بخشی از مقاله

مسجد شيخ لطف الله


يكي از زيباترين آثار تاريخي اصفهان كه هر تماشا كننده اي را خيره مي كند و نسبت به هنرمنداني كه در انجام آن دخيل بوده اند باظهار تحسين و اعجاب واميدارد مسجد شيخ لطف الله است كه در ضلع شرقي ميدان نقش جهان مقابل عمارت عالي قاپو (دولتخوانه مباركه) واقع شده و بواسطه كاشيكاري هاي معرق داخل و خارج گنبد و كتيبه هاي عالي كه مقداري از انها بخط عليرضاي تبريزي عباسي(2) است از زيبائي و ظرافت كمتر نظير دارد. اين مسجد كه شاهكاري از معماري و كاشيكاري ايران در نيمه اول قرن يازدهم هجري است بفرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع‌‌ شده و سر در زيباي آن در سال 1012 هجري به پايان رسيده و سال اتمام ساختمان و تزئينات كاشيكاري آن 1028 هجري قمري است. سال اتمام سر در مسجد بموجب كتيبه اي كه به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي نوشته شده به شرح زير است:


” امر با نشاء هذا المسجد المبارك السلطان الاعظم و الخاقان الاكرم محيي مراسم آبائه الطاهرين مروج مذهب الائمه المعصومين ابوالمظفر عباس الحسيني الموسوي الصفوي بهادر خان خلد الله تعالي ملكه و اجري في بحار التأييد فلكه ب محمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين صلوات الله و سلامه عليه و عليهم اجمعين متبها علي رضا العباسي 1012“(1) و سال اتمام ساختمان مسجد (1028 هجري قمري) در داخل محراب كاشيكاري معرق بي نظير آن در دو لوحه به خط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي بشرح زير آمده است :
” عمل فقير حقير محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسين بناء اصفهاني 1028“

 


در يك لوحه به خط نستعليق سفيد بر زمينه لاجوردي در بالاي پنجره كاشيكاري زيباي سر در بخط عليرضاي عباسي نوشته شده است:” مايه محتشمي خدمت اولاد علي است“

وجه تسميه مسجد شيخ لطف الله
شيخ لطف الله بن عبدالكريم بن ابراهيم اصلا از مردم ميس از قراي جبل عامل يعني لبنان حاليه است و خاندان او همه از فقهاي اماميه بوده چنانكه پدر و جد و حد اعلا و پسرش همه به اين عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعي بي اندازه پادشاهان صفوي در ترويج احكام مذهب تشيع و تشويق و اكرام فقهاي آن شيخ لطف الله ميسي عاملي نيز مانند جمع كثير ديگري از علماي بحرين و جبل عامل در اويل عمر از موطن خود به قصد ايران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقيم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علماي ارض اقدس از جمله ملا عبدالله شوشتري از جانب شاه عباس بزرگ بخدمت آستانه رضوي برقرار گرديد و تا تاريخ فتنه از بكان و دست انداري ايشان بر مشهد در آن شهر مقيم بود سپس از شر ايشان به

قزوين پناه جست و در آنجا بكار تدريس مشغول شد. شاه عباس او را از قزوين به اصفهان آورد و در سال 1011 در جنب ميدان نقش جهان مدرسه و مسجدي را كه هنوز هم بنام او شهرت دارد براي محل تدريس و اقامت و امامت او پي نهاد و انجام اين كار تا 1028 طول كشيد و در حين اتمام همين ساختمان بود كه شاه عباس در قسمت جنوبي ميدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباس يعني مسجد شاه را ريخت.


بعد از آنكه مدرسه و مسجد شيخ لطف الله براي تدريس و نماز گزاري سيخ مهيا گرديد اين مرد جليل محترم در آن مدرسه مقيم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدريس مشغول گرديد و شاه براي وجه معاش او وظيفه اي معين و مقرر داشت شيخ در مسائل قديمي و فتاوي شرعي بعضي آراء و عقايد خاص داشت و به گفته مؤلف رياض العلماء با علماي هم عصر خويش در شر پاره اي از اين مسائل بغير حق مناقشه مي كرد از آنجمله اقامه نماز جمعه را در غياب امام واجب ميشمرد و شخصا در مسجد خود هر جمعه به اين عمل ادامه ميداد و مقلدين او از وي تبعيت مي كردند تأليفات شيخ بيشتر منحصر بحواشي و تعليقاتي است كه او بر كتب فقهيه علماي قبل از خود نوشته و رسائلي كه بر رد فتاوي ديني معاصرين برشته نگارش در آورده است شيخ لطف الله از علوم ادبي نيز بي نصيب نبود و گاهگاهي هم بگفتن شعر طبع آزمائي مي كرد.


تاريخ وفات شيخ لطف الله را مؤلف كتاب مجمل التواريخ در سال 1032 يعني در
همان سالي كه بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است مي نويسد همچنين در عالم آراي عباسي تاريخ فوت او را مؤلف اين كتاب در ذيل وقايع همين سال 1032 مي آورد و صريحا مي گويد كه شيخ لطف الله ميسي عرب جبل عاملي در اوايل اين سال قبل از سفر دارالسلام بغداد كه هنوز رايات جلال در ييلاقات فيروز كوه بود در اصفهان مريض گشته بعالم بقاء پيوست.


مؤلف عالم آرا در ذكر تاريخ فوت شيخ لطف الله گويد كه در حين تحرير تاريخ وفاتش چنين بخاطر رسيد:
شيخ لطف الله رفت از دار دهر رخت بر بست از جهان بيمدار
عزم عقبي كرد از دنياي دون شد جناتش مأمن و دارالقرار


سال تارخش همي جستم ز عقل گفت با من نكته اي آن پير كار
چون دو” لا“ از نام اوساقط كني سال تاريخ وفاتش زآن شمار

عبارت مهر او جمله :” ثقتي بلطف الله تقيني” بوده است.(1)
كتيبه و خطوط نماي خارجي كنبد مسجد شيخ لطف الله
كتيبه خارجي كنبد مسجد شيخ لطف الله بخط ثلث با كاشيسفيد معرق بر زمينه لاجوردي بترتيب شامل سوره هاي ” شمس“ و ” دهر“ و ”كوثر” است و در آخر
به اين عبارت ختم مي شود:


” قال الله و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا“(2)
در يك حاشيه يك سطري به خط نستعليق ريز سال اتمام تعميرات گنبد بشرح زير ذكر شده است:
”در سال هزار و سيصد و پانزده خورشيدي تعمير شد“
در لوحه ديگري بخط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي در بالاي پنجره مشبك كاشيكاري سر در مسجد شيخ لطف الله نيز از تعميرات مسجد در دوره سلطنت سر دودمان سلسله پهلوي به شرح زير ياد شده است:


” در عهد سلطنت اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاه رضا شاه پهلوي خلد الله ملكه و سلطانه تعمير شد آبان 1307“
بر گردنه گنبد بخط سه رگي (دو مشكي در طرفين و يك سفيد در وسط) بر زمينه فيروزه اي جملات (يا كريم) (يا الله) (يا رحمن) (يا رحيم) تكرار شده است.
در شمسه هاي پائين گردنه كنبد به خط بنائي مشگي بر زمينه سفيد كلمات و جملات: (الله اكبر) (الملك لله) (الحمد لله) (الله و محمد و علي) تكرار شده است.
كتيبه هاي فوقاني داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله بخط عليرضاي عباسي و
مورخ بسال 1025 هجري

 

خطوط كتيبه هاي داخل مسجد شيخ لطف الله را دو نفر خطاط نوشته اند يكي عليرضاي عباسي خطاط مشهور دوره شاه عباس اول و ديگري (باقرنا) خطاط گمنامي كه كتيبه هاي اطراف زواياي داخل گنبد را نوشته است و بحدي شبيه بخط عليرضاي عبلسي كار كرده كه كار او ضميمه كار عليرضا شده و نام او تحت الشعاع نام آن خطاط مشهور قرار گرفته و با آنكه در آخر كتيبه هائي كه به قلم او مي باشد نام او مانند نام عليرضا صريحا نوشته شده است معذلك اسم او به فراموشي سپرده شده و كمتر از او ياد كرده اند.
دو كتيبه فوقاني داخل مسجد شيخ لطف الله به خط عليرضاي عباسي است و از بالا به پائين كتيبه اول به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه كاشي لاجوردي رنگ كه نام خطاط آن عليرضا و سال تحرير آن (1025 هجري) را در آخر كتيبه


در بر دارد بشرح زير است:
” عن النبي صلي الله عليه و آله انه قال من توضا ثم خرج الي المسجد فقال حين يخرج من بيته بسم الله الذي خلقني فهو يهدين هداء الله الي الصواب والايمان و اذا قال والذي هو يطعمني و يسقين اطعمه الله من طعام الجنه و سقاه من شرابها و اذا قال و اذا مرضت فهو يشفين جعل الله ذلك كفاره لذنوبه و اذا قال والذي يميتني ثم يحيين اماته الله مينته الشهداء و احياء حيوه السعداء و اذا قال والذي اطمع ان يغفرلي خطيئتي يوم الدين غفرالله له خطاء كله و ان كان كزبد من البحر و اذا قال رب هب لي حكما و الحقني بالصالحين و هب الله له حكما و علما و الحقه بصالح من مضي و صالح من بقي و اذا قال واجعل لي لسان في الاخرين كتب الله له في ورقه بيضاء ان فلان بن فلان من الصادقين و اذا قال واجعلني من ورثه جنه النعيم اعطاء الله منازل في جنه النعيم و اذا قال و اغفر لا بي غفر الله لابويه. عن ائمه اهل البيت سلام الله عليهم اجمعين اذا دخلت المسجد فقدم رجلك اليمني و قل بسم الله و بالله من الله و الي الله و خير الاسماء كلها لله توكلت علي الله و لا حول و لا قوه الا بالله اللهم صل علي محمد و آل محمد و افتح ابواب رحمتك و توبتك و اغلق عني ابواب معصيتك و اجعلني

من زوارك و عمار مساجدك و ممن يناحك في الدليل و انهار و ادحر عني الشيطان الرجيم و جنود ابليس اجمعين. و قال الامام ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق عليه السلم من مشي الي المسجد لم يضع رجلا علي رطب و لا يا بس الاسبحت له الارض الي الارض السابعه صدق رسول الله صلي الله عليه و آله كتبها علي رضا في 1025
كتيبه دوم قسمت فوقاني داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله كه در زير پنجره هاي مشبك اطراف گنبد نصب شده است به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي به قلم عليرضاي عباسي شامل تمام آيات سوره هاي” جمعه“ و ” نصر“ است و قسمت آخر آن به عبارت زير ختم مي شود:


” سبحان ربك رب العزه عما يصفون و سلام علي المرسلين و الحمدلله رب العالمين صدق الله العظيم و صدق رسوله النبي الكريم و نحن علي ذلك من الشاهدين و الحمدلله رب العالمين كتبها علي رضا العباسي غفرالله ذنوبه”

خطوط بنائي در داخل مسجد شيخ لطف الله
در زير كتيبه دوم كمربندي داخل گنبد در هر گوشه در دو شكل مانند به خط بنائي با كاشي مشگي بر زمينه سفيد سوره هاي شريفه ” قدر“ و ”همزه“ و ”كافرون“ و ”انشراح“ و ”فيل“ و ” ماعون“ و ” تين“ و ”فاتحه“ نوشته شده است. صفحات كاشيكاري كه در هر يك از آنها به خط بنائي يكي از سوره هاي مذكور نوشته شده است از قسمتهاي بسيار جالب و پر حالت داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله است.(2)

 

كتبه هاي خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شيخ لطف الله
در گوشه جنوب غربي محوطه داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله به خط ثلث سفيد با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي سوره(انفطار) نوشته شده و بعد از آن بعبارات زير خاتمه مي يابد:


” صدق الله العظيم الكريم. عن ابي عبدالله عليه السلم اذا كان ليله الجمعه انزل من السماء ملئكه بعدد الذر في ايديهم اقلام الذهب و قراطيس الفضه لا يكتبون الي ليله السبت الا الصلوه علي محمد و آل محمد فاكثروا منها قال ان من السنه ان تصلي علي محمد و اهل بيته في كل جمعه الف و في ساير الايام مأته مره”
در گوشه جنوب شرقي به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه كاشي لاجوردي شوره (ليل)نوشته شده و آخر كتيبه بعبارات زير ختم مي شود:
” صدق الله العظيم و صدق رسوله الكريم. عن جابر عن ابي جعفر عليه السلم قال قال النبي صلي الله عليه و آله لجبريل عليه السلم و اي البقاع احب الي الله تعالي قال المساجد و اهلها احب الي الله اولهم دخولا و آخرهم خروجا منها صدق نبي الله.”

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید