بخشی از مقاله

آسیب شناسی "برنامه ریزی آموزشی" در سازمان ها

«تاریخ بشر گورستان فرهنگ های بزرگی است که پایان فاجعه آمیز آنها بدان سبب است که نتوانستند در برابر چالش، واکنش برنامه ریزی شده، بخردانه و ارادی بروز دهند»
)) اریش فروم ((

چکیده

گونار میردال3 در سال 1968 در مجمع نهاد برنامه ریزی چنین اظهار داشت که »بیهوده ترین حرفه در جهان به طور مسلم از آن برنامه ریزان است. با این همه باید به خود ببالند زیرا به دلیل استعداد های منطقی و قدرت پیش بینی آن ها این حرفه در درازمدت حرفه ی تمام دوران ها خواهد شد و جهان بیشترین نیاز را به آن خواهد داشت« امروز مطمئن نیستم که اگر میردال ناکامی ها را در اردوگاه برنامه ریزی مشاهده می کرد باز هم شادمان بود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی نقاط ضعف و آسیب هایی است که امروزه سازمان های آموزشی و غیر آموزشی ما در حیطه برنامه ریزی آموزشی دارند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش های تحلیل اسنادی و همچنین مطالعات مروری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها به دلیل ماهیت کیفی بودن پژوهش روش تحلیل محتوا و روش استقرایی به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که مواردی از قبیل موانع سیاسی، موانع اداری، موانع ساختاری، ناتوانی دیگر مقامات در درک برنامه ریزی و... از جمله آسیب ها و نقاط ضعف سازمان ها در حیطه برنامه ریزی آموزشی می باشند.

کلید واژگان: آسیب شناسی، برنامه ریزی آموزشی، سازمان های آموزشی، سازمان های غیر آموزشی

1


-1 مقدمه

امروزه برنامه ریزی ابعاد وسیع تری پیدا کرده است، به طوری که علاوه بر سازمان های بزرگ، بنگاه های اقتصادی و بخش های دولتی، که برنامه ریزی را برای کارایی و اثر بخشی مدیریت حیاتی به شمار می آورند، سازمان های کوچک و افراد نیز برای تنظیم امور زندگی خویش و مقابله با تغییرات اجتناب ناپذیری که در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی پدید می آید، آن را امری ضروری می دانند؛ زیرا که برنامه ریزی از نامطمئن و نا مشخص بودن آینده می کاهد و افراد را قادر به مقابله با آن می سازد، و در نتیجه به موفقیت در کار و زندگی می انجامد(پور ظهیر،.(1390 بر این اساس تمدن انسانی را نمی توان بدون عنصر برنامه ریزی تصور کرد، آدمی جهت پیشرفت در زندگی نیازمند برنامه ریزی است. انسان جهت توفیق در آینده، می بایست برنامه ریزی کند. نیاز به برنامه ریزی برای هر واحد آموزشی و غیر آموزشی و زندگی روزمره به میزانی بدیهی است که ضرورتی برای تبیین و توجیه ندارد. همین اندازه می توان گفت که برنامه ریزی برای هر سازمان ( آموزشی و غیرآموزشی) به میزان تنفس برای یک موجود زنده دارای اهمیت است. زیرا چنانچه همه ی کارها در یک سازمان بر اساس برنامه ریزی صورت نگیرد؛ مدیران و کارکنان آن باید دائماً با مسائل و مشکلات دست به گریبان

باشند و بیشتر توان و تلاش خود را به جای تحقق اهداف، در رفع دشواری های روزمره صرف نمایند و فرجام کار نیز از دستیابی به اهداف واحد آموزشی عاجز می مانند(نیستانی و همکاران، .(1388

از زمان های بسیار دور بشر نگران آینده ی خود بوده و می خواسته آینده خود را آنگونه که مطلوب اوست بسازد. به همین علت برای به دست گرفتن آینده ی خود نقشه می کشید، یعنی برنامه ریزی می کرد و جنگ جهانی دوم بر مباحث »تحقیق در عملیات« و »برنامه ریزی خطی« در مباحث برنامه ریزی، با پایگاهی تجربی و علمی، شتاب بخشید و متضمن این باور بود که هر گونه دگرگونی و توسعه را به طور ارادی می توان از طریق برنامه ریزی به سرانجام رساند. از دهه 60 قرن بیستم بود که برنامه ریزی به عنوان یک دیسیپیلین وارد مباحث دانشگاهی شد و اربابان دانش، بر حسب رشته تخصصی خود به ویژه اقتصاد دانان توسعه، علمای اجتماعی و به تبع آن علمای تعلیم و تربیت، هریک در مورد برنامه ریزی به تحقیق و تفحص پرداخته اند. علاوه بر ابداع انواع و اقسام برنامه ریزی، به ضرورت تعاریف متعددی را برای برنامه ریزی بر حسب تخصص و دیدگاه خود ارائه کرده اند:

برنامه ریزی آموزشی که معنای وسیع آن عبارت است از فرایند اتخاذ مجموعه ای از تصمیمات برای انجام اقدامات مربوط به امور آموزشی در آینده، طی قرون گذشته به طرق گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارت دیگر از آن زمانی که جوامع بشری کوشش نموده اند تا فرزندان خود را چنان تربیت کنند که جوابگوی هدف های معینی در جهت تحقق آرمانهای جامعه خود باشند می توان گفت برنامه ریزی آموزشی متداول بوده است. امّا برنامه ریزی آموزشی به مفهوم جدید آن برای اولین بار در سال 1923 در کشور اتحاد جماهیر شوروی مورد استفاده قرار گرفت از اینرو اگر چه برنامه ریزی آموزشی دارای سابقه ای بس طولانی است ولی مفهوم معاصر آن بسیار نوپا می باشد و عملاً مفهوم جدید برنامه ریزی آموزشی در سطح بین الملّلی در دهه 1340 شمسی در رابطه با ضرورت رشد اقتصادی مطرح شد و به تدریج گسترش یافت.

برنامه ریزی آموزشی عبارت است از کاربرد روش های تحلیلی در مورد هر یک از اجزا نظام آموزشی به منظور ایجاد یک نظام آموزشی کار آمد. بنابر این برنامه ریزی آموزشی در هدایت و شکل گیری نظام آموزشی نقش اساسی ایفا می


2


کند(سهان1،.(2009 اهداف برنامه های آموزشی در سازمان های آموزشی و غیر آموزشی باید در جهت آماده نمودن افراد به منظور زندگی مستقل درون اجتماع شکل گیرد و اجرا شود، به گونه ای که شامل محدوده ای وسیع از مهارت های متناسب با توانایی ذهنی آنان باشد(لوی2، ترجمه مشایخ، .(1388

به طور کلی برنامه ریزی را فرایند طراحی دستورالعملی می دانند که از آن طریق راه ها و وسایل برای پی گیری و به اجرا در آوردن این دستورالعمل تعیین می شود. از این رو برنامه محصول فرایند برنامه ریزی است که بیانگر یک سری تصمیمات است درباره ی این که چه کار هایی چگونه و با چه وسایل و تجهیزاتی، در چه مدت باید انجام گیرد. بنابراین برای برنامه ریزی ویژگی ها و اصولی راباید در نظر گرفت که عبارتند از: -1 نظام مند بودن، -2 داشتن کارایی، -3 انعطاف پذیری، -4 منطقی بودن، -5 هماهنگ بودن (هماهنگی هدف ها، هماهنگی هدف ها و ابزارهای تأمین آنها، هماهنگی میان وسایل و هماهنگی میان بخش ها)و... .

با توجه به مطالبی که درباره ی تغییرات و تحولات جدید در مفهوم برنامه ریزی آموزشی ارائه شد لازم است به جدیدترین مفهوم برنامه ریزی آموزشی که در سال 1974 توسط دو تن از برنامه ریزان آموزشی که معروفیت جهانی دارند به نام های سیلر و الکساندر در کتاب جدیدشان تحت عنوان »برنامه ریزی آموزشی برای مدارس نوین« ارائه شده است اشاره شود:

»یک برنامه ریزی آموزشی در حقیقت نقشه ای است که در آن فرصت های مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای جزئی و یا هدف های کلی مربوط که برای جمعیت و مدارس معلوم شده ای در نظر گرفته شده اند فراهم گردیده است«

با احتساب یک برنامه آموزشی به عنوان یک نقشه، کار برنامه ریزان بیشتر جنبه طراحی نقشه های آموزشی و درسی برای مدارس یک شهر یا یک استان یا یک کشور را خواهد داشت. باید به این حقیقت اشاره شود که برای طراحان برنامه های آموزشی و درسی، آگاهی به اصول و قوانین یافته های علومی مانند فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و... همانقدر حائز اهمیت است که دانستن علومی مانند ریاضیات، فیزیک، معماری و زیبا شناسی برای طراحان نقشه های ساختمانی، زیرا تنها با اتکاء دانش و بصیرت کافی در زمینه های علمی است که طراحان که طراحان نقشه های ساختمانی قادر خواهند بود قبل از هر گونه اقدام اجرائی نقشه ای دقیق جامع و متکی به اصول علمی و داده ها و امکانات و شرایط موجود ارائه دهند تا با توجه به آن نقشه طراحی شده، مراحل اجرائی یک ساختمان شروع شود و مطابق نقشه به پایان برسد(پروند، .(1374

بطور خلاصه، برنامه ریزی عبارتست از تعیین فاصله بین وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و مشخص نمودن راه های رسیدن به هدف (وضعیت مطلوب). در عصر حاضر برنامه ریزی در کلیه موارد، یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر برای بقای سازمانها و حتی جوامع بشری است. برنامه ریزی را یکی از ابزارهای بسیار موثر و کارآمد و شاید تنها وسیله برای دستیابی به هر هدفی قلمداد می نمایند. برنامه ریزی مهمترین و اولین وظیفه مدیران و سرپرستان است و مدیران و سرپرستانی که از این امر مهم غفلت می ورزند، در واقع آسیب پذیری خویش را نسبت به تغییرات محیطی افزایش خواهند داد. در دوران حاضر که تحولات سریع و در ابعاد مختلف علم و تکنولوژی اطراف ما را احاطه نموده است، بدون برنامه ریزی بویژه در زمینه های

3


آموزش و بهسازی منابع انسانی، هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات وانجام کار ثمر بخش نخواهد بود و به همین لحاظ است که برخی از صاحب نظران مدیریت، برنامه ریزی را اساس بقای سازمان قلمداد می نمایند.

-2 طرح مسئله:

برنامه ریزی آموزشی طرح کلی برای یک فعالیت آموزشی است. این برنامه می تواند یک دوره یک ساعته، یک روزه، یک هفته ای و یا یک ساله یا بیشتر باشد. طرح ریزی یک دوره آموزشی، فرایندی است که طی آن در مورد نیازهای آموزشی تصمیم گیری می شود اهداف آموزشی مشخص می گردد، محتوای آموزشی شناسایی یا تهیه می شود، روش های آموزشی انتخاب، وسایل آموزشی تعیین و روش ارزیابی فراگیران مشخص می گردد (بول1، .(1971

برنامه ریزی آموزشی به عنوان زیر بنای ایجاد تحولات علمی و تکنولوژی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. البته برنامه ریزی آموزشی از زندگی فردی و شخصی انسان شروع به زندگی اجتماعی و کاری او تسری پیدا می کند. در برنامه ریزی های آموزشی باید به جمیع جهات و کلیه ابعاد مذکور توجه شود. بنظر می رسد که علت عدم موفقیت بسیاری از برنامه های آموزشی و بهسازی منابع انسانی را می توان در عملیات آموزش "بدون برنامه ریزی شده" و بدون تفکر و تعمق کافی جستجو نمود. درصورتی که برنامه ریزی های صحیح آموزشی نه تنها آسیب پذیری مدیران ، مسئولان ، کارشناسان و برنامه ریزان آموزشی را تقلیل خواهد داد، بلکه نیل به اهداف کارکنان و سازمان را هم تضمین خواهد نمود و کار را برای مدیران ساده تر خواهد کرد (محسن پور، .(1390

مروری بر تجربیات کشور های گوناگون نشان می دهد که برنامه ریزی آموزشی، علی الاصول، به منظور گسترش نظام های آموزشی تدوین شده است؛ و هدف آن فراهم ساختن فرصت های یادگیری هرچه بیشتر برای گروههای واجب التعلیم و علاقمند به یادگیری، از یکسو و تربیت نیروهای انسانی ماهر مورد نیاز توسعه اقتصادی کشورها، از سوی دیگر بوده است. در کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای دیگر، طی سه دهه گذشته، به تدریج واحدهای مرتبط با برنامه ریزی آموزشی در چهار چوب کلی برنامه ریزی عمرانی و توسعه کشور در سازمان هایی نظیر وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه، ایجاد شده است. علی رغم فعالیت های برنامه ریزی آموزشی در جهان، طی این مدت، همزمان با تکوین و گسترش مفهوم برنامه ریزی آموزشی و روش های آن، شاهد پیشرفت هایی در زمینه کمی و کیفی نظام های آموزشی بوده ایم. اما، با وجود موفقیت های به دست آمده، مسایل جدید و حادی به نسبت های متفاوت در کشورهای گوناگون در حال وقوع است؛ از جمله بیکاری دانش آموختگان، عقب ماندگی تکنولوژیک، افزایش سریع هزینه ها نسبت به درآمد ها، کاهش نسبی ظرفیت نظام آموزشی در مقابل افزایش تقاضا برای آموزش و حاکمیت دیوان سالاری. در حالی که مسایل جدی گذشته مانند نابرابر های شانس در آموزش و اجتماع همچنان لاینحل مانده است(مشایخ، .(1386

با توجه به مطالب یاد شده و به منظور چاره جویی مسایل موجود، برخی از صاحبنظران در مسایل مربوط به نظام های آموزشی معتقد هستند که مدیریت آموزشی را باید تقویت کرد و به تقاضای اجتماعی برای آموزش پاسخ مثبت داد. در حالی

4


که گروهی دیگر از صاحبنظران بر این اعتقادند که برنامه ریزی آموزشی را باید در سازمان ها تقویت کرد و از آن به عنوان راهبردی انعطاف پذیر استفاده نمود و با وسعت دید به کلیه عواملی پرداخت که در امر برنامه ریز ی آموزشی نقش ایفا می کنند(.(1988 ,IIEP

اما از آنجا که یک اقتصاد در حال رشد نمی تواند مسأله نیاز به نیروی انسانی متخصص برای بخش های مختلف اقتصادی را نادیده بگیرد، کشورهای در حال رشد ناگزیرند با تقویت برنامه ریزی آموزشی، نظام های آموزشی خود را کارآمدتر کنند. با توجه به این دیدگاه محقق بر آن شد که تا با استفاده از اسناد موجود و مصاحبه با افراد متخصص، آسیب ها و چالش هایی را که در حیطه برنامه ریزی آموزشی قرار دارند شناسایی کند تا بلکه چاره اندیشی در این مورد مهم انجام گرفته شود.

-3 روش شناسی تحقیق

هریک از مطالعات فرعی به مقتضای هدف هایی که تعقیب می کنند، روش خاصی را اختیار می کنند. پژوهش حاضر از نظر روش شناختی به شیوه کیفی به اجرا درآمده است. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری یافته ها، تحلیل اسنادی و مطالعات مروری و همچنین مصاحبه با افراد متخصص می باشند. پس از جمع آوری داده ها و تنظیم و ویرایش آنها، با استفاده از روش »تحلیل محتوای کیفی«1 یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل محتوای کیفی الگوی غالب در تحلیل داده های کیفی و یکی از روش های کلاسیک تحلیل داده های متنی است (فلیک، .(1388 اگر چه بیشتر اندیشمندان کیفی (دی، 1993؛ پاولاچ، 2005؛ برایمن و بورگس، 1994؛ مورفی و دیگران، (1998 فقدان روشی سیستماتیک برای تحلیل داده های کیفی را مورد اشاره قرار می دهند، اما به تازگی برخی از اندیشمندان این حوزه رویکردهایی را به این منظور توسعه داده اند. مایرینگ (2000) تکنیک هایی مانند: تلخیص، تحلیل تفسیری و تحلیل ساختار بخش را برای تحلیل داده ها به کار می برد. بوگدن2 و بیکلن(1982)3 استراتژی هایی مانند: کارکردن بر روی داده ها، سازماندهی و تفکیک آنها به واحد های قابل کنترل، و ترکیب داده ها و جستجوی الگوها را پیشنهاد می کنند. گیلهام (1389) دو وجه اساسی در تحلیل محتوا را »تشخیص نکات اساسی و مهم« و » طبقه بندی« آن ها می داند. کرسول(2007)4 راهبردهایی چون آماده کردن و سازماندهی داده ها برای تحلیل، فروکاستن داده ها به مضامیناز طریق فرایند کدگذاری و خلاصه کردن کدها، و در نهایت ارائه دادها در اشکال، جداول یا مباحث را برجسته می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید