بخشی از مقاله
پوشش در شعر گويندگان پس از مشروطه
مقدمه و پيشگفتار
از دوران كهن، شخصيت و خلق و خوي زن توجه دانشمندان و فلاسفه هر عصري را هميشه به خود جلب كرده است. در فرهنگ اسلامي و شرقي ما، زن در اجتماع مقامي بس والا دارد. در تاريخ و فرهنگ ما، زنان بسيار ارجمند و عاليمقامي وجود دارند و شخصيت بزرگ آنان اصولاً در قالب فرهنگ غربي نمي گنجد و يكي از آن موارد كه زن مسلمان را از زن غربي ممتاز مي نمايد حجاب و پوشش اسلامي اوست. حجابي كه دين او آن را تائيد ميكند و كتاب آسمانيش بر آن صحه مي گذارد.
نوع پوشش در كشور و فرهنگ ما از ديرباز به عنوان يك امر فقهي و تكليف شرعي بر شمرده مي شد و هيچگونه بحث و اظهار نظر خاصي در باب آن نمي شد و البته حدود پوشش مورد بحث فقها بود ولي اصل آن از طرف طوايف مسلمان مورد تائيد و قبول بوده است.
ولي بحث از حجاب در كشورما، همزمان با آشنايي ايران و ايراني با عالم تجدد بوده است. احساس شكست در برابر غرب، روشنفكران ما را كه ساده انگاراني بيش نبودند در باب نوع لباس و آرايش و زينت به فكر انداخت كه شايد پيروزي غربيها به علت همين تفاوت در ظواهر بوده است و نظريهاي بدنبال آن مطرح شد مبني بر اينكه اگر به غربيها تشبه جوييم مي توانيم به پايه و مرتبة آنان برسيم.
اين تفكر بر اقشار مختلف جامعه تأثير خود را نهاد از جمله در جامعة ادبي كشور و نويسندگان و شعرا. حجاب در شعر شاعران پس از مشروطه به دو صورت مطرح گرديد. يكي به حالت دفاع از پديدة كشف حجاب و ديگر به صورت دفاع از حجاب و جواب به كساني كه پديدة كشف حجاب را ستودهاند.
آنچه را بايد بدان توجه داشت آن است كه شعر گفتن دربارة زن، سابقه طولاني در ادب فارسي دارد. در دوره مشروطه نيز، اشعار فراواني گفته شد كه در برخي موارد به انتقاد كلي از برخوردي كه بازن در طول تاريخ صورت گرفته، مي پرداخت. از جمله مسائل مربوط به آموزش زنان، موقعيت اجتماعي آنان و …
از جمله مباحث مطرح در شعر پس از مشروطه مسأله حجاب و كشف حجاب است كه در اين مقاله سعي ميشود تا به بررسي اشعار شاعران اين دوره پرداخته گردد. شاعراني كه به دفاع از دين و ديانت به توصيف حجاب و پوشش و محسنات آن پرداختهاند و يا در پاسخگويي بر اشعار گويندگان كشف حجاب پرداختهاند.
حجاب از ديدگاه قرآن و اسلام
انعكاس مسأله حجاب و پوشش در شعر شعرا و ادبيات معاصر ما ريشه در همان باورهاي ديني و مذهبي دارد. آنجا كه گويندگان پس از مشروطيت به دفاع از حجاب پرداختهاند برخاسته از باورهاي ديني و تعاليم قرآني دارد. بنابراين لازمست كه با نگاهي گذرا حجاب را از ديدگاه قرآن و اسلام بررسي كنيم.
در باب محجوبيت معنوي و حفظ عفاف مردان و زنان آيههاي سيام و سي و يكم از سوره نور تعيين تكليف كرده است.
ترجمة آيات چنين است:
«اي پيغمبر به مومنان بگوي چشمان خود را از ديدن نامحرم فروبندند و عفاف خود را حفظ كنند. اي پيغمبر به زنان مومنه بگو: تا چشمان خود را از ديدار نامحرمان بپوشند و عفاف خود را نگاهدارند و زينت خود يا مواضع زينت خود را جز براي محارم و زنان مسلمان، تابعان فاقد شهوت و اطفال غير بالغ ظاهر نسازند و روسريهاي خود را برگريبان خويش استوار كنند و به قصد اظهار زينت و نشان دادن خلخال، پاي بر زمين نكوبند و از آرايشهاي جاهليت خودداري كنند.»
با توجه يه اين آيات ارزش و مقام حجاب از ديدگاه قرآن ثابت ميشود. (1)
در سخن بزرگان دين نيز مسأله پوشش و حجاب انعكاس يافته است:
پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند: از بهترين زنان شما آن زني است كه بسيار با محبت و با حجاب كامل و نزد خانوادهاش محترم و با شخصيت باشد.
و نيز در جاي ديگر مي فرمايند: به زنان سورة نور را بياموزيد.(2)
و حضرت علي (ع) مي فرمايند: حفظ (حجاب و عفت) زن به حال خودش سودمند تر و موجب پايداري بيشتر زيبايي اوست.
و امام باقر (ع) نيز فرمودند: همانگونه كه مردان دوست دارند زينت و آراستگي را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند زينت و آراستگي را در شوهرانشان ببينند.
امام صادق (ع) مي فرمايند: پيامبر، مرد را نهي مي كرد كه شبيه زنان شود و زن را نهي مي نمود كه در لباس پوشيدن شبيه به مردان باشد. (3)
حال كه با ديدگاه قرآن و بزرگان دين در باب حجاب آشنا شديم ميتوان نتيجه گرفت كه چرا در دورة مشروطيت در دفاع ازحجاب اينهمه شعر سروده شده است و شاعران ما زنان را به حفظ حجاب ترغيب مي نمودند.
پديدة كشف حجاب
اهميت نوع «پوشش» همانند «رنگ و شكل» به عنوان يك نماد براي سنتهاي ملي و ديني، از ديرباز شناخته شده بود. براستي پوشش و شكل و ماهيت آن در آغاز فقط به عنوان يك ضرورت زندگي يا ضرورت مذهبي تلقي مي شد. هرگاه پوشش به عنوان يك ضرورت مذهبي تلقي شود ديگر نمي توان به راحتي در نوع و شكل آن تغيير ايجاد كرد. بلكه هر نوع تغيير علامت نوعي تحول فرهنگي به حساب مي آيد.
گاه قضية پوشش اينگونه اهميت مي يابد كه ملتي با پوششي خاص، تقليد از فرهنگ و لباس ملتي ديگر را آغاز ميكند. مسأله لباس، خود به تنهايي اهميت ندارد، اما زماني كه تفاوت فرهنگي و ميل به پيروي و تقليد كوركورانه و گاه متضاد با فرهنگ آن ملت پيش مي آيد حساسيت و اهميت لباس را پديد مي آورد.
در پارهاي از موارد پس از حادثة جنگ و رويارويي دو ملت با هم و مغلوب شدن يكي از ديگري سبب ميگردد كه قوم شكست خورده، به دنبال تقليد از آداب و رسوم و مذهب و فرهنگ و لباس قوم غالب برآيد.(4)
اين غلبه را در موارد ديگر جامعه نيز مشاهده مي كنيم به ويژه در ادب فارسي. براي نمونه رشيد ياسمي در اين زمينه چند نمونه شعر دارد. (5) اشعاري كه در واقع از شاعران كهن كه تعابير بدبينانهاي دربارة زنان دارند، انتقاد كرده است.
اما پس از چندي اين مسائل به حجاب و آزادي زنان كشيده شد. شاعران متجدد دورة مشروطه، مسائل مختلفي را در هم آميختند، در حالي كه با اندكي دقت، روشن مي شد كه هدف اساسي آنها برداشتن حجاب است.
سه شاعر دورة مياني مشروطه تا رسمي شدن كشف حجاب، يعني عارف، عشقي و ايرج ميرزا، در اين مسأله پيشگام بودند. اما در مقابل شاعران ديندار، كوشيدند تا افزون بر استفاده از تعابير ادبي، شرعي بودن حجم حجاب و نيز فوايد اجتماعي آن را در شعر خود گوشزد كنند. شيخ يوسف گيلاني با اشاره به آن كه زن اردشير تا چه اندازه به عفت و حجاب خويش پاي بند بود،به شعر ايرج ميرزا شاهزاده اشاره ميكند كه :«اما شاهزادگان امروزي، شعر مي گويند و برخلاف ديانت افسانه ميبافند.»
با بالا گرفتن نهضت مشروطه و رواج روزنامه نگاري به سبك غربي، حجاب مورد توجه قرار گرفته و كساني به آن حمله آوردند اما بيست و پنج سال طول كشيد تا رضا شاه كه مجري طرح كشف حجاب بود آن را به صورت قانون درآورد. در مقابل شاعران ديندار به دفاع از مسئله حجاب پرداخته و بخشي از ادبيات فارسي آن دوره از ايران شامل اين مبحث گرديد.
پوشش در شعر شعراي مدافع حجاب پس از مشروطه
1- اشرف الدين حسيني و شعر حجاب
اشرف الدين حسيني (م 1313ش/1352ق) معروف به نسيم شمال از شاعراني است كه در برزخ سنت و تجدد سير ميكند. وي اشعاري دارد كه نشانگر داغ بودن بحث حجاب در روزگار وي است و او طبعاً به عنوان فردي روحاني و ديندار، از حجاب جانبداري ميكند
كه چند بيت از اشعار وي را ذكر مي كنيم:
زنهاي مسلمان را آيين حجاب امروز
بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز
بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز
قانون حيا بر خلق چون هست ثواب امروز
البته حجاب زن باشد ز كتاب امروز
از بهر رسول الله آيات حجاب آمد
بايد كه بگيرد رو هر زن كه مسلمان است
زيرا كه حجاب زن معلوم ز ايمان است
هم عصمت و هم عفت در پردة نسوان است قانون حيا مسطور در سورة قرآن است
قرآن خدا حجت اندر همه باب آمد
ما ملت ايراني امروز مسلمانيم
هم شيعة اخلاص و هم تابع قرآنيم
جز قاعده اسلام ما هيچ نمي دانيم
در روز قيامت هم جوياي شفيعانيم
بر ما ز حجاب امروز آيات كتاب آمد
…
2- وافي عراقي
يكي از شعراي مدافع حجاب در دورة پس از مشروطه وافي عراقي است كه به چند بيت از اشعار وي اشاره مي كنيم:
معني ناموس چيست روي نهان داشتن
پردة عفت زدن حفظ روان داشتن
عصمت و ناموس ما به مسلك هوشمند
گنج بود گنج را به كه نهان داشتن
اي كه تورا آرزوست به كشفناموس خويش
پرده دري نارواست پردگيان داشتن
مگر كمي از وحوش نگر به حال طيور
پند بگير از خروس پاس زنان داشتن
قصة ناموس و غير چو برق با خرمن است
خرمن خود را مخواه برق يمان داشتن
آئينه بي حجاب به طبع گيرد غبار
خوش بود آئينه را پرده بر آن داشتن(7)
…
3- دكتر محمود افشار
دكتر افشار غزلي در باب حجاب دارد و آن شعري است كه در سال 1300 ه.ش. در شهر يزد سروده و در آنجا، براساس ظاهر شعر، از نقاب و حجاب و عصمت زنان دفاع كرده است.
غزل وي در زمان آغاز تبليغات كشف حجاب بوده است، مورد استقبال هواخواهان حجاب واقع شده و آنان شعر وي را در مطبوعات و كتابهاي خويش آورده و برخي هم به دفاع از آن شعر سرودند و ابياتي از غزل وي چنين است:
پرده زنهار ميفكن زرخ چون قمرت
تا مبادا بزند ديدة ناكس نظرت
قمرت گفتم و تشبيه خطا كردم از آنك
چون تو كسي نيست كه مانند كنم بردگرت
اين لطافت كه تو داري نه دگر كسي دارد
درزي طبع بريده است لباسي ببرت
گرد بر روي مزن وسمه بر ابروي مكش
كه تو خوبي نتوان كرد از اين خوبترت
رقص با هركس و هر جاي مكن مي ترسم
نقص حسنت بشود عيب به جاي هنرت (8)
…
4- سناد الاسلام
يكي از شعراي دورة مشروطه كه درباب حجاب اشعار چندي سروده است كه در اينجا چند بيت از آن را نقل مي كنيم:
صنما پرده گر افتد زرخ چون قمرت
شور و آشوب به عالم فتد از هر گذرت
مي رود يك سره برباد خزان برگ و برت مه رخا پردة ناموس ميفكن ز سرت
زلف مشگين مدهاي حورپري رخ بر باد
زان كه تو همچو غزالي به كمينت صياد
چو پري پرده نشين باش و چو سروي آزاد شوخ چشما منما گوشة ابرو كه مباد (9)
5- طلوع