بخشی از مقاله
مقدمه :
به عنوان معلم بايد عميقاً باور داشته باشيم که هر دانش آموز قابليت رشد و يادگيري را دارد به شرط آنکه ما ابزارهاي سنتي ارزشيابي را که بدون توجه به تفاوتهاي فردي، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنيم و ابزاري بسازيم که توانايي ها را شناسايي کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمينه را به گونه اي مهيّا کنيم که نمره گرايي از بين برود و معلم و دانش آموز و اوليا همه به دنبال کيفيت کار باشند نه کميت.
بسياري از معلمان نگران اتمام برنامه هاي درسي خود هستند
بديهي است بخشنامه ها و دستورالعمل هاي اداري و اجرايي در توليد اين نگراني نقش عمده دارند و باعث افت کيفي کار آنان مي شود. براي رفع اين نگراني بايد چاره انديشي کرد تا کيفيت فداي کميّت نشود. [1]
چکیده
در این مجموعه سعی شده که نگاهی کوتاه و گذرا درارزشیابی کیفی یا توصیفی داشته باشیم و تلاش کرده ایم تا بتوانیم همکارانی را که با این ارزشیابی آشنایی ندارند و یا ابزار و روشها را نمی دانند تا حدّی یاری دهیم.
در این مباحث ابتدا در خصوص ارزشیابی و اهداف آن و اعتبار و اهمیّت ارزشیابی سخن به میان آمده و دسته بندی ارزشیابی ها را داریم و با توجه به اهمیت ارزشیابی تکوینی و ارتباط داشتن این ارزشیابی با ارزشیابی توصیفی سعی شده تا اهداف و اهمیّت ارتباط آن بیان شود.
بعد از این موارد به بررسی ارزشیابی کمّی و کیفی و تفاوت آنها و ارزشیابی توصیفی و کاربرد وابزارهای آن صحبت شده و راهکارهای مناسب جهت چگونگی استفاده از ابزارها و نتایج حاصل از ارزشیابی توصیفی ارائه شده است.
ارزشيابي:
هر کاري که قضاوتي به همراه داشته باشد ارزشيابي است که بعضي از مواقع سنجش و ارزشيابي معادل به کار مي روند، اما به واقع هم معنا نيستند. سنجش، اندازه گيري عملکرداست و مشتمل بر قضاوت نيست و اين نقش بر عهده ي ارزشيابي است. [2]
در واقع امتحان نوعي ارزشيابي است که طبق اصول معيني انجام مي شود و وسيله اي براي توصيف تغيير رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش وکمک به بهبود يادگيري است که 7 هدف اساسي را به دنبال دارد.
1- کمک به يادگيري دانش آموز
2- کمک به يادگيري دانش آموز براي آشنايي باهدفهاي آموزشی – درسی
3- برانگیختن رغبت و علاقه ی دانش آموزان به یادگیری
4- تصمیم گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس
5-اصلاح روش تدریس
6- ارتقا و طبقه بندی دانش آموزان
7- تصحیح نتایج فعالیّت های فراگیران و دادن بازخورد به آنها. [3]
هدف ارزشیابی خدمت به آموزش است، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموز و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیّت رامی توان با کاربرد روش صحیح در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد. [4]
اطّلاعات حاصل از سنجش و ارزشیابی مستمر هر دانش آموز باید به این پرسش معلم پاسخ دهد که این دانش آموز درکجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه میتوانم بکنم؟ نه اینکه معلم نتیجه گیری کند که مثلاً این دانش آموز زیرحد متوسط یا کند ذهن یا
تیزهوش است. [5]
مواردی که در ارزشیابی ها با يد رعايت كرد:
1- آنچه که ارزش اندازه گیری داشته باشد.
2- ارزیابی دانش پایه و عمیق
3- توانایی تفکر، درک و استدلال علمی
4- تعیین حدودی که فراگیران درک کرده اند
5- هم توجه به فرآیند و فرصت یادگیری و هم به نتیجه نهایی.
6- استمرار ارزشیابی
7- سنجش توان کار گروهی و انفرادی [6]
دسته بندی ارزشیابی های آموزشی
1- آغازین 2- تکوینی 3- تشخیصی 4- پایانی (تراکمی)
اهمیت ارزشیابی تکوینی
ارزشیابی جز جدایی ناپذیر و اساسی در فرآیند یاددهی، یادگیری است به طوری که اگرمعلم شکل اجرای آن را هرگونه انتخاب کند اندکی از آثار آموزشی آن نمی کاهد. [7]
به علّت اهمیّت این ارزشیابی در توصیف داده ها و رفتارها در این بحث به آن می پردازیم.
- نظارت معلم بر تحقّق انتظارات آموزشی وپرورشی بخش های گو
ناگون هر مطلب آموزشی.
- هدایت مداوم یادگیری دانش آموزان بر اساس توانایی هایشان به سمت تحقّق انتظارات آموزشی و پرورشی.
- اصلاح بهبود روش های آموزش و پرورش اعمال شده در کلاس کنونی توانایی هایش فراتر رود.
- پی بردن به جریان های روان شناختی مؤثر در یادگیری دانش آموزان و ارائه ی بازخور لازم و مناسب.
- آگاهی از چگونگی تشکیل ساختارهای ذهنی مربوط به دانش، مهارتها و نگرش اکتسابی و چگونگی فرآیند و نحوه ی استفاده از آن در حل مسائل در شرایط و موقعیّت جدید.
- ارائه بازخورد لازم به دانش آموزان در مورد فعالیّت ها و کوشش های آموزش وپرورش به منظور ایجاد توجه لازم و افزایش و علاقه به فعالیت ها در آنان.
- انطباق روش، برنامه، وسایل و منابع آموزشی با نیازهای دانش آموزان.
- کشف شکاف بین انتظارات آموزشی و پرورشی با دانش، فهم، مهارت و.... دانش آموزان و کمک به آنان برای کاهش این فاصله.
- آگاهی معلم از اینکه در کلاس درس چه موضوعی راآموزش داده است و این که کدام قسمت از آموزش به کار بیشتر نیاز دارد.
در واقع تفسیر نتایج ارزشیابی تکوینی به این منظور انجام می شود که مشکلات، نارسایی هاو بدفهمی های یادگیری هر یک از دانش آموزان مشخص شود. و نیز روشهای مناسب برای رفع آنها را به معلم و دانش آموز نشان دهد.
به بیانی دیگر، نتایج این نوع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، فرضیه هایی را در اختیار معلمان به عنوان پژوهشگران آموزشی قرار می دهد تا با توجه به آنها به رفع بدفهمی ها، نارسایی ها، و مشکلات احتمالی یادگیری دانش آموزان، (زمانی که فعالیّت ها و کوشش آموزش و پرورشی در جریان هستند) اقدام کنند. [8]
فواید ارزشیابی تکوینی
اجرای راهبردهای ارائه شده در کلاس درس طی دوره و زمان آموزش، این فواید را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت.
- کسب مهارتهای بحث و گفت وگو
- کسب مهارت های مربوط به ارتباطات بین فردی
- مشارکت در فعالیّت های گروهی
- ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری
- کسب مهارت های مطالعه ی درست
- توجه به موضوع مورد مطالعه
- تلفیق مهارت های شنیدن،خواندن، تفکر ونوشتن
- تثبیت یادگیری از طریق مرور کردن، سؤال و جواب، یافتن جواب و...
- درک ارتباط بین مطالب خوانده یا شنیده شده
-ارتباط بین یادگیری های قبلی و بعدی (معنی دارکردن یادگیری)
- کشف انتظارات آموزشی و پرورشی
- شرکت فعّال در یادگیری از طریق تفکر فردی و گروهی
- کسب مهارت تفکر انتقادی
- کنترل و مدیریت مثبت کلاس درس
- افزایش اعتماد به نفس و ابراز وجود.
- کسب مهارت های ابراز وجود
- افزایش مهارت های شناختی و فراشناختی خود. [9]
چه موقع ارزشیابی معتبر است
زمانی که 1- آموزش با پژوهش همراه باشد 2- آموزش با ارزشیابی تلفیق شده باشد.
3- ارزشیابی ارزشی بیش ازموفقیّت در جلسات امتحان را داشته باشد.
4- فعالیّت های گروهی فرد را اصل قرار دهد.
5- افراد را به یک فراگیرمادام العمر تبدیل کند.
و در یک کلام آموزش باید شیوه های یادگیری را به فراگیر بیاموزد تا خود در هر زمان که بخواهد، آنچه را نیاز دارد بیاموزد بدون آنکه نیازمند آموزگاری باشد. [10]
ارزشیابی توصیفی
امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.
پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد
مهارت ها، تواناییها و دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیابی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.
اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است.
و همچنین این دو ارزیابی از نظر ابزارهای جمع آوری داده ها نیز با هم ف
رق دارند:
ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمونهای عینی یا استاندارد با پا
سخ های ازقبل تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری و گزارش های روزانه و.................می باشد.
به عنوان مثال: تعداد پرسش های فراگیران در کلاس = کمی است
اما نوع پرسش های فراگیران در کلاس= کیفی است
یا
حجم هر پرسش وپاسخ آن= کّمی است
نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است [11]
ارزشیابی توصیفی یا کمی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموز به عمل آورده ایم می پردازد.
کاربردارزشیابی توصیفی:
1- بهبودیادگیری
2- ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه
3- افزایش بهداشت روانی کلاس
4- اعتماد به نفس
5- افزایش روحیه انتقادپذیری در کودکان
6- افزایش مشارکت در یادگیری
7- رشد مهارت خود اصلاحی و خود تنظیمی
8- رشد و توانایی نقد خود
9- بهبود عملکردها
10- خارج شدن از برنامه های کلیشه ای و چارچوبی
11- آرامش در آموزش
ابزارهای ارزشیابی توصیفی:
برای ارزشیابی توصیفی ابزارهای گوناگونی وجود دارد که در اینجا به 3 نوع آن اشاره می کنیم.
1- پوشه کار
2- پروژه
الف- آزمونهای مختلف از جمله مدادکاغذی
3- آزمون های عملکرد
ب- تکالیف درسی
پوشه کار:
یک مجموعه هدفدار منظم از کار و فعالیّت فراگیر که نشان دهنده تلاش و کوشش و پیشرفت و رشد دستآوردها و موفقیّت های او می باشد. و فراگیران را به فراگیرانی پویا و فعال تبدیل می کند که در برابر یادگیری و پیشرفت خود مسئول باشند. [12]
پوشه کار مانند یک جورچین (پازل) مجموعه ی قطعاتی از کارهای هدفدار فراگیران است که به او امکان می دهد تا توانایی های خود را از جهات مختلف به نمایش بگذارد. که البته هر پوشه می تواند شامل کار یک فرد یا یک گروه باشد. که به یک یا چند موضوع درسی اختصاص دارد که البته می توان در زمان معین فراگیر آن را به خانه ببرد یا در مدرسه نگهداری شود و در اختیار معلم سال بعد قرار گیرد.
