بخشی از مقاله
معماری اسلامی
در جهان هیچ چیز تمام معانیش محدود به شکل ظاهری آن نمی شود بلکه هر نمودی متضمن بودی است و برای هر ظاهری باطنی وجود دارد.هنر مقدس هنری ست که اشاره دارد به صورتهایی مثالی از عالم بالا که مربوط به معرفت وجود و هستی شناسی است.
نماد تصویری رساننده معانی سری و رمزی می باشد نمادهای هنری تا زمانی ماندگار باقی می مانند که آنچه بدان ارتباط داده میشوند معنی دار باقی بماند وقتی این معانی ناپدید شد و یا اهمیت خود را از دست داد آن شکل نیز یا ناپدید می شود ویا اینکه معنای جدید کسب می کنند. در هنر اسلامی هر طرح و نقش علاوه بر مضمون وزیبایی ظاهری اش دارای یک معنای درونی میباشد که چشم جستجوگر بیننده از پس ظواهر زیبا بدنبال یافتن آن رمز درونی می باشد معنایی که به عالم باطن باز می گردد.شکل ها و نمادهای هنر مقدس این رمزواره خود را همیشه به همراه دارند وهرزمان که بیننده با کنار گذاشتن و کذشتن از کنار حواس خود صورتهای زیبای ظاهری را رها کند پی به زیبا یی ذاتی نقوش میبرد که زیبایی امری درونی است و خارج از ذهن بیننده.
از نظر اسلام هنر الهی بیش از هر چیزی نشان دهنده وحدت الهی در جمال و نظم عالم است وحدتی که میتوان آن را در هماهنگی و انسجام عالم کثرت و در نظم و توازن جهان مشاهده کرد جمال دارای همه این شرایط می باشد استنتاج وحدت از جمال عالم همان حکمت است هنری از نظر اسلام مقدس به شمار می آید که از پس تمام زیبایی های دنیوی به روح مدد می رساند تا از کثرت تشویش آمیز رها گردد و راهی به سوی وحدت بی انتها میگشاید.
هنر مندی که خاطره نخستین خود را از جمال مطلق به همراه دارد سعی میکند ته آنجا که ممکن است و محدودیت های هنری به او اجازه می دهند آن خاطره را بر روی اثر خود زنده کند هر چه بیشتر بتواند این زیبایی را از درون خود به بیرون انتقال دهد اثر هنری او دارای اصالت بیشتری خواهد بودشرط اصالت هنری در اسلام اینست که هنرمند آگاه به دو اصل باشد ارزش وجودی خود و قوانینی باقیمانده از سنت که این دو باعث پرهیز از هر آنچه که زائد وبدون کارایی است میشود.
خاطره نخستین:eidos یاeidon میباشد که درفلسفه یونان باستان بکار برده شده است که معنای آن اولین چیزی است که پس از رویت در ذهن باقی می ماند.
دایره و مربع درهنر اسلامی
دایره نماد کیهان است ونماد روشنگری وتمایت وکمال که از طریق مثلث به مربع نماد زمین ومخلوقات تبدیل میشود مرکز دایره نماد حقیقت ابدی است که نشانگر ذات الهی است که باید تجسم پیدا کند تا بتواند خود را به نمایش بگذارد و این همان شکلی است که میتوان از طریق آن درک کرد که چگونه حقیقت الهی در تمام مخلوقات گسترش می یابد همچنانکه وحدت ذاتی خود را از دست نمی این حقیقت در موجودات کثرت می یابد اما ذات حقیقت در آن مرکز دایره باقی مانده است و فیض وصول یعنی رسیدن از کثرت مخلوقات به وحدت ذات الهی.
ابن عربی میگوید:همه چیز در جهان منشعب از ذات اوست و هر زیبایی وکمال موهبتی از رحمت اوست و رستگاری عبارت است از وصول کامل به این روشنی.
تبدیل شکل دایره به مربع نمایانگر یک یگانه گردی کمی میباشد ونمادی از تلفیق دوباره مربع زمینی در بیت المقدس آسمانی.کف در معماری اسلامی نشان از الگوی مربع زمین است که با دیوار پیوند دارد دیوار نماد اعتلای نفس است و تبدیل مربع به دایره و بام با خطوط مدور و مرکز گرایش گسترش میابد که نماد دایره و کیهان است.
این امر را میتوان در دو نمونه زیر مشاهده کرد:
در مسجد بی بی دختران شیراز بنا در طبقه اول چهار ضلعی سپس هشت ضلعی وبعد به دایره گنبد ختم می شود.
نمونه دیگر مسجد الغدیر تهران میباشد شبستان اصلی یک دوازده وجهی می باشد که به تدریج و طبقه طبقه بهیک هشت ضلعی دو مربع و یک دایره منتهی می شود.
تزئين در هنر اسلامي
تزئين ماده در هنر اسلامي را ميتوان اصيل گرداني آن ماده تعبير كرد بدين معني كه هر فرايندي كه باعث شود ماده اصيل گردد وبا نمونه ازلي وآرماني اش شباهت بيشتري داشته باشد آن ماده را نماد سررست تر وقابل درك تري از عالم باطن مي سازد كه هنر در كلي ترين تعريفش در بينش اسلام روشي براي شرافت روحاني دادن به ماده ميباشد.
تزئين تنها راه براي براي رها شدن ماده از سنگيني دنيوي ميباشد.هنرمند با اصيل گرداني سطوح عقل را به انديشيدن به فضايي فراتر از ماده سوق مي دهد تا از پس اين نقوش به قلمرو لايتناهي راه يابد.
اسليمي
اسليمي نوعي تضاد يا ديالكتيك در زمينه تزئين به شمار مي آيد كه دوعنصر منطق و پيوستگي وزن و جاندار را به هم ربط مي دهد وداراي دو عنصراست: به هم پيوسگي نقوش و نقشمايه گياهي.اين نقش مايه موجد الگوهاي مدور بي پايان مانند دواير روي آب مي باشد كه در دانه هايي واحد و متعدد وبا مركزيتي مشترك گسترش مي يابند.
منشا اصلي نقوش اسليمي را بايد در نقش نمادهاي مذهبي ايران باستان مانند بشنين گلك پنجه برگ و شکوفه جستجو کرد. علت استفاده ازنقوش ایرانی برای تزئین بناهای اسلامی در قرون چهارم و پنجم هجری فراموش شدن ایران باستان قدرتمند وتبدیل این حکومت به رویا بود. از آن پس این شکلها توانستند از معنای اولیه خود خارج شده و پیوند های غیر اسلامی آنها از بین رفت و به صورت شکلهایی آزاد و رها از گذشته و با معنایی جدید در تزدینات اسلامی به کار رفتند.
اسلیمی دارای نواخت و ریتم می باشد هر اسلیمی نمایانگر تحرکی می باشد که تکرار منظم ویژگیها و عناصر برآن دلالت میکند.در هنر اسلامی نمادهایی که با یک ریتم دقیق تکرار می شوند نشانی از کثرت در وحدت میباشند.
ترنج از جمله نقوش اسلیمی می باشد که با آویزه هاو ترنج های تشعشعی که تا نقاط گوناگون سطح ادامه میابند ساقه های مارپیچ که مانند درخت کیهانی به اتکا محور هسته ای بصورت متقارن رشد می یابند مشبک کاریها و خانه بندی های مختلف همه تجلی طرح نمادین روضه رضوان می باشد
فضا در معماري اسلامي داراي زيبايي و تنوع نقش و رنگ مرتبط باهم ميباشد. تزئينات در فضاي معماري رابطه مستقيم با طرح بنا دارد و معني و مفهوم اعتقادي در آن مشاهده ميشود. همانطور كه معماري اسلامي داراي فضاهاي تعريف شده در ارتباط با طبيعت، فن ايستايي و تأسيسات دارد در تمام حجمهاي بهوجود آمده در بنا ارتباط مستقيم بين تزئينات و معماري ديده ميشود. به تعريف ديگر تزئينات وابسته به معماري جايگاه ويژهاي دارد، اين ويژگي در تركيب فضاها و تعريف سطحها و تعديل حجمها و تقسيمبندي آنها طراحي شده
است.معماري زمينهساز تزئينات، بومهاي رنگ و نوشتهها است، تزئينات تعريفكننده فضا و خواناسازي حجمها را برعهده دارد، حجمها از تزئينات جداشدني نيست چون حجمها از ابتدا با نوع عملكرد فضاها و نيازها و اعتقادات طراحي شدهاند با كمي دقت در فضاي معماري اسلامي ملاحظه ميشود كه نوشتهها، خطوط هندسي، نقشها و رنگها چنان معاني را بيان مينمايند كه انسان را به تفكر وا ميدارد. هنر اسلامي به موجب كتب و تواريخ معتبر، با ظهور دين اسلام متولد شد و با كسب تجاربي از هنرهاي پيشين شروع به رشد و گسترش
نهاد و در قرون 8 و 9 و 10 و 11 هجري قمري به اوج خود رسيده است و در مجموع تلفيقي است از روشهايي كه در هنرها و سنتهاي مشرق زمين وجود داشته است.با انديشيدن به موضوعات هنري كه در كليه آثار ساساني وجود دارد درمييابيم كه در دوران هنر اسلامي، چگونه از آن موضوعات استقبال شد. تا آنجا كه براي هنرمندان مسلمان امكان داشته است در مساجد، مدارس و حتي بناهاي عامالمنفعه نظير كاروانسراها، آبانبار، بازار و... عناصري خودآگاهانه از طرحهاي ساساني الهام گرفته شده است و منجر به ابداع طرحهايي جديد نظير نقوش اسليمي، ختائي در دوران اسلامي گرديد.
جلوه و زيبايي معماري ايران بهويژه در دوران اسلامي به تزئيناتي كه بيان اعتقادي دارند بستگي دارد، از قبيل كتيبهها، آجركاري، گچبري، كاشيكاري، حجاري، منبتكاري، آيينهكاري و نقاشي در تمامي ادوار اسلامي رواج داشته و در هر دورهاي با امكانات آن روزگاران پيشرفت و تكميل شده است.
هنرمندان اين رشته از هنرهاي اسلامي با بهرهگيري از انواع طرحهاي گياهي، هندسي، ختائي و نوشتهها با توجه به اقليم با استفاده از مصالح مختلف ساختماني به معماري ايران اهميت ويژه بخشيدهاند. بناهاي باقيمانده از دوران اسلامي مانند مساجد، مقابر، مدارس، كاخها، حمامها و حتي پلها داراي تزئينات گوناگوني است كه معرف اهميت اين هنر در ادوار مختلف است. تزئينات معماري توسط ايرانيان، تكامل هنري عمدهاي يافته است بهطوري كه در برخي از كشورهاي اسلامي توسط هنرمندان ايراني، بناهايي با تزئينات مختلف انجام
گرفت، اين بناها به مرور زمان و با شيوههاي متفاوت و خاص هر دوره در هر كشور به اجرا درآمد.بدون ترديد، تحقق اين همه زيبايي و خلاقيت هنرمندان جز به مدد عشق به معبود امكانپذير نبود و بيشترين جلوه آنها را در مسجد، محراب و زيارتگاه ميتوان ديد.خوشبختانه در كشور اسلامي ايران با وجود جنگها و ناملايمات زياد كه در طول تاريخ بهخصوص در دوران اسلامي به وقوع پيوسته است آثار زيادي هنوز برجاي مانده كه به عنوان استادان گويا و كتابهاي نخوانده بهدست ما رسيده است كه با بررسي و كار كارشناسي ميتوان تا حدودي
به راز و رمز امن فضاسازيهاي هنرمندانه و عاشقانه پي برد. درك اين موضوع زماني كه ايمان و اعتقاد به خالق نظام هستي خالص و قوي شود خودجوش است و جريان ذوق هنري در وجود انسانهاي هنرمند برقرار ميشود و آثار پرمعنا، زيبا و نادر پديد ميآيند. مصداق اين نمونه يكي از مساجد ايران (مسجد جامع ورامين) است كه به معرفي و توصيف آن ميپردازيم.
تاريخچه مسجد جامع ورامين
اين مسجد از نمونههاي كامل مساجد چهار ايواني است كه در ايام سلطنت سلطان محمد خدابنده ساختمان آن شروع و بر طبق كتيبه سردر آن به سال 722 هجري پايان يافته است. در يك ديد كلي از خارج مسجد تصويري از يكپارچگي و تكامل است. تسلط گنبد با قدرت و تناسبات زيبا بر تمامي ساختمان و هماهنگي و ارتباط بسيار خوب ايوان جلوي آن از نظر
تناسبات از ويژگيهاي اين مسجد است. تزئينات بسيار متنوع و قوي بوده و با اينكه آسيب ديدهاند تا آن حد باقي است كه بتوان در مورد جلال و رونق قديم آن صحبت نمود. روي ديوارهاي جانبي سردر كه زير خيز نيمگنبد قرار گرفته تا آنجا كه باقيمانده با طرحهاي اسليمي و گرهچيني و رنگهاي آبي فيزوزهاي و لاجوردي كاشيكاري شده بود كه از نظر طرح بسيار پركار و استادانه است. سردر ورودي مسجد جامع ورامين شبيه سردرهاي مسجد جامع نطنز و مسجدجامع اشترجان است.