بخشی از مقاله

چکیده

پیوندهای فرهنگی موجود میان ایران و ترکیه ریشه های تاریخی بسیار دیرینه ای دارد؛ قطع نظر از مناسبات کهن مربوط به اعصار دوردست تاریخ، از دوره سلجوقیان به بعد پیوندهای وثیق گونه گون در روند قرون و اعصار چنان وسعت و استحکامی یافته که در برخی مقاطع تاریخی به دشواری میتوان مرزهای فرهنگی این دو سرزمین را از هم تفکیک کرد. یکی از بارزترین جلوه های این پیوند را در مناسبات ادبی میان ایران و ترکیه می توان دید.

با بررسی روابط و پیوندهای ادبی میان دو ملت می توانآن را به دو دوره ماقبل تجدّد - عصر سلجوقی، عثمانی - و مابعد تجدّد - عصر تنظیمات، مشروطه و جمهوری - تقسیم کرد. مقاله حاضر ضمن اشاره به پیشینه روابط فرهنگی، ادبی ایران و ترکیه، به رواج زبان و ادبیات فارسی در دوره ما قبل تجدد و تأثیر آن بر ادبیات دیوانی و کلاسیک ترک، بر آن است تا مناسبات ادبی دو کشور را در دوره تنظیمات و مشروطه عثمانی و مشروطه ایران بررسی کند. پیش فرض مقاله آن است که از دورهمشروطه عثمانی روند تأثیرپذیری معکوس شده، ادبیات ایران به ویژه شعر فارسی تحت تأثیر ادبیات نوگرای ترک قرار گرفته است. نویسنده با ذکر نمونههایی در صدد تبیین چند و چون این تأثیر وتأثّر برآمده است.

مقدمه:

پیوندها و مناسبات ایران و ترکیه پیشینه تاریخی بسیار کهنی دارد. برخی از پژوهشگران ایرانی راهیابی رسوم و آیینهای ایرانی را به آناطولی تا دوره فتوحات هخامنشیان پیش برده، نفوذ آیین مهرپرستی و اجرای مراسم دینی را در پرستشگاههای مغان با استناد به قول استرابون از نشانههای این مناسبات تلقی کردهاند - نک. ریاحی، 1 :1369؛ امامی خویی، . - 42-41 :1389 محمدامین ریاحی با استناد به استنباط استاد عبدالباقی گلپنارلی مولوی شناس ترک بسیاری از آداب مولویه نظیر تقدس اجاق و مطبخ خانقاه و خاموشی در اثنای صرف طعام را ادامه سنتهای زردشتی دانسته است چنانکه گلبانگ سفره را هم که میان مولویه معمول بوده، همان زمزمه مزداپرستان شمرده است 

قطع نظر از این علایق کهن که میتواند محل بحث و اختلافنظر باشد، تاریخ روابط و پیوندهای فرهنگی میان ایران و ترکیه را می توانبه دو دوره ماقبل تجدّد ومابعد تجدّد تقسیم کرد. دوره نخست عصر سلجوقی و عثمانی را تا دوران تنظیمات دربرمیگیرد و دوره دوم از زمان تنظیمات تا به امروز را شامل میشود. مقاله حاضر پس از اشارهای کوتاه به دو دوره نخست در صدد بررسی اجمالی ادبیات دوره تنظیمات و مشروطه عثمانی و تأثیر آن بر شعر دوره مشروطه ایران است.

پیشینه پژوهش

پیش از این درباره تأثیر ادبیات فارسی برادبیات ترک مطالعاتی در ترکیه انجام گرفته است، در ایران نیز علاوه برچند مقاله، دکتر محمد امین ریاحی در کتاب زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی پیشینه رواج و تا حدی تأثیر زبان فارسی را در ترکیه بررسی کرده است. امّا تا آنجا که جستجوی ما نشان می دهد درخصوص تأثیر ادبیات و شعر دوره مشروطه عثمانی بر شعر فارسی جز چند اشاره کوتاه چند سطری در کتاب دکتر ریاحی و نیز برخی اشارات پراکنده در خلال مباحث جلد دوم کتاب از صبا تا نیما نوشته شادروان یحیی آرین پور، نه در ایران و نه در ترکیه، پژوهش مستقلی به سامان نرسیده است، از این هرگونه بحث و پژوهشی در این باب بی فایده نخواهد بود.

مناسبات ادبی در عصر سلجوقی و عثمانی

جنگ ملازگرد یا منازگرد را که در سال 463ق میان آلبارسلان سلجوقی و رومانوس دیوجانس قیصر روم رخ داد و به پیروزی سلجوقیان انجامید - الحسینی، 1933م: 53-50؛ قس: اصفهانی، 1900م: - 42-40، میتوان نقطه عطفی در مناسبات ایران و آناطولی تلقی کرد. پس از این رخداد مهم بسیاری از ایرانیان همراه سپاه سلجوقی راهی آسیای صغیر و آناطولی شدند و در دورههای بعد به ویژه بعد از تشکیل حکومت سلجوقیان در آناطولی و سقوط امپراطوری سلجوقی و حوادث متعاقب آن، بر کثرت و انبوهی مهاجران ایرانی افزوده شد و پس از آن به دنبال حمله مغول، گروههای بسیاری از طبقات مختلف مردم ایران به قلمرو حکومت سلجوقیان روم مهاجرت کردند،

چنانکه در دوران حکومت علاءالدین کیقباد سلجوقی شاهد حضور بسیاری از خاندانها و شخصیتهای سرشناس و مشاهیر عرفان و ادب و علم و سیاست و اقشار گوناگون اجتماعی در آسیای صغیر و تأثیر و تأثر فرهنگی، علمی و ادبی متقابل هستیم - برای مطالعهبیشتر، نک. صدری نیا،:1390 . - 67-43 در این دوره علل و عوامل گوناگون، از جمله حمایت حکمرانان سلجوقی از دانش و ادب موجب مهاجرت بسیاری از دانشمندان و اهل فرهنگ و ادب را به آسیای صغیر شده است. نجمالدین رازی یکی از اینان است که ضمن گزارش علت مهاجرت خود به آن سرزمین به همین نکته تأکید کرده است

دلبستگی حکمرانان سلجوقی به زبان و ادب فارسی، به فرهنگ و ادبیات عصر سلجوقیان آسیای صغیر صبغه ایرانی بخشیده بود، چنانکه در این ایام زبان فارسی به عنوان زبان رسمی، اداری و سیاسی دربار سلجوقی رواج داشت و آثار گوناگون علمی، ادبی، تاریخی به این زبان نوشته میشد - نک. حبیب،1340 ق:- 12 زرینکوب، . - 66- 65 :1383 نگارش آثار مختلف به زبان فارسی در آسیای صغیر عهد سلجوقی و همچنین اشعار باز مانده از برخی شاهان و شاهزادگان این سلسله از جمله شاهزاده ناصرالدین برکیارق پسر قلیچ ارسلان دوم و برادرش ملک محیالدین، همچنین سرودههای سلطان غیاثالدین کیخسرو اول، عزالدین کیکاوس اول و علاءالدین کیقباد اول - ابن بی بی، 95-45 :1902 ؛ ریاحی، - 57-49-48-45-41 :1369 تأیید دیگری بر رواج زبان فارسی در آناطولی عصر سلجوقی است.

در دوره عثمانی نیز روند گسترش زبان و ادب فارسی با فراز و فرودهایی ادامه داشت، هرچند مناسبات خصمانه سیاسی و مذهبی عثمانیان و صفویان روابط دو ملت را تا مدتها به تیرگی کشاند، با این حال استحکام پیوندهای فرهنگی و ادبی مانع از آن بود که جنگها و کشاکشهای سیاسی و مذهبی این پیوندها را مخدوش کند. در این دوره اهمیت و جایگاه زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی چنان بود که نه فقط اهل فضل و فرهنگ به فراگیری آن اشتیاق تامی داشتند بلکه پادشاهان عثمانی نظیر سلطان سلیم، سلیمان و... به فارسی شعر میسرودند - برای دیدن نمونه های این اشعار، نک.صدر قونیوی، 15-4 :1349؛ »مقدمه« ریاحی،. - 182-181-171-170-167-166 نگارش شروح مختلف بر متون ادب فارسی در سرزمین های عثمانی که شرح سودی بر گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ، شرح اسماعیل انقروی بر مثنوی معنوی از شناخته شده ترین آن هاست، گواه دیگری بر جایگاه بی بدیل زبان و ادب فارسی در این دوره است.

اعتبار زبان فارسی تا واپسین ادوار عثمانی کم و بیش دوام داشت و ادبیات کلاسیک و دیوانی، و حتی ادبیات دوره تنظیمات و مشروطه ترک میقاًع متأثر از ادب فارسی بود، چنانکه امروز نیز بدون آشنایی با زبان و ادبیات فارسی به دشواری میتوان بر دقایق و ظرایف ادب ادوارگذشته ترک وقوف یافت


تنها مدتی پس از دوران مشروطیت بود که با رواج اندیشههای ناسیونالیستی به تدریج از اهمیت آن کاسته شد و چند سال پس از برافتادن خلافت عثمانی و روی کار آمدن نظام جمهوری در ترکیه و حذف زبان فارسی از برنامه آموزشی مدارس و تغییرخط، این زبان تنها در میان گروه اندکی از فرهیختگان و نخبگان ترک و در برخی مجامع علمی و دانشگاهی به حیات خود ادامه داد. با این حال از این دوره به بعد نیز علی رغم پاکسازی وسیع زبان از واژگان فارسی و عربی بسیاری از کلمات فارسی در زبان مردم ترکیه باقی مانده است.

دوره تنظیمات و مشروطه

دوره تنظیمات مصادف با روزگار فرمانروایی عبدالمجید اول - 1861 - 1839 م 1277 - 1255 / ق - بود و در خلال آن رشته امور کشور عمدتاً در دست مصطفی رشید پاشا و پس از او عالی پاشا و فؤاد پاشا بود، با کوششهای آنان بود که در تاریخ سوم نوامبر 1839 م 26 / شعبان 1255 ق فرمان گلخانه و اصلاحات صادر شد و در تعمیق دگرگونیهای فکری، سیاسی و اجتماعی سرزمین های عثمانی تأثیر آشکاری نهاد - نک. حضرتی، 135 :1389 به بعد - . تداوم این تحولات به ظهور جریان فکری و اصلاح طلب نو عثمانیان و جنبش مشروطه خواهی و در نهایت به اعلان مشروطیت در سال 1876 م / 1293 ق انجامید.

در دوره تنظیمات بر اثر آشنایی و ارتباط نزدیک نخبگان جامعه عثمانی با اروپا و درک ضرورت نوسازی جامعه از طریق اخذ و اقتباس مظاهرتمدّن جدید، زمینه دگرگونی ژرفی در ساحت اندیشه و جامعه فراهم آمد که نتایج آن در دوره مشروطه نمایان شد. در این دوره حلقههای روشنفکری نیرومندی در بیرون و درون ساخت قدرت شکل گرفت و ضرورت تحول را از محدوده نخبگان حکومتی به میان مردم برد.

یکی از پیامدهای دوره تنظیمات و مشروطه آشنایی روشنفکران عثمانی با ادبیات غرب و به طور خاص ادبیات فرانسه و ایجاد تحول در ادبیات ترک بود. ابراهیم شناسی - متوفی 1871 م - ، ضیا پاشا - متوفی 1880 م - و نامق کمال - متوفی 1888م - از پیشگامان این تحوّل بودند. این هرسه مدتها به منظور تحصیل و یا به صورت تبعیدی در فرانسه به سر برده بودند - نک. آژند، . - 56 :1364 از این رو از ادبیات و اندیشه سیاسی فرانسه متأثر بودند، - براون، - 98 :1335 شناسی با حوزه ادبی لامارتین و ارنست رنان ارتباط داشت - آژند، - 69 :1364 و نامق کمال نخستین کسی بود که اصطلاح وطن، ملت و حریت را در مفهوم جدید آن به کار برد - براون، - 99 :1335 و با انتشار روزنامه تصویر افکار گام مهمی در نشر اندیشههای نوین برداشت وی در عین حال پیشگام نمایشنامهنویسی در قلمرو عثمانی بود

 

نامق کمال با آثار گوناگون خود ادبیات نوین ترکیه را اعتلا بخشید و تحوّل ژرفی در عرصه فرهنگ و ادب و اندیشه سیاسی پدید آورد. وی با انتقاد از ادبیات دیوانی، سرودن شعر در اوزان عروضی را عبث خواند و بر لزوم گسست از موازین سنت ادبی کهن تأکید ورزید - نک. آژند، ص . - 57 - 56 با این حال این عبدالحقحامد - متوفی 1937 م - شاگرد نامق کمال بود که پایه های شعر جدید را بر اساس استواری نهاد. وی به سبب موقعیت شغلی خود و پدرش این امکان را یافت تا در کشورهای مختلف آسیا و اروپا زندگی کند و با ادبیات ملل مختلف آشنا شود و تجربیات ادبی خود را در خلق آثارش به کار گیرد.

حامد چندین سال از اوان جوانی خود را در تهران گذراند و در آن جا با شعر و ادب فارسی آشنا شد. وی بعدها نوشت، پس از آشنایی با شعر فارسی، سعدی، قاآنی، حافظ با روح من همدم شدند، نخستین آثاری که از آنها ذوقیاب شدم آثار فارسی بود - حبیب، 1340 ق: . - 216 او نیز مثل بسیاری از نوگرایان ادبی متأثر از مکتب رمانتیسم فرانسه بود، چنان که رجابی زاده اکرم بیک - متوفی 1914 م - هم با آثار رمانتیک فرانسه انس و الفتی داشت و از پیشگامان رمانتیسم در ادبیات نوین عثمانی به شمار می آمد - درباره او، نک. حبیب،181- 209؛ آژند، . - 58 آثار این شاعران و نویسندگان و کسانی چون توفیق فکرت و شاعرانی که برگرد نشریه ثروت فنون جمع آمده بودند - Tüncer, 1994: 11 - ادبیات نوآیینی را پدید آورد که نه تنها ادبیات ترکیه را متحول ساخت بلکه، چنان که پس از این خواهد آمد، در تحول ادبی ایران در دوره مشروطه نیز مؤثر افتاد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید