بخشی از مقاله

ارائه الگویی یکپارچه از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی بعنوان گامی در جهت تحقق اتحاد ملی(با رویکرد مدیریتی)
چکیده:
ضرورت وجودی و توجه به موضوع همکاریهای بین سازمانی، در اثر محدودیت منابع، پرسنل، امکانات و ویژگی خاص برخی مسائل نظیر چند بعدی بودن آنهاست که ایجاب میکند تا سازمانها با هم کار کنند. زیرا سازمانهای منفرد نمیتوانند اینگونه مسائل و چالشهای بوجود آمده در جوامع را حل و بر آن مدیریت کنند. در یک همکاری بین سازمانی، گروهی از سازمانهای مستقل وجود دارند که ضمن حفظ استقلال خود، در راستای دسترسی به هدف یا اهدافی مشترک با هم متعهد شده و فعالیت میکنند. هدف کلی استفاده از همکاریهای بین سازمانی، جهتدهی مطلوب و مؤثر به برنامهها و تصمیمات مرتبط با مسائل چند بعدی موجود در اجتماع و ارائه هر چه بهتر خدمات به جامعه است.
محدودیت منابع، پرسنل، امکانات و ویژگی خاص برخی مسائل چند بعدی نظیر آموزش، اشتغال، خدمات اجتماعی و غیره ایجاب میکند که سازمانها با هم کار کنند و با هم هماهنگ باشند. حتی در صورت وجود بودجه و امکانات کافی نیز هیچ سازمان منفردی نمیتواند از طریق بزرگ کردن خود، مسائل دارای ویژگی چند بعدی جامعه را حل کند، زیرا در این صورت هزینههای هماهنگی درونسازمانی بگونهای سرسامآور افزایش خواهد یافت. بنابراین جهت حل برخی مسائل دارای ویژگی چند بعدی در جامعه(مانند آموزش)، لازم است از همکاریهای بین سازمانی استفاده شود.
در مقاله حاضر، با مرور مستند ادبیات موضوعی مربوط به همکاریهای بین سازمانی، ضمن بیان مختصر تعاریف، ضرورت و اهمیت موضوع، پیشینه موضوع، بیان مسئله، الگویی یکپارچه از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی بعنوان گامی در جهت تحقق اتحاد ملی(با رویکرد مدیریتی) ارائه شده است تا بعنوان مبنایی برای بهبود اثربخشی روابط بین سازمانی در میان سازمانهای کشور باشد. در پایان، ضمن اشاره مجدد به هدف از نگارش مقاله در قالب جمعبندی، نتایج، کاربردهای مدیریتی و جهات تحقیقاتی آینده مربوط به موضوع بمنظور ادامه و پیگیری کار توسط دیگر محققان علاقمند ارائه شده است.
واژههای کلیدی: همکاریهای بین سازمانی- سازمانها- اتحاد ملی.

مقدمه
پیچیدگی رو به رشد موجود در دنیای امروز بگونهای است که سازمانهای منفرد نمیتوانند در مورد برخی مسائل موجود در جوامع بهتنهایی تصمیمگیری و اقدام کنند. محدودیت منابع، پرسنل، امکانات و ویژگی خاص چند بعدی بودن برخی مسائل نظیر آموزش، اشتغال، خدمات اجتماعی، بهداشت، توریسم و غیره ایجاب میکند که سازمانها با هم کار کنند و با هم هماهنگ باشند، زیرا جامعه توسط منافع ناشی از این همکاری و هماهنگی بین سازمانی سود خواهد برد. حتی در صورت وجود بودجه و امکانات کافی نیز هیچ سازمان منفردی نمیتواند از طریق بزرگ کردن خود، همه خواستههای جامعه را برآورده سازد. زیرا در این صورت هزینههای هماهنگی درونسازمانی بگونهای سرسامآور افزایش خواهد یافت(.(Mulford & Klonglan, 1982, 3 بنابر این مجبور هستیم جهت حل برخی مسائل و مدیریت بر آنها، از همکاریهای بین سازمانی استفاده کنیم.
اگر چه دانش و آگاهی ما از اشکال جدید همکاریهای بین سازمانی نسبتاً محدود است اما پیدایش شبکه های بین سازمانی، دلیلی بر توجه بیشتر، و مدیریت بر آنها در دنیای واقعی است(.(O'Toole, 1997 بسیاری از مسایل و چالشها در جامعه وجود دارند که حل و مدیریت بر آنها از توان یک سازمان خارج است و اجباراً لازم است چندین سازمان و نهاد با هم، همکاری داشته باشند تا بتوانند در مورد آنها اقدام کنند که آموزش یکی از این مقوله هاست. زیرا در آن مواردی نظیر ناکافی بودن منابع مالی و اطلاعاتی، رشد روز افزون پیچیدگیهای محیطی، چندبعدی بودن مسایل و غیره، ایجاب میکند که شبکهای متشکل از سازمانها و نهادهای مختلف در مورد آنها تصمیمگیری و اقدام کنند( Coward et al, .(1994; Crandall et al, 1990; Shortell et al, 1996 جهت حل مسایل و مدیریت بر چالشهای بزرگ و چندبعدی در جوامع، به دیدگاه و راهی نو نیاز است. هر چه دانش ما درباره شبکههای بین سازمانی بیشتر شود، احتمال موفقیت آنها در عرصه عمل بیشتر می شود و این همان چیزی است که دولتها و رهبران جامعه به آن نیاز دارند تا بتوانند منشاء خدمات بهتری در جامعه باشند.
در مقاله حاضر، با مرور مستند ادبیات موضوعی مربوط به همکاریهای بین سازمانی، ضمن بیان مختصر تعاریف، ضرورت و اهمیت موضوع، پیشینه موضوع، بیان مسئله، الگویی یکپارچه از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی بعنوان گامی در جهت تحقق اتحاد ملی(با رویکرد مدیریتی) ارائه خواهد شد تا بعنوان مبنایی برای بهبود اثربخشی روابط بین سازمانی میان سازمانهای متولی اتحاد ملی در کشور باشد. در پایان، ضمن اشاره مجدد به هدف از نگارش مقاله در قالب جمعبندی، نتایج، کاربردهای مدیریتی و جهات تحقیقاتی آینده مربوط به موضوع بمنظور ادامه و پیگیری کار توسط دیگر محققان علاقمند ارائه میشود.
تعاریف
همانند موضوعاتی نظیر روششناسی تحقیق(ظهوری، 1378، (27، بعلت نسبی بودن اصول، قوانین، قضایا و تئوریهای مکشوفه در علوم انسانی، منابع مطالعاتی و تحقیقی مختلف، شیوهها، نظرات و دیدگاههای متفاوتی را در مورد تعریف یک پدیده اجتماعی و انسانی عنوان می کنند بگونهای که تشتت آراء در مباحث علوم انسانی بحدی است که نمیتوان در مورد پدیده خاصی، نظری واحد و قطعی را ارائه کرد(آقاجانی، .(1384 البته وجود تعاریف و تعابیر مختلف و متنوع در علوم انسانی، از سویی بیانگر گستردگی و اهمیت موضوع بوده که می تواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. و از سویی دیگر نشاندهنده پویایی موضوع است که میتواند زمینه ارائه مدلها، تئوریها و نظرات متفاوتی را فراهم آورد(احمدپور، 1381، .(3 پاراگراف بعد، صحت ادعای فوق و جایگاه تحقیق حاضر را نشان میدهد.
مستند به گفته فوقالذکر، از واژه همکاری و همکاری بین سازمانی نیز تعاریف و تعابیر مختلف و متفاوتی شده است که همگی آنها بر همکاری و همراهی دو یا چند سازمان در تدوین برنامهها و یا سازماندهی آنها بمنظور دسترسی به اهداف و مقاصد مشترک فیمابین تأکید کردهاند(آقاجانی، .(1381 ذیلاً به چند مورد آنها بصورت بسیار مختصر اشاره میشود: همکاری فرآیندی است که از طریق آن افراد جوانب مختلف مسأله را میبینند و میتوانند به صورتی سازنده و خلاق نسبت به حل آن در قالب یک موضوع کلی و نه تکبعدی و جزءنگرانه اقدام کنند(.(Gray, 1989, 5 منافع متقابل، وابستگی دوطرفه، تعامل، اقدام هماهنگ و مشترک، همگی ازخصوصیات همکاری هستند. در شرایط ایدهآل و آرمانی، همکاری شامل وجود چشم انداز مشترک، ساختار مرتبط، مشارکت درکار، تأمین منابع، پاداشها و غیره است. در یک همکاری بین سازمانی، گروهی از سازمانهای مستقل وجود دارند که ضمن حفظ استقلال خود، نسبت به انجام کاری مشترک با هم متعهد شده، و در راستای دسترسی به هدف یا اهدافی مشترک با هم فعالیت میکنند( Abramson & .(Rosenthal, 1995, 1479 تلاشهای همکاری بین سازمانی، صرفنظر از اینکه نام کنسرسیوم، ائتلاف، اتحادیه، شبکه، فدراسیون و غیره داشته باشند(آقاجانی، (1384، همگی دارای ساختاری تعاملی بوده که بر همکاری و مشارکت بین سازمانها در جهت دستیابی به هدف یا اهداف مشترک توجه دارند( Bailey & Koney, 1995; Mizrahi & .(Rosenthal, 1992 مشارکت و هماهنگی دو نوع رابطه را میرسانند بدین شکل که شرکاء منابعشان را روی هم میریزند تا هم از منافع متقابل و مشترک استفاده کنند و هم به اهداف اشتراکی خود نائل شوند(.(Rabin, 1992 همکاریهای بین سازمانی، به معنی استفاده از منابع و ساختارهای اداری بیش از یک سازمان تعریف شده است(.(Borys & Jemison, 1989 همکاریهای بین سازمانی در حقیقت ساختارهای سازمانی پیشرفته ای هستند که میتوانند باعث بهبود کارایی، انعطافپذیری و نوآوری شوند، زیرا رشد سریع دانش و تکنولوژی، موارد مذکور را طلب میکند(.(Weick, 1976 همکاریهای بین سازمانی در حقیقت طراحی نوع سازمان جدید شبیه به سازمانهای بدون مرز هستند که در آن هسته متمرکز کوچکی از سازمانها و یا افراد با تخصصهای خاص، کارهای آن را انجام می دهند. آنها هستههای عملیاتی موقتی هستند که هر عضوی میتواند براحتی با دیگر اعضاء ارتباط برقرار کند، قوانین و مقررات جاری کمی دارد، گروه بعنوان یک راهنمای عمل کار میکند، سلسله مراتب کمتری وجود دارد، و روابط بین اعضاء بوسیله هدفهای مشترک کنترل میشوند( Boyett, .(1995
ضرورت وجودی همکاریهای بین سازمانی در جامعه
از زمان پیدایش زندگی اجتماعی انسان و شروع تاریخ، مردم همیشه با هم کار میکنند. افراد، قبائل، شهرها و ملتها، به منظور نیل به اهداف و رسالاتی که به تنهایی قادر به دسترسی به آنها نیستند به هم میپیوندند و هماهنگ با هم عمل میکنند(.(Turdik, 2000 ارتشهای کوچک، افراد و منابع را با هم جمع میکردند تا دشمن مشترک را شکست دهند. قبائل بدوی بهم میپیوستند تا ماموتها را شکار کنند و غذای خود را تأمین کنند. خانوادهها و شرکتها در قالب یک شهر بهم میپیوندند و با هم همکاری می کنند تا از حمله وگزند بلایا در امان باشند. همه اینها مثالهایی از همکاری، مشارکت و هماهنگی در جامعه هستند((Rabin, 1992
تا دهه پنجاه، تئوریسینها و دانشمندان، سازمان را سیستمی بسته میدانستند(.(Scott, 1981 افرادی نظیر تیلور، فایول، وبر، بارنارد و غیره( (i، معتقد بودند که سازمانها ارتباطی با محیط ندارند. اما با پیدایش تئوری سیستمها بعنوان انقلابی بزرگ در تئوریهای سازمان، منبعد تمامی تئوریهای سازمانی از اهمیت و نقش محیط بر سازمان سخن رانده اند و به مرور از بحثهای صرف درون سازمانی، به مباحث بین سازمانی هم روی آوردند. در مجموع می توان گفت که بعلت فشارهای روزافزون محیطی، تجزیه و تحلیلهای بین سازمانی رایج شد(.(Aldrich, 1979
در محیطهای اجتماعی و سیاسی کشورها و از جمله ایران، همکاریهای بین سازمانی میتوانند فرصت لازم را برای همکاری بین افراد و مؤسسات در مورد مسائل و چالشهای چندبعدی و چندبخشی نظیر خدمات آموزشی، اشتغال، و غیره بوجود آورند. زیرا این امر می تواند قدرت و منابع آنها را افزایش دهد، لذا میتوانند تأثیر بالقوه بیشتری بر تغییرات در جامعه و رشد و توسعه آن داشته باشند. به منظور اطمینان از اثربخش بودن همکاری میان افراد و سازمانها در راستای منافع اجتماعی، بهتر است چگونگی انجام هرگونه همکاری و فرآیندهای اجرایی مربوط به آن بوسیله تصمیمگیران و سیاستگذاران جامعه تعیین و ابلاغ شود. دراین راستا، علما و دانشمندان میتوانند کمکهای شایستهای را به جامعه و مدیران آن ارائه دهند(.(Bailey & Koney, 1996

همانگونه که فوقاً آمده است تمامی مستندات بیان شده، بر لزوم توجه به همکاریهای بین سازمانی در جامعه اشاره نموده و بخوبی ضرورت و اهمیت انجام تحقیقات مربوط و وجود همکاریهای بین سازمانی را نشان میدهند.

هدف از ایجاد همکاریهای بین سازمانی
هدف کلی استفاده از همکاریهای بین سازمانی، جهتدهی مطلوب و مؤثر به برنامهها و تصمیمات مرتبط با مسائل و چالشهای چندبعدی موجود در اجتماع و ارائه خدمات هر چه بهتر و بیشتر به جامعه است(-Armstrong, 1982, 59 .(68 هدف از ایجاد همکاریهای بین سازمانی، تلاش بمنظور اثربخشی بیشتر سازمانها در برنامهریزی و اجرای فعالیتهای مشترک در راستای خدمت هر چه بیشتر و اثرگذاری مثبت بر جامعه است. سازمانها در صورتی که بتنهایی کار کنند بر جامعه تأثیر خواهند داشت بگونهای که این تأثیر بشکلی زیبا در گفته زیر آمده است: »اتزیونی، اجتماع امروز را جامعه سازمانی معرفی میکند و معتقد است که انسان امروزین از لحظه تولد در بیمارستان تا لحظه مرگ و دفن شدن درگورستان، در سازمانها بسر میبرد. زایشگاه، مهد کودک، کودکستان، مدرسه، دانشگاه، محل خدمت سی ساله و بالاخره سازمان گورستان، از جمله سازمانهایی هستند که انسان امروزین مستقیماً با آنها در ارتباط بوده،ضمناً بصورت غیر مستقیم با سازمانهای بیشمار دیگری نیز در ارتباط است(.(Etzioni, 1961 اما وقتیکه با هم کار می کنند تأثیری بمراتب بیشتر بر جامعه خواهند داشت.
هدف عملیاتی مقاله حاضر، ارائه الگویی یکپارچه از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی جهت مدیریت بر چالشها و مسائل چندبعدی و چندبخشی موجود در جوامع منجمله اتحاد ملی میباشد. بر این اساس، مستند به مرور ادبیات موضوعی مربوط به همکاریهای بین سازمانی، ارائه الگویی یکپارچه از اصول بنیادین همکاری بین سازمانی بعنوان گامی در جهت تحقق اتحاد ملی(با رویکرد مدیریتی) بعنوان هدف عملیاتی مقاله حاضر ارائه خواهد شد.

مدل مفهومی طرح حاضر
هر مدل مفهومی بعنوان نقطه شروع و مبنایی جهت انجام مطالعات و تحقیقات است، بگونهای که متغیرهای مورد نظر تحقیق و روابط میان آنها را مشخص میکند(.(Edwards et al, 2000 بعبارت دیگر میتوان گفت که بصورتی ایدهآل، مدل مفهومی یا همان نقشه ذهنی (Maastricht school of management, 2001, 3) و ابزار تحلیلی (میرزایی، 1377، (10، یک استراتژی جهت شروع و انجام تحقیق است بگونهای که انتظار میرود در حین اجرای تحقیق، متغیرها، روابط و تعاملات بین آنها مورد بررسی و آزمون قرار گرفته، و حسب ضرورت تعدیلاتی در آنها انجام شده و عواملی نیز از آنها کم و یا به آنها اضافه شود(.(Sautter & Leisen, 1999
بدون توجه به بحثهای گوناگونی که معمولاً در مورد تئوری و تئوریپردازی مطرح میشود در مجموع میتوان هر گونه نوآوری تئوریکی را در چهار گروه بدین شرح در نظر گرفت(:(Feldman, 2004 بسط یا بهبود تئوریهای موجود، مقایسه دیدگاههای تئوریکی مختلف، بررسی پدیدهای خاص با استفاده از دیدگاههای تئوریکی مختلف، و بالاخره اینکه بررسی پدیدهای مستند و تکراری(تحقیقی که قبلاً انجام شده است) در محیط و شرایطی جدید. مبتنی بر این دیدگاه، مقاله حاضر در گروه سوم یعنی بررسی پدیدهای خاص با استفاده از دیدگاههای تئوریکی مختلف قرار میگیرد. مستند به مرور ادبیات موضوعی مربوط، در تحقیق حاضر اگر چه میتوان از مدل مفهومی زیادی استفاده کرد، ولی مدل زیر برگرفته از مدل بویرلین و همکارانش مختلف میباشد(.(Boyerlein et al, 2003 بر این اساس، هدف عملیاتی مقاله حاضر، ارائه الگویی از اصول دهگانه همکاری بین سازمانی میان سازمانهای مختلف در کشور بعنوان گامی اساسی در اتحاد و انسجام ملی در پاسخ به این مسئله میباشد که مستند به مرور ادبیات موضوعی مربوط، چگونه میتوان بصورتی علمی، عملی و پایدار، توسعه روند همکاریهای بین سازمانی را در بین سازمانهای مختلف کشور نهادینه ساخت؟


تشریح اجزاء مدل تمرکز همکاری بر نتایج تجاری قابل دسترس

تمرکز بر نتایج مطلوب تجاری یک زمینه و یک انگیزهای برای با یکدیگر کار کردن را فراهم میسازد. این امر همه اعضاء سازمان را با یک هدف معمول، یک حس عضویت در فعالیتی بزرگتر، و سهمی بیشتر در تعهدات، روبرو میسازد. اکثریت اعضاء سازمان خواهان اجرای کار خوب و هدفمند هستند. آنها میخواهند احساس غرور کنند برای کسی که برایش کار میکنند و برای کاری که انجام میدهند، تکبر ورزند. بنابراین اعضاء بایستی درک آگاهانهای از اهداف کلی سازمان داشته باشند و نیز باید قادر به تشریح آن اهداف به دیگران باشند و درک چگونگی بکارگیری هدفها در بسیاری از گزینههای مربوط به کاری که هر روز انجام میدهند، داشته باشند. آنها همچنین باید ارتباط آن اهداف را با مسئولیتهای فردی، جمعی و مسئولیتهایی که افرادی دیگر باید با او همکاری کنند، درک نمایند.
وقتی همکاری به نتایج تجاری متمرکز میشود، شرکا با یک درک معمول از آنچه که نیاز دارند، چگونگی اولویتبندی فعالیت و زمانشان، و مبادلاتی که با انجام دهند، شروع میکنند. به تعبیر استیوان کاوی، آنها با برخی عقاید معمول از تراوشات ذهنی آغاز میکنند. همکاری با درک وسیعی از ضرورت متعادل ساختن نیازهای شرکا، نیازهای وظیفهای ضروری و احتیاجات و هدفهای سازمانهای بزرگتر اتفاق میافتد. این همکاری از ایجاد راهحلهایی که اهداف و مقاصد سازمانهای بزرگتر را برآورده میسازد، جلوگیری میکند.

تنظیم سیستم پشتیبانی سازمانی جهت ترویج مالکیت
مالکیت در مقاله حاضر به معنی تعهدات شخصی اعضاء و سازمان در مورد تجارت و نتایج آن بکار گرفته میشود و سیستم پشتیبانی نیز دربرگیرنده سیستم رهبری، سیستم اطلاعاتی و ارتباطی، سیستم مدیریت اجرایی، سیستم یادگیری، و سیستم طراحی و سازماندهی میباشد.
همکاری مؤثر، مسئولیت برای مواقع بحرانی و تصمیمات زمانی حساس را به اعضاء سازمان تفویض میکند، مگر اینکه اعضاء بطور کامل نسبت به سازمان و تعهد به آن بیاطلاع باشند و تفویض مسئولیت تصمیمگیری به آنها میتواند خطرناک باشد. سیستم پشتیبانی که تعلیمدهنده، فراگیر و دارای پاداش مناسب هستند، نیاز به ظرفیت همکاریای برجسته دارند. بهعلاوه اینکه سیستم پشتیبانی باید با طرح آگاهانهای تهیه شوند تا آنها با یکدیگر و اهداف کلی همکاری مؤثر تراز شوند.زمانی که سیستمهای پشتیبانی بطور صحیح تنظیم میشوند سازمان برای فعالیت در راههایی که سازگار با اهداف سازمان هستند تشویق میشوند، و میتوانند از این سیستم استفاده نمایند. برعکس زمانی که سازمانها با سیستمهای پشتیبانی ناپیوسته پیامهای مختلفی را ارسال میکنند، برای اعضاء دانستن زمان رقابت و همکاری مشکل باشد، و زمانی که اعضاء از اینکه کجا زمانشان و انرژیشان را صرف کنند، پاداش مورد انتظارشان چیست، و اگر آنها اضافه کاری انجام دهند چقدر است، مطمئن نباشند، نمیتوان از این سیستم استفاده نمود.

بیان و اجرای تعدادی مقررات سخت و دقیق
تعدادی از قوانین دقیق به مجموعهای از اصول راهنما که تصمیمگیری درون سازمان را اداره میکنند، ارجاع داده میشوند. این قوانین تمام ارزشها و رویکردهای رقابتی سازمان را معین میسازد و به اعضاء سازمان مهلتهای بسیار بزرگی برای به انجام رساندن اهداف میدهند. این مقررات یا اصول مسیرهای پایداری برای سازمان را فراهم میسازند و پیوستگی ضروری برای ایجاد همکاری مؤثر را تأمین میکنند. برخی از این قوانین عبارتند از: میزان کیفیت مربوط در تقابل سرعت ارائه خدمت، زمان و چگونگی تغییر پاسخگویی سازمان، و میزان هزینههای مربوطه در مقابل اجراء در تصمیمات طراحی اصول و ... قوانین سخت به گروهها اجازه میدهد که در درون مرزهای مسئولیتشان عمل نمایند. آنها به گروهها اجازه معامله با دیگر گروهها با اطمینان از اینکه این تیمها تحت مجموعه قوانین مشابهی عمل نمایند، میدهند. چند قانون به این گروهها اجازه میدهند که به ماهیت پویای تجارت به صورت منعطف و خلاق پاسخ دهند. به علاوه اعضاء سازمان تشخیص میدهند که چه چیز در درون سازمان جایز نیست چه چیز با ارزش است و بر اساس همان رفتار میکنند. آنها میتوانند تدوین کنند که چه چیز محدودیتهایی در اصطلاحات بسیار واضح و مختصر را دارد.
برعکس زمانی که یک سازمان مقررات بسیار زیادی دارد، سازمانها زمان بسیار زیادی در انتظار کسب اجازه یا تلاش برای مدیریت رو به بالا صرف میکنند و هنگامی که یک سازمان قوانین بسیار اندکی دارد و وظایف کامل نیستند، نمیتوان از این روش استفاده نمود.

ایجاد توازن بین میزان همگرایی و واگرایی
همگرایی و واگرایی فرآیندهای هستهای برای تمام فعالیتهای همکاری هستند. بدون این فرآیندها، همکاری بطور واقعی و عینی به آسانی اتفاق نمیافتد. همگرایی فرآیندی است که بوسیله آن شرکای همکاری با دیدگاهی مختلف که مورد نیاز است، بررسی و همسطح میشوند. واگرایی فرآیندی است که اعضاء برای رسیدن به توافق مورد استفاده قرار میدهند.

زیبایی تلاشهای اولیه ما در همکاری این است که ما یک هدف معمول با شرکای همکاری و یک مجموعه مشترکی از فرضیات داشته باشیم. هنