بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
ايده تضعيف جايگاه «دولت / ملت» توسط نيروهاي فراملي جهاني شدن اقتصادي اغلب در نوشتههاي مربوط به نظام بين المللي و اقتصاد جهاني منعكس شده است. بسياري از نويسندگان ادعا ميكنند كه سازمانهاي بين المللي و بازيگران غير دولتي جايگزين دولت - ملتها به عنوان بازيگران برتر نظام بين الملل ميشوند. آثاري كه اين ايده را تبليغ ميكنند اغلب عناوين تحريك كنندهاي مانند «عقب نشيني دولت» ، «پايان جغرافيا» و «پايان حاكميت» دارند.
اسلاید 2 :
در ابتداي قرن بيست و يكم، دولت / ملت تحت فشارهاي مهمي از دورن و بيرون قرار دارد و ترديدي نيست كه دگرگونيهاي مهمي در آن ايجاد شده است .
افزايش گروههاي قومي و منطقهاي و تمايل آنها براي كسب استقلال يا خودمختاري بيشتر، در بسياري از كشورها، يكپارچگي دولتها را به شدت به چالش ميكشد.
اسلاید 3 :
با اين وجودبايد توجه داشت كه كردها، فلسطينيها و ساير گروههاي قومي، خواهان تشكيل دولت- ملتهاي خاص خود از راه تقسيم دولت- ملتهاي موجود به واحدهاي كوچكتر هستند ولی اين اقدام آنها به معناي از بين رفتن دولت- ملت نيست.
اما به نظر مي رسد جهاني شدن اقتصادي و نيروهاي اقتصادي فراملي در حال تضعيف و فرسايش حاكميت اقتصادي از ابعاد مختلف هستند، همچنين درباره ميزان جهاني شدن و پيامدهاي آن بر وضعيت دولت / ملت مبالغه شده است. اما خوب يا بد، جهان همچنان دولت محور است.
اسلاید 4 :
هزاران سال است كه گسترش ايدهها، سبكهاي هنري و ديگر آثار هنري از جامعهاي به جامعه ديگر موجب بروز نگرانيهايي مشابه آنچه كه اكنون در خصوص جهاني شدن اقتصادي وجود دارد، ميشوند. با اين وجود بحث درباره جهاني شدن اقتصادي كه محصول ادغام سريع جوامع ملي در عرصههاي اقتصادي و فناوري در دهه پاياني قرن بيستم و به ويژه بعد از پايان جنگ سرد است، از اهميت به سزايي برخوردار بوده است. البته «يكپارچگي اقتصاد جهاني» محصول دگرگونيهاي مهمي در جريانهاي تجاري ، فعاليت شركتهاي چند مليتي و تحولات ماليه بين الملل بوده است.
اسلاید 5 :
vبا وجود اهميت روز افزون جهاني شدن اقتصادي، بر خلاف ادعاي برخي از پژوهشگران، ميزان يكپارچگي اقتصاد جهان بسيار نا موزون و محدود به برخي حوزههاي اقتصادي خاص بوده است. همانطور كه تعدادي از محققان اشاره كردهاند، دلايل زيادي وجود دارد كه نشان دهنده كاهش سطح همگرايي جهان در شرايط فعلي (در مقايسه با اواخر قرن نوزدهم) است.
اين واقعيت به ما گوشزد ميكند، هرچند كه روند رو به توسعه فناوري به عنوان علت جهاني شدن، غير قابل بازگشت به نظر ميرسد، اما سياستهاي ملي كه مسئول فرايند جهاني شدن اقتصادي هستند، برگشت پذير بوده و سوابق گذشته نشان ميدهد كه احتمال چنين برگشتي در آينده نيز وجود دارد.
اسلاید 6 :
با وجود افزايش تجارت در نيمه پاياني قرن گذشته، هنوز «تجارت» بخش كوچكي از اكثر اقتصادهاي ملي را تشكيل ميدهد. علاوه بر اين با وجود افزايش شمار كالاهاي قابل تجارت، تجارت محدود به برخي از بخشهاي اقتصادي است.
- «امور مالي بين المللي» تنهاحوزهاي است كه ميتوان ان را پديدهاي واقعاً جهاني ناميد. با اين وجود، حتي در مورد جهاني شدن امور مالي نيز بايد با احتياط سخن گفت. چرا كه ماليه بين الملل نيز محدود به سرمايه گذاريهاي كوتاه مدت و سودآور است.
از نظر اقتصاددانان مهمترين معيار سنجش همگرايي اقتصادي و وابستگي متقابل اقتصادهاي ملي به يكديگر «قانون قيمتهاي يكسان» است. اگر قيمت تمام شده كالاها و خدمات مشابه در اقتصادهاي مختلف تقريباً يكسان باشد، ميتوان گفت كه اين اقتصادها در هم ادغام شدهاند. با اين وجود آمارها نشان ميدهند كه قيمت كالاهاي مشابه در نقاط مختلف جهان تفاوت قابل ملاحظهاي دارند.
اسلاید 7 :
- .برخي از نظريه پردازان اصلاح طلب در كشورهاي صنعتي با تاكيد بر اصول اخلاقي، معتقدند كه ثروت ملي بايد ميان كشورهاي فقير جهان توزيع شود، حتي اين دسته از پژوهشگران نيز خواهان حذف موانع مهاجرت بين المللي براي ايجاد امكان مهاجرت كارگران فقير به كشورهاي ثروتمند و كاهش سطح نابرابري بين المللي درآمدها، نيستند.
به نظر می رسد در مباحث مطرح درباره جهاني شدن، توجه اندكي به نيروي كار و مهاجرت آنها به عنوان مهمترين عامل توليد شده است. مرزهايملي همچنان مهمترين ويژگي اقتصاد جهاني براي ميلياردها نفر از شهروندان كشورهاي فقير محسوب ميشوند.
اسلاید 8 :
.اما بعد جهاني شدن اقتصاد به موضوع اصلي مورد علاقه جامعهشناسان پژوهشگر پيرامون اين فرايند تبديل شده است.
اين جنبه دربردارنده جهاني شدن توليد و معاملات مالي است.
توليد جهاني و جابهجايي سرمايه اكنون از طريق اقدامات شركتهاي چندمليتي يكپارچه شده است. اين شركتها سردمداران جهاني شدن اقتصاد هستند ، كه براساس آن ، توليد شركت به كشوري كه شركت در آن تاسيس شده محدود نميشود بلكه نمايندگيهاي مختلف توليدي در كشورهاي مختلف به امر توليد ميپردازند.
.جهاني شدن اقتصاد باعث كاهش كنترل دولت ملت به سياست اقتصادي شده و دولت كينزي (كينز از متفكران امريكايي است كه پس از جنگ جهاني دوم سنت ليبرالي را رد كرد و اعتقاد داشت كه دولت بايستي در امور اقتصادي مداخله كند) پس از جنگ را به زوال كشانده است.
كانون اصلي بيم و اميدهاي مربوط به جهاني شدن اقتصاد،شركتهاي چند مليتي است.
اسلاید 9 :
مشكلات جهاني شدن
ü در واقع بسياري از مشكلاتي كه ناشي از جهاني شدن اقتصادي پنداشته ميشود، نتيجة سياستهاي نا مطلوب ملي و تصميمات دولتها است. طرفداران محيط زيست اغلب مخالف روند جهاني شدن و آثار منفي آن هستند. اما واقعيت آن است كه بخش اعظم خسارتهاي زيست محيطي، نتيجه سياستها و عملكرد دولتهاي ملي است.
üمخالفت با سرمايهداري اغلب متوجه عمدهترين نمايندگان نظام سرمايهداري در جهان مدرن، يعني كشورهايي مانند ايالات متحده آمريكا، شركتهاي چند مليتي بزرگ و نهادهاي اقتصادي بين المللي مانند "صندوق بينالمللي پول" و "سازمان تجارت جهاني" است
üسرمايهداري، نظامي مبتني بر محوريت منافع فردي است كه اغلب با تأكيد بر حرص و طمع توصيف شده است.با وجود نقاط ضعف و ايرادهاي سرمايهداري، نميتوان مشكلانت امروزين بشر را با حمله به جهاني شدن و مخالفت با آن حل كرد.
اسلاید 10 :
مشكلاتي نظير نابرابري درآمد در سطح داخلي و بين المللي، معضل كارگران غير ماهر و ... كه دولت رفاه مدرن امروزه با آنها مواجه است، نبايد ناشي از جهاني شدن اقتصادي معرفي شوند. تقريباً در تمام موارد مذكور، عوامل ديگری مانند تغييرات فناورانه، سياستهاي ملي يا گسترش ايدئولوژيهاي اقتصادي محافظه كارانه، دخيل بوده و حتي تاثير بيشتري داشتهاند. در واقع آن دسته از افراد كه نگران نابرابري درآمد ميان جوامع ملي هستند، بايد توجه كنند كه جهاني شدن، زمينههاي لازم براي صادرات كالاها از كشورهاي در حال صنعتي شدن به كشورهاي صنعتي را، بهبود بخشيده و از اين راه منافع زيادي را براي كشورهاي در حال صنعتي شدن ايجاد كرده است. علاوه بر اين اكثر كشورهايي كه در قرن اخير به جرگه كشورهاي توسعه يافته وارد شدهاند، از مشاركت فعالي در اقتصاد جهاني برخوردار بودهاند.