بخشی از مقاله
چکیده
شادی یکی از مسایل اساسی در هر جامعه و فرهنگی است. اگر چه شادی ممکن است جنبههای جهانی داشته باشد؛ اما در عین حال دارای مؤلفههای بومی نیز میباشد. از این رو بومیسازی شادی در فرهنگ اسلامی - ایرانی را باید به عنوان یکی از اولویتهای مهم پژوهشی تلقی کرد. مسألهی اصلی این مقاله مفهومشناسی و بومیسازی شادی براساس فرهنگ اسلامی- ایرانی میباشد.
از آنجا که شادی یک مفهوم چند لایه است؛ روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و یک مطالعه پدیدارشناختی مبتنی بر مصاحبه، بررسی اسناد و مدارک و آیات قرآنی میباشد. نمونه این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی است که با روش نمونهگیری هدفمند و همراه با روش گلوله برفی انجام شد و مصاحبهها تا حد اشباع نظری انجام گرفت. مصاحبهها با استناد به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت و مؤلفههای نهایی استخراج شدند. هم چنین مفاهیم موجود در منابع مرتبط با شادی نیز کدگذاری و تحلیل و در نهایت با آیات قرآنی مطابقت داده شدند.
یافتههای تحقیق در نهایت منجر به تعیین مؤلفههای بومی شادی و تدوین یک برنامه آموزشی مطابق با فرهنگ اسلامی شد. این برنامه آموزشی دارای هشت جلسه و شامل ابعاد - عاطفی، شناختی، رفتاری، مهارتهای زندگی، سبک زندگی و خانوادگی - است که نوآوری عمده آن در مقایسه با سایر برنامههای موجود آموزش شادی، انطباق آن با فرهنگ اسلامی میباشد.
مقدمه
شادی یکی از مهمترین عواطف مثبت انسانی است که در روانشناسی معاصر اهمیت زیادی پیدا کرده است. اگر چه شادی ممکن است جنبههای جهانی داشته باشد؛ اما در عین حال دارای مؤلفههای بومی نیز میباشد. از این رو بومی-سازی شادی در فرهنگ اسلامی - ایرانی را باید یکی از اولویتهای پژوهشی تلقی کرد. هر انسانی به طور فطری طالب سعادت است و هیچ گاه این خواست را نمیتوان از انسان سلب کرد. میتوان گفت که این حقیقت را همه نظامهای اخلاقی کم و بیش پذیرفتهاند و در آن اتفاق نظر دارند. اختلاف میان نظامهای گوناگون فرهنگی، مربوط به تشخیص مصداقهای سعادت و خوشبختی است. واژهی شادی در انگلیسی به دو معنا به کار میرود : یکی مربوط به هیجان مثبت در زمان حال است؛ اما معنای دوم آن، شادکامی و سعادتمندی است که در این معنا، شادکامی با خشنودی و رضایت از زندگی مترادف شده است.
پیشینهی توجه به موضوع شادی، عمری به درازای تاریخ خلقت بشر دارد، زیرا آدمی همواره به دنبال رهایی از دردها و رنجها و تغییر وضعیت خود از حال بد به حال خوب بوده است - پهلوان صادق و نصرآبادی، . - 1388 اهمیت نقش شادی و نشاط در جنبههای مختلف زندگی وکیفیت رفتار انسان بر کسی پوشیده نیست. اگر سطح شادی در جامعهای افزایش یابد از بسیاری از مشکلات روانی مانند: اضطراب، افسردگی، سوء مصرف مواد و بحرانهای فردی، زناشویی و خانوادگی پیشگیری میشود. افزایش سطح شادی در جامعه موجب افزایش بهرهوری فردی و شغلی میشود.
از دهه ی 60 قرن بیستم به بعد پژوهشهای مربوط به شادی افزایش یافت و سازمانهای مختلفی به بررسی شادی پرداختند. پژوهشها بر سه جهتگیری اساسی تأکید کردهاند : .1 در برخی از آنها، سنجش میزان شادی و ابزارهای آن مورد نظر است، .2 در برخی عوامل مؤثر درشادی، هدف پژوهش هاست، .3 در پژوهشهای نوع سوم شیوههای افزایش شادی بررسی شدهاند. پژوهش در مورد عوامل مؤثر بر شادی از دهه 80 قرن بیستم تا آنجا پیش رفت که کوستا و مک کرا1 مدعی ژن شادی شدند. این دو محقق شادی را به برونگرایی و ثبات هیجانی مربوط ساختند
به اعتقاد آرگایل - 3ترجمه گوهری انارکی و همکاران، - 1383 فرد با نشاط، نگرشی مطلوب و رضایتآمیز نسبت به خود و دیگران دارد، از روابط اجتماعی متعادلی برخوردار است و فرآیند زندگی خود و دیگران را مثبت ارزیابی میکند.
سلیگمن4، پارک - 2006 - 5؛ سلیگمن - - 2004؛ سلیگمن و همکاران - - 2005 مفهوم شادی را در سه مؤلفه جای دادند:
هیجانهای مثبت - زندگی با نشاط - ، تعهد - زندگی درگیرانه یا زندگی خوب - و معناداری زندگی. لاما و کاتلر - 1382 - 6 مهّمترین هدف در زندگی را رسیدن به شادی دانستهاند و معتقدند انسان با هر مذهبی به دنبال شادی است.
در بررسی تعاریف ارایهشده ازشادی، اجزای تشکیلدهنده و چند عاملی بودن آن و اهمیّتی که نقش شادی و نشاط در جنبههای مختلف زندگی وکیفیت رفتار انسانی دارد، سایر پژوهشها گزارش کردهاند که سه عامل میتوانند بر سطح شادی اثرگذار باشند که عبارتاند از : نقطه ثابت ، شرایط زندگی و فعالیتهای آگاهانه.
نقطه ثابت، بزرگترین سهم شادی در عوامل ژنتیکی است که مربوط به بعد موروثی شادی است . بعد دوم شادی مربوط به عوامل جغرافیایی، ملیتی و فرهنگی و منطقهای است که فرد در آن زندگی میکند