بخشی از مقاله

نقدي بر كتاب زندگي قوام السلطنه

مقدمه:
كتاب «ميرزا احمد خان قوام السلطنه» حاصل تحقيق و نگارش آقاي دكتر باقر عاقلي است كه وي اين مجموعه را براساس اسناد معتبر گرد آوري كرده اند و به شرح سوانح زندگي قوام السلطنه پرداخته است.


بنابه اظهارات آقاي دكتر عاقلي دوستان وي ايشان را در گرد آوري اين مجموعه ياري داده اند از قبيل كساني همچون جناب آقايان مسعود سالور، آقاي نظام شهيدي، آقاي امير باقري كه نويسنده از همه اين دوستان كمال تشكر را دارد.
اين كتاب با همكاري همه دوستان در بهار 1376 در انتشارات جاويدان تدوين و به چاپ رسيده است. اين كتاب داراي نثري روان و با قلمي زيبا به نگارش درآمده است و دراين مجموعه همه سالها به يك صورت ذكر شده (يعني همه سالها شمسي ذكرشده) حوادث به ترتيب سالها مورد بررسي قرار گرفته. دراين كتاب فعاليتها و همه وقايع زند

گي آقاي قوام السلطنه در دو بخش مجزا مورد بررسي قرار گرفته است. كتاب دو بخش دارد:
بخش اول: قوام در دوران قاجار: كه شامل فعاليتهاي قوام السلطنه در قبل از مشروطيت 2/ بعداز مشروطيت 3 / فرمانرواي كل خراسان و سيستان 4/ بركناري سيد ضياء الدين و رئيس الوزرائي قوام السلطنه 5/ رئيس الوزرائي دوم قوام السلطنه.
بخش دوم: قوام در دوران پهلوي: 1/ قوام در اروپا 2/ نخست وزيري چهارم قوام السلطنه 3/ نخست وزيري پنجم قوام السلطنه.
زندگينامه قوام السلطنه:
احمد قوام در 1252 ش. در تهران متولد شد مادرش طاووس خانم دختر ميرزا محمد خان مجدالملك سينكي و پدرش معتمد السلطنه مردي نسبتاً با سواد و در امور مالي بصير وآگاه بود فوق العاده خسيس بود و درجمع آوري مال و منال از هيچ كوششي فروگذار نمي كرد و در مشاغل خود منافع شخصي اش را در نظر مي‌گرفت نه منافع دولت را. احمد قوام يكسال بيشتر نداشت كه از نوازش مادر براي هميشه محروم شد. بعد از 6 سالگي تحصيلات مقدماتي آغاز كرد پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن و تلاوت كلام ا… ، تحصيلات متوسطه و عالي خود را آغاز نمود.


او نيم قرن از عمر خود را در دوران حكومت قاجاريه گذرانيد و مانند تمام اعيان‌زادگان آن زمان تحصيلات خود را در سطح عالي تحت نظر معلمين خصوصي به اتمام رسانيد و دروسي مانند ادبيات فارسي وعربي و سياقنوسي، معاني بيان منطق و علم كلام و فقه و اصول را به طور كامل فرا گرفت او خط را به زيبايي مي‌نوشت. در تربيت و مراقبت از تحصيل قوام دودايي از ميرزاعلي خان امين الدوله و محمد تقي خان مجدالملك ثاني كه از اعاظم رجال سياسي و علمي بودند سهمي به سزا داشتند. وي براي ادامه تحصيل چندي به اروپا سفركرد.


قوام السلطنه درمسائل سياسي شمي قوي داشت و هميشه شخصيت ايراني و استقلال فكري خود را بروز مي داد. و در برابر خارجي ها هرگز احساس حقارت نمي‌كرد. قوام مردي مقتدر و جاه طلب بود از اين رو به احدي حتي شاه اجازه دخالت درامور مربوطه را نمي داد. در دشمني كينه توز و در دوستي وفادار بود به حفظ قانون اساسي اعتقاد داشت اديب و ادب پرور بود فطرتاً درويش مسلك بود.


قوام مردي متمول بوده و در عين حال بذال و خراج هم بود. مايه اصلي ثروت او از اجاره داري آستانقدس رضوي سرچشمه گرفته بود قبل از رفتن به خراسان بهترين و زيباترين خانه تهران متعلق به او بود. او پروردة دوران استبداد بود پيشكش دادن و پيشكش گرفتن جزء آداب و رسوم كهن ايران بود از اين رو قوام از اين قبض و اقباض روگردان نبود و طبق سنن آن روز به اين عمل دست مي‌زد.
قوام در 20سالگي با اشرف الملوك دختر محمد حسن خان حاجب الدوله ازدواج كرد. در دسال 1325 با خانم زهرا فدائي در لاهيجان ازدواج كرد و صاحب يك پسربه نام حسين شد درهنگام فوت قوام حسين 8 ساله بود واو هم در سال 1362 در اروپا درگذشت.


قوام پس از پشت سرگذاشتن 82 بهار از زندگي اش در 31 تير 1334 در تهران درگذشت.

فصل اول
قوام السلطنه قبل از مشروطيت :
قوام السلطنه از اواخر سلطنت ناصر الدينشاه وارد دربار شد و تا زمان 5 پادشاه بعد از اوهم داراي مقامات بزرگ بود. قبل از مشروطيت 2 بار صدر اعظم شد و مدتي هم رياست دربار مظفرالدين شاه را بر عهده داشت كه ميزرا احمد خان وزير حضور با پيشكشي پنج هزار اشرفي به مظرالدينشاه اين لق با از آن خود ساخت و معروف شده به ميرزا احمد خان «قوام السلطنه».
قوام چندي در دربار ناصرالدينشاه منشي حضوري بود ولي سوداي تحصيل دراروپا داشت بعد از مرگ ناصرالدينشاه تصميم به دامه تحصيل در اروپا گرفت ولي صدارت امين الدوله دايي او چندي اين

تصميم به تعويق انداخت پس از كناره گيري امين الدوله از صدارت قوام عازم اروپا شد و قريب سه سال به تحصيل پرداخت توقف وي در اروپا در طرزتفكرش اثر گذاشت صاحبنظر و متجدد شد و به اصول دموكراسي اعتقاد پيدا كرد از اين رو در راه استقرار مشروطه كوششهاي زيادي نمود و تا آخر عمر به رژيم مشروطه وفادار ماند.



فصل دوم
قوام السلطنه بعد از مشروطيت:
عصر روز 24 تير 1288 – جنگ درتهران كه از چند روز قبل بين قواي قزاق و مجاهدين مشروطه خواهان آغاز شده بود با شكست قواي قزاق و پيروزي مشروطه خواهان پايان پذيرفت.
قوام پش از صدور فرمان مشروطيت تا فوت مظفر الدينشاه همچنان رئيس دفتر بود. پس از انتخاب شدن سردار اسعد بختياري به وزارت امور داخله ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به معاونت وزارت داخله برگزيد. حضور قوام در عمارت بهارستان و عضويت او در هيئت صدور احكام او را با كميسيون

عالي آشنا ساخت و سردار اسعد علاقه زيادي به قوام پيدا كردسردار اسعد در امور ديواني و اداري سابقه‌اي نداشت پس به شخصي كه اين سابقه را داشته باشد نياز داشت و او در بين مشروطه خواهان كسي مناسبتر از قوام را نيافت. بعد از سردار اسعد مستوفي الممالك نخست وزير شد و او ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به وزارت جنگ منصوب كرد. قوام دركابينه صمصام السلطنه

وزارت داخله را عهده دار بود. و از همان زمان براي تشكيل ژاندارمري اقدام كرد. واز افسران سوئدي براي اين امر درنظر گرفت اولين گروهي كه در 1290 ش . وارد ايران شدند 3 نفر بودند كه بعد از اين تعداد بيشتر شد. او در طول زندگي سياسي خود هميشه به ژاندارمري توجه خاص داشته است. بعداز صمصام السلطنه ميرزا محمد علي خان علاء السلطنه به رئيس الوزرايي انتخاب شد و ميرزا احمد خان را وزير ماليه كرد. و مدتي هم فرمانروايي آذربايجان را به عهده داشت.

فصل سوم
قوام فرمانرواي خراسان و سيستان:
كابينه مستوفي الممالك دربهمن / 1296 براي اداره امور ايالت پهناور خراسان به قوام السلطنه اختيارات مطلق داد.
قوام السلطنه تنها فردي بود كه واليگري خراسان و سيستان را تواماً خواستار شد ازجمله كارهايي كه در طي اين دوران انجام داد:
1- تاسيس ژاندارمري و تظميم
2- گارد مخصوص والي
3- خريد پنچ هزار قبضه تفنگ
4- مجازات شديد براي شهرب مسكر
5- تعميم و گسترش فرهنگ و معارف
6- قوام از شهر مشهد كانديداي مجلس چهارم شد.
7- اجاره داري آستان قدس را بر عهده داشت.
8-درهمين زمان (1300) بود كه بازداشت شد و به مدت 52 روز در زندان كودتاگران عشرت آباد افتاد.

فصل چهارم
بركناري سيد ضياء الدين و رئيس الوزرائي قوام:
هنگاميكه قوام در سال 1300 در زندان عشرت آباد زنداني بود ملك آراء رئيس تشريفات به ملاقات او آمد و قوام را با خود به كاخ فرح آباد برد و قوام در آنجا فرمان رئيس الوزرائي خود را دريافت كرد.
درهمين ملاقات بودكه موافقت احمد شاه را براي آزادي زندانيان سياسي كه حدود 200 نفر وبودند جلب كرد.
اقدمات قوام پس از رسيدن به منصب رئيس الوزرايي :
قوام از زمانيكه فرمان رئيس الوزرائي را دريافت كرد: (او دركابينه اول خود سردار سپه را به وزارت جنگ منصوب كرد)
• ازمجلس براي وزير ماليه اختياراتي دريافت كرد و درامور مالي و اصلاحاتي انجام شد.
• براي اولين بار بودجه مملكتي را به مجلس برد و به تصويب مجلس رساند.
• قرارداد 1921 كه بين ايران و شوروي بود مدتهابود كه بلاتكليف مانده بود و شوروي خواهان مشخص شدن وضعيت اين قرارداد بود در زمان قوام در 23 آذر 1300 به تصويب مجلس رسيد در 26 فصل تنظيم شد.


• قوام در اين زمان قشون متحد الشكلي را مركب از بريگارد مركزي، قزاقها، ژاندارمرها و باقي مانده پليس جنوب بودند و تعداد آنها 30 هزار نفر بود بوجود آورد وپنج لشگر مجهز درمركز وشرق و غرب و جنوب و شمال غربي پي ريزي كرد.
در 29دي 1300 به علت مشاجره شديدي كه بين او و مصدق السلطنه وزير ماليه خود بوجود آمد از كار كناره گيري كرد و مشير الدوله جانشين وي شد.
به علت مشكلات عديده اي كه در زمان مشير الدوله بوجود

آمد ازجمله (تحصن آزاديخواهان در مجلس و اجتماع مخالفين درمسجد شاه) و … مردم و مجلس خواهان بركناري او شدند و مجلس مجدداً قوام را به رئيس الوزرائي برگزيد. و قوام اين بار كار خود را با قاطعيت تمام آغاز كرد.

فصل پنجم:
رئيس الوزرايي قوام السلطنه : (1301-1300)
قوام پس از اينكه براي دومين بار از سوي مجلس به مقام وزرايي انتخاب شد مهم ترين مشكلش در اين زمان تندرويهاي رضاخان سردار سپه بود. قوام كسي نبود كه در مقابل خود سري هاي سردار سپه سكوت كند ابتدا درمقام موعظه و نصيحت با سردار صحبت كرد و سپس به رهبري سيد حسن مدرس درمجلس او را موعظه كرد كه حملات مجلس به سردار سپه ابعاد گسترده اي يافت و درمطبوعات نيز منعكس شد.


قوام در روز بعد از جريان مجلس هيأت وزيران را تشكيل داد و سردار سپه را نسبت به كارهايش مورد توبيخ و سرزنش قرار داد و درنهايت هم او را از وزارت جنگ بركنار كرد (برخورد با سردار سپه)
اقدامات قوام در دوره دوم نخست وزيري:
1. بركناري سردار سپه از وزارت جنگ كه تخم كينه و دشمني در دل سردار سپه ايجاد كرد و او قصد از ميان برداشتن قوام را داشت چون فقط قوام دربرابر خواسته‌هاي سردار سپه مي توانست مقاومت كند.
2. قوام مي خواست با بوجود آوردن خط سومي در سياست خارجي ايران را از استثمار دو همسايه شمالي و جنوبي شوروي و انگليس نجات دهد او مي خواست در اصلاح امور اقتصادي از امريكا كمك بگيرد و به همين مناسبت هم منابع نفتي شمال را به يك شركت امريكايي به نام استاندار اويل واگذار كرد و اين امر را با متوليان مجلس و هواداران خود از جمله حسن مدرس، تيمور تاش و نصرت الدوله درميان گذاشت و در روز 20 آبان 1300 اين طرح را به تصويب مجلس رساند.
3. قانون هيأت منصفه و حاكمه وزراء را تقديم مجلس نمود به تصويب رساند.
4. همچنين قانون يا طرح استخدام مستشاران خارجي را براي سامان دادن به اوضاع اسفناك ماليه را نيز به تصويب رساند.


5. قانون تشكيل خزانه داري كل را نيز به تصويب مجلس رساند.
6. قانون ديگري تحت عنوان اعزام محصلين نظامي به اروپا به تصويب مجلس رسانيد. او ابتدا تصميم داشت نيروهايي از فرانسه استخدام كند ولي انگليس موافقت نكرد ونيروهاي نظامي به اروپا اعزام شدند.


قوام السلطنه در 5 بهمن 1301 در سراشيبي سقوط قرار گرفت و اين درحالي بودكه 46 نفر از 83 نفر حاضر در مجلس به او رأي اعتماد دادند و قوام با مخالفت هرچه بيشتر سردار سپه و يارانش مواجه شد. درنهايت قبل از اينكه با راي عدم اعتماد مواجه شد در 6 بهمن 1301 استعفاي خود را به احمد شاه تسليم نمود و مستوفي الممالك جانشين او شد. در دوره چهارم قوام ازمشهد كانديد مجلس چهارم شده بود.

بخش دوم
فصل اول : قوام در اروپا
قوام انتخابات در دوره پنجم (1302) باز هم كانديداي نماينده مجلس شد اما اين بار از تهران وراي لازم را آورد. ولي قبل از افتتاح مجلس به اروپا تبعيد شد و در 16 مهر 1302 توسط وزارت جنگ به اتهام رهبري شبكه ترور رضاخان بازداشت شد و به اروپا تبعيد گرديد (1309-1302)


با بركناري قوام زمينه براي زمامداري سردار سپه فراهم شد و فرمان رئيس الوزرائي وي توسط احمد شاه امضاء شد. ]با مخالفت انگليسي ها با قوام و موافقتشان بارضاخان باعث شد در 9 آبان 1304 زمينه خلع قارجاريه اعلام شود. قوم پس از هفت سال از اروپا به ايران بازگشت مشروطه به اينكه درلاهيجان به چايكاري و برنجكاري بپردازد.[

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید