بخشی از مقاله
چکیده
برنامه ریزی آموزشی در بسیاری از مراحل زندگی انسانها کاربرد دارد و در عرصه های متفاوت زندگی ،انسان نیاز به برنامه ریزی آموزشی دقیق از جهات مختلف فرهنگی،اجتماعی،سیاسی دارد.این امر در کشورهای اسلامی ازاهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که هجمه های بسیاری از سوی دشمنان برای نابودی دین ،فرهنگ،اقتصاد و... در این کشورها وجود دارد.ازمیان آنها تهاجم وارده به فرهنگ از اهمیت بالاتری برخوردار است.چراکه اساس پاسدار ی از ارزشها در گرو حفظ فرهنگ میباشد و که نیاز به برنامه ریزی و آموزش از کودکی دارد در این مقاله تاثیر برنامه ریزی آموزشی برکاهش آسیبهای فرهنگی از طریق مروری برمطالب موجود مورد بررسی قرارگرفت. نتیجه اینکه تبیین برنامه ریزی آموزشی با هدف مقابله با تهاجم فرهنگی ،کاهش چشمگیر آسیبهای فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.
کلمات کلیدی: برنامه ریزی آموزشی،تهاجم فرهنگی، آسیب های فرهنگی
مقدمه:
واژه »فرهنگ« در زبان فارسی از واژههای بسیار کهن است که نه تنها در نخستین متنهای نثر فارسی دری، بلکه در نوشتههای بازمانده از زبان پهلوی نیز یافت میشود. این واژه که در سدههای اخیر، کما بیش از یادها رفته بود و فقط نامی برای کتابهای لغت بود، در سال 1314 با بنیانگذاری »فرهنگستان ایران« جانی تازه یافت و با تبدیل نام وزارت معارف به وزارت فرهنگ از فراموشخانه دیوانها و کتابهای لغت به زندگی روزانه پای گذاشت. چنانکه از این نامگذاری پیداست، کلمه فرهنگ با توجه به معنای اصلی آن، که ادب و تربیت باشد، برابر اِجوکِیشن» - Education - »در زبانهای اروپایی اختیار شد و »فرهنگی« دیگر بار عنوان کسانی شد که کارشان آموزش بود.
اما رواج کلمه »کالچر » - Culture - و مفاهیم مربوط به آن، نیاز به یافتن برابری را برای آن تجویز کرد و لذا کلمه »فرهنگ« در برابر »کالچر« به کار رفت و »آموزش و پرورش« برابراِجوکِیشن«» نهاده شد. - عیوضی،محمد رحیم، - 1386 فرهنگ عبارت از مجموعه ارزشهای مادی و معنوی است که توسط انسانها در طی تاریخ انسانی آفریده شده است .هر فرهنگی در هر دوره ای مبین میزان سطح پیشرفت و ترقیات فنی، تجربیات تولیدی درکار، وضع آموزش و پرورش، علوم،ادبیات، هنرها، آرمانها و نهادهای اجتماعی معین از زندگی انسانها است، بسیاری از فرهنگ شناسان ارائه الگوهای زیست فرهنگی یا به تعبیر دیگر روش زندگی را در فرآیند فرهنگ سازی امری ضروری میدانند، چراکه حفظ حیات اجتماعی یا فردی بدون بهره گیری از یک الگوی قابل دسترسی، امری ناممکن مینماید. - حسنی،فاطمه، - 1394
تمامی نظام های اجتماعی - جوامع انسانی - در فرآیند حرکت و دگرگونی خود با محیط خارجی در ارتباط متقابل هستند . چنین ارتباطی ، اغلب برای بقاء و تداوم این نظام ها ضروری است . نظام های اجتماعی در برخورد با یکدیگر و محیط خارجی ، ممکن است عناصری را از محیط خارجی بگیرند و یا عناصری از محیط خارج در آنها نفوذ کنند . یا حتی ممکن است عناصری از نظام های اجتماعی مزبور مورد پذیرش نظام های اجتماعی دیگر قرار گرفته و یا در آنها نفوذ یابند . چنین حالت هاییمعمولاً با تنش ها ، نگرانی ها و مقاومت هایی مواجه می شود - فولادیان،احمد، - 1394
چنانچه فرهنگ وارد شده همسو با عقاید و باور ها و ارزش های موجود باشد به راحتی پذیرفته می شود ولی عمدتا هدف نفوذ فرهنگی توسط کشورهای مستکبر حاکم شدن بر سایر کشورها و سودجویی اقتصادی و سیاسی و ... است .این نفوذ و تهاجم ایجاد کننده آسیب های فرهنگی بسیاری در ملل گوناگون خصوصا کشورهای اسلامی بوده است .لذا ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی بعنوان سرچشمه ی اصلی آسیب های فرهنگی بیش از پیش احساس می شود و برای مبارزه با این تهاجم برنامه ریزی و آموزش لازم است که می بایست این آموزش ها از مدارس آغاز شود.لذا طراحی و اجرای برنامه ریزی آموزشی با هدف کاهش آسیب های فرهنگی در نظام آموزشی ضروریست.
فرهنگ:
کلمه فرهنگ مرکب از دو جزء »فر« و »هنگ« به معنی کشیدن و نیز تعلیم و تربیت می باشد. در زبانهای انگلیسی و فرانسوی واژه culture کار می رود و معنای آن کشت و کار یا پرورش بوده است، , هنوز هم در اصطلاحات کشاورزی و باغداری به همان معنا بکار می رود. در زبانهای رومانیایی و انگلیسی تا دیر زمانی واژه تمدن را به جای فرهنگ به کار می بردند و از آن معانی پرورش، بهسازی، تهذیب یا پیشرفت اجتماعی استنباط می کردند. اما امروزه اصطلاح فرهنگ از نظر تنوع و وسعت معانی و سیر تاریخی و برداشت ادبی چنان ابعاد گسترده ای یافته است که دیگر نمی توان آن را به مفهوم »دانش و تربیت« محدود دانست .تخمین زده می شود که تا کنون حدود 400 نوع تعریف از فرهنگ ارائه شده است، اما تعاریف مشترکی می توان یافت که حالت ساده تری داشته و قابل فهم تر هستند که در ذیل به برخی از این تعاریف اشاره می شود.
استانلی دیویس معتقد است انسانهایی که در یک نظام اجتماعی کوچک یا بزرگ تر زندگی می کنند دارای باورها، اعتقادات، ارزشها، سنتها، و هنجارهای مشترکی هستند که درمجموع، فرهنگ آن نظام اجتماعی را تشکیل می دهند . کلاکو هن' فرهنگ را این گونه تعریف می کند فرهنگ دربرگیرنده الگوهایی رفتاری است که توسط سمبل ها و به شیوه نمادی کسب و منتقل می شود و شامل عمده ترین دستاوردهای گروههای انسانی است و در کارهای سنتی نیز تجسم می یابد. به علاوه فرهنگ "شامل مجموعه ای از آداب و رسوم و اندیشه ها و ارزش های وابسته به آنهاست که از جهاتی می تواند نتیجه اعمال و رفتار انسان و از جهاتی عاملی برای شکل دادن به اعمال انسان تلقی گردد. مید" - 1953 - فرهنگ را اینگونه تعبیر نموده است:"مجموعه ای از رفتارهای آموختنی، باورها، عادات و سنن که میان گروهی از افراد مشترک است و به گونه ای متوالی توسط دیگران که وارد آن جامعه می شوند آموخته و به کار گرفته می شود.
یکی از تعاریف نسبتا جامع از فرهنگ در سال 1871 توسط: » ادوارد بارنت تیلور«، ارائه شده است. به اعتقاد این مردم شناس انگلیسی، فرهنگ عبارت است از:" مجموعه ای پیچیده از علوم، دانش ها، مفاهیم، افکار، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم، سنت ها و به طور خلاصه، کلیه آموخته ها و عاداتی که انسان به عنوان عضو یک جامعه اخذ می کند" . تعریف دکتر علی شریعتی از فرهنگ چنین است:"فرهنگ شامل مجموعه ای از تعابیر فکری، غیر مادی، هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی و احساسی در شکل علائم، سمبل ها، سنت ها، رسوم و شعائر یک ملت است که در جریان تاریخ به شکل واحدی انباشته شده است. زارعی متین ضمن جمع بندی تعاریف مختلف بیان می دارد که: " فرهنگ به کلیتی پیچیده از اندیشه و عمل اشاره دارد و همه اعتقادات، باورها، آرمانها، هنرها و فنون و آداب و رسوم جامعه را در بر میگیرد و کیفیت زندگی را نمایان می سازد و برای جامعه انسانی همان حکمی را دارد که شخصیت برای فرد دارد" - صبوئی،معین، - 1393
آسیب شناسی فرهنگی:
آسیب شناسی فرهنگی" و مؤلفه های آن واژه انگلیسی خود یعنی پاتولوژی" به کار میرود و به طور کلی موقعیتی نا بهنجار و یا حالتی زیست شناختی را به تصویر می کشد که در آن یک ارگانیزم از عملکرد صحیح خود باز مانده است. در اصطلاح فرهنگی آسیب شناسی فرهنگی به بررسی آفات و آسیب هایی می پردازد که رنگ و لعاب فرهنگی دارند و عناصر تشکیل دهنده و سازنده عادات، رفتارها و کنشهای اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار می دهند در صورتی که جلوی این آسیبها گرفته نشود آنها رفته رفته در فرهنگ اصیل جامعه رسوخ می کنند و از درون مقاومت افراد را در برابر مفاسد و ناهنجاریهای فرهنگی ضعیف می سازند و به مرور زمان این قبیل شکل گیری فرهنگی از نوع جدید می انجامد که با فرهنگ اولیه تفاوت بارز دارد، در این فرآیند است که شخصی با آنچه که به عنوان الگو انتخاب کرده یگانه میشود و از طریق این رابطه است که این ارزشها را خودی تلقی کرده و پایبند به آنها می شود و به نسلهای آینده منتقل می کند. با توجه به اهمیت همین مسئله است که استعمارگران میکوشند فرهنگ خود را به کشورهای دیگر صادر نمایند تا بتوانند در واقع به طور آرام این کشورها را تحت سلطه خود در آورده و استعمار نمایند و یا اینکه از منابع و امکانات آنها به نحو احسن به سود خود بهره بردارند. - حسنی،فاطمه، - 1394
آسیب های فرهنگی:
با نزدیک شدن فرهنگ ها به یکدیگر، تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر نیز افزایش می یابد و به همان نسبت موضوعات سازگاری و انطباق نیز بیش تر می گردد. زیرا: "کشفیات و اختراعات و دانش علمی با تصادعی هندسی پیش می رود و توده مردمعموماً منفعل و اسیر رفتار کلیشه ای خود نمی توانند با مشکلات و معضلات مقابله کنند. اگر بشر نتواند هم چنان که دانش او محیط را تغییر می دهد، انطباقی نوین و مبتکرانه با محیط پیدا کند، فرهنگ، آسیب جدی خواهد دید و بهایی که بشر به خاطر فقدان خلاقیت خواهد پرداخت، نه تنها نتیجه آن ناسازگاری های فردی و آسیب های روانی گروهی است، بلکه فرهنگ خود را نیز از دست خواهد داد." - تجربه کار، - 1388 فرهنگ پذیری وقتی در شرایط استعماری قرار بگیرد و مورد تهاجم واقع شود و فرهنگ غالب سعی در انهدام ارزش های اجتماعی و طرد زندگی سنتی آن کند، بدان »فرهنگ زدایی« با »قومیت کشی« گویند .
به این اعتبار »فرهنگ زدایی« که بر اثر آن فرد فاقد هنجارهای قابل استناد برای رفتارخویش میگردد؛ منجر به بروز برخی آسیبهای اجتماعی مانند: الکلیسم، اعتیاد به مواد مخدر، رشد روسپیگری، افزایش خودکشی و دیگر نابهنجاریهای اجتماعی میگردد.یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی پدیده ی »ضد فرهنگ « است. ضد فرهنگ به خرده فرهنگی گفته میشود که ارزش ها، هنجارها و شیوه ی زندگی اناساساً با فرهنگ حاکم در تضاد میباشد، مثل هیپیها و پانک ها در غرب، ضد فرهنگها به طور آشکار با فرهنگ مسلطا مخالفت میکنند. یک فرهنگ برای تداوم خود نیاز به درجه ای از یکپارچگی و همگرایی دارد. چنانجه خرده فرهنگها و ضد فرهنگ ها بیش از حد رشد کنند، باعث تلاشی فرهنگ مسلط میشوند . البته آنها همیشه نقش منفی ندارند و گاهی باعث تعادل فرهنگی می شوند و از افراط و تفربط می کاهند، در زندانها، محیط جوانان، در بین بزهکاران، معتادان و گروههای جنایتکار، خرده فرهنگ هایی وجود دارد که آنان را از فرهنگ بزرگتر جامعه متمایز میسازد .
لازمه ی شناخت بخشی از آسیب های فرهنگی بررسی آسیب شناسی اجتماعی است. آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟ آسیبشناسی اجتماعی هر نوع عمل فردی یا جمعی است که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد جمعی رسمی و غیر رسمی جامعه ی کنشگران قرار نمیگیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قیح اخلاقی و اجتماعی رو به رو میگردد. به همین دلیل، کجروان سعی دارند انحرافات" و کجرویهای خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجنماعی پنهان کنند، زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی مواجه میشوند. مطالعه ی تا هنجاریها اجتماعی نظیر بیکاری، فقر، اعتیاد، خودکشی، روسپیگری، رشوه خواری، ولگردی، زورگیری، گدایی و... همراه با علل و شیوه های پیشگیری و درمان آن ها و نیز شرایطا بیمارگونه اجتماعی است. اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید میآید و رفتار آسیب می بیند. مطالعهی این گونه نابسامانی ها را در جامعه ی انسانی آسیب شناسی اجتماعی می