بخشی از مقاله
معیار های شادی
درآمد
شادی، از مهمترین احساسات و نیازهای بشر به شمار میرود. هر ملتی با توجه به باورهایش به گونهای ابراز غم و شادی میکند. اسلام نه تنها این احساسات را سرکوب نمیکند، بلکه بر اساس برخی آیهها و روایتها آن را امری ضروری میداند و البته برای آنها حد و مرزی قایل شده است تا بدین طریق، کنترل مثبتی شوند. در این مجموعه ابتدا شادی را تعریف میکنیم و سپس به ضرورت و شرایط و معیارهای این بحث در چهار چوب اسلام، همچنین به عوامل و آثار شادی اسلامی میپردازیم.
تعریف شادی
شادی؛ در لغت به معنای، خوشحالی، سلامتی و فرح آمده است. آنچه در این نوشتار مورد نظر ماست، همان معنای نخست، یعنی خوشحالی و مسرت است.
در تعریف اصطلاحی شادی، شهید مطهری رحمهالله میفرماید:
سرور، حالت خوش و لذتبخشی است که از علم و اطلاع بر اینکه یکی از هدفها و آرزوها انجام یافته است یا انجام خواهد یافت، به انسان دست میدهد.
یکی از دانشمندان در اینباره میگوید: «شادی، عبارت است از مجموع لذتتهای بدون درد.» نویسنده کتاب «انگیزش و هیجان» نیز در تعریف شادی چنین مینویسد: « شادی احساس مثبتی است که از حس رضایتمندی و پیروزی بهدست میآید».
به طور کلی میتوان گفت: سرور، حالت خاصی از لذت است که این لذت موجب جلای درون از غم و ناراحتی میشود. این امر درونی گاهی نشانههایی نیز در بیرون از خود دارد؛ مانند خنده یا گریه شوق، از جمله گریه مادری که طفل گمشده خود را مییابد. البته اگر مسائلی همچون مال و ثروت و شهرت، تنها لذت و سروری این چنین را به دنبال داشته باشند، مایه خرسندی است.
;شادی آن شادی است که از جان رویدت ;تا درون از هر ملالی شویدت
;ور نه آن شادی که از سیم و زر است ;آتشی دان کاخرش خاکستر است
ادیب
ضرورت شادی
شادی یکی از نیازهای اساسی زندگی و عاملی برای رشد و موفقیت است. نظام هستی به گونهای است که اسباب شادی را برای انسان فراهم میکند؛ بهار طربانگیز، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، صحنه طلوع خورشید، باران لطیف، پرندگان زیبا و نغمهسرایی آنها و بسیاری دیگر از پدیدههای شگفتانگیز جهان، شادی را برای ما به ارمغان میآورند.
;حق تو را از بهر شادی آفرید ;تا ز تو آرامشی گردد پدید
;پس در آرامش نمایی زندگی ;وارهی از مشکلات زندگی
حاجی کمال مشک ساز
البته دین ما یعنی دین فطرت و طبیعت، پیروان خود را به شادیهای مثبت و سازنده دعوت میکند. امام علی علیهالسلام میفرماید:
این دلها همانند بدنها خسته و افسرده میشوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نکتههای زیبا و نشاطانگیز برای آنها انتخاب کنید.
امام رضا علیهالسلام میفرماید:
اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای کار و فعالیت و برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و همصحبتی با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان آگاه سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظیفههای خود را تأمین کنید.
بزرگمرد تاریخ، امام خمینی رحمهالله اهمیت خاصی به تفریح میداد و به بعضی از فرزندانش سفارش میکرد که تفریح داشته باش و اگر تفریح نداشته باشی، نمیتوانی خودت را برای تحصیل آماده کنی و هنگامی که میدید بعضی از فرزندانش در روز تعطیلی مشغول درس خواندن هستند، میفرمود: «به جایی نمیرسی؛ چون باید موقع تفریح، تفریح کنی» و نیز میفرمود: «من در طول زندگی نه یک ساعت تفریح را برای درس گذاشتم و نه یک ساعت درس را برای تفریح».
کنترل شادی
سرور و شادی، همانند دیگر حالتهای روحی نیاز به کنترل دارد و اگر مهار نشود، به طور حتم زیانهایی را به دنبال خواهد داشت. چه بسیار جوانانی که برای ارضای چنین نیازی خود را به مرداب شهوترانی و دام اعتیاد میاندازند که اگر این افراد از ابتدا برای شادی و نشاط خود قانون و ضابطهای تعیین کنند و به حد اعتدال آن قانع شوند، هرگز به چنین انحرافاتی کشیده نمیشوند. اگر اسلام شادی را ضروری میداند، در جای دیگر به مراقبت نفس و محاسبه اعمال دستور میدهد تا هر میلی در جهت مثبت و هدفمند خود به حرکت درآید و بیراهه نرود.
آداب و شرایط شادی
گرچه شادی از نیازهای اولیه انسان است، هر شادمانی و نشاطی مطلوب اسلام نیست. بعضی گمان میکنند با ثروتاندوزی از راه حرام، استفاده از موسیقیهای مبتذل، شرکت در مجالس گناه و فساد و با تمسخر و غیبت میتوانند خوشی و شادی واقعی و بیپایانی را برای خود فراهم کنند، در حالی که هر کدام از این موارد موجب غم و اندوه درونی در دنیا و حسرت و پشیمانی در آخرت است. آنچه اسلام آن را شادی مینامد و ضروری میداند، نشاط و شادمانیای است که با رعایت آداب و موازین اسلامی و شرعی آن به دست آمده باشد و از آن جمله به این موارد اشاره میکنیم:
1. گناه و معصیت نباشد
مجالس شادی باید از هر گونه گناه و معصیت خالی باشند. در بیشتر مجالس عروسی، افراد شرکت کننده برای اینکه رضایت عروس و داماد و خانواده آنها را جلب کنند، به رقاصی و لهو و لعب میپردازند و خود را با این استدلال پوچ قانع میسازند که اگر این کار را نکنم، فردا از من گلایه میشود. امام صادق علیهالسلام در جایی میفرماید: «خداوند را به غضب درنیاورید به خاطر رضایت و خشنودی احدی از مردم و نزدیک نشوید به مردم به وسیله دوری از خدا.» به بعضی دیگر از شرکت کنندهها که ناظر این افراد هستند، وقتی گفته میشود: چرا در چنین مجالسی شرکت میکنید؟ میگویند: ما که گناهی انجام نمیدهیم، فقط یک گوشه برای خود نشستهایم. امام صادق علیهالسلام دراینباره فرموده است: « سزاوار نیست برای مؤمن در مجلسی بنشیند که معصیت خدا در آن میشود و او نمیتواند جو مجلس را عوض کند».
2. همراه با اذیت و آزار نباشد
یکی دیگر از شرایط شادی این است که با اذیت و آزار دیگران همراه نباشد. در بسیاری از موارد افراد آنچنان غرق تمسخر و غیبت دیگران هستند که آن را از بهترین وسایل سرگرمی و شادی خود میپندارند، در حالی که قرآن کریم میفرماید: «ویل لکل همزة لمزة؛ وای بر هر عیبجوی هرزهزبان.» (همزه:1) امام صادق علیهالسلام سخن تکاندهندهای در نکوهش غیبت دارد: «غیبت، در محو دین، از مرض خوره در شکم انسان سریعتر عمل میکند».
و یا افرادی که با صدای موسیقی و آهنگهای مبتذل، خواب را از چشم همسایگان میربایند و یا با مزاحمتهای تلفنی، آسایش را از دیگران سلب میکنند، باید بدانند که با این کارها دل پیامبر را آزرده میسازند، چرا که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «کسی که مؤمنی را آزار دهد، مرا آزار داده است.» هشام ابن سالم هم میگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود، خداوند فرموده است: «آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد، به من اعلان جنگ میدهد.» چه فرد عاقلی حاضر میشود برای چند لحظه شادی کاذب و زود گذر، به خداوند متعال اعلان جنگ کند؟!
نکوهش تمسخر و استهز
آنهایی که خود را با تمسخر و استهزای دیگران شاد میکنند، این گونه میپندارند که از افراد مورد تمسخر برترند و با این دید خود را به ریشخند و تمسخر آنان مجاز میدانند. خداوند متعال در قرآن کریم در این مورد میفرماید: «ای مؤمنان! گروهی از شما گروه دیگر را مسخره نکنند، چه بسا که آنها بهتر از ایشان باشند.»(حجرات: 1) و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله چه زیبا حال این افراد را در قیامت توصیف میکند:
کسانی که مردم را مسخره میکنند، در مقابلشان دری از درهای بهشت گشوده میشود و به آنها گفته میشود بشتابید، بشتابید. وقتی آنها با تمام غم و غصه خود را به در میرسانند، در بسته میشود و پیوسته این عمل تکرار میشود تا جایی که وقتی در به روی آنها گشوده میشود و میگویند بشتابید، آنها دیگر از جای خود تکان نمیخورند.
3. لهو نباشد
در آیین اسلام، سرگرمیهای زیانبار و تمام عوامل بازدارنده از پیشرفتهای معنوی، ممنوع است. « موسیقی و غنا»، یکی از سرگرمیهای مضر است که آدمی را از توجه به خدا و آخرت بازمیدارد. استعمارگران نیز با تمام قدرت خود میکوشند در قلمرو نفوذ خود، جامعه را به غفلت و بیخبری بکشانند تا دیگر، کسی به فکر مسائل حیاتی و مهم واقعیتهای زندگی نباشد. بدین منظور، تلاش میکنند از عواملی که انسان را در هالهای از غفلت و بیخبری میکشاند، استفاده کنند؛ مانند: مشروبات الکلی، فحشا، قمار، آزادی جنسی، بیبند و باری، رقص، موسیقی و... .
شگفتآور است که برخی ناآگاهانه به موسیقی همراه با غنا پناه میبرند و آن را غذای روح میپندارند. در بحار الانوار آمده است:
یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام خدمت آن حضرت رسید و پرسید: من همسایگانی دارم که آنها کنیزان خواننده دارند، میخوانند و مینوازند و گاهی صدای غنا و موسیقی آنها در دستشویی به گوش من میرسد و من نشستن خود را طول میدهم تا نغمههای آنان را بشنوم، آیا مانعی دارد؟
حضرت فرمود: دیگر چنین نکن، او گفت: به خدا قسم من در مجلس موسیقی آنان شرکت نمیکنم، بلکه فقط گاهی از خانه خودم به آن گوش میدهم!
حضرت فرمود: آیا کلام خدا در قرآن کریم را نشنیدهای که میفرماید: «... إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُوءادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْوءُلاً؛ (در پیشگاه خداوند) گوش، چشم و دلها همه مسئول هستند.» (اسراء: 36) آن مرد گفت: تا به حال این آیه را نشنیده بودم، اکنون متوجه شدم و دیگر چنین کاری انجام نمیدهم. سپس حضرت فرمود: در چه حال بدی بودی، اگر در این حال از دنیا میرفتی.
همچنین در فتاوی مراجع تقلید درباره احکام موسیقی آمده است:
شنیدن و نواختن موسیقی مطرب، حرام است. استفاده از آهنگهایی که مناسب مجالس لهو و غناست، حرام است و فرقی بین موسیقی سنتی و نوین و فرحانگیز و غیر آن نیست. در حرمت موسیقی، بین مراسم عروسی و غیر آن فرقی نیست.
4. میانهروی در غم و شادی
در زندگی انسان، غم و شادی، هر دو از نیازهای روح هستند و باید هر کدام به مقدار لازم وجود داشته باشد؛ زیرا اگر سراسر زندگی انسان سرشار از شادی و نشاط باشد، منشأ غفلت و دوری از خدا میگردد و اگر تمام زندگی انسان پر از غم و ناراحتی باشد، روح انسان فرسوده میشود و آسیب سختی میبیند. حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «پارسایان در سختیها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمدهاند، آنها با سختیها و بلاها همان اندازه انس دارند که با راحتیها.» این حدیث بیان میکند که مؤمنان، افزون بر اینکه سختیها را به راحتی تحمل میکنند، انس و الفت آنها به سختیها به اندازه الفتشان به راحتیها و خوشیهاست.
معیارهای شادی
غم و شادی افراد با توجه به عقاید و باورهای آنها متفاوت است. اصولاً میزان رشد فکری و عظمت و کمال روح هر شخصی را از شادیها و غمهای او میتوان دریافت، یکی خوشحالیاش به عفو و گذشت است، دیگری به انتقام. یکی غصه میخورد که چرا مردم خلاف میکنند، دیگری غمش برای این است که چرا او را از خلاف بازمیدارند. بنابر نظام تربیتی اسلام، مطلوبیت هر چیز زمانی است که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد. پس شادی وقتی مطلوب است که در مسیر کمال و سعادت فرد باشد. از معیارهای شادی مطلوب موارد زیر است:
1. شادی به اطاعت خداوند
مؤمن با به دست آوردن توفیق طاعت خداوند متعال، به شادی و نشاط میرسد؛ چرا که میداند هر خیر و سعادتی در پرتو اطاعت و عبادت خداوند متعال میسر میشود و سرپیچی از او، مخالفت با سلطان سلاطین است که قلمرو فرمانروایی او، گیتی با تمامی گستره آن است و فرار از حساب او غیرممکن و طاعت او موجب نزدیکی و قرب به اوست و قرب به بالاترین قدرت، خود، قدرتی است والا و چون این قدرت، قدرت حقیقی است، سبب شادی حقیقی میشود. این است که امام علی علیهالسلام میفرماید: « شادی مؤمن به طاعت پروردگارش است و حزنش بر گناه و عصیان».