بخشی از مقاله

چکیده

شادی سازمانی به سلامت اجتماعی، به همکاری و هماهنگی، به رضایت از زندگی شخصی، رضایت از زندگی و شادی، خوش بینی، اعتماد به نفس، ثبات و توسعه دموکراتیک، جامعه مدنی و تقویت سرمایه اجتماعی حتی به سلامت و طول عمر کمک می کند. در سالهای اخیر، در حوزه روانشناسی رویکردی جدید با نام روانشناسی مثبت گرا که به جای پرداختن به آسیبها یا اختلالات روانی به استعدادها، تواناییها، مهارتها و به طور کلی ابعاد مثبت وجود آدمی پرداخته است.

شادی و نشاط یکی ازعوامل مهم و تاثیرگذار در زندگی و پویایی و کاهش فرسودگی در محیط کار است. شادی به معنای خوشی، خرمی، طراوت و زندهدلی، در رشد و بالندگی افراد و همچنین در بروز استعدادها و خلاقیت و نوآوری نقش اساسی دارد. افراد بینشاط و اندوهگین نمیتوانند از استعدادهای خویش بهره کافی ببرند. در آموزههای دینی و روانشناسی به جایگاه و اهمیت شادی در زندگی افراد و عوامل و آثار آن توجه ویژهای شده است.

امروزه سازمانهای سالم، سازمانهایی هستند که به همان اندازه که به کار و بهرهوری اهمیت میدهند، به سلامت روحی و جسمی کارکنان هم بها دهند با سلامت افراد، سلامت سازمان تضمین خواهد شد و سازمان سالم میتواند از بهرهوری، توانمندی و کارایی لازم برای مواجه با دنیای توأم با رقابت برخوردارشود.

شادی درمحیط کار زمانی حاصل می شود که فرد جهت دستیابی به اهداف کاری خود از توانایی ها و استعدادهای خود استفاده مینماید

ماتلین و گارون - - 1979 و همچنین آرجیل،مارتین و لو - - 1995 ،شادکامی را هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجان منفی، از جمله افسردگی و اضطراب می دانند. آنها روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصیت و دوست داشتن دیگران و طبیعت را بخشی از شادکامی دانستند و نشان دادند افراد به دلیل ارزیابی مثبت از رویدادها شادتر هستند.

جامع ترین و در عین حال عملیاتی ترین تعریف شادمانی را وینهون - - 1988 ارائه داده است. به نظر او،شادمانی به این معناست که فرد زندگی خود را چقدر دوست دارد

شادی احساس به زیستی درونی است که افراد را برای سود بردن از تفکرات، هوش، خرد، آگاهی، حس مشترک و ارزشهای معنوی توانا می سازد و هر انسانی مطابق جهان بینی و اندیشه های خود اگر به چیزهای مورد علاقهاش برسد و از زندگی خود رضایت داشته باشد، در خود احساس شادی می کند که شادی نام دارد

در دو دهه گذشته پژوهش در خصوص شادی و نشاط، افزایش چشمگیری یافته است. از سال 2000 به بعد، در نگاه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه یافتگی کشورها متغیر های نشاط، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد جامعه نیز به عنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شده است.

گاوین و ماسون - - 2004 خاط نشان می کنند، واضح است که اگر برای افراد امیدی به پیدا کردن شادی عمومی در زندگی شان،وجود داشته باشد، آنها باید در کار شاد باشند - حقیقی، حیدری، کاظمی - . امام علی : علیه السلام در روایتی می فرمایند: مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند: زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار و زمانی برای تأمین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و مایه زیبایی است. حدیثی از رسول اکرم - ص - نقل است که فرمودند: در بهشت جایی است که به آن خانه شادی گفته می شود. هیچ کس به آن خانه وارد نمی شود مگر اینکه موجب شادی کودکان شده باشد .

شادی زندگی را خوشایند می سازد و اشتیاق برای پرداختن به فعالیت های اجتماعی را آسان می سازد. در روایات آمده است که معصومان و مؤمنان حزن و اندوهشان در دلشان و شادی و سرورشان در چهره شان است. در فرهنگ شیعی "شادی " دارای معنا و تفسیر خاصی است. حضرت علی - ع - به عبد االله بن عباس می فرمایند: پس باید شادی تو از دسترسی به امور آخرتت باشد و حسرتت از آنچه از آخرت از دست داده ای

عوامل مربوط به سازمان از قبیل ساختار سازمان، نقش های مدیریتی و محیط اجتماعی آن، تسهیلات و خدمات موجود در سازمان، محیط بیرونی نظیر شرایط آب وهوایی و...، عوامل محیطی که بر شرایط درون محیط کار تأثیر میگذارد، از جمله نورکم یا بیش ازحد و ناراحتی از نور خورشید، دمای نامناسب و رطوبت نامناسب

بهبود شرایط محیطی سبب شادمانی و سلامت روحی و راحتی کارکنان میشود از منافع محیط کاری مناسب میتوان به موارد ی ا ز قبیل کاهش هزینه ها، کاهش غیبت ها ی کاری به علت بیماری، دست یافتن به سطح بهرهوری ایدهآل و افزایش راحتی کارکنان اشاره نمود افراد مختلف به گونه های متفاوتی به شرایط محیطی پاسخ میدهند، اما تحقیقات نشان دهنده ارتباط مثبت بین شادمانی و عملکرد باراحتی درمحیط کار هستند

ازدیدگاه بعضی از صاحب نظران، شادی، عبارت است از حالت خوشحالی، سرور و یا در رضایت زندگی کرد نوع لذت بردن از آن، بنا برای نداشتن عواطف مثبت و رضایت مندی از عناصراصلی زندگی میتواند شادی بخش و شادی آفرین باشد روانشناسان معتقدند که عنصر سومی نیز وجود دارد که در شادی باید به آن توجه شود و آن کم کردن اضطراب و کاهش عواطف منفی است.

البته شادی مانند هرمقوله دیگری دارای درجات پایین تا بالا است و معمولا افراد بین دو طیف کم و یا زیاد شادی قرار میگیرند اینکه فرد در چه میزانی از شادی قراردارد، تاحد زیادی بستگی به یادگیری، آموزش و داشتن نگرش مطلوب نسبت به محیط کار و زندگی دارد این موضوع این مسأله را در پی دارد که اگر چه رابطه قوی بین برخی از صفات شخصیتی نظیر برونگرایی و روان شادی وجود دارد و لیکن ابعاد دیگری از شخصیت هستند که در حیطه سبک های تفکر ویادگیری قرار دارند و به طور غیرمستقیم باعث شادی میشوند مثلا افراد شاد، عزت نفس ، حس کنترل و خوش بینی بیشتری دارند که این حالت از حس مقصودگرایی آنان که از داشتن هدف در زندگی مشتق میشود، بهره میگیرد

به عبارت دیگر، افراد دارای این ویژگی های شخصیتی چه به طور مستقیم و غیرمستقیم، شادترند و از زندگی بیشتر لذت می برند - استرابیریج ، 1998 ، ص . - 123 افزایش فعالیتهای تفریحی نظیرافزایش تمرینات ورزشی شاد در درمان افسردگی و برای شادی افراد سالم مؤثراست تفریح تحت کنترل خودماست و به منظور افزایش شادی می توان آن را دستکاری کرد. افزایش شادی می تواند به صورت جمعی و یا یک موضوعنسبتاً فردی باشد. تفریح همراه با پیوستگی اجتماعی و یا داشتن روحیه سازمانی بالا میتواند عامل مؤثر درشادی جمعی باشد.

شکل، ساختار، میزان مشارکت پرسنل در تصمیمات سازمانی عامل بسیار مهمی در افزایش نشاط است که با توجه به دو بعد اصلی شادی، یعنی افزایش رضایت مندی و عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی همراه است

شواهد محکمی وجود دارد که بیان می دارد تفاوتهای فردی می تواند در میزان ناراحتی و شادی،به عنوان مشخصه های درونی پایدار برای پیش بینی،مورد استفاده قرار گیرند. مطالعات متعدد نشان داده اند که افرادی هستند که صرف نظر از شرایط زندگی،نسبت به دیگران راضی تر و خوشحالترند. - زارعی متین، بحیرایی، افتخاری غریب دوستی، - 1391 این واقعیت که به طور باثباتی برخی افراد نسبت به برخی دیگر شادترند،نشان می دهد که عوامل شخصیتی باعث تداوم و متضمن تجربه شادی است.امروزه این نظر وجود دارد

که صفات شخصیتی ، 45 تا50 درصد شادی را پیش بینی می کند،یعنی    45تا50 درصد صفات شخصیتی،پایه ژنتیکی دارند.مطاله میان هزاران دوقلو این عقیده را ثابت کرده است.اما ارسطو معتقد است دست کم سه نوع شادی وجود دارد.در پایین ترین سطح آن،شادی را همان لذت می داند؛سطح بالاتر از شادی،همان موفقیت و کامیابی است و سطح سوم شادی از نظر ارسطو،شادی ناشی از معنویت و دین است.راه رسیدن به خوشبختی و شادکامی روانشناختی را در پرتو توجه به ارزشها و هدفهای معنوی،نیازهای بنیادی معنی دار بودن و علایق دینی و الهی می دانند.ارسطو معتقد است که بزرگترین خوبی انسان این است که خوب زندگی کند.

در جامعه خوب همه اعضایش کامیاب میشوندشادی. در معنای مدرن آن معمولاً از ریشه یونانی "eudaimonia" ترجمه شده است که برای توصیف زندگی خوب مورد استفاده قرار می گیرد که از طریق خوب زندگی کردن و انجام دادن خوب کارها در تمام مدت تحقق می یابد. امروزه آنچه در زندگی بسیاری از افراد وجود ندارد، شادی ای است که ارسطو آن را ادراک کرده بود.شادی آرمانی همگانی است.

شادی در مورد کلیت شخص صحبت میکند؛ در این معنا کلیت زندگی شخص کامل است اگر آرزوهای منطقی او در طول زندگی برآورده شودشادی. مطابق نظر یونانیان مقدمتاً در لذتهای حسی، پاداش یا پول دریافتی ریشه ندارد؛ اگرچه اینها ممکن است بخشی از الگوی بزرگتری از عوامل مثبت باشد.

به جای آن شادی از سه ویژگی کلیدی نشأت میگیرد:  

- 1آزادی عمدتاً شادی از توانایی فرد برای انتخاب نتیجه می شود. افراد شاد کسانی هستند که به طور مستقل می اندیشند و برای انتخاب آزاد هستند.

- 2 دانش. شادی مستلزم اطلاعات، دانش و توانایی استدلال است. اگر به کارکنان اجازه داده شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید