بخشی از مقاله
ظهور امام زمان
ظهور امام زمان (عج) پنج نشانه حتمی دارد و آن عبارتست از: قیام یمنی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن سپاهی در یمن و کشته شدن نفس زکیه. نـشانه های تخلف ناپذیر ظهور امام مهدی علیه السلام که بی هیچ تردیدی مقارن ظهور آن حضرت رخ خواهند داد و ارتباط گسست ناپذیری با آن دارند، پنج نشانه اند. بـرخی از این پنج نشانه، اندکی پیش از ظهور و برخی چند ماه پس از آمدن آن گرامی و برخی اندکی پیش از قیام نجات بخش و جهانی آن حضرت ، پدیدار خواهند شد. در ایـن مـورد، روایـات بـسـیـاری وارد شده است که با اندک تفاوت در ترتیب پیدایش این علایم و نشانه ها، آنها را نشان می دهد. نـخست، برخی از روایات را که این علایم پنجگانه را به صورت کوتاه ترسیم می کـنـد مـی آوریـم، آنگاه هر کدام از آن نشانه ها را با توضیحی که در روایات در مورد آن آمده و تفسیر مناسبی که به ذهن می رسد، ترسیم می نماییم.
امام صادق علیه السلام در این مورد فرمود: خـمـس قـبل قیام القائم علیه السلام : الیمانی و السفانی و المنادی ینادی من السماء و خسف بالبیداء و قتل النفس الزکیة .(1) پیش از قیام مهدی علیه السلام پنج رخداد بزرگ در پیش خواهد بود:
1 ـجنبش ترقی خواهانه مرد یمنی،2 ـ جنبش ارتجاعی سفیانی، 3 ـ ندای روح بخش آسمانی، 4 ـ فرو رفتن زمین، 5 ـ قتل نفس زکیه
امام در ادامه فرمود: قـبـل قـیـام القـائم خـمـس عـلامـات مـحـتـومـات :
لیـمـانـی و السـفـیـانـی و الصـیـحـة و قتل النفس الزکیة و الخسف بالبیداء.(2) پیش از قیام قائم ، پنج علامت و نشانه مهم در پیش خواهد بود: جـنـبـش مـردم تـرقـی خـواه یـمـنـی، جـنـبـش ارتـجـاعـی سـفـیـانـی، نـدای آسـمـانـی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین.
و نیز فرمود: النداء المحتوم و السفیانی من المحتوم و خسف البیداء من المحتوم و الیمانی من المحتوم و قتل الفنس الزکیه من المحتوم .(3) نـدای آسـمـانـی بـه هـنگامه قیام قائم ، جنبش ارتجاعی سفیانی ، جنبش مترقی مرد یمنی ، فرو رفتن زمین و دیگر، کشته شدن نفس زکیه ، این پنج نشانه ، از علایم قطعی ظهورند.
تورات و بشارت موعود
دركتاب تورات كه ازكتب آسمانى به شمار مى ر ود و هم اكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آن ها است، بشارات زيادى از آمدن مهدى موعود و ظهور مصلحى جهانى در آخرالزمان آمده است.
در زبور حضرت داود(ع) كه تحت عنوان مزامير در لابلاى كتب عهد عتيق آمده، نويدهايى درباره ظهور حضرت مهدى (ع) به بيان هاى گوناگون داده شده است و در 35 بخش از مزامير 150 گانه، اشاره اى به ظهور مبارك آن حضرت ونويدى از پيروزى صالحان بر شریران وتشكيل حكومت واحد جهانى وتبديل اديان ومذاهب مختلف به يك دين محكم و آيين جاويد، موجود است (1) و جالب این كه مطالبى كه قرآن كريم درباره ظهور حضرت مهدى (ع) اززبور نقل كرده است، عيناً در زبور فعلى موجود و از دستبرد تحريف وتفسير مصون مانده است. قرآن كريم چنين مى فرمايد:
ولقد کتبنا فی الزبور من بعده الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون (2) ما علاوه بر ذكر (تورات) در زبور نوشتيم كه درآينده بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد. مقصود از ذكر در آيه شريفه، تورات موسى (ع) است كه زبور داود(ع) پيرو شريعت تورات بوده است . در زبور آمده است:... زيراكه شريران منقطع مى شوند. اما متوکلان به خداوند وارث زمين خواهند شد (3) اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقى بماند، در او مردمان بركت خواهند يافت وتمامى قبايل او را خجسته خواهندگفت، بلكه اسم ذوالجلال او ابداً مبارك باد وتمامى زمين از جلالش پر شود، دعاى داوود پسر يسئ تمام شد. (4)
دركتاب اشعياى نبى كه يكى از ييامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانى درباره ظهور حضرت آمده است: ونهالى ازتنه يسی (5) بيرون آمده، شاخه اى از ريشه هايش خواهد شگفت وروح خداوند بر او قرار خواهد گرفت... مسكينان رابه عدالت داورى خواهد كرد وبه جهت مظلومان زمين، به راستى حكم خواهد نمود. كمربند كمرش عدالت خواهد بود وكمربند ميانش امانت(6) منظور از نهالى كه از تنه يسی خواهد روييد" ممكن است يكى از چهار نفر: حضرات داود، سليمان، عيسى و مهدى (ع)و باشند؟ ولى دقت و بررسى كامل آيات مذكور نشان مى دهدكه منظور از اين نهال، هيچ يك از آن پيامبران نيستند، بلكه همه آن بشارت ها ويژه قائم آل محمد(ع) است، زيرا حضرت داود وسليمان د فرزندان پسرى يسی ،
وحضرت عيسى (ع) نواده دخترى وى، و مهدى (ع) نيز از جانب مادرش، جناب نرجس خاتون- كه دختر يشوعا، پسر قيصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عيسى (ع) بوده، ونسب شريفش به (ع)شمعون صفا، وصی حضرت عيسى (ع) می رسد نواده دخترى يسی مى باشد. (7) دركتاب يوئيل نبى كه از پيامبران پيرو تورات است، چنين آمده است: آن گاه جميع امت ها را جمع كرده، به وادى يهوشافاظ (8) فرود خواهم آورد و در آن جا با ايشان درباره قوم خود وميراث خويش، اسرائيل را محاكمه خواهم نمود. زيرا كه ايشان را در ميان امت ها پراكنده ساخته وزمين مرا تقسيم نموده اند وبر قوم من قرعه انداخته وپسرى در عوض فاحشه داده و دخترى به شراب فروخته اند تا بنوشند (9)
دركتاب عاموس نبی (10) وهوشع نبى (11)نيز از نزول حضرت عيسى (ع) وداورى آن حضرت سخن به ميان آمدهاست . دركتاب "زکرياى نبى " بشارت ظهور مهدى (ع) چنين آمده است: اينك روز خداوند مى آيد وغنيمت تو در ميانت تقسيم خواهد شد . وجميع امت ها را به ضد اورشليم براى جنگ فراهم خواهد كرد وشهر را خواهند گرفت وخانه ها را تاراج خواهند نمود . وخداوند بيرون آمده با آن قوم ها مقاتله خواهد كرد چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود... و آن يك روز معروف خداوند خواهد بود... ويهوه خدا بر تمامى زمين پادشاه خواهد بود..(12)
لازم به ياد آورى است كه دركتب عهدين تورات وانجيل كلمه "خداوند بيشتر در مورد حضرت عيسى (ع) به كار مى رود. دركتاب "حزقيال نبى نيز در مورد حضرت مهدى (ع) و سرنوشت اسرائيل و جهانى شدن آيين توحيد خبرهايى آمده ادست:.. و اما تو اى پسر انسان خداوند يهوه چنين مى فرمايد: كه به هر جنس مرغان وبه همه حيوانات صحرا بگو: جمع شويد وبياييد ونزد قربانى من كه آن را براى شما ذبح مى نمايم فراهم آييد .
قربانى عظيمى كه بر كوه هاى اسرائيل، تاگوشت بخورید و خون بنوشيد. و خداوند يهو ه مى گويد: كه بر سفره من از اسبان وسواران وجباران وهمه مردان جنگى سير خواهيد شد. ومن جلال خود را در ميان أمت ها قرار خواهم داد و جميع امت ها داورى مراكه آن را اجرا خواهم داشت ودست مراكه بر ايشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود..... (13)بايد توجه داشت كه منظور از "پسر انسان مانند كلمه مسيح ، حضرت عيسى (ع) نيست؟ بلكه مراد از آن، حضرت مهدى (ع) است، زيرا در انجيل بيش از هشتاد باركلمه پسر انسان آمده است كه تنها در سى مورد آن حضرت مسيح (ع) اراده شده است. (14)
دركتاب حَجئ نبى نيز بشارت ظهور آمده است: يهوه صبايوت چنين مى گويد: يك دفعه ديگر آسمان ها وزمين ودريا وخشكى را متزلزل خواهم ساخت وتمامى امت ها را متزلزل خواهم ساخت و فضيلت جميع امت ها خواهد آمد . اين خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت..(15) كه در آن به تشكيل حكومت واحد جهانى اشاره شده است. دركتاب "صفنیاى نبى همچنين آمده است:... خداوند مى گويد: براى من منتظر باشيد، تا روزى كه به جهت غارت برخيزم، زيراكه قصد من اين است كه أمت ها را جمع نمايم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود وتمامى حدت خشم خويش را بر ايشان بريزم، زيراكه تمامى جهان به آتش غيرت من سوخته خواهد شد...(16) نيز دركتاب دانيال نبى آمده كه: امير عظيمى كه براى پسران قوم تو ايستاده قائم است، خواهد برخاست.. بسيارى از آنانى كه در خاك زمين خوابيده اند بيدار خواهند شد...(17)
ياران پيامبر گرامي در روز بدر 313 نفر بودند ، ياران پيشواي شهيدان امام حسين (ع) طبق روايات 313 نفر بود و شگفت انگيز تر اينكه ياران امام مهدي (عج) نيز 313 نفر مي باشد .
نام محل سكونت
1- ابان از شهر سنجار در شمال عراق
2- ابراهيم اتيوپي از شمال شرقي قاره آفريقا
3- ابراهيم از جده در عربستان سعودي
4- ابراهيم از سيراف در ايران ، نزديك خليج هميشه فارس
5- ابراهيم از شيراز
6- ابراهيم از كوره در لبنان
7- ابراهيم از مدينه
8- ابراهيم از مكه
9- احمد از آبادان
10- احمد از ارمنستان
11- احمد از بغداد
12- احمد از جعاره ( نام روستايي در اطراف نجف )
13- احمد از شوشتر
14- احمد از عقر در عراق ( نام غريه اي نزديك كربلا و نام روستايي ميان تكريت و موصل )
15- احمد از فرانسه يا قاره ي اروپا
16- احمد از فسطاط در مصر
17- احمد ازمعاذه ( اگر معاذ باشد نام منطقه اي در نيشابور است اگر معاذي باشد باشد نام خانداني در مرو است )
18- احمد از منطقه ي سعداوه
19- احمد از نصيبين در تركيه يا روستايي در حلب
20- احمد از يمن
21- ايوب از طالقان در قزوين
22- بشر از بيت المقدس
23- بشر از مرقيه در سوريه
24- بكير از بحرين
25- تغلب ازمعاذه ( اگر معاذ باشد نام منطقه اي در نيشابور است اگر معاذي باشد باشد نام خانداني در مرو است )
26- تكيه از خرشان در بحرين
27- جابر از از صحرانشينان قسين
28- جابر از طالقان در قزوين
29- جابر از يمن
30- جبرئيل از صنعا در يمن
31- جبير از يمن
32- جعفر از آبادان
33- جعفر از بحرين
34- جعفر از خلاط در منطقه ي ارمنستان
35- جعفر از سهم
36- جعفر از سيلان در هندوستان
37- جعفر از شيراز
38- جعفر از قزوين
39- جعفر از مدينه
40- جعفر از نجف
41- جميل از طالقان در قزوين
42- جميل از يمامه در حجاز
43- حجر از يمن
44- حذيفه از مرو در خراسان يا شوروي سابق
45- حسن از اسكندريه در مصر
46- حسن از بلخ در افغانستان
47- حسن از بالس در سوريه
48- حسن از سيلان در هندوستان
49- حسن از كربلا
50- حسن از مدينه
51- حسن ازمعاذه ( اگر معاذ باشد نام منطقه اي در نيشابور است اگر معاذي باشد باشد نام خانداني در مرو است )
52- حسين از ارمنستان ( در آن زمان به بخش گسترده اي از ايران ، تركيه و آذربايجان شوروي گفته مي شد )
53- حسين از ذهاب در كرمانشاه
54- حسين از كربلا
55- حسين از كربلا
56- حسين از مدينه
57- حسين ازمعاذه ( اگر معاذ باشد نام منطقه اي در نيشابور است اگر معاذي باشد باشد نام خانداني در مرو است )
58- حصين از قادسيه در عراق
59- حعفر از حمص در سوريه
60- حعفر از رهاط در اطراف مكه
61- حعفر از طالقان در قزوين
62- حفص از سرخس در خراسان مركزي
63- حمدان از اتيوپي در شمال شرقي آفريقا
64- حمزه از آبادان
65- حمزه از صنعا در يمن
66- حمزه از مدينه
67- حوقل از سيراف در ايران و نزديك خليج هميشه فارس
68- حويش از يمن
69- خالد از سيراف در ايران و نزديك خليج هميشه فارس
70- خالد از طالقان در قزوين
71- داود از بيت المقدس
72- داود از طالقان در قزوين
73- داود از عمان
74- داود از منطقه ي طائف
75- داوود از دمشق
76- دراج از صحرانشينان مصر
77- ريان از نژاد تميم كه يكي از تيره هاي عرب مي باشد
78- زكريا از طائف
79- زيد از ضيعه
80- سبا از طائف
81- سعد از بيضا ( منطقه اي در ايران ، ليبي و يمن )
82- سعد از طالقان در قزوين
83- سعدان از ساده در منطقه ي يمامه
84- سعيد از بيضا ( منطقه اي در ايران ، ليبي و يمن )
85- سعيد ازعكا يا عكه در فلسطين اشغالي
86- سميع از صنعا در يمن
87- سويد ازمعاذه ( اگر معاذ باشد نام منطقه اي در نيشابور است اگر معاذي باشد باشد نام خانداني در مرو است )
88- سهيل از ضيف ( شايد ضيق صحيح باشد كه نام