بخشی از مقاله
چکیده
نور به عنوان غیر مادی ترین عنصر محسوس طبیعت همواره از عوامل موثر بر ارزش فضایی است. در معماری اسلامی تحت تاثیر تفکرات دین اسلام ، نور نمادی از ملکوت و عالم ربانی می باشد . این نوع نگرش باعث شده است که معماران مسلمان با هدایت این عنصر خدایی و مقدس به فضای معماری ویژگی های خاصی از جمله حس مکان را به وجود بیاورد . این پژوهش در نظر دارد چگونگی تاثیر نور طبیعی بر حس مکان در مساجد را شرح دهد . این پژوهش با روش تحقیق توصیفی ، تبیینی و اکتشافی و شیوه تحلیلی به کار گرفته شود و برای مطالعات نمونه موردی مسجد شیخ لطف االله اصفهان انتخاب شده است ، و هدف از این پروژه تاثیر نور بر ایجاد حس مکان - حس معنوی - در مساجد است ، و در نهایت به این نتیجه میرسد که نور نمادی است که به صورت طبیعی و نه قراردادی در ناخودآگاه جمعی انسان جای دارد و میتواند به شدت خود فارق از رنگ ، تزئینات و فرم به وجود آورنده ی عمیق ترین احساسات باشد و نقش وصل به عالم معنا را ایفا کند و به ایجاد حس مکان در فرد کمک کند .
واژههای کلیدی: نور ، حس مکان ، معماری ، مسجد شیخ لطف االله
-1 مقدمه
با تجربه و ادراک فضای معماری قدیم ایران به نظر میرسد که حضور نور در آن نه تنها پیامد دانش بلکه بینش ویژه بوده که با عنایت به آن نور به اثر معماری راه یافته است. این راه یافتگی آن گونه است که پیامد پرداختن به جنبه های کمی نور و تأمین نیازهای فیزیکی و محیطی پاسخی کامل برای حضور آن نیست اگرچه به نظر میاید نور را، از آن رو که عاملی بیرونی و لالب بر ساختار کالبدی- فضایی معماری است، نمیتوان عنصر تشکیل دهنده معماری به شمار آورد، اما میتوان آن را به سبب ایفای نقش چند سویه شامل پدیدار ساختن، تعریف ساختار کالبدی فضایی، کارا - قابل بهره برداری - نمودن و نیز کیفیت بخشی به مکان، یکی از بنیادیترین عناصر سازنده ونیز ساختاری معمار بر شمرد که وجود و حیات میماری به آن بستگی تام دارد. نور در پایین ترین مرتبه به سبب پیدایی فیزیکی اثر میشود، در گامی بیشتر میتواند کارآیی شکلی، فعالیتی و محیطی را به اثر بخشد و در حالت مطلوب میتواند تبین همه جانبه حقیقت زندگی منوط به اثر را که به فضا نیز تعبیر میشود ممکن کند.
-1-1 بیان مساله
نور نشانه ای از حضور خدا و سر منشا همه مواهب و برکات مادی است و جدا شدن انسان از جهل , حرکت به سمت حقیقت است . در اثر تابیدن نور الهی انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد. نور،لطیف ترین موجود جهان ماده است در فرهنگ های کهن به عنوان شی ای قابل پرستش و مقدس بوده است. در ادیان مختلف نور,نشانه ای از اعتقادات قلبی است که هم به روشنی فضا کمک کرده و هم در فرد ایجاد نزدیکی و تعلق خاطر به محیطی که در آن هست می کند. هدف از این پژوهش رابطه ای که میان نور طبیعی و حس مکان وجود دارد را توضیح میدهد و همچنین تاثیر نور در القای حس مکان در انسان را شرح میدهد.
-2-1 اهمیت و ضرورت
این معماری اسلامی بویژه در ایران تاکید خاصی بر نور دارد. درون یک مسجد شبیه به نور است که به صورت صور مادی متبلور شده است و یادآور آیه نور است . در ایران ، بعلت درخشندگی شدید اشعه آفتاب در اکثر پهنه این سرزمین و شفافیت هوا در مناطق مرتفع ، تجربه نور و نیاز به زیستن به فضاهای روشن به عنوان جزئی از زندگی ایرانیان در سراسر تاریخ بوده است. نور عنصر برجسته معماری ایرانی است و نه بعنوان یک عنصر فیزیکی ، بلکه به عنوان یک سمبل عقل الهی و سمبل وجود. نور یک حضور روحانی است که در سختی ماده نفوذ کرده آن را تبدیل به یک صورت شریف می کند و آن را زیبا و شایسته می سازد که محل استقرار روان انسانی باشد که جوهر او نیز ریشه در عالم نور دارد.
-3-1 سابقه و پیشینه تحقیق
اثر معماری همچون عنصری واسط، در شیوه حضور نور نقش دارد. عناصر واسطه ای کالبد معماری موثر در کیفیت نور - سطح،مصالح،رنگ و آرایه - بر چگونگی نور وارد شده از بازشو ها به فضا موثر هستند.تغییر در تناسب های فضا،نور،رنگ و سایر عناصر دخیل در فضای معماری ،احساس معنویت و نیل به ملکوت را در بازدیدکننده تحریک می کند.از میان عوامل فوق ،بررسی رابطه بین بازشو های ورود نور و کیفیت نور در راستای معنویت بخشی به فضای مسجد، دغدغه ی اصلی نگارندگان است.
بررسی سوابق پژوهشی موضوع نور در معماری مساجد نشان می دهد،یک نمونه از پژوهش هایی که در پی یافتن مفاهیم نهفته در باطن معماری بوده ،خشت و خیال،اثر نوایی و حاجی قاسمی - - 1390 است که بر مطالعه ی وسیع در تاریخ معماری ایران ،بررسی اوضاع و احوال بناهای مناطق گوناگون و تامل در کاربری بنا ها و فن و صناعت به کار رفته بر معماری آنها استوار است.حس وحدت،اثر اردلان و بختبار - 1380، - 1390از زاویه ی عرفان و مباحث شهودی حکمت اشراق جزو معدود کتاب هایی است که به معماری گذشته ی ایران با دیدی کمی *تنگریسته و اتفاقا تنها جنبه ی کیفی فضاها و معماری آنها مورد بررسی قرار گرفته است. راهنمای معماری مساجد، اثر زرگر - 1386 - نیز در سه فصل به کارکردها،اجزا و اندام های معماری مسجد گونه شناسی، مبانی نظری و برنامه ریزی فضایی مسجد پرداخته است. باوجود بررسی بخش اندک نور و روشنایی مسجد از منظرکیفی ، در این کتاب به *چرایی ایجاد معنویت و رابطه ی آن با نور طبیعی در فضای مسجدپرداخته نشده است.نورروز در معماری،اثر ایوانز - - 1379هم از منابع ارزشمندی است که به صورت اختصاصی به نور طبیعی و فاکتورهای شکل دهنده ی آن در تامین روشنایی نور در روز در ساختمان و رابطه ی آن باسایر عوامل محیطی موثر در طراحی پرداخته است .اصول طراحی معماری همساز با اقلیم با رویکرد به معماری مسجد،تالیف طاهباز و جلیلیان - 1387 - است که به بررسی نقش اقلیم در مناطق هفت گانه ی اقلیمی در ایران می پردازد و راهکار های موثر در طراحی مساجد را از منظر اقلیم مناطق بیان می کند.مسجد در معماری ایران، اثر زمرشیدی - 1375 و - 1388به شرح تصویری کلیه ی مساجد منتخب در ایران با نقشه و توضیح اجمالی پرداخته است.نجم آبادی - 1381 - نیز کتابی با عنوان مسجد شیخ لطف االله دارد که درآن پس از معرفی مسجد،مکانیسم نور پردازی درآن را بیان کرده است. باقی منابعی که درزمینه ی معماری مسجد،اعم از گنج نامه ی مساجد اصفهان - حاجی قاسمی و همکاران، - 1377،معماری ایران - پوپ، - 1366 وهنر اسلامی،زبان و بیان - بورکهارت، - 1365 وجود دارد،به شرح کالبدی معماری مسجد پرداخته اند.
گذشته از مباحث کالبدی مساجد تاریخی،تاکنون آنچه در مورد معنویت فضای مساجد گفته شده جنبه ی فلسفی داشته و به *چرایی ایجاد معنویت در این فضا وچگونگی ایجاد آن با نورطبیعی در هیچ یک از تحقیقات صورت گرفته،پرداخت نشده است.ولی آنچه امروز جای خالی آن آشکارا دیده می شود چگونگی ایجاد چنین فضایی است،زیرا در معماری مساجد ماعصر،فقدان این حضور،احساس می شود.دستاورد حاصل از بازخوانی معماری تاریخی با تاکید بر نقش کیفی نور طبیعی و با نگرش تحلیلی برای دستیابی به شیوه های حضورجنبه های کیفی و معنویت بخشی نور،به استخراج شگرد های به کار رفته در معماری