بخشی از مقاله

حاج میرزا معصوم خاوری کوزه کنانی از شاعران آیینی و مذهبی و از عرفا، مفسران، دانشمندان دوره قاجار و بازگشت ادبی است و از مفاخر و سخن سنجان برگزیده آذربایجان و سرزمین ادب پرور و فرهنگ دوست کاشان است. تخلص وی »خاوری« و سلسله نسبش به قدوه المحققین -شمس الحق تبریزی- می رسد .از کارهای خاوری، مرثیه سرایی به اقتفای محتشم است. ترکیببند عاشورایی او به سیاق، شیوه و استقبال از محتشم است که در 18 بند و 202 بیت سروده است. شمس الشعرا، کمال الدین محتشم کاشانی، برجسته ترین و معروف ترین شاعر نامدار آیینی و مرثیه سرا دوره صفوی و از مفاخر و مشاهیر ایران مین،ز بالاخص شهر مذهبی و ادب پرورِ دارالمومنین کاشان است. وی در مرثیه سرایی و سوگمندسرایی از سرآمدان روزگار است. کتیبه های تکیه ها و مساجد و حسینیه ها در هر جا نشان از ترکیب بند جانسوز و ماندگار او را در طول تاریخ دارند. بعد از وی شعرا و مرثیه سرایان بسیاری به تقلید و اقتفای از وی به سرودن ترکیب بند در مدح، منقبت و رثای اهل بیت - ع - بالاخص سید و سالارشهیدان- حضرت اباعبداالله الحسین - ع - - و حادثه خونین و جانگداز کربلا قلم فرسایی کردهاند و به پیروی از محتشم، یگانه پرچم دار شعر آیینی، »نظم هایی گریه خیز« و» خون چکان«ی از خود بر جای گذاشتهاند و همراه با جرم قد خمیده »هلال محرم« به» تعزیت داری« و سوگ نشسته اند. مقاله حاضر کوشش می کند، تا به بررسی و بیان شباهت ها و تفاوت های ترکیب بند عاشورایی خاوری کوزه کنانی که از شعرا و عرفای قرن سیزدهم هجری است با ترکیب بند محتشم کاشانی بپردازد. از مقایسه این دو ترکیببند از این دو شاعر آیینی و مرثیهسرا چنین استنباط میشود که خاوری به جهت اینکه از مثنوی سرایان روزگار خود نیز بوده است و بیشتر عمر خود را در سفرهای معنوی - از ری تا حجاز - گذرانده و رنج راه صحرا و بادیه کشیده است در این مرثیه نیز همراه و هم ناله با کاروانیان اسرا از آشوبی که به ارکان عالم افتاده است موشکافانه به سرودن ترکیب بند عاشورایی خود می پردازد و در خلال آن مقتلخوانی، سوگ، مدح، روضه، رثا، تعزیه و تعزّی، خطبه خوانی حضرت زینب - س - و امام سجاد - ع - اشاره دارد. اما محتشم علیرغم اینکه مرثیهای به عظمت قیام عاشورا سروده است تنها به ذکر مصیبت، مدح، رثا، نوحه و نکوهش روزگار در صحرای کربلا میپردازد.

مرثیه یا رثا شعری است که در سوگ از دست دادن شخصیتی که با شاعر ارتباط و پیوندی نسبی یا فکری یا اجتماعی دارد سروده می شود و چون از احساس و عاطفه شاعر شکل میگیرد آن را از گونه های ادب غنایی شمردهاند که شاعر ضمن تاکید بر ناپایداری و بیاعتباری دنیا، به ستایش و بیان نیکیهای در گذشته نیز میپردازد. شاعران فارسی زبان در طول دوره های شعر فارسی در اندوه از دست دادن پادشاه یا فقیه بزرگ زمان، همسر و فرزند و دیگر نزدیکان خویش سوگ سرایی کردهاند. همچنین در غم درگذشت شاعر یا هنرمند و اندیشمند هم روزگار خویش نیز قلم را به گریه واداشته اند، گاهی هم شاعر پیش از مرگ در اندوه درگذشت خود به عنوان شعر سنگ مزار ابیاتی را سروده است. از عالی ترین انواع مرثیه در ادب فارسی یکی آن است که شاعران صمیمی و معتقد درباره حادثه خونین کربلا و عاشورای حسینی سرودهاند که از روزگار محتشم کاشانی بدین سو این شیوه پر رنگ و شیواتر دنبال شده است.

مولانا محتشم کاشانی:

متخلص به »محتشم« و مشهور به شمس الشعرا، یگانه پرچمدار شعر آیینی و مذهبی نامی قرن دهم هجری است. وی از اعیان زادگان کاشان و در اصل از مردم نراق بود. و همان طور که در دیوانش اشاره می کند مال و املاک
فراوانی داشته است و میگوید:
مرا آب و زمینی هست در کاشان که مال آن    ز بسیاری برون است از قیاس و فهم انسانی
دیوان - ص235
وی در شغل بزازی در بازار کاشان اشغال داشته است سپس از آن کار دست کشید و به شعر و شاعری روی آورد. محتشم در یک مقطع از سروده هایش از پیشه خویش یاد میکند و آن هم مربوط به بیت هفتم از قطعه شماره 94 از دیوان اول موسوم به شیبیه است که از حرفه خویش چنین یاد میکند:
پیش از این کز شاعری حاصل نمی شد یک شعیر      وز ضرورت کرده بودم شعربافی را شعار

به نظر می رسد محتشم از کاشان بیزار بوده است و میخواسته به هند سفر کند به دو دلیل اولاً او فرزندی نداشته و برادرزاده اش که او را ولی عهد خود می داند در هند اسیر است و محتشم علاقه شدیدی به این برادرزاده داشته است. ثانیاً سبک هندی رواج داشت و شعرا به دربار شاهان هند میرفتند اما او خود را پا در گل کاشان میداند :
مانده پا در گل کاشان مترصد شب و روز    که ز غیبش به سر از سرور هند آید تاج
متاهل شدن من چه قیاسی است عقیم    که از آن عقم بود در تتق غیب نتاج
غیر بی حاصلی و بوالهوسی هیچ نبود    ازدواج من دیوانه و ترتیب دواج
دیوان - ص 201
و در جایی دیگر میگوید :
ازین بتر گله ای نیست از زمانه مرا    که برده ریشه فرو در زمین کاشانم
دیوان - ص 239
اگر به هند روم طوطیان ذخیره کنند    جهان جهان شکر از ریزه چینی خوانم

دیوان - ص 240

سبک شعری محتشم کاشانی:
با اینکه زمان محتشم سبک هندی رواجی عظیم داشته »اغلب شعرا دارای آن سبک بودهاند اما همه اشعار او به سبک عراقی سروده شده و بسیار ساده و شور انگیز است «.

آثار :
محتشم دو رساله به نام » رساله جلالیه « و رساله » نقل عشاق « و همچنین دیوانی دارد نزدیک به چهارده هزار بیت که شامل قصاید و غزلیات و مناقب و مراثی و قطعات و رباعیات و مثنویات میباشد.
آرامگاه محتشم کاشانی در محله محتشم کاشان زیارتگاه اهل دل است.

حاج میرزا معصوم خاوری کوزه کنانی - کاشانی - :
یکی از دانشمندان، شاعران آیینی و مذهبی و» از عرفای برجسته قرن سیزدهم هجری و از مفسران، مفاخر، سخنوران
تحلیل تطبیقی مرثیههای خاوری کوزه کنانی و محتشم کاشانی  

و  سخن سنجان برگزیده آذربایجان است. وی ملقب به »خاوری«، »معصوم خاوری«، »حاجی معصوم«، »میر معصوم«

و  »خاوری کوزه کنانی آذربایجانی کاشانی«می باشد وی از اعیان قریه کوزه کنان، از توابع تبریز است. « - عقیقی بخشایشی، :1375 ص - 1398 - تربیت، :1235 ص - 143 »خاوری یکی از عرفای روزگار و از سالکان طریقت بود که بر مسالک سلوک واقف و از مصاحبان اهل معارف
می باشد. « - هدایت، :1305 ص » . - 258 -259سلسله نسبش منتهی به قدوه المحققین شمس الحق تبریزی« است. - گرجی نژاد،:1343ص - 63 - طهرانی،:1/13779 ص - 287 او به لحاظ اخلاقی از »نکو خلقان دوران و از مشاهیر سخن سنجان ایران است.« - محمودمیرزا قاجار، :1346ص . - 2/694 وی جوانی بسیار با شرم و حیا، فوق العاده نجیب و درستکار و مردی »خجسته احوال، فرخنده مکان، نیکوخصلت و پاکیزه فطرت است.« - ایمانی، :1388 ص - 225 »افکارش معصوم از خطا و کلامش برگزیده است.« - بهوپالی، :1390ص .. - 921 او در نظم و نثر و فنون سخنوری استاد و »به اغلب فصحا مزیت و برتری دارد« - طبا طبایی، نیمه اول قرن سیزدهم هجری: ص - 21 وی از فحول شعرای عصر خود محسوب می شد. او مردی بسیار سخن سنج که از »علوم رسمی استحضاری وافی و از رسوم سخنوری استبصاری کافی، در نظم و نثر قادر، و در این دو فنّ شریف ماهر، دراری منظومهاش، غیرت عقد پروین و لآلی منثورهاش رشک درّ ثمین« است. - گرجی نژاد، :1342 ص . - 63

خاوری در اوان جوانی علوم ادبی و رسوم عربی را تحصیل نموده و پس از کسب معارف و کمالات هوس خاک بوسی زیارت ثامن الائمّه -علی بن موسی الرضا - ع - - میکند و پس از زیارت آن مرقد مطهّر به عزم تجارت و سیاحت به نواحی مرکزی ایران سفر می کند چنان که »خاک دارالمومنین کاشان دامنش را در تصرف« میآورد. - محمود میرزا قاجار،1346 :ص - 2/695
خاوری کوزه کنانی در کاشان، که دیار ادبا و فضلا بود به واسطه ذوق ادبی که داشته به عضویت محفل ادبی صبا پذیرفته می شود. »نظر به اشتراک صناعت و حسن احوال« - همو، همان: ص - 694 و »نظر به رتبه کمال و سلامت حال« - دنبلی، :1342ص» - 1/191-190مقبول خاطر استاد فن و یگانه زمن فتحعلی خان صبا ملک الشعرا« قرار میگیرد. - ایمانی، :1388 ص . - 226 -225  شاعر پرآوازه آن روزگار- فتحعلی خان صبای کاشانی- به سبب علاقه وافری که به خاوری کوزه کنانی داشت »چندان به اعزاز و اکرامش مبالغه و اهتمام فرمود که یکی از برادرزادگان خود را به حباله نکاح او در آورد و قرین مباهاتش نمود.« - همان، همان، همان جا - که ثمره این ازدواج دختری بود که بعدها همسر سید هاشم واعظ - سید هاشم واعظ پسر سید میر عبدالرحیم از سادات حسینی کاشان است - گردید که مادر شاعر گرانقدر سید احمد فخرالواعظین خاوری کاشانی - لسان الاسلام - - سید احمد فخرالواعظین خاروی کاشانی نوه دختری خاوری کوزه کنانی است. - میباشد. به طوری که بعدها خاوری کاشانی لقب خاوری را از جدّ بزرگوارش خاوری کوزه کنانی اقتباس کرده و راقم این سطور نیز از طرف مادر نواده خاوری کاشانی است که در حال حاضر ساکن کاشان میباشد. میر معصوم خاوری کوزه کنانی » نظر به سلامت نفس و پاکی طینت از اشتغال به امور دیوانی احتراز کرده به مایه تجارت و کسب زراعت، کفایت معیشت خود می کرد. می گویند: ندیمی سخن دان و حریفی چرب زبان و در مراتب شعر و انشاء از فحول کبرا و در صفحه عراق - نواحی مرکزی ایران - از صنادید شعرای معنی آراست.« - دنبلی، :1342 ص - 190 -191 خاوری کوزه کنانی در اواسط عمر بنا بر استطاعت مالی توفیق طواف کعبه معظمه را یافته به قصد زیارت بیت االله الحرام و مدینه منورّه از راه عراق به بغداد و از آنجا به کاظمین، نجف اشرف، کربلای معلا، شام، مدینه و مکه مکرّمه مشرف شده و در اثنای راه کتابی مسمّی به »تحفه الحرمین« مقابل »قران السعدین« امیرخسرو دهلوی را به رشته نظم میکشد و رهآورد راهآورد - سفرنامهای منظوم - به حضور خاقان - فتحعلی شاه قاجار - هدیه میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید