بخشی از مقاله
هنرهای تجسمی
فهرست:
تعريف هنرهای تجسمی
شرح زيرگروه هاي هنرهاي تجسمي
منبع:
www.wikipedia.com
تعريف هنرهای تجسمی
که به آن گاهی هنرهای بصری یا دیداری نیز گفته میشود، آن گروه از هنرهای مبتنی بر طرح است که مشخصاً حس بینایی را مخاطب قرار میدهند. هنرهایی چون نقاشی، مجسمهسازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، معماری و طراحی داخلی و همچنین هنرهای مشتق از آنها از این دستهاند.
هنرهای تجسمی با هنرهای نمایشی، شنیداری و زبانی و دیگر انواع هنر متفاوت است، هر چند این تقسیمبندی چندان محکم نیست.
در حال حاضر و در کاربرد کنونی، هنرهای تجسمی شامل هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی است، هنرمند تجسمی بهشخصی اطلاق میگردد که در زمینه هنرهای زیبا، هنرهای دستی و هنرهای کاربردی فعالیت میکند.
شرح زيرگروه هاي هنرهاي تجسمي
نقاشی یا نگارگری به اثری که رنگ بر روی سطحی مانند کاغذ بوم یا دیوار به جا میگذارد، میگویند. نگارگری نسبت به زبان نوشتاری دارای پیشینه بسیار قدیمی تری است. نقاشیهای یافت شده در غارها نشان میدهد که انسانهای اولیه با کشیدن نقش حیوانات وشکارشان به نوعی خود را آماده نبرد با آنها میکردند.
نقاشی عمل بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (یک چسب) بر روی یک سطح (نگهدارنده) مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام میشود. این واژه بخصوص زمانی به کار میرود که این کار حرفه شخص مورد نظر باشد. قدمت نقاشی در بین انسانها، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است.
در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار جزئیات کار موجود است.
این مقاله بیشتر درباره نقاشی وری سطوح به دلایل و اهداف هنری است. نقاشی از نظر بسیاری افراد، در زمره مهمترین شکلهای هنر قرار دارد.
برخی از واژههای مرتبط با نگارگری (سنتی و نوین) از این قرارند:
• طراحی
• مینیاتور
• قلممو
• قلمدان
• دوات
• بوم
• رنگگذاری
• قلمگیری
• بست
• نیمرخ
• چهرهنگاری
• تکچهرهسازی
• پرتره
• پرداز
• زراندود
• شنگرف
• لاجورد
• زرنگار
• نقاشی با دود
• رنگ روغن
• آبرنگ
• میکس مدیا
مجسمهسازی، تندیسگری یا پیکرتراشی هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیاء است. این با هم قرار دادن یا ریخت-دهی ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایهای (مصالحی) انجام گیرد.
به فرآوردههای این هنر تندیس یا مجسمه گفته میشود. هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را میتوان تندیس نامید. البته باید توجه داشت که هر شکل دادنی را مجسمه سازی نمی گویند بلکه باید در ورای ان یک فکر ایده یا یک نواوری وجود داشته باشد.
طراحی
طراحی، نقطۀ تقاطع خط احساس و خط منطق و نقطۀ اشتراک مسیر مغز و مسیر قلب است.دانش ایجاد یک نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی را طراحی گویند. برای مشاهدۀ توضیحات و مقاله های تخصصی تر از لینکهای پایین استفاده کنید.
الگوی طراحی مستنداتی هستند که از راهحلهای موفق برای رده خاصی از مشکلات بوجود آمده و از آنها در حل مسائل آتی استفاده میشود. در ابتدا یک مهندس معمار به نام کریستوفر الکساندر از الگوهای طراحی در زمینه کاری خود استفاده نمود، بعدها این ایده در زمینههای کاری دیگر نیز گسترش یافته و مخصوصا در برنامهنویسی بسیار پررنگ گردید. : در این مقاله ما به مفهوم الگوی طراحی در مهندسی نرمافزار میپردازیم.
انواع الگوهای طراحی
در ابتدا چندین الگوی طراحی زیربنایی در زمینه مهندسی کامپیوتر مطرح گشت که تعداد آنها حدود ۲۰ عدد بود. ولی اکنون الگوهای طراحی به بیش از ۱۰۰ عدد رسیده به طوری که دیگر نمیتوان تمامی آنها را در یکجا نام برد
تعدادی از معروفترین الگوهای طراحی را در زیر نام میبریم:
الگوی طراحی آداپتور
الگوی طراحی دستور
الگوی طراحی پل
الگوی طراحی دکوراتور
الگوی طراحی کارخانه
الگوی طراحی وارونگی کنترل
هسته تفکری
با وجود اینکه تعداد الگوهای طراحی در طول زمان افزایش یافته و همچنان افزایش مییابد، تفکر اصلیای که برروی تمامی آنها سایه افکنده و مانند موتور محرکه برای الگوهای طراحیست دو قانون کلی مهندسی نرمافزار است:
• پیادهسازی را از واسط برنامه(interface) جدا کنید.
• هیچگاه پیادهسازی را استفاده نکرده بلکه تنها از واسطهای برنامه استفاده کنید. همچنین عدهای بر این نظرند که الگوهای طراحی به دلیل مشکلاتی که نوع تفکر در یک زبان برنامهنویسی دارد بوجود آمدهاند و اگربا به طرز تفکری ایدهآل در زمینه زبانهای نرمافزاری برسیم دیگر نیازی نیست تا راهکارهایی غیرمعمول برای مشکلات استفاده کنیم.در هر حال تا رسیدن به آن نقطه آرمانی میتوان از الگوهای طراحی برای حل مشکلات خاص استفاده نمود.
کتابهای الگوی طراحی
A Pattern Language نوشته شده توسط کریستوفر الکساندر در زمینه ساخت شهرها و ساختمانها (معماری)
Design Patterns کتاب (Gang-of-four) نوشته اریک گاما. معرفی و توضیح چندین الگوی طراحی برای برنامههای شیگراست که نحوه پیادهسازی را نیز در زبان ++C نشان دادهاست (مهندسی نرمافزار)
Head First Design Patterns نوشته اریک و الیزابت فریمن. این کتاب یکی از کتابهایی است که سعی در آموزش ومطرح کردن الگوهای طراحی به شیوهای کاملاً ساده و جذاب نمودهاست.
عکاسی
عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیله دریافت و ثبت نور برروی یک سطح حساس به نور (نگاتیو (فیلم) یا سنسور الکترونیکی) گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور)تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.[۱]
عکاسی و اصول عکاسی معماری
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و کاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسکونی و گونههای مختلف دیگر هر یک کاربردی ویژه دارند که بیتردید شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است.
اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کردهاند، به گونهای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت میشود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوهای خاص بوده است.
توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته میشوند، معماری را شکل میدهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفادهای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شدهاند. ایستگاه راهآهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین میشود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشة ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده میشود.
اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است.
عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند.
در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچههای راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنماییهای مناسبی در اختیار عکاس قرار میدهد.
تجهیزات مورد نیاز
۱) دوربین: ثبت و ضبط دقیقترین جزییات در عکاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با کیفیت بسیار خوب ارائه کرد. بنابراین، در سبک عکاسی اغلب از دوربینهای قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربینها و بک دیجیتال با کیفیت بالا استفاده میشود. در عکاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر کاملاً عمودی باشند و چون با دوربینهای قطع بزرگ به سادگی میتوان پرسپکتیو صحنه را کنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت کرد، از این دوربینها بیشتر ا ستفاده میشود.
۲) سهپایه: عکاسانی که به کیفیت و وضوح کامل تصویر خود میاندیشند، استفاده از سه پایه عکاسی را بسیار جدی تلقی میکنند. از سویی دیگر برای اینکه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیطهای کمنور یا فضاهای داخلی بدون آنکه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عکاسی کرد.
زیرا همراه با الزام نور دهی بیشتر در محیطی کم نور، مدت زمان عکس برداری بیشتر می شود و در نتیجه کوچک ترین لرزش ها نیز باعث محو شدن تصویر خواهند شد.
۳) فیلم: فیلمهای با حساسیت زیاد و فوقالعاده زیاد کمتر در عکاسی معماری مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانهها، جزییات تصویر را کاهش میدهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالتهایی با حساسیت متوسط و کم برای کاهش دانهها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است.
۴) فیلتر: فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاسهای نامطلوب در شیشهها و همچنین تیره کردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی معماری دارد. همچنین فیلترهای تصحیح در عکسبرداری رنگی از فضاهای داخلی که با منابع نور مختلف روشن شده است، کاربرد دارد.
نقش نور در عکاسی معماری
اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود میآورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در میآیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان میشود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایهروشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل میشود، میتوان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.
حجمهایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجستهنمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوقالعادهای دارد.
اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایههایی عمیق ایجاد میکند. در عکاسی معماری ایدهآل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار میگیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.
عکاسی دارای سه ویژگی علمی، صنعتی (اقتصادی) و هنری است. عکاسی به عنوان یک پدیده علمی تولد یافت و به شکل یک صنعت گسترش یافت و همچنین جنبههای هنری نیز در آن ظهور کرد.[۲]
تاریخچه عکاسی
پیدایش عکاسی به اتاق تاریک بر میگردد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا چشماندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب مییافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشیشان استفاده میکردند.
بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار میدادند تا تصاویر بازتابش یافته ثبت و ضبط شوند. در روند تکاملی دوربین، از عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلمهای عکاسی امروزین تبدیل شدند
که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) و اسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل میشوند.در ابتدا از آمونیوم دیکرومات برای مواد حساس استفاده میشد ولی بعد به نیترات نقره تغییر یافت. این روند ادامه یافت تا با پیدایش دوربین دیجیتال از حسگرهای حساس به نور به جای فیلم استفاده شد و دوربینهای دیجیتال گسترش چشمگیری یافت اما فیلمهای عکاسی هنوز جایگاه خود را دارند.
افراد مهم در توسعه عکاسی
• ابن هیثم - رساله فی صورة الکسوف
• یوهان هاینریش شولتسه - اثبات حساس بودن املاح نقره به نور
• نی یپس
• داگر، لویی ژاک مانده - داگروتایپ
• تالبوت ، هنری فاکس - کشف شیوه نگاتیو پزتیو ؛ نگاتیوهای کاغذی
استفادههای عکاسی
عکاسی موارد استفاده بسیار زیادی دارد.از جمله میتوان به عکاسی خبری، علمی، تفریحی و ثبت خاطرات و مستند سازی اشاره کرد.تا در پزشکی و هوا فضا و ...
عکاسی در ایران
۳ سال پس از پیدایش عکاسی این هنر-صنعت در دسامبر ۱۸۴۲ به ایران وارد شد. ناصر الدین شاه به این فن علاقه فراوانی داشت و خود نیز عکاسی میکرد. آلبومخانه کاخ گلستان تعداد بسیاری از عکسهای بسیار قدیمی ایران را در خود دارد.[۳]
عکاسان پیش کسوت ایران
• مسیو ژول ریشار
• شاهزاده ملک قاسم میرزا
• مسیو کارلیان
• ناصرالدین شاه
• آقا رضاخان اقبالالسلطنه
• ژوزف پاپازیان
• آنتوان سوریوگین
عکاسی دیجیتال
استفاده از دوربین دیجیتال در بین عکاسان آماتور و حرفهای هر دو رواج یافتهاست. آماتورها به خاطر سهولت استفاده و کم شدن هزینهها به دلیل عدم نیاز به فیلم از آن بهره میگیرند اما حرفه ایها خصوصا خبرنگاران عکاس دلایل دیگری برای استفاده از دوربین دیجیتال دارند.سرعت عمل در انتقال تصاویر به رسانهای که برای آن کار میکنند به دلیل حذف مراحل ظهور و چاپ و ادیت یا ویرایش سریع آن در رایانه از مهمترین این دلایل است.
درصد کمی از آماتورها هنوز از فیلم استفاده میکنند اما بسیاری از حرفه ایها آن جا که نیاز به انتقال سریع تصاویر ندارند فیلم را ترجیح میدهند. به اعتقاد ایشان هنوز حسگرهای دیجیتال نمیتواند همهٔ کیفتی را که فیلم منتقل میکند عرضه کنند و نقایصی در این خصوص وجود دارد. اما با تحول سریع و چشمگیری که در عرصه دیجیتال شاهدیم این فاصله به سرعت رو به کاهش است .
گرافیک
گرافیک (یونانی: γραφικός) حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است
که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند[نیازمند منبع]
حیطههای مختلف در طراحی گرافیک
در طراحی گرافیک، حیطهها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
• ارتباط بصری (Visual communication)- مانند:
o طراحی پوستر
o طراحی جلد
o طراحی علامت (Sign)
o طراحی نشان (Logo)
o طراحی حروف
o طراحی آگهی تبلیغاتی
o صفحه آرایی برای کتاب و نشریه
o طراحی صفحات وب
o طراحی چاپ برای بستهبندی
• تصویرسازی (Illustration)- مانند:
o تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
o تصویرسازی برای نشریات
o طراحی نقشه
طراحی صنعتی
طراحی صنعتی، حرفهای است که با خلق مفاهیم جدید در حوزههای مختلف زندگی انسانی سروکار دارد. طراحی برابرنهاده یا معادلی است که برای واژه Design انگلیسی بکار رفتهاست، در حالی که Industrial design یکی از زیرشاخههای Design است. در حال حاضر آموزش طراحی صنعتی در ایران، با یک گرایش کلی و تحت عنوان کلی طراحی صنعتی انجام میشود.
تاریخچه
حرفه طراحی صنعتی، در پی انقلاب صنعتی در اروپا و بر اساس یک ضرورت بوجود آمد. تا پیش از رخداد انقلاب صنعتی، محصولات و کالاهای مصنوع مورد استفاده مردم، توسط هنرمندان و پیشه وران با استفاده از روشهای دستی و نه ماشینی و در مقیاس محدود ساخته میشدند. با ظهور ماشین و پدید آمدن
روشهای تولید ماشینی، چهره مصنوعات دچار دگرگونی شد و مصنوعات دست ساز، آرام آرام جای خود را به مصنوعات زمختی میدادند که هیچ خبری از هنر هنرمند در آنها یافت نمیشد. همگی بدون توجه به زیبایی پیکره و صرفاً در جهت برآورده کردن نیازهای عملکردی طراحی و ساخته میشدند. در چنین وضعی بود که هنرمندان دست ساز با اعتراض به چنین نابسامانی خواستار طرد ماشین و فرزندان آن و بازگشت به اوضاع پیشین شدند. جنبش هنر و پیشه که سردمدار آن ویلیام موریس بود، در همین راستا شکل گرفت.
سبکشناسی طراحی
از سبکهای شناخته شده طراحی صنعتی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. نوگرایی (Modernism) یا سبک بینالمللی (International Style) که باوهاوس در آلمان از شناخته شده ترین مکاتب این سبک است.
2. دِ اِستَیل در هلند. در این سبک و در حوزه طراحی گریت ریتفلد (Gerrit Rietveld) را میتوان نام برد. پیت موندریان نقاش نامی نیز، از نامداران همین جنبش هنری در حوزه نقاشی است.
3. فن برتر، های تِک (High Technology)
4. لبه جدید (New Edge)
5. کمینهگرایی(Minimalism) که از بزرگان این سبک میتوان به فیلیپ استارک فرانسوی اشاره کرد.
6. ممفیس، بنیانگذار آن، طراح مشهور ایتالیایی اتوره سوتساس است.
7. آرت نووو (Art Nouveau) از سبکهای قدیمی طراحی است که در خلال سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ میلادی شکل گرفت.
8. استریم لاینینگ (Stream Line)استفاده از فرم قطره اشک، خاستگاه این سبک آمریکاست.
9. سبک آمریکایی (American Style)
10. جنبش Werkbund آلمان
11. کارکردگرایی (Functionalism)
12. هنر تزئینی آمیخته (Art Deco)
حوزههای کنونی
1. طراحی محصول (Product design)
2. طراحی محیطی (Environmental design)
3. طراحی سامانههای حمل و نقل (Transport design)
طراحان نامدار
آنچه در این بخش میآید، فهرستی از طراحان شناخته شدهای است که هر یک به نوعی، در پیشبرد و توسعه این حرفه نقش آفریدهاند.
• لئوناردو داوینچی (Leonardo Da vinci)
• ویلیام موریس (William Morris)
• لودویگ میس وندر روهه (Ludwig Mies van der Rohe)
• لوکوربوزیه (Le Corbusier)
• باکمینستر فولر (Buckminster Fuller)
• چارلز ایمز (Charles Eames)
• فرنک لوید رایت (Frank Lloyd Wright)
• هنری دریفیوس (Henry Dreyfuss)
• والتر آدولف گروپیوس (Walter Adolph Gropius)
• هنری ون دی فلده (Henry Van de Velde)
• نورمن بل گدس (Norman Bel Geddes)
• پیتر برنز (Peter Behrens)
• دیتر رامس (Dieter Rams)
• نورمن فاستر (Norman Robert Foster)
• ماریو بلینی (Mario Bellini)
• فیلیپ استارک (Philippe Starck)
• اتوره سوتساس
• ویکتور پاپانک (Victor Papanek)
• رون آراد
• لوییجی کلانی
• خریت ریتفلد (Gerrit Rietveld)
• جورجتو جوجارو (Giorgetto Giugiaro)
• فردیناند الکساندر پورشه (Ferdinand Alexander Porsche)
• ریموند لوی (Raymond Loewy)
• والتر داروین تیگ (Walter Dorwin Teague)
• مارسل بروئر (Marcel Breuer)
• آلوار آلتو (Alvar Aalto)
• مایکل گریوز (Michael Graves)
• جسپر موریسون (Jasper Morrison)
• ریچارد ساپر (Richard Sapper)
• مارکو زانوسو (Marco Zanuso)
• الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell)
• راجر تالون
معماری
معماری یا مهرازی يعنی ارائه بهترين راه حل، چه استفاده از راهحلهای گذشته، چه خلق راهحل جديد برای رسيدن به هر هدفی.
معماری هنر و دانش طراحی بناها و سایر ساختارهای کالبدیست. تعاریف جامع تر، بیشتر معماری را شامل طراحی تمامی محیط مصنوع از طراحی شهری و طراحی منظر تا طراحی خرد جزییات ساختمانی و حتی طراحی مبلمان می دانند.
طراحی معماری در اصل استفاده خلاقانه از توده، فضا، بافت، نور، سایه، مصالح، برنامه و عناصر برنامه ریزی مانند هزینه، ساخت و فناوری است به منظور دستیابی به اهداف زیباشناختی، عملکردی و اغلب هنری. این تعریف، معماری رااز طراحی مهندسی که استفاده خلاقانه از مصالح و فرمها با بهره گیری از ریاضیات و قواعد علمی است، متمایز می کند.
آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می شوند. تمدنهای تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمانهایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهیهای اجتماعی بودهاند. شهرها، مذاهب و فرهنگها از طریق همین یادواره ها خود را میشناسانند.
معانی و تعاریف
بايد توجه داشت که امروزه واژه « معماری » در دو معنای وابسته بکار می رود:
• يکی معماری به عنوان «فرايند ساماندهی فضا» که اسممعنا شمرده شدهاست و به يک فعاليت آفرينشگر (خلاقانه) آدمی توجه دارد و بر پايه ی علمی-تجربی، هنر و فناوری ساخت پديد می آيد. اين برداشت بيشتر از سوی معماران صورت ميگيرد.
• دوم معماری به عنوان «دستاورد ساماندهی فضا» يا اثر معماری که اسمذات شمرده شدهاست و به ساختمانهايی اشاره دارد که پيش از ساخت آنها اين فرآيند پيموده شدهاست. اين برداشت بيشتر از سوی باستانشناسان و مورخين معماری بکار می رود.
در يک تعريف کلی از معماری ويليام موريس چنين می نويسد:
معماری؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می آییم، نمی توانیم خود را از حیطهٔ آن خارج سازیم، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای نیازهای انسان،
بر روی کرهٔ زمین ایجاد شدهاست که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب ماندهاند. ما نمی توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند،
کشف کنند، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفتزده شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست. بعکس این بر ماست که هر یک، بنوبه خود ترتیب صحیح بوجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و دیدبانی کنیم و هر یک از ما باید از دستها و مغز خود، سهم خود را در این وظیفه ادا کند.
در تعريفي ديگر از لوکوربزيه (يکي از بزرگترين معماران تاريخ) ميگويد:
ریشهء واژه
واژه «معماری» در زبان عربی از ريشهٔ «عمر» به معنای عمران و آبادی و آبادانی است و «معمار» ، بسيار آباد کننده. در زبان فارسی برابرهايی گوناگونی برای آن آمدهاست مانند : «والادگر» ، «راز» ، «رازيگر» ، «زاويل» ، «دزار» ، «بانی کار» و «مهراز».
مهراز، واژهای است که از «مه» + «راز» درستشده و مه برابر مهتر و بزرگ بنايان است. بنابراین از دو بخش « مه » ، بهمعنای بزرگ و «راز» بهمعنای سازنده درست شدهاست. اين واژه برابر مهندس معمار به تعبير امروزی است. در زبان لاتين نيز واژه «architect» از دو بخش archi به معنای سر، سرپرست و رئيس و tecton به معنای سازنده درست شده
که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد. مفهوم دقیق واژه معماری ریشه در واژه یونانی archi-tecture به معنای ساختن ویژه دارد, ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد. آرخه(arkhe)از فعل آرخین(arkhin) به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.