بخشی از مقاله


آب، امنیت و رودخانه های مرزی

چکیده

کمبود و توزیع نامناسب منابع آب، افزایش بیرویه مصرف، توزیع غیریکسان بارندگی و عدم وجود جایگزین مناسب برای منابع آب سبب ایجاد تنش و بحرانهای سیاسی در برخی از مناطق دنیا شده است که این مسأله سبب امنیتی شدن منابع آبی و مسائل هیدروپولیتیک شده است. تأمین منابع آب کافی در مناطق مرزنشین و شهرهای مرزی، تأثیر بسیار زیادی در تأمین امنیت مناطق مرزی دارد که باید بطور جد مورد توجه مسوولان و دولتمردان قرار بگیرد. یکی از مشکلات تأمین امنیت در مناطق مرزی آن ست که بسیاری از مسوولان استانی و کشوری، تنها از منظر نظامی و یا سیاسی به مقوله امنیت نگریسته و از اهمیت و تأثیر بسزای آب و رودخانههای مرزی بعنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار در تأمین امنیت شهرهای مرزی غافل می مانند. از اینرو در این مقاله، سعی برآنست که ضمن ب رسی مفاهیمی چون بحران آّب و جنگ آب، به بررسی نقش و اهمیت آب و رودخانههای مرزی در تأمین امنیت مناطق مرزی پرداخته شود.

واژگان کلیدی: آب، امنیت، هیدروپولیتیک، رودخانههای مرزی.

مقدمه
آب به عنوان یک عنصر حیاتی، بیش از سه چهارم از سطح زمین را پوشانده است که نزدیک به 98 درصد آنرا آبهای شور اقیانوسها تشکیل میدهند و تنها 2 درصد آن، آب شیرین قابل استفاده می باشد. متأسفانه بیش از 90 درصد از این منابع آب شیرین نیز در یخچال های طبیعی قطب و یا در زیر زمین قرار دارد. از اینرو تنها 0.000006 درصد از آبهای کره زمین قابل استفاده برای مصارف انسانها میباشد. به بیان دیگر، تنها 12400 کیلومتر مکعب از منابع آب شیرین برای استفاده انسانها قابل دسترس میباشد .(Korkutan, 2001) اما آنچه که مسأله کمبود منابع آب را بحرانیتر میکند توزیع نامناسب و بسیار ناهمگون این منابع محدود بر روی زمین است. برای مثال، بیش از 60 درصد از آبهای شیرین قابل دسترس کره زمین در 9 کشور: برزیل 14.2 درصد، روسیه 9.8 درصد، چین 7.2 درصد، کانادا 7.2 درصد، اندونزی 6.3 درصد، آمریکا 6.3 درصد، کلمبیا 2.8 درصد و کنگو 2.5 درصد میباشد(.(Chautard, 2006

تغییر اقلیم و افزایش نیاز آبی دو عامل مهم و اساسی بحران کمبود آب در دنیا است(.(Ansink & Marchiori, 2010 تغییر اقلیم بر روی جریان رودخانه (عرضه) و افزایش نیاز آبی بر روی افزایش تقاضای آب تأثیر میگذارند و سبب افزایش شدت بحران کم آبی میگردند. با توجه به کمبود منابع آب و نرخ رشد سریع مصرف آب، تا کنون آمار و پیشبینیهای مختلفی در مورد میزان افزایش مصرف آب و بحران کمبود آب در آینده ارائه شده است. برای نمونه بدلیل انقلاب صنعتی، افزایش مصرف و رشد سریع جمعیت، مصرف آب شیرین از سال 1950 تا 1990 سه برابر و نسبت به اوایل قرن بیستم 17 برابر و نسبت به سه قرن گذشته 45 برابر شده است .(Mokhtari & Ghaderi, 2008) بر همین اساس، برخی آمارها بیانگر دو برابر شدن مصرف آب در 40 سال اخیر بوده است و پیشبینی میگردد تا سال 2025 یک چهارم جمعیت کره زمین در کشورهایی زندگی خواهند کرد که با بحران جدی کمبود آب درگیر خواهند بود (Gardner-Outlaw & Engelman,


2432

.1997) براساس آمار موجود، در حال حاضر نزدیک به 20 درصد از مردم جهان از دسترسی به آب سالم محرومند و نزدیک به 2.6 میلیارد نفر از ساکنان زمین از دسترسی به آب کافی برای مصارف بهداشتی محرومند(.(Mostert, 2003 بر اساس پیشپینیهای صورت گرفته توسط موسسات تحقیقاتی بینالمللی، در سال 2025، یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر از جمعیت زمین در مناطقی زندگی خواهند کرد که با بحران کم آبی مطلق و بیش از دو سوم جمعیت زمین با شرایط بحران متوسط و شدید کمبود آب مواجه خواهند بود .(Ansink, 2009; WHO/UNICEF, 2005)

علیرغم آمار و پیشبینیهای سازمانها و نهادهای مختلف در مورد بحران آب در آینده، برخی این آمار را صحیح و با دید واقعبینانه نمیدانند و چنین اظهاراتی را فاقد مبنای منطقی و علمی میدانند. برای مثال (2011) Biswas معتقد است که براساس آمار ایننهادها، نیاز آّبی در آینده بصورت نمایی در حال رشد و افزایش درنظر گرفته شده است؛ در حالیکه آنها به اشتباه، منابع آّبی را همچون معادن زغالسنگ و ذخایر نفتی یکبار مصرف فرض میکنند و این واقعیت را که آب یک منبع تجدیدپذیر بوده که با مدیریت صحیح میتواند دوباره و چند باره مورد استفاده قرار گیرد را در نظر نمیگیرند (Biswas,

.2011)

در بین نقاط مختلف دنیا، بحران آب در منطقه خشک و نیمه خشک خاورمیانه، بمراتب خطرناکتر و وخیمتر از سایر نقاط دنیا است. قرار گرفتن منطقه خاورمیانه در کمربند خشک جهان موجب شده تا این منطقه علیرغم دارا بودن 5 درصد از جمعیت جهان، تنها یک درصد از آب های شیرین قابل دسترس را در اختیار داشته باشد که این منابع آب نیز عمدتاً بصورت مشترک مورد استفاده قرار می گیرد. بیش از 50 درصد از جمعیت این منطقه در حوضه های آبریز مشترک زندگی میکنند که این مسأله رقابت ها و منازعاتی را برای استفاده هرچه بیشتر از این منابع محدود به دنبال دارد .(Mokhtari & Ghaderi, 2008) بطور کلی عواملی همچون قرار گرفتن در مناطق خشک، وجود رودخانههای فصلی با جریانهای بشدت متغیر و نامنظم، وجود حوضههای آبریز مشترک، شرایط اقتصادی کشورهای منطقه، عدم ثبات سیاسی و وجود تنشهای سیاسی در منطقه بهمراه عدم اعتماد دولتها به یکدیگر از جمله عواملی هستند که بحران آب در خاورمیانه را نسبت به سایر نقاط دنیا بحرانیتر کرده است و آب را بعنوان یک عامل کلیدی در تنشها و منازعات منطقه تبدیل کرده است

.(Korkutan, 2001)
جنگ آب، توهم یا واقعیت

بیش از 45 درصد از خشکیهای جهان در حوضههای آبریز مشترک بینالمللی قرار دارند (Mostert, 2003) و زندگی بیش از 40 درصد از مردم دنیا به رودخانههای بین المللی وابسته است. این عدد در ترکمنستان 100 درصد، مصر 97 درصد، هلند 89 درصد، پاکستان 80 درصد، سودان 77 درصد و عراق 66 درصد می رسد .(Swain, 2004) از بین 263 رودخانه بینالمللی و آبخوان مشترک در دنیا، 158 مورد آن فاقد هر گونه ساختار مشخص برای مشارکت بین ذینفعان است (Ansink, 2009) که این مسأله سبب افزایش تنشهای سیاسی بین کشورهای مختف ذینفع شده است. کمبود منابع آب و عدم وجود جایگزین مناسب برای آن، سبب امنیتی شدن مسائل آّبی شده است. این مسأله سبب شده است که کشورهای بالادست از”آب“ برای کسب ”قدرت“ بیشتر و کشورهای پایین دست از ”قدرت“ برای کسب ”آب“ بیشتر استفاده کنند(.(Wegerich, 2008

از آنجاییکه آب برخلاف نفت هیچ جایگزینی ندارد لذا برخی از تحلیلگران پیشبینی کردهاند که جنگ در قرن آینده بر سر منابع آب و نه بر سر ذخایر نفت خواهد بود .(Engelman & LeRoy, 1995; Ohlsson, 1995) هرچند که بسیاری معتقدند که تنشهای آبی بندرت باعث ایجاد جنگ و خشونت در قرن حاضر شده است(Barnaby, 2009; Wolf, 1

 

2434

1998; Yoffe, Wolf, & Giordano, 2003) ولی شواهد متعددی بیانگر وجود برخی تنش ها وتضادهای شدید1 بین برخی دولتها و کشورها بر سر منابع آبی بوده است. برای نمونه گفته می شود در پنجاه سال اخیر، 1831 مناقشه بر سر آب در جهان رخ داده است که 37 درصد آن موجب بروز جنگ یا انفجار سد شده است. تنش بین عراق و سوریه در سال 1975 در بهرهبرداری سوریه از سد الثوره (Tabqa Dam) و کاهش دبی رودخانه فرات تا مرز یک جنگ تمام عیار پیش رفت و عراق، سوریه را تهدید به بمباران سد الثوره کرد. این اختلاف باعث شد که دو کشور نیروهای مرزی خود را در مرزهای دو کشور مستقر نمایند که این مسأله در نهایت با میانجیگری عربستان و شوروی سابق خاتمه یافت (Korkutan, .2001; Sadeghi, 1997) از سوی دیگر، بهرهبرداری از رودخانه مرزی اروندرود یکی از بهانههای اصلی صدام برای حمله نظامی به ایران و جنگ 8 ساله بین دو کشور بود .(Maleki, 2005) بطور کلی، منابع آبی اگر چه ممکن است علت اصلی جنگ و تنشهای شدید بین دولتها و ملتها معرفی نشود ولی ممکن است یکی از عوامل ایجاد جنگها و تضاد بین دولتها بوده باشند. به بیان دیگر، هرچند که ادعا شود که جنگی بر سر آب صورت نگرفته است؛ ولی عدم وجود جنگ به معنای عدم تضاد بر سر مسائل آبی مشترک نیست(.(Zeitoun, 2007

از طرف دیگر برخی کارشناسان و تحلیلگران، آب را یک ابزار مشارکت و نه یک ابزار تضاد بین دولتها میپندارند (
.(Tilmant & Kinzelbach, 2012; Biswas, 2011; Mostert, 2003; Swain, 2001; Wolf, 1998 آنها معتقدند که قریب به اتفاق روابط بینالمللی بر سر آب، مشارکتی هستند (Ansink, 2009) و آب میتواند بعنوان یک ابزار مشارکت و یا بصورت یک هدف مشترک برای مشارکت بین دولتها عمل نماید. آنها بر این باورند که منابع مشترک آبی نه تنها میتواند تضاد و تنشهای بین دو کشور را کاهش دهد بلکه بعنوان یک تسهیلگر در بهبود روابط و افزایش سطح مشارکت و همکاریهای دولت ها در زمینههای مختلف اقتصادی و سیاسی نیز عمل نماید. همکاری ایران و ترکمنستان در ساخت بهره برداری مشترک از سد دوستی یکی دیگر از نمونههای موفق مشارکت دو کشور در بهرهبرداری از یک رودخانه مرزی است. سد دوستی که بر روی رودخانه هریرود (مرز مشترک ایران و ترکمنستان) احداث گردیده است با هدف تأمین آب شرب و کشاورزی دو کشور در سال 2005 به بهرهبرداری رسید که براساس توافقات صورت گرفته آب آن بصورت مساوی بین دو کشور تقسیم میگردد.

بطور کلی آب بیش از آنکه یک عامل تضاد و تنش بین دولت ها باشد میتواند یک ابزار و یا یک هدف برای مشارکت بیشتر بین دولتها و کشورها عمل نماید. مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که هزینههای عدم مشارکت در بهرهبرداری از رودخانههای مرزی برای کشورهای ذیمدخل، بسیار بیشتر از سود حاصل از بهرهبرداری یک جانبه از این رودخانهها است که این هزینهها نه تنها باید توسط دولتها و سیاستمداران پرداخت گردد بلکه فشار اصلی آن بر صدها میلیون افراد فقیری خواهد بود که زندگی آنها به این منابع وابسته است .(Biswas, 2011; Tilmant & Kinzelbach, 2012)

آب و امنیت ملی
افزایش نیاز آبی و کاهش منابع موجود آب بهمراه اثرات سوء تغییر اقلیم، امنیت جهانی را بشدت تهدید نموده و مفهوم امنیت ملی را نیز دستخوش تحول نموده است. این امر سبب شده است که منابع آب و بهرهبرداری از رودخانههای مرزی مشترک با مسائل امنیتی و سیاسی ارتباط مستقیم پیدا نماید. برای نمونه براساس پروتکل امنیتی سال 1987 بین سوریه و ترکیه در حوضه آبریز فرات، ترکیه متعهد گردید تا حداقل جریان متوسط سالیانه 500 مترمکعب بر ثانیه را برای سوریه تأمین نماید و بازای آن، سوریه متعهد گردید که در عدم حمایت از گروه جدایی طلبان P.K.K با ترکیه همکاری نماید. تحلیلگران سالهای 1950 تا 2030 میلادی را به دو دوره -1 اقتصادی (1950-1990) و -2 زیست محیطی (1990-2030 ) تقسیم کردهاند. نکته حائز اهمیت در این تقسیمبندی آنست که در دوره اول، "امنیت ملی"عمدتاً ماهیت "ایدئولوژیک و نظامی" داشت و

 

2433

شاخصه آن "جنگ سرد" بود؛ حال آنکه در دوره 1990- 2030، "امنیت ملی" بیشتر تحت تأثیر "امنیت غذایی و شغلی" و "مسائل زیستمحیطی" خواهد بود(.(Brown, 1994

همانطور که اشاره شد برخی از تحلیلگران و کارشناسان، امنیت غذایی و شغلی را پیش شرط اصلی تحقق "امنیت ملی" میدانند در حالیکه این دو عامل به "امنیت آبی" وابسته هستند که این مسأله در کشورها و مناطقی که اقتصاد آن به کشاورزی وابسته است بسیار پر رنگتر میباشد. بدیهی است که این نقش در مناطق مرزنشین، از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. بدلیل نقش حیاتی مرزنشینان در امنیت مرزی هر کشور، تأمین رفاه و آسایش مرزنشینان از اهمیت بسزایی برخوردار است که این امر نیز کاملاً به امنیت غذایی، شغلی و اقتصادی آنان بستگی دارد. از طرف دیگر، زندگی در بسیاری از مناطق مرزنشین کشور به کشاورزی و فعالیتهای دامی وابسته است. از اینرو، تأمین منابع آب کافی در مناطق مرزنشین و شهرهای مرزی، تأثیر بسیار زیادی در تأمین امنیت مناطق مرزی دارد که باید بطور جد مورد توجه مسوولان و دولتمردان قرار بگیرد. یکی از مشکلات تأمین امنیت در مناطق مرزی آنست که بسیاری از مسوولان استانی و کشوری، تنها از منظر نظامی و یا سیاسی به مقوله امنیت نگاه میکنند و از اهمیت و تأثیر بسزای آب و رودخانههای مرزی بعنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار در تأمین امنیت شهرهای مرزی غافل میمانند.

کمبود و توزیع نامناسب منابع آب، افزایش بیرویه مصرف، توزیع غیریکسان بارندگی و عدم وجود جایگزین مناسب برای منابع آب سبب ایجاد تنش و بحرانهای آبی و در نتیجه تنشهای سیاسی در برخی از مناطق دنیا شده است که این مسأله سبب امنیتی شدن منابع آبی و مسائل هیدروپولیتیک شده است. به بیان دیگر، ارتباط مستقیم منابعآّبی با امنیت غذایی و امنیت اقتصادی یک کشور بویژه در خاورمیانه و آسیای مرکزی سبب شده که تأمین منابع آبی از اهمیت ویژهای در مفاهیم امنیت ملی هر کشور برخوردار گردد. در کشورهای خاورمیانه بدلیل وجود قبایل و نژادهای مختلف و تلاش دولت ها برای راضی نگه داشتن این قومها و قبایل، تأمین منابع آب کافی جهت تأمین امنیت غذایی و بهبود سطح زندگی آنها از اهمیت بسزائی در تصمیمگیریهای کلان این دولتها برخودار گردیده است. برای مثال، یکی از اهدف مهم کشور ترکیه از اجرای پروژه بزرگ منابع آبی جنوب شرق آناتولی (گاپ)1، "تأمین امنیت ملی" در جنوب این کشور بوده است .(Korkutan, 2001) با توجه به به محرومیت و فقر مناطق جنوبی ترکیه و با توجه به اینکه ساکنان اصلی این مناطق فقیرنشین را قبایل کرد تشکیل میدهند؛ عقب ماندگی این منطقه و سوءاستفاده گروه جدایی طلب P.K.K سبب شد که دولتمردان ترکیه پس از مطالعات گسترده، راهکار اصلی افزایش امنیت در این منطقه را در اجرای پروژه منابع آبی گاپ جستجو نمایند. علاوهبراین، یکی از علل اصلی افزایش تنش و بحرانهای بین المللی سیاسی در بهرهبرداری از رودخانه های دجله و فرات آنست که کشور ترکیه سعی دارد با استفاده بیش از حد از منابع آب این رودخانهها، سطح زندگی و رضایت قبایل کرد جنوب این کشور را افزایش دهد و این بهانه را از گروه های جدایی طلب P.K.K سلب نماید. از سوی، سوریه کشوری است که اقتصاد آن برپایه کشاورزی است و دولت شیعه سوریه یکی از راهکارهای اصلی خود در جهت تأمین امنیت ملی، ثبات سیاسی و رضایت اقوام سنی این کشور را در تأمین آب کافی برای نیازهای کشاورزی این کشور میداند.

از سوی دیگر، وزارت دفاع آمریکا در سال 2009 پروژه تحقیقاتی 2HDD را در جهت تقویت و ایجاد ثبات و امنیت در استان هیلمند افغانستان آغاز نمود. این پروژه تحقیقاتی مرکب از متخصصانی از مرکز توسعه و تحقیقات مهندسی 3(ERDC) مهندسان ارتش ایالات متحده 4(USACE)، سازمان نقشهبرداریهای زمینشناسی آمریکا 5(USGS)، و مرکز مشاوره علم و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید