بخشی از مقاله

چکیده

بر اساس باورهای دینی ما که در شرع مقدس بیان شده است، آخر الزمان در جهان حوادث مهمی روی خواهد داد که یکی از مهم ترین آن که مورد توجه همگان است ، هدیه و وعده بزرگ الهی در بر چیده شدن بساط ظلم ، اختلافات ، بدعت ها و حقیقت گریزی از صحنه روزگار به دست یکی از حجت های الهی و باز گشت دسته ای از مردگان به دنیا برای مشاهده این وعده بزرگ است . رجعت یکی از پیشگویی های مهم آخر الزمان در مذهب شیعه امامیه است. این موضوع از مباحث بین المذاهبی که فرقه های مختلف اسلامی پیرامون آن دیدگا ههای متفاوتی ارائه داده اند،تا انجا که حتی برخی وقوع آن را غیر ممکن می دانند .

از آنجا که سؤالات و شبهات چندی در این خصوص مطرح شده و مصادیق مختلفی در این حوزه عنوان گردیده است ، موضوع رجعت و اشخاص رجعت کننده اهمیت زیادی پیدا کرده است . مشخص نمودن مرز بین رجعت و واژه های دیگری چون تناسخ و اینکه آیا رجعت با معاد همخوانی و هماهنگی دارد یا خیر ؟موضوع اساسی دیگر، رجعت کنند گان است ؛ آیا رجعت کنندگان تنها افراد صالح هستند، یا افراد غیر صالح هم امکان رجعت دارند . اینها سوالات اساسی و مهمی است که باید واکاوید و حقیقت آن را روشن ساخت. اما آنچه که بسیار روشن است این است که طبق روایات اهل بیت - ع - پیش از قیامت در زمان حضرت مهدی - عج - جمعی از نیکان و بدان به دنیا بر خواهند گشت تا به بخشی از جزای اعمال خود برسند.

مقدمه

یکی از آرزو ها و امیال دیرینه بشر گسترش عدالت به معنای حقیقی و واقعی آن در سرتاسر گیتی و ریشه سوزی بیداد از همه آبادیهای زمین است؛و این امید و آرزو به شکل نوعی باورواعتقاد در ادیان الهی تجلّی نموده است. در طول تاریخ،کسانی که مدّعی تحقق این ایده شدند، طرحها و برنامه ها ریختند و چاره ها اندیشیدند ، اما، نتوانستند بشر خسته دلرا امیدی بخشد،و انحراف ها و بی عدالتی ها را محو سازد و حاکمان جبّار را از سلطه حکومت به زیر کشد و ابرهای خود خواهی و نفاق را کنار زند تا بشر لذت و زیبایی زندگی واقعی را در سایه حکومت اهل بیت - علیهم السلام - و پیاده شدن همه احکام الهی با تمام وجود احساس کند.

اندیشه ظهور حضرت مهدی - عج - تنها چراغ فروزانی است که می تواند تاریکی ها و غبار خستگی را از انسان دور سازد. خداوند منان بر طبق حکمت بالغه اش مقرر فرموده که به هنگام پیاده شدن احکام الهی و نا امیدی و استقرار حکومت واحد جهانی، چشم انتظاران آن روزگار مسعود باز گردند و از برکات بی پایان دولت کریمه خاندان وی برخوردار گردند و یک حکومت واحد جهانی تشکیل دهد. در آستانه این ظهور نورانی، حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتدکه از جمله آنها بازگشت گروهی از مؤمنان واقعی برای درک و تماشای عظمت و شوکت جهانی اسلام و حکومت دولت کریمه خواهد بود؛ البته عده ای از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از برپایی رستاخیز به دنیا بر می گردند تا به سزای پاره ای از اعمال ننگین خویش برسند.

بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و عده ای از منافقان فاجر ، بعد از مرگ به حیاط دنیا پیش از قیامت و در زمان حکومت حضرت صاحب الزمان - عج - "رجعت" نامیده می شود. مبحث رجعت از دیر باز از موضوعات بحث برانگیز و مورد اختلاف بوده و هست، که از یک سو ایراد و اشکال هایی وارد و از سوی دیگر جواب داده شده است. آیات و روایات زیادی در این باره آمده است که اشاره دارد به بازگشت گروهی از انسان ها به این زمین پس ازمرگ و قبل از قیامت. عده ایی از علمای شیعه رجعت را پذیرفته و آن را از اجماعیات و مسلمات شیعه دانسته اند و هیچ گونه تردیدی را در آن روا نمی دارند اما گروهی دیگر از نویسندگان و علماء اسلام در نوشته ها و آثار خود، اصل رجعت را مورد تردید قرار داده و شبهاتی را در مورد آن وارد کرده اند. بدان حد که گفته اند :"رجعت، مذهب گروهی از اعراب جاهلیت بوده که برخی از فرق اسلامی - شیعه - بدان گرویدهاند. "

از این رو می بینیم که کتب بسیاری در بررسی عقیده رجعت و نفی شبهات وارد شده و پیرامون آن نوشته شده است. و هرگاه مخالفان لبه حمله خویش را تیز کرده اند اینان نیز بر شمار نوشته های علمی خود افزوده و چون مشعل هایی فروزان به روشنگری و هدایت جویندگان چشمه های زلال معرفت پرداخته اند.مثلاً در قرن دوم و سوم هجری کتاب هایی چند به دست توانمند دانشمندان شیعه در باره رجعت نوشته شده و در قرن چهارم و پنجم شمار آن نوشته ها کاهش و از قرن ششم به این سو گاهگاه نوشته ای در این زمینه تألیف گردیده است.

بنابراین تردید ومناقشات مخالفان در صحت رجعت، از یک سو، و پیچیدگی مسئله از سوی دیگر ، پرسشها و شبهاتی را برانگیخته که از آن جمله است :منظور از رجعت چیست ؟ آیا رجعت به معنای بازگشت برخی از اموات - ائمه - ع - و گروهی از مومنان و کافران - به دنیاست یا نه ؟ رجعت کنندگان چه کسانی هستند ؟ تناسخ و مقایسه آن با رجعت و اینکه آیا رجعت با معاد همخوانی و هماهنگی دارد یا خیر. در این مقاله سعی شده است تا با مطالعه در منابع اصیل اسلامی، این موضوع مهم مورد بررسی قرار گیرد.

در بحار الانوار علامه می نویسد" شیعه در تمام اعصار بر رجعت اجماع داشته و برای آنها شعرها سروده و در برابر مخالفین اجماع کرده است. - مجلسی ، ج53،ص - 122 وی نام بیش از پنجاه تن از عالمان را نام می برد که اصل رجعت را پذیرفته اند و روایات مربوط به آن را در کتاب های خود آورده اند. - همان ،ص - 123 در اینجا برای روشن تر شدن موضوع به عبارت های چند تن از بزرگان علمای شیعه به عنوان نمونه اشاره می کنیم:

شیخ صدوق در کتاب اعتقادات در این زمینه می نویسد" عقیده ما در باره رجعت این است که آن حق است]و قطعاًبه وقوع می پیوندد. ...[ ایشان پس ازبیان شواهد قرآنی متعددی در باره رجعت می نویسد:رجعت در امت های پیشین هم وجود داشته است. پیامبر اسلام - درود و سلام خدا بر او باد - فرمود:" همه آنچه در امت های پیشین رخ داده است بی هیچ کم و کاست و با کمترین تفاوت در این امت هم رخ می دهد ..."بنابراین اصل، در این امت هم رجعت رخ خواهد داد. - شیخ صدوق،1371، ج5،ص - 62-60

شیخ مفید - ره - نیز در پاسخ پرسشی در باره رجعت می نویسد: این موضوع ]اعتقادی[ از ویژگی های خاندان محمد - ص - است و قرآن نیز بر آن گواهی می دهد. - شیخ مفید ،1413،ج7،ص - 32 شیخ طوسی - ره - پس از بیان موضوع رجعت می نویسد:روایات متواتر و آیات ]قرآن[ براین موضوع دلالت دارند و خداوند تعالی می فرماید:" و آن روزی که از هر امتی گروهی را محشور می گردانیم " - نمل - 83/پس اعتقادبه رجعت واجب است. - شیخ طوسی،ص - 250 سید مرتضی - ره - در پاسخ کسانی که در باره حقیقت رجعت از ایشان پرسیده بودند، پس از بیان مفهوم رجعت در باره دلایل و مستندات آن می گوید:" راه اثبات آن، اجماع امامیه بر وقوع این رویداد است. آنها در این زمینه هیچ اختلافی ندارند.

سر انجام شیخ حر عاملی در کتاب خود،اجماع طائفه امامیه را یکی از دوازده دلیل درستی رجعت دانسته است و در بیان یکی از مؤیدات این اجماع می نویسد" یکی دیگر از اموری که دلالت بر این اجماع می کند فزونی نویسندگانی است که روایات مربوط به رجعت را در کتاب های مستقل یا غیر مستقل گرد آورده اند...که تعداد آنها از هفتاد کتاب تجاوز می کند، کتاب هایی که علمای بزرگ امامیه؛ همچون ثقه الاسلام کلینی، رئیس محدثان ابن بابویه،رئیس طائفه ]امامیه[ ابوجعفر طوسی،سید مرتضی،نجاشی،کشی،عیاشی،علی بن ابراهیم، سلیم هلالی،شیخ مفید،کراجکی،نعمانی و... آنها را تألیف کرده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید