریشی درون جامه داشتم و شیخ از آن هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست دانستم از آن احتراز می کند که ذکر همه عضوی روا نباشد و خرمندان گ
فته اند هر که سخن نسنجد از جوابش برنجد.
راز پوشی از بیمار و اطرافیان او اعلام وخامت بیماری
در مواردی که آگاهی بیمار از وخامت بیماری موجب از دست دادن روحیه و احیانا خودکشی وی گردد کتمان حقیقت و رازپوشی از وی مجاز است پزشک و صاحبان مشاغل پزشکی از آن چه که موجب ناامیدی قطعی بیمار می شود اجتناب نمایند در عین حال آنجا که ضرورت دارد می توانند برخی از اطرافیان بیمار را به تناسب ظرفیت روحی آنها و مصلحت بیمار خانو
اده او از حقیقت آگاه سازند.
گفته اند دروغ نباید گفت هر راست نشاید گفت در راست گفتن هم مصال بیمار و خانواه او را باید مد نظر قرار گرفت.
مخالفان اعلام وخامت بیماری غالبا بر زشتی دروغ تکیه می کنند اما سکوت بمعنی دروغ نیست بعلاوه آنچه که مهم است مصلحت بیمار و خانواده است که در شرایطی در ممکن اسشت رازپوشی در شرایطی افشای صریح آن در غالب مواردافشای تدریجی وخامت بیماری باشد.البته کسی از خطا مصون نیست لیکن اگر خطا ناشی از سهل انگاری یا عدم تسلط بکار باشد یا دخالت در کار دیگری باشد که در زمینه تخصص پزشک یا دیگر صاحب حرفه ای وابسته به پزشکی نیست در واقع جرمی واقع شده است و به نسبت شدت و صعف آثار آن می باید عواقب و مجازاتهای این خطا پذیرفته شود.
اشتباه ممکن است در معاینه تشخیص بیماری انجام آزمایشها-نسخه نویسی-در نسخه خوانی و تحویل دارو و یا راهنمایی بیمار به نحوه استفاه از دارو در مدارک مربوط به بیمار در نحوه درمان و جراحی در انتقال بیماری های واگیردار و نظایر آن صورت گیرد این شعر معروف گنجوی :
می باش طبیب عیسوی هش امانه طبیب آدمی کش
و جمله معروف لاتینی که در کتب طبی قدیم اروپایی به عنوان یک شرط مهم برای اقدامات پزشکی ذکر شده است به این نکته تاکید دارد که طبیب و کادر پزشکی باید به ع
لم و اطلاع کافی اقدام نمایند و زیانی را متوجه بیمار نسازند.
به هر حال چند موضوع را در این بحث می توان در ارتباط با خطاهای پزشکی مورد گفتگو قرار داد.
1. طبیب یا صاحبان مشاغل پزشکی مرتکب خطایی شوند که ناشی از
جهل آنان باشدیا دخالت در اموری که در تخصص آنها نیست باشد در این موارد هم بر اساس قانون مملکتی در کشورهای مختلف و هم براساس قواعد شرعی متخلف محسوب و تحت تعقیب خواهند بود.
2. طبیب یا همکارن گروه پزشکی با داشتن مهارت و آگاهی کامل بدلیل سهل انگاری مرتکب خطای پزشکی شوندتحت پیگرد قرار خواهند گرفت
3. صاحبان مشاغل پزشکی با اطلاع و آگاهی و مهارت کافی و جلب موافقت بیمار یا اولیا او اقدام به درمان کنند و با تذکحر این نکته ممکن است با روش درمانی آنها خطراتی متوجه بیمار شود رضایت بیمار یا اولیا او را به انجام عمل خود جلب می کنند در این صورت در برابر خطرات احتمالی ضامن محسوب نمی شوند.
4. صاحبان مشاغل پزشکی با اطلاع و آگاهی و مهارت کافی در انجام عمل خودنیز دقت لازم را به رج داده باشند ولی از بیمار یا اولیای او مثلا در مورد بیماری که بیهوش یا صغیر و یا سفیه استاخذ برائت نکرده باشد که در این مورد در قبال آنچه واقع می شود ضامن خواهند بود.
5. اگر با اشتن صلاحیت های لازم ولی بدون اخذ برائت اقدام بهمداوا یا جراحی کنند و خطری متوجه بیمار شود در قبال آن مسئول است.
نکته قابل ذکر دیگر این است که اگر راه منحصر به فرد درمان راهی باشد
که خطراتی دارد بکارگیری این روش در صورتی مجاز است که عدم استفاده از آن موجب تلف شدن بیمار باشد
در پایان اضافه کنیم که در هر حال اعلام رضایت بیمار یا ولی او خطاها و خطرات درمانم را موجه نمی سازد مگر اینکه حقیقتا انجام آن برای حفظ انجام جان یا اعاده سلامتی بیمار لازم باشد آزمایش دارو یا شیوه های درمانی روی انسان نیز فقط در صورتی هدف اصلی درمان وی باشد و در صورت عدم مبادرت به درمان خطر بیماری قطعی باشد مجاز خواهد بود.
روابط صاحبان حرف پزشکی با همکارن-دانشجویان و کارآموزان
در مورد روابط با کراموزان همکاران و زیردستان تنظیمک امور به شکلی صورت گیرد که توام با احترام متقابل خیرخواهی نش ارشادی در موارد مشاهده خطا و خلاف باشد و به هر حال در هر گام محور اصلبی رضایت خدا و اطاعت از اووامر او باشد.
باید از تعصبات صنفی که موجب نادیده گرفتن حق و زیر پا گذاشتن امر خدا برای راضی کرزدن همکار یا جلوگیری از تعقیب همکار خلافکار باشد اجتناب نمود و به این نکته توجه داشت که جلب رضای مخلوق به بهای مخالفت با اوامر پروردگار خدا را بر خویشتن خشمگین ساختن اشتباه بزرگ و سقوط دردناک به پستی ها است.
صدور گواهی
در صدور گواهی بیمار یا اجازه استراحت و یا در مواردی مثل وظیفه پزشکی قانونی که حکم آن در مواردی مثل تعیین میزان خسارت جسمی و تعیین مدت استراحت و درمان نافذ است و بطور کلی هر گونه گواهی تنها راض خدا و حق را باید در نظر داشت و از هر گونه دروغ جانب داری یک طرفه و تخلف از قوانین خودداری نمود.
روابط مشاغل پزشکی با یکدیگر
ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با کیفیت خوب و میزان وسیع
در گروی همکاری همه اعضای مشاغل پزشکی با رعایت انضباط سشلسله مراتب سرپرستی و علمی و ادای وظائف است و انجام این همکاریبدون ایجا روحیه همبستگی و تعاون میسر نیستلذا پزشک و کلیه صاحبان مشاغل پزشکی شایسته است به این
موضوع توجه دقیق مبذول دارند تا هم حقوق بیماران با مراقبت های دقیق تری تامین گردد و هم انجام خدمت در فضای آکنده از محبت و همکاری صورت گیرد در اینجا پزشکان به مناسبت داشتن نقش سرپرستی گروهی که به نحوی به درمان بیماری می پردازند وظیفه سنگین تری دارند این موضوع تقریبا در تمام دستورالعمل های اخلاقی پزشکی بنحوی مورد توجه بوده است. و معمولا بر این مهم تاکید می نمایندکه در این مسئولیت درک موقعیت افراد و همکاران و احساس آنها بسیار ضروری است و در هر صورت آن چه باید همواره در این روابط به عنوان محور مد نظر باشد در درجه اول رضای پروردگار و مصالح اجتماع و حقوق بیمار حفظ و حقوق انسانی همکارن و در درجه بعد پیشرفت های علمی و ارتقای آگاهی های علمی خود و همکارن می باشد در این صورت از انجام آزمایش هایی که در آن منفعت بیمار عامل اصلی نیست بلکه مثلا تنهیه مقالات علمی مد نظر اس خودداری خواهد شد.
نکته مهم قابل ذکر این است که صاحبان مشاغل پزشکی که طبعا باید با همکاران خود بهترین روابط را داشته اند داشتن روابط حسنه نباید آنگونه که متاسفانه در مواردی مشاهده میشود دفاع تعصب آمیز و بی چون و چرا از هر گونه عملکرد ه
مکاران خود به صرف رشته تحصیلی یکسان است باشد بلکه تفکر انسان بر خدا محوری مبتی باشد دوستی ها سبب نخواهد شد در قضاوت انسان بجای گرایش بحق گرایش به دوستی ولو قیمت کتمان حقیقت صورت گیرد و به هر صورت هر نوع حکمی که بر خلاف آنچه که خدا تعیین کرده صادر شود مصداق کفر ظلم و فسق است.
سوگندنامه ها و مقررات بین المللی پزشکی
مقدمه
سوگندنامه های پزشکی که حاوی تعهدات اخلاقی صا
حبان مشاغل پزشکی است و نیز صفاتی که باید بدانها آراسته باشند از قدیم ترین ایام در کتب مختلف پزشکی درج شده اند و سوگندنامه بقراط از مشهورترین آنهاست و بعنوان نمونه به آن اشاره می نمکاییم:
سوگندنامه بقراط
سوگندنامه بقراط در حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح تنظیم شده است معمولا خلاصه ای از آن با تغییراتی به عنوان سوگندنامه های رسمی مورد استفاده قرار می گیردمتن اصلی سوگندنامه به شرح زیر است:
من به آپولون پزشک اسکلپیوس،هیژیا و پاناکیا سوگند یاد می کنم و تمام اولیا خدا را گواه می گیرم که در حدود قدرت و برحسب قضاوت خود مفاد این سوگندنامه و تعهد کتبی را اجرا می نمایم من سوگند یاد می کنم که شخصی را که من حرفه پزشکی خواهد آموخت مانند والدین خود فرض کنم و در صورتی که محتاج باشد درامد خود را با وی تقسیم کنم و احتیاجات وی را مرتفع سازم پسرانس را مانند برادران خود بدانم و در صورتی که بخواهند تحصیل پزشکی بپردازند بدون مزد و یا قراردادی حرفه پزشکی را به آنها بیاموزم اصول دستورهای کلی دروس شفاهی و تمام معلومات پزشکی را جز به پسران خود پسران استادم شاگردانی که طبق قانون پزشکی پذیرفته شده اند و سوگند یادکرده اند به دیگری نیاموزم پرهیز غذایی را که بر حسب توانایی و قضاوت خود به نفع بیمارن تجویز خواهم کرد نه برای ضرر و زیان آنها و به خواهشاشخاص هیچ کس داروی کشنده نخواهم داد و مبتکر تلقین چنین فکری نخواهم بود همچنین وسیله سقط جنین در اختیار هیچ یک از زنان نخواهم گذاشت با پرهیزگاری و تقدس زندگی و حرفه خود را نجات خواهم داد بیماران سنگ دار را عمل نواهم کرد و این عمل را به اهل فن واگذار خواهم
کرددر هر خانه ای که باید داخل شومبرای مفید بودن به حال بیمار وارد خواهم شد و از هر کار زشت ارادی و آلوده کننده بخصوص ناهنجار با زنان و مردان خواه آزاد و خواه برده اجتناب خواهم کرد.
آنچه در حیثن انجام این حرفه خود و یا حتی خارج از آن درباره زندگی مردم خواهد دید یا خواهم شنید که نباید فاش شود به هیچ کس نخواهم گفتزیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد.
اگر تمام این سوگندنامه را اجرا کنم و به آن افتخار کنم از ثمرات زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و همیشه بین مردمان مفتخر و سربلند باشم ولی اگر آنرا نقض کنم و به سوگند عمل نکنم از ثمرات زندگی و حرفه خود بهره نبرم و همیشه بین مردمان سرافکنده و شرمسار باشم.
سوگندنامه های دیگر
علی بن عباس مجوسی اهوازی صاحب کتاب گرانقدر کامل الصناعه الطبیبه(الملکی)که معاصر سلاطین آل بویه بود سوگندنامه بقراط را با تعلیقاتی
در کتاب خود به تفصیل آورده است
سوگندنامه های معروف دیگر مانند سوگندنامه عساف،مناجات ابو عمران موسی بن میمون سوگندنامه مونپلیه و غیره را می توان نام برد
در سالهای اخیر اقداماتی در جهت یکنواخت سازی
متن سوگجندنامه هایی پزشکی و جایگزینی آن بجای سوگندنامه هر دانشگاه وزارت بهداری سابق صورت گرفته و نهایتا متن واحدی از طرف معاونت فرهنگی وزارت بهداشت درمان آموزش پزشکی پیشنهاد شده است که هم اکنون در دانشکده های پزشکی سراسر کشور مورد استفاه قرار می گیرد.
بنظر می رسد متن مذکور نیازمند تکمیل و پربارسازی مجدد با استمداد از فرهنگ متعالی اسلام است و برای مثال گنجانیدن تعهد افزاتیش مستمر دانش پزشکی در سطح دانش روز نگهداشتن اطلاعات مذکور بعنوان یک تعهد اسلامی و اخلاقی باید در آن ضروری باشد.
قوانین بین المللی اخلاق پزشکی
در سومین مجمع جهانی پزشکی که در اکتبر 1949 در لندن تشکیل شده بود یک سلسله مقررات به تصویب شرکت کنندگان در مجمع مذکور رسید که تحت عنوان بین المللی اخلاق پزشکی شهرت یافته :
الف. تکالیف عمومی: پزشک باید در چهارچوب رسالت انسانی و اجتماعی خود همیشه از نظر اخلاق سرمشق و نمونه باشد و مقررات حرفه خویش را رعایت نماید پزشک هیچگاه نباید اعمال پزشکی را منحصرا برای جلب نفع خویش انجام دهد.
اعمال زیر برخلاف حیثیت و شئون پزشکی است:
1. کلیه تبلیغات و اعلانات در مجلات و یا وسایل ارتباطی دیگر مگر آن قسمت که طبق مقررات و قوانین اخلاق پزشکی ملی اجازه داده شده است
2. هرگونه همکاری در امر مقاطعه یا شرکت و سهم داری در موسساتی که پزشک نتواند از نظر حرفه پزشکی مستقلا و آزادانه انجام وظیفه کند و یا تصمیم بگیرد.
3. قبول دستمزد یا وجوه دیگری از بیمار یا موسسات برای خدماتی که طبق قانون انجام نگرفته و یا با خدمتی که انجام یافته است متناسب نبوده باشد.
پزشک مجاز نیست درباره خدمات پیشگیری و تشخی
ص یا درمان هیچ گونه نظر مشورتی بدهد عمل اجرایی به عهده بگیرد که نفع مستقیم بیمار در آن نباشد و بویژه اگر با ابراز این نظر یا اجچرای آن دستور مقاومت بدنی یا روانی یمک موجود انسانی ضعیف شود مگر اینکه از نظر درمانی به شود بیمار تجدیدی که در امور درمانی انجام می گیرد استفاده نماید و مادام که ارزش حقیقی آنها مسلم نشده نباید آنها را بکار برد پزشک فقط اموری را که خود شاهد بوده و صحت آنها را دریافته است می تواند گواهی کند.
ب)وظایف پزشکان درباره بیماران خود
پزشک باید همیشه اصل حفظ حیات انسانی را در نظر بگیرد پزشک باید تمام وسائل و اطلاعات دانش پزشکی خویش را همراه با فداکاری لازم در اختیار بیمار قرار دهد و اگر احساس کرد که تشخیص یک بیماری یا یک وسیله درمانی مشخصی از حدود توانایی و دسترس او خارج است باید همکار دیگری را که در این قسمت بر او رجحان دارد به بیمار و کسان او معرفی نماید.
پزشک باید مطلقا راز بیمار خویش را نگه دارد خواه آن قسمت که بیمار مستقیما در اختیار او گذاشته یا خود از راههای دیگر بدست آورده است.
پزشک باید در موارد فوری و ضروری از راه انسان دوستی و نوع دوستی خدمات ممکن را نسبت به بیمار انجام دهد و فقط وقتی مطمئن شد که پزشک مناسب دیگری هست که ممکن است این خدمات را انجام دهد می تواند خود را کنار بکشد.
پزشک باید از هر گونه جلب انحرافی مشتریان همکاران دیگر خود پرهیز کند و بطور کلی از هر عملی که از نظر مادی و یا حیثیتی و اخلاقی به همکارن او زیان می رساند اجتناب ورزد
سوگندنامه ژنو
سوگندنامه ژنو که در مجمع عمومی انجمن پزشکی جهانی شهر ژنو سوئیس در سپتامبر 1948 به تصویب رسید به شرح زیر است:
در این موقع که در شمار اضای حرفه پزشکی پذیرفته شده
ام
- من موکدا تعهد می کنم که زندگی خویش را وقف خدمات بنی نوع بشر قرار دهم
- من احترام و حق شناسی خود را نسبت به استادان خویش که اصول این حرفه را به من آموختند همواره نگاه خواهم داشت.
- من هنر خویش را با وجدان و شرافت به کار خواهم بست
- من سلامت بیمار خویش را اولین وجهه همت خود قرار می دهم
- من راز کسی را که مرا محرم اسرار خود دانست
ه همواره نگاه خواهم داشت
- من با تمام توانایی و امکانات خود در حفظ شرافت و حیثیت حرفه پزشکی خواهم کوشید
- همکاران من برادران من خواهند بود
- من اجازه نخواهم داد ملاحظات مذهبی،ملی،نژادی،حزبی و طبقاتی اجتماعی در وظیفه من نسبت به بیمارم دخالت داده شود.
- من احترام کامل خویشتن را به حفظ حیات انسان از بدو انعقاد نطفه وی همواره نگاه خواهم داشت و. حتی با وجود تهدید و شکنجه اطلاعات پزشکی خود را علیه قوانین انسانی بکار نخواهم برد.
- من تعهدات را با کمال توانایی و با استقلال و آزادی کامل و با شرافت خود قبول می کنم.