بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله از سنخ مقالات مروری - تحلیلی است و بر پایه روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه - اسنادی - ، مفهوم مکان سازی در طراحی شهری و انواع مختلف آن را مورد بررسی قرار می دهد. حال این سوال ها مطرح است که مفهوم و تعریف مکان سازی چیست؟ چه گونه های مختلفی از مکان سازی وجود دارد؟ و چه زمانی این گونه ها باید مورد استفاده قرار بگیرند؟
با توجه به بررسی های انجام گرفته مکان سازی در دهه های اخیر به ویژه از اوایل دهه ی 90 میلادی به بعد به عنوان رهیافتی جدید در طراحی شهری مطرح شد که بیشتر به دنبال ارتقای نقش مکان های عمومی با هویت خاص، مطابق با نیازهای انسانی و مجموعه ای از فعالیت های اجتماعی در جوامع محلی است. در پاسخ به سوال دوم باید گفت که این پژوهش یک تیپولوژی متشکل از چهار نوع مکان سازی برای طراحان و برنامه ریزانی که مفهوم و زمینه مکان را بهتردرک کرده اند، ایجاد می کند.
هم چنین در پاسخ به پرسش سوم، با مطالعات انجام شده و مقایسه ی هریک از گونه ها و ویژگی های آنها و تبیین مدلی برای طراحان نوع مکان سازی نیز متناسب با زمینه مکان مورد طراحی تعیین میشود. در این نوشتار پس از بازیابی و معرفی نقش هریک از ابعاد تشکیل دهنده ی مکان سازی، بر پایه ی مرور متون و بررسی اسناد مرتبط در این زمینه، به تبیین مدلی نو از عناصر و وفرآیند مکان سازی و بررسی مدل مذکور در بازارچه قوام الدوله - به عنوان مورد پژوهشی - پرداخته شده است.
- مقدمه:
امروزه واژه مکان چندی است که جایگاه ویژهای در ادبیات مطالعات شهری، جغرافیای شهری، منظر فرهنگی، معماری و حتی جامعه شناسی شهری و روانشناسی محیطی پیدا کرده است. اما مشابه بسیاری از واژههای دیگر چون منظر یا محیط، اجماع کاملی بر سر تعریف این واژه و خصوصیاتی که یک فضای شهری را به مکان مبدل میکنند هنوز وجود ندارد و هر یک از این حوزهها از ظن خود یار این مفهوم شدهاند.
قبل از دخول در مباحث جزیی تر، یکی از موضوعات مهمی که در تعریف و طراحی و ایجاد فضا - مکان - مد نظر قرار گیرد، یافتن پاسخ این سوال مهم است که مکان به چه منظوری به وجود می آید. اصلی ترین علت همه ی فعالیت های انسان ها، وصول به آرمان هایی می باشد که جهان بینی شان برای آن ها تعریف و تعیین کرده است. بنابراین مکان باید به گونه ای باشد که انسان بتواند در آن به بهترین وجه به فعالیت مورد نظرش بپردازد.در توضیح مطلب میتوان گفت که، هر فعالیت یا هر شی طالب مکانی است که به آن تعلق دارد.
به عبارت دیگر هر مکان شایستگی وقوع اتفاقاتی خاص و استقرار اشیایی تعریف شده را دارد که اگر غیر از آن باشد، تناسبی بین مکان با اتفاقات و اشیایی که در آن قرار می گیرند، وجود نخواهد داشت. در این صورت مکان مورد نظر، کارایی اش را از دست داده و نتیجه ی این عدم کارایی نیز، وجود مانع در وصول انسان به آرمان هایش میشود.
طبق مطالعات و پژوهش هایی که ازسوی موسساتی چون پروژه فضاهای عمومی، مکان سازی شیکاگو، شبکه مجازی رودی، مجله اینترنتی پلیسز دزاین اوبزرور در ساختن فضاهای عمومی بهتر و تغییر نگرش جزم اندیشانه طراحان به ویژه و سایر نظریه پردازان صورت گرفته است، همچنین مطالعات علمی و شبه علمی در حوزه روان شناسی محیط و مدل های ارایه شده در خصوص مکان، قلمروپایی، دلبستگی های مکانی و بحث های هویتی، مکان سازی را به موضوعی زنده، کارآمد و بینارشته ای با روش تحقیقی عموما میدانی، مبتنی بر مشاهده و حضور فعال در میدان تحقیق بدل کرده است
این امر لزوم بازنگری و توجه طراحان و برنامه ریزان شهری را به مفهوم مکان و عوامل دخیل در شکل گیری فرآیند مکان سازی را افزایش می دهد. لذا این نوشتار به دنبال پاسخ هایی برای این پرسش هاست: مکان سازی چگونه و طی چه فرآیندی و تحت تاثیر چه عواملی به وجود می آید؟ و یا ابعاد تشکیل دهنده ی مکان سازی چیست؟و تفاوت آن ها در چیست؟ پس از پاسخگویی به پرسش ها و ارائه مدل مورد نظرپژوهش، در انتها به برسی بازارچه ی قوام الدوله بر اساس مدل مذکور پرداخته میشود.
- روش شناسی:
روش تحقیق در نوشتار حاضر مبتنی برمطالعه اسنادی، بر اساس مستندات مربوط به تحقیقات بارز و برجسته در زمینه های مکان، مکان سازی، انواع مکان سازی، صورت گرفته است. نوشتار حاضر در 4 بخش تدوین یافته است که در بخش اول نظریه ها و تعاریف مرتبط، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم علل و عوامل موثر در شکل گیری مکان سازی از میان متون مطرح شده در بخش اول طبقه بندی گردیده، در بخش سوم مدلی از نوع رویکرد مکان سازی در طرح ها و پروژه ها مشتمل بر ابعاد، عوامل و فرآیند شکل گیری آن ارائه شده و در بخش چهارم، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی متون، به ارزیابی بازارچه قوام الدوله پرداخته شده است.
- مکان :
در مورد مکان که در گذشته از سوی حکمای مسلمان، به آن "چیز" ی اطلاق میشد که امروزه به آن "فضا" میگویند، مواردی قابل ذکر است، تا به برخی از وجوه تمایز آن ها در دوران حاضر، پرداخته شود. در نزد حکما، "مکان" عبارت است از سطح باطن جسم حاوی که مماس باشد به سطح ظاهری جسم محوی و در پیش متکلمین عبارت است از فضایی متوهم که جسم آن را اشغال کند و ابعادش در آن نفوذ نماید
به عکس "فضا" که با وجود ابعاد، زمان، معنی و فعالیت ظاهر میشود، برای ظهور "مکان" وجود عوامل عدیده ی مربوط به انسان، از جمله "مالکیت"، "عملکردی ویژه" یا "خاطره ی جمعی" نیز ضرورت دارد. علاوه بر آن، در مقایسه ی وسعت این دو تعبیر می توان گفت که وسعت مکان معمولا محدودتر از وسعت فضا است. درباره ی "مکان" و مفهوم آن، به ویژه در مقایسه با فضا، مواردی قابل تذکر هستند که از جمله آنها، آراء برخی از دست اندرکاران است: گاهی، مکان به عنوان محدوده ای از فضا شمرده میشود که نسبت به فضا، هم ارزش بیشتری دارد و هم این که واقعی تر است. به عبارت دیگر، مکان وجهی از فضا شمرده میشود که به وسیله ی چیزی اشغال شده و دارای بار معنایی ارزشی است.
تمایز دیگری که بین مکان وفضا مطرح است، این است که فضا برای حرکت، و مکان برای درنگ است
برخی معتقدند مکان مفهومی انسانی است که به معنا توجه دارد گاهی نیز، مکان به" جنبه عمیق و پیچیده ی تجربه انسان" تعبیر شده است برخی مواقع نیز ضمن تاکیید بر این که "مکان"، فضایی تجربه شده است، رابطه ی انسان و مکان را دو طرفه میدانند؛ و به عبارت دیگر، برای انسان و مکان تاثیر متقابل اند
گیدنز "مکان" را "فضا" ی ساختار یافته تلقی میکند و جغرافی دانان بر پایه ی این نظر مکان را فضایی میدانند که متشکل از روابط اجتماعی و در عین حال، تشکیل دهنده ی آن است
در عین حال برخی بر ضد این نظرات قایل بوده و به" ذهنی بودن مکان" و"عینی بودن فضا" معتقد هستند: اگر فضای مورد اشاره، تداعی هایی در ذهن فرد ایجاد کند، خاطراتی زنده نماید یا برایش معنای خاصی داشته باشد از پدیده ای عینی به موجودی ذهنی بدل شود، جای خود را در رده ی ذهنیت او باز میکند و مکان نام میگیرد
هم چنین »بر اساس مدل پانتر یک مکان شهری حاصل انطباق سه لایه مختلف فضای فیزیکی، فعالیتها و تصویر یا برداشت کاربران از فضا میباشد.
در واقع باید گفت که بر اساس مدل پانتر یک مکان شهری حاصل انطباق سه لایه مختلف »فضای فیزیکی«، »فعالیتها« و »تصویر یا برداشت کاربران از فضا« است که امکان دستیابی به مکان شهری را میسر میکند. این تعریف با سهگانه فضایی لفور یعنی فضای انگاشت شده، برداشت شده، و زیست شده نیز مطابقت دارد. به عبارتی این استفاده و از آن خودسازی کاربران - چه بواسطه استفادهای که از فضا میکنند و چه بواسطه معنایی که به فضا الصاق میکنند - است که یک فضای شهری را به مکان تبدیل میکنند.
از نظر مونت گمری تشخیص یک مکان با کیفیت و موفق و تجربه یک مکان خوب نسبتا راحت است اما تشخیص این که چرا یک مکان موفق است و چگونه میتوان این موفقیت را ایجاد کرد و درک این موضوع که آیا مکان های شبیه آن، در جاهای دیگر نیز میتواند موفق و مناسب باشد یا خیر؟ بسیار دشوارتر می باشد.
مونت گمری معتقد است میتوان از عناصر اصلی مکان برای سازمان دادن پیش شرط ها و اصول خلق مکان های موفق شهری استفاده کرد. از نظر مونت گمری، مکان های موفق جاهایی هستند که زنده تر و فعال ترند. مونت گمری نکته ی کلیدی در موفقیت مکان های عمومی را در وجود یک"مبنای تبادل" و پایه میان کنشی معرفی میکند. بدون وجود مبنای تبادل، مکان های شهری جاهایی مرده و بی حال خواهند شد.
این فعالیت تبادلی میبایست تا حد امکان پیچیده باشد. بدون حضور فعالیت های اقفتصادی در سطوح و لایه های مختلف، امکان خلق مکان خوب وجود ندارد.از آن جا که همه ی فعالیت ها اقتصادی نیستند، مکان های عمومی میباست زمینه فعالیت اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم کند.هم چنین یک مکان شهری خوب باید نیازهای اولیه و فعالیت های ثانویه در طی ساعات روز را تامین کنند