در واقع پوشه کار فرصت شناخت و اصلاح اشتباهات را به فراگیران می دهد. [13]
چه چیزهایی را باید در پوشه نگهداری کرد:
1- تکالیف انفرادی مدرسه
2- برگه امتحانی
3- تکالیف گروهی مدرسه
4- گزارش های علمی
5- یادداشت های کلاسی یا خارج کلاسی دانش آموز
6- ثبت پرسش ها و اظهارنظرها در رفتارهای قابل توجه
7- گزارش مصاحبه ای فراگیر با افراد مختلف
8- خلاصه داتسان یا فیلم یا بازدید
9- نمونه کارهای هنری و...
سعی شود کارهای ناتمام با ذکر تاریخ در پوشه گذاشته شود و کارهای تکمیل شده در پوشه نگهداری شود.
بهترین کار هر دانش آموز در پوشه گذاشته شود. معلم و دانش آموز در انتخاب مواردی که در پوشه گذاشته شود با یکدیگر مشورت کنند. [14]
معیارهایی برای ارزشیابی پوشه ای:
برای آنکه بتوان یک پوشه کار را ارزیابی کرد باید معیارهایی داشت که می توان به
مواردزیر اشاره کرد.
1- دقت در کار
2- نظم کار و نظافت ظاهری
3- خلاقیّت و نوآوری
4- کنجکاوی و پرسش گری
5- پشتکار و صبر و حوصله
6- کاربرد آموخته ها
7- تصحیح اشتباهات
8- توانایی استفاده از ابزار
9- توانایی برقراری ارتباط
10- توانایی حل مسئله
11- توانایی طرح مسئله
12- توانایی کار گروهی و.... [15]
از نتایج ارزشیابی پوشه ها چگونه استفاده کنیم:
1- به دانش آموز امکان داده میشود پوشه ی خود را با معلم مرور کند و موارد
ی را که می تواند اصلاح کند بگوید.
2- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با دانش آموز دیگر مرور کند
3- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با گروه خود مرور کند.
4- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با والدین مرور کند.
5-به معلم این امکان را می دهد که پوشه فراگیران را مرور کند و مواردی که به کمک نیاز دارند تعیین کند.
6- به دانش آموزان امکان می دهد که از کارهای خود نمایشگاهی ترت
یب دهند. [16]
پروژه
برای آنکه یک آموخته در ذهن فراگیر ثبت شود بایدآن آموخته درموقعیّت های مناسب به کار گیرد، فعالیّت هایی تحت عنوان پروژه که فرصت های یادگیری متنوعی برای فراگیران ایجاد می کند اگر به درستی هدایت شوند از مؤثرین شیوه ها در سهیم کردن فراگیران در فرآیند آموزش و پایدار کردن آموخته های فراگیران درحیطه های مختلف دانش مهارت و نگرش هستند.
فعالیّت های پروژه ای برای دانش آموزان فرصتی فراهم می کند تا
مهارتهای بهتر زندگی کردن و توانایی برخورد با مسائل زندگی را کسب کند. معمولاً پروژه های دانش آموزی هدف های برنامه ی درسی را دربردارد تا حدودی پیچیده تر از ت
کالیف معمولی است و دانش آموزان هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی می
توانند انجام دهند [17]
چگونگی ارائه یک پروژه
هنگامی که دانش آموزان به صورت انفرادی یا گروهی پروژه ای را انجام م
ی دهند انتظار دارند معلم به آنان فرصت دهد تا حاصل کار خود را ارائه دهند. زمانی که دانش آموز می داند باید پروژه ی خود را در کلاس و در حضور جمع ارائه کند موظف میشود از جزئیات کار، حتّی اگر بخشی از آن توسط دیگری انجام شده باشد مطلع باشد به این ترتیب افراد
خانواده در آموزش فرزندشان سهیم می شوند.
به تفاوت های فردی فراگیران احترام بگذاریم با معرّفی پروژه های متفاوت به فراگیر و گروههای مختلف دانش آموزی با توجه به طبقه بندی هوشی گارد نر به آنان امکان دهیم تا از حداکثر توان خود در پیشرفت تحصیلی بهره گیرد. [18]
مزایای استفاده از پروژه:
1- خصلت جستجوگری و کنجکاوی فراگیران برانگیخته می شود.
2- پرورش مهارت حل مسئله
3- فرصت های همکاری مثبت بین افراد در کلاس افزایش می یابد.
4- مهارت نقادی و نقدپذیری را در فراگیران افزایش می دهد.
5- فراگیران با استفاده از استعدادهای خاص خود یک محصول کیفی تولید می کنند.
6- اعتماد به نفس فراگیران را افزایش میدهد.
7- تئوری هوشهای چندگانه (8 گانه گارد نر) را ملموس کرده ومی تواند در شناخت هوش ها به ما کمک کند.
8- به دانش آموزان فرصت می دهد تا به پرسش های خود نظم دهند وبرای یافتن پاسخ برنامه ریزی کنند.
9- به معلم امکان می دهد تا از فرصت های متفاوتی برای ارزشیابی فراگیران بهره جوید.
10- به فراگیران فرصت می دهد تا با انتخاب آزاد زمینه ی فعالیّت و استعداد خویش را کشف کند. [19]
سنجش عملکرد
شامل روش هایی است که توسط آن فراگیران فرصت می یابند مهارتها و شایستگی های آموخته خود را آشکار سازند و در حین آن نیز چیزهایی بیاموزند. این روشها مشتمل بر طراحی واجرای آزمایش های علمی، نوشتن مطالب و مقالاتی که مستلزم بازاندیشی، بازسازی است، تفسیر و استفاده از نقشه ها و نمودارها، سرودن اشعار، کارهای علمی ونمایشی، طراحی و اجرای مهارتهای ورزشی، شرکت در امتحانات و آزمونهای شفاهی و زبانی و.....که همه و همه نشانگر کاربردی، واقعی و عملی سنجش عملکرد است. بنابراین سنجش عملکرد یک دیدگاه، رویکرد وشیوه کلّی سنجش یادگیرنده است که از همه روش ها و ابزار موجود می تواند استفاده کند حتی از روش های مرسوم و معمول اندازه گیری مانند آزمونهای معلم ساخته، که البته لازم به ذکر است که آنچه که این ابزارهای رایج وکّمی را از روش های کیفی نوین متمایز می سازد، هدف و نحوه ی به کارگیری و استفاده از نتایج سنجش است.
در ضمن عملکرد میتواند به شکل فردی یا گروهی سنجیده شود. [20]
هدف از سنجش عملکرد
سنجش عملکرد نه تنها در پایان آموزش به عنوان وسیله و روش تعیین میزان پیشرفت افراد کاربرد دارد بلکه هدف تشخیصی برای شروع آموزش و هدف ساختاری و فرآیندی به منظور هدایت و راهنمایی جریان یادگیری- یاددهی در حین شکل گیری و تکوین آموزش را نیز دنبال می کنند. [21]
بهتر است قبل از اجرای سنجش عملکرد چند سؤال از خود بپرسیم
1- چه مفهوم، مهارت یا دانشی را آزمون کنیم(هدف)
2- فراگیران چه چیز باید بدانند (محتوا)
3- فراگیران در چه سطحی باید عملکرد موردنظر را از خود نشان دهند (ملاک پذیرش عملکرد)
آزمون های عملکردی
تکالیف و آزمون های عملکردی، آموخته های فراگیر را در حیطه های مختلف در عمل به کار می گیرد و فراگیر طی انجام آن نشان می دهد تا چه اندازه درکاربرد آموخته ها تواناست. [22]
یکی و بلکه مهمترین شاخص و الگوی سنجش عملکرد، آزمون عملکردی است. آزمون عملکرد آزمونی است که تکلیف عملکردی را کمّی ساخته به ارزش عددی تبدیل میکند که تکلیف عملکرد وظیفه و فعالیّت فراگیر است و آزمون عملکردی مسئولیت مربی برای بیان کمّی و عددی پیشرفت وتلاش فراگیر. [23]
انواع آزمون های عملکردی
1- آزمون های کتبی عملکردی
2- آزمون های عملکردی شناسایی
3-سنجش عملکرد در موقعیّت هایی شبیه سازی شده
4-آزمون عملکرد نمونه کار [24]
1- آزمون های کتبی و عملکردی: آزمون های کتبی مداد- کاغذی است که به طور معمول برای سنجش طبقه دانش و گاهی درک و فهم حیطه شناختی به کار می رود. [25]
که البته این آزمون ها می تواند به شکل آزمون در خانه و کتاب باز و آزمون های معمولی اجرا شود.
كار آفريني در عصر اطلاعات وارتباطات
چكيده:
ارابة فناوري اطلاعات و ارتباطات به سرعت به پيش ميتازد و جوامع دنيا را دستخوش تغييرات بنيادي ميكند. فعاليتها، مشاغل، مهارتها، فرهنگها، نيازها و... همه و همه تحت تا
ثير اين فناوري قرار گرفته و متحّول شدهاند. عصر اطلاعات و اتباطات آغاز شده است. بيشك كارآفريني سهم عمده و نقش ويژهاي در توسعه اين فناوريها داشته و دارد؛ اگرچه اين فناوريها نيز خود بر كارآفريني تاثير گذار بوده و به عبارتي كارآفريني مدرن را بوجود آوردهاند.
اين مقاله به بررسي روابط متقابل كارآفريني و فناوري اطلاعات و ارتباطات پرداخته و با مثالهايي ويژگيهاي كارآفريني در عصر اطلاعات و ارتباطات را تبيين نموده است. همچنين پيشنهاداتي براي گسترش كارآفريني اطلاعات در كشور يا بهرهبرداري مناسب از آن نيز، در اين مقاله ارائه شده است.
مقدمـــه:
جهان در سالهاي اخير شاهد انقلاب اطلاعات وارتباطات بوده و تحولات اجتماعي عظيمي در آن به وجود آمده است، به طوري كه در اثر اين تحولات، قرن جاري به نام فناوري اطلاعات و ارتباطات به ثبت رسيده است. در عصر اطلاعات و ارتباطات سطح بينش و آگاهي مردم افزايش يافته وكلية فعاليتهاي جمعيت رو به انفجار دنيا با مزيتهاي اين عصر، در قالب شبكههاي ارتباطي به تعادل رسيده و كنترل شده است. در اين عصر دنيا دهكدهاي متصل است كه افراد آن در هر لحظه كه بخواهند به هر گوشه آن ميتوانند مسافرت كنند، از اخبار آن مطلع شوند و يا بدان جا پيغام بفرستند. اينترنت، تلفنهمراه، محاسبات بيسيم، نرمافزار و سختافزار، هوش مصنوعي و … پديدههاي اين عصر هستند. فناوري اطلاعات و ارتباطات بر كليه فعاليتهاي اج
تماعي از جمله كارآفريني اثرگذاشته و در بسياري از آنها تحولات اساسي بوجود آورده است. امروزه كارآفريني به شدت به بسترهاي فناوري اطلاعات وابسته است و از آن بهره زيادي ميگيرد. شايد اغراق نباشد اگر كارآفريني مدرن بدون فناوري اطلاعات را امري غيرممكن بدانيم. از سوي ديگر توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات خود مرهون كارآفريني است. فعاليت
هاي كارآفرينانه باعث شناخت نيازها، خلق ايدهها و تولد فناوريها ميشوند. كارآفريني موتور توسعه فناوري و خلق فناوريهاي جديد است. كشورهاي پيشرفته، سردمداران بهرهگيري از كارآفريني و توسعه فناوري هستند. تحولات جهاني نشان ميدهد كه فناوري اطلاعات و ارتباطات مهمترين زمينه فعاليت اين كشورها در قرن اخير شده است. كشورهاي در حال توسعه نيز به سرعت به سمت دستيابي ازفناوري اطلاعات و استفاده از آن حركت ميكنن
د. به عنوان مثال دولت كره از پنج زمينه فعاليت تكنولوژيك خود يعني فناوري اطلاعات، بيوتكنولوژي، نانوتكنولوژي، فناوريهاي محيط زيست و فناوريهاي فرهنگي به فناوري اطلاعات بالاترين اولويت را داده است. با اين اوصاف شايسته است كه كشور ما نيز با سرعت هرچه
بيشتر فعاليت خود را در حوزه اين فناوري تعميق بخشد تا بتواند در دنياي رقابتي عصر اطلاعات حرفي براي گفتن داشته باشد. درعصري كه ماهيت كارها، ماهيت مشاغل و ماهيت مهارتهاي لازم عوض شده است، اين كارآفريني است كه به چالش طلبيده ميشود. در اين مقاله، ابتدا به بررسي ويژگي عصر اطلاعات و معرفي كارآفريني پرداخته، در ادامه نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در كارآفريني و كارآفريني در فناوري اطلاعات و ارتباطات را بررسي كردهايم.
2- فناوري اطلاعات و ارتباطات، ابزار عصر اطلاعات
امروزه اهميت فناوري اطلاعات و ارتباطات به منظور افزايش سرعت و دقت فعاليتهاي مختلف سازمانها و ارتباط اجزاي مختلف آن با يكديگر و در نتيجه بالا بردن بهرهوري آنها به روشني مشخص شده است. خصوصاً سازمانهايي كه بخشهاي مختلف آن در مناطق جغرافي
ايي پراكنده و دور از يكديگر قرار گرفتهاند و يا موسساتي كه موظف به انجام كارهاي متنوع و متعدد هستند، بسياري از مشكلات خود از طريق اين تكنولوژيها رفع ميكنند.
انقلاب اطلاعات و ارتباطات يكي از اصطلاحاتي است كه با رشد تكنولوژيهاي اطلاعاتي در كنار انقلاب صنعتي مفهوم پيدا كرده است. همانگونه كه در اثر انقلاب صنعتي، مجموعهاي از كارخانهها، ابزار و ماشينآلات، اتومبيلها و غيره به كمك انسان آمدند و بسيار از كارهاي بدني او را بر عهده گرفتند، انواع محصولات تكنولوژي اطلاعات، نيز شامل سخت افزارها
و نرمافزارهاي كامپيوتري، شبكههاي مخابراتي، سيستمهاي ماهواره و غيره براي كمك به آن دسته از مسايل انسان كه با اطلاعات سر و كار دارند بوجود آمده و توسعه يافتند.كاربردهاي اين تكنولوژيها شامل انواع محاسبات و پردازشهاي روزمرّه، تجارت، اطلاعرساني، مسايل علمي، مديريت، ارتباط مستقيم از راه دور وغيره مي باشد.
تجارب گوناگون سازمانهاي مختلف در سطح دنيا نشان ميدهد كه تك
نولوژي اطلاعات به راحتي بسياي از مشكلات سيستمهاي اطلاعاتي را رفع ميكند. تكنولوژي اطلاعات قابليتهاي زيادي در رفع مشكلات سازمانها دارد. به عنوان نمونه به چند مورد از مزاياي تكنولوژي اطلاعات اشاره ميشود.
افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهرهوري را افزايش ميدهد. تكنولوژي اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم ميكند.
افزايش دقت
در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه تكنولوژي اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين ميكند. در انواع فعاليتهاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
كاهش اندازة فيزيكي مخازن اطلاعات
با توسعة تكنولوژي اطلاعات و بكارگيري آن ديگر لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتابهاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي ميتوان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نمود. مركز تحقيقات كامپيوتر علوم اسلامي قم، از جمله مراكزي است كه به انجام اين وظيفه مشغول است.
رفع برخي از فسادهاي اداري
استفاده از تكنولوژي اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش ميدهد و بسياري از واسطهها را حذف ميكند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين ميشوند.
ايجاد امكان كار تمام وقت
به كمك تكنولوژي اطلاعات بسياري از استعلامها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكههاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام ميگيرد. بنابر اين ميتوان به صورت 24/7( ) از آن بهره گرفت.
ايجاد امكان همكاري از راه دور
مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستمهاي همكاري مشترك ، EDI و غيره نمونههايي از كاربردهاي تكنولوژي اطلاعات در اين زمينه هستند.
با توجه به موارد فوق به خصوص افزايش سرعت كه باعث انجام تعداد كار بيشتر ميشود و انجام كار تماموقت، بهرهوري سيستم افزايش مييابد و در نتيجه باعث كاهش مقدار زيادي از هزينهها ميگردد.
آنچه مسلّم است تكنولوژي اطلاعات به منزلة يك سلاح و ابزار جديد براي فعاليت جهان معاصر محسوب ميشود كه عدم استفاده از آن انزواي كشور و در نهايت حذف شدن از جامعة جهاني را به دنبال خواهد داشت.
3- نقش كار آفرينان در توسعه تكنولوژي
كارآفريني اصطلاحي است كه در طول 300 سال گذشته توسط دانشمندان و صاحبنظران به صورتهاي مختلفي تعريف شده است. به طور خلاصه كارآفريني فعاليتي است مخاطرهآميز كه فردي در پي اجراي يك ايده معمولاً اقتصادي توجه نهادهاي سرمايهگذاري، علمي، صنعتي و غيره را جلب نموده و نيروي آنها را به سمت عملي نمودن ايده هدايت ميكند. بنابراين يك ايد
ه كه بر اساس يك نياز اجتماعي شكل گرفته از ملزومات كارآفريني است. نتيجه كارآفريني علاوه بر نوآوري در محصولات جديد، حل نيازهاي اجتماعي، ايجاد اشتغال براي ديگران، افزايش ساي جديد ميگردد. بسياري از محصولات تكنولوژيهاي جديد خصوصاً در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، در اثر فعاليتهاي كارآفرينانه بوجود آمدهاند. اكثر شركتهاي فعّال در حوزه تكنولوژي مخصوصاً شركتهاي مبتني بر خلاقيت و نوآوري كه فناوريهاي جديد را خلق ميكنند و اصطلاحاً درلبة فناوري فعّالند، شركتهايي كارآفرين هستند.
افراد كارآفرين از ويژگيهاي شخصيتي خاصي برخوردارند. مخاطرهپذيري، نوآوري و خلاقيت، مسؤوليتپذيري و اعتماد به نفس، توانايي ارتباطات قوي، واقعگرائي، هدفگرايي، تهاجمي بودن، تحمل ابهام و عدم قطعيت، خوشبيني و تعّهد و اعتقاد به مركز كنترل دروني بخشي از ويژگيهاي اين افراد است. هر فرد كارآفرين ممكن است تعدادي از اين ويژگيها را داشته باشد و با شخصيت منحصر به فردي به كارآفريني بپردازد. شخصيت از ملزومات كارآفريني است توسعه كار آفريني نيازمند تربيت افراد كار آفرين ميباشد. در سرتاسر دنيا مراكز مختلفي براي آموزش و كارآفريني وجود دارد اگرچه برخي از افراد روحية كارآفريني بيشتر را وابسته به تحولات زندگي افراد در طول ساليان مختلف ميدانند ولي اين تناقضي با آموزش كارآفريني ندارد. در آموزش كارآفريني بايستي افرادي كه بصورت بالقوه از روحيه كارآفريني برخوردارند انتخاب شده و سپس شخصيتشان به فعلّيت برسد. علاوه بر اين روشهاي ديگري مثل انكوباتورها، براي تحريك كارآفريني وجود دارد كه افراد عملاً تا سطحي از كارآفريني هدايت ميشوند و يكباره به خارج پرتاب ميگردند
و با حمايتها و راهنمايهاي بعدي از آنها استفاده مينمايند.
نقش دولت در توسعه كارآفريني، علاوه بر ايجاد بسترهاي سختافزاري، نرمافزاري و حمايتي از كارآفريني، شناسايي، آموزش و هدايت فعاليتهاي كارآفرينانه است. توسعه تكنولوژي بسيار وابسته به كارآفريني است و نبايد از آن غافل ماند.
4- فناوري اطلاعات و ارتباطات در كارآفريني
امروزه بر همه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم ميباشند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود ميآورند. فردي كه از بازراهاي مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها را اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري براي رسيدن به سود بيشتري مي تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي ميشود و در مكانيزم تصميمگيري و انجام بهتر آن اثر ميگذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهاي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افر
اد ميكند. انسانهايي كه ارتباطات متنوع، بيشتر و قويتري دارند، كارهاي خود را بهتر پيش ميبرند و زودتر به نتيجه ميرسانند. هدف از اين بخش بررسي تأثيرات فناوري اطلاعات در ارتباطات در كارآفريني است.
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعّاليت كارآفريني اس
ت. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمانها و انسانها امكانپذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته ميباشد. در شناسايي نياز هر فعّاليت كارآفرينانه، ايدهپرداز يا تئوريسين ميبايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راهحله
ايي براي رفعآن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. مطمئناً شناسايي نيازها و ارائه راحلها بدون اطلاعات امكانپذير نخواهد بود. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعّاليت كارآفريني است.
فناوري اطلاعات و ارتباطات جديد تحولات شگرفي در دستيابي به اطلاعات بوجود آورده و بسترهاي ارتباطي قويتري را فراهم كرده است. اين فناوريها اهّميت و ارزش اطلاعات و ارتباطات را بالا بردهاند. در نتيجه كارآفريني نيز مانند ساير امور از مزيتهاي اين فناوري بهره برده است. براي درك اهّميت اين فناوريها در كارآفريني به بررسي نظريه شبكههاي اجتماعي ميپردازيم. طبق نظريه شبكههاي اجتماعي كارآفريني، فرايندي است كه در شبكه متغيّري از روابط اجتماعي واقع شده است و اين روابط اجتماعي ميتوانند رابطه كارآفرين را با منابع و فرصتها محدود يا تسهيل نمايند (1).
شبكهها داراي سه ويژگي تراكم، دسترسپذيري و مركزيت ميباشند، به كمك اين ويژگي اثر بخش شبكهها سنجيده ميشوند. تراكم به كثرت ارتباطات بين افراد، دسترسپذ
يري به قلمرو شبكه و تعداد واسطههاي ارتباطي يا گروههاي مرتبط، و مركزيت به فاصله كلي فرد از تمامي افراد ديگر و تعداد افرادي كه ميتوانند به وي دسترسي داشته باشند اطلاق ميگردد.
براساس قانون متكالف ارزش هر شبكه برابر n2 است، وقتي تعداد اعضاي متصل به آن n باشد. به عنوان مثال يك دستگاه تلفن به تنهايي ارزش كاربردي ندارد و وقتي د
و دستگاه تلفن متّصل در يك شبكه داشته باشيم اين شبكه ارزش خاصي برابر يك ارتباط دارد. اگر دستگاه تلفنهاي متصل به شبكه n عدد بشود امكان ارتباطات برابر2n است، پس ارزش شبكه يا همان ارزش ارتباطات توان دوم تعداد اعضاي شبكه ميباشد. البته اين ارزش به شبكه تعلق دارد و هر يك از افراد به ميزان و نوع ارتباطاتي كه در اين شبكه برقرار ميكند از ارزش آن بهره ميبرند.
توسعة فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث ايجاد شبكهاي عظيم با مقياس جهاني، (اينترنت) شده است و بنابراين علاوه بر افزايش و ارزش ويژگيهاي مورد ذكر در نظريه شبكههاي اجتماعي، قابليتهاي ارتباطي جديدي مانند كنفرانس از راه دور و يا فعاليتهاي توزيع شده را بوجود آورده و دسترسي آسانتر و سريعتر به اطلاعات را امكانپذير ساختهاند.
در كشورهاي پيشرفته اينترنت، يكي از مهمترين ابزراهاي كارآفرينان است و اين افراد از طريق اين شبكه بر قابليتهاي خود افروده و از مزاياي آن بهره ميگيرند. در كشور ما به خاطر عدم توسعة قوي و قابل توجه اينترنت شايد اين شبكه ابزار كارآفريني چندان قوي محسوب ن
گردد، درحاليكه تلفن همراه يكي از ابزارهاي مهم كارآفريني در ايران است. بدون تلفن همراه كارآفريني تقريباً معني ندارد. چرا كه تلفن همراه دسترسي به افراد را از زمان خاص و محل خاص به صورت 24 ساعته تقريباً مستقل از مكان تغيير داده و در نتيجه ارزش ارتباطات را بالا برده است. بنابراين كارآفريني كه به شدت ارتباطات قوي وابسته ميباشد، به اين ابزار نياز
مند است. نمونههايي از كارآفريني كه در كشور مشاهده ميشود مؤيد اين مطلب است. به عنوان مثال گروهي از دانشجوي
ان يك دانشگاه كه در پي يك ايده تجاري به ساخت نرمافزار انتخاب رشته و تجاريسازي و عرضه آن در هنگام انتخاب رشته كنكور سراسري پرداخته بودند، در نهايت با خريد يا اجار
ه چند دستگاه تلفن همراه در خوابگاه دانشجويي، فرآيند انتخاب رشته را توس
ط شبكهاي كه در كل كشور ايجاد كرده بودند، مديريت ميكردند.
در آينده انواع نرمافزارها، خصوصاً نرمافزارهاي هوشمند نيز مورد استفاده كارآفرينان قرار خواهند گرفت. و اين افراد به كمك اين نرمافزارها فعّال خواهند بود، فرصتها را بهتر شناسايي خواهند كرد و اطلاعات دقيقتر و مناسبتري را جمعآوري خواهند نمود. دانش و مفاهيم بهتري را درك خواهند كرد و ارتباطات سادهتر و گستردهتري را برقرار خواهند نمود. نرمافزارهايي كه شخصيت و ويژگيهاي افراد مختلف را كشف و شناسايي كرده و بسته به موقعيت در ارتباط با هر يك، عكسالعملهاي مناسبي ارائه خواهند نمود. اينترنت و شبكههاي الكترونيكي يك بستر ارتباطي هستند. برقراري ارتباط با هر فرد، شيوههاي خاص او را ميطلبد كه الان تا حد زيادي از دسترس ما خارج است. خصوصاً اولين ارتباط بسيار مهم است. نرمافزارهاي هوشمند كمك خواهند كرد تا اولين ارتباط آخرين ارتباط نباشد.
5- كارآفريني در فناوري اطلاعات و ارتباطات
تحولاتي كه در سالهاي اخير در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات بوجود آمده است و عصر اطلاعات را شكل داده و همچنان پيش ميتازد و در جوامع و فرهنگها دگرگوني ايجاد، مرهون تلاش افراد بسياري از جمله كارآفرينان است. كارآفرينان اطلاعات، شرايط عصر اطلاعات را شناخت
ه و با كارآفريني خود ملزومات اين عصر را پيدا كرده و با شيوههاي خاص خ
ود آن را ايجاد ميكنند حتي بروز عصر اطلاعات هم از نتايج كارآفريني است. اينترنت بزرگترين و قويترين شبكه ارتباطي دنيا، نمونهاي روشن از كارآفريني است. در طول تاريخ كدام يك از كارآفرينان توانستهاند نيازي را كشف كنند كه پس از رفع آن تحوّلي در كل دنيا
داده و بستري براي كارآفريني ساير افراد ايجاد نمايند. شايسته است اين كارآفريني كه خود بستري براي كارآفريني ديگران شده است را ابركارآفريني بناميم در سالهاي اخير نمونههاي بسياري از كارآفريني در اينترنت به ثبت رسيده است، از آنجايكه تاكنون چنين شبكه عظيمي در تاريخ بشر وجود ندا
شته است. زمينههاي فعاليت در آن بكر بوده و فرصت براي نوآوري و خلاقيت بسيار است. شركتهاي اينترنتي و شركتهاي Com در چند سال اخير ايجاد، و به سرعت رشد كردند.
شركتهايي مانند Yahoo، ebay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانستهاند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان ميدهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخي از اين شركتها بيش از 200 برابر شده است درحاليكه ميزان رشد سودآوري آنها كمتر از 10 برابر بوده است. كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نميشود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرمافزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفري
نی در شيوههاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاريها و شبكههاي مجازی، الكترونيك، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگي كارآفرينی در عصر اطلاعات را نشان ميدهند.
بازار گسترده اينترنت فرصت خوبي براي صادرات نرمافزار است. اينترنت شبكه
اي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه ميتوان به راحتي در آن تجارت نمود. درخشش شركتهاي اينترنت
ي فرصت مناسبي براي صادرات نرمافزار است. براي اين منظور ميبايست افراد كارآفرين با ايدههايي نو، شركتهايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوقالعادهاي يافتند آنها را بفروشند. همانطور كه گفتيم سودآوري اين شركتها اهميت زيادي ندارد بلكه فروش آنها منبع درآمد و در نتيجه صادرات نرم افزاري خواهد بود.
«كار آفريني موتور توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات است» با كارآفرين
ي است كه نيازها شناخته ميشود و با رفع نيازها پيشرفت حاصل ميشود. كشورهاي پيشرفته به اين دليل پيشرفتهاند كه در فناوري پيشرفت كردهاند و توسط آن، هم اقتصاد جهان را در اختيار گرفته، هم قدرت نظامي شدهاند و هم فرهنگ جهان را به سوي خواستههاي خود هدايت ميكنند. كارآفريني اطلاعات در سطوح مختلف الف- سختافزار ب- نرمافزار
ج- اطلاعات د-ارتباطات هـ- كاربرد، انجامپذير است.
در هريك از اين سطوح فرصتهاي بسياري براي كارآفريني وجود دارد. كه نيازمند حمايت مراكز سرمايهگذاري و تلاشهاي كارآفرينانه است. كارآفريني در حوزه اطلاعات بسيار راحتتر و عمليتر از كارآفريني در ساير حوزههاست. به عنوان مثال در حوزه نيروگاه هستهاي به دليل كاربرد محدود، ايدههاي كمتري وجود دارد و به علاوه سرمايهگذاري فوقالعاده زياد و درص
د امكانپذيري كم، مانع هر فعّاليت كارآفرينانه است و درحاليكه در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات كه درهمه جا گسترده شده است، ايدههاي بسياري خلق ميشود و ميزان سرمايهگذاري مورد نياز كه ايدهها را به نتيجه برسانند چندان زياد نيستند. بنابراين كارآفريني اطلاعات به راحتي انجام ميشود و اين خود دليلي بر سرعت نمايي رشد فناوري اطلاعات است.
6- نتيجهگيري
ملاحظه شد كه فناوري اطلاعات و ارتباطات تحولات زيادي در كليه فعاليتهاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمة توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. براين اساس اهّميت نقش بسترسازي كارآفريني و وظيفه دولت مشخص ميشود. دولت بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي ميباشد را توسعه دهد و تقويت كند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكهها را فراهم نمايد. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبك
هها را ايجاد كرده و گسترش دهد و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايد.
فرار مغزها كه خصوصاً در فناوريهاي نو بيشتر رايج است، از نتايج ضعف كار
آفريني در كشورهاي در حال توسعه است. بسياري از نيروهاي تحصيل كرده اين كشورها، صرفاً علمي بار آمده و تربيت شدهاند و بايد توسط ديگران مديريت شوند؛ افرادي هم كه شخصيت كارآفريني دارند بستر كارآفريني را در اين كشورها نمييابند. جالب اينكه تمركز كشورهاي توسعه يافته بيشتر بر فعّاليتهاي كارآفرينانه تربيت نيروهاي داخلي خود در اين حوزه است و از اين طريق نيروهاي متخصص خارجي را بكار ميگيرند و در راستاي اهداف خود از آنان بهرهبرداري ميكنند. كارآفرينان ميتوانند مشاغلي در لبة تكنولوژي براي متخصصين داخل كشور ايجاد كنند و در اثر رضايت شغلي كه بوجود ميآورد علاوه بر كليه مزيتهاي كارآفريني از فرار مغزها نيز جلوگيري نمايد.
دولت بايد علاوه بر ايجاد بسترهاي سختافزاري و نرمافزاري فناوري اطلاعات
و ارتباطات و رفع موانع آن، زمينههاي حمايت از فعاليت كارآفرينان را فراهم كند، نهادهاي سرمايهگذاري لازم را تاسيس نموده و با نهادهاي آموزشي، پژوهشي و انكوباتورها به صورت هدفدار افراد بالقوه كارآفرين متخصص را شناسايي كرده و كارآفريني را در آن
ها به فعلّيت برساند و از مزيتهاي اين انسانها متعهد در پيشبرد اهداف كشور بهره بگيرد.
دولت در بند ب تبصره 11 ماده واحده قانون بودجه سال 80 مبلغ 5/1 ميليون تومان وام خود اشتغالي براي جوانان در نظر گرفته است. واقعيت اين است كه بسياري از جوانان بيكار مشكلشان داشتن اين مبلغ نيست بلكه مشكل آنها نداشتن راهحل يا آماده نبودن بسترهاي كارآفريني است. چقدر مناسب است كه در سالهاي آتي دولت بودجه را با هدايت صحيح صرف بسترسازي فعّاليتهاي كارآفرينانه نمايد و از اين طريق در فناوريهاي نو به خصوص فناوري اطلاعات و ارتباطات ايجاد اشتغال كند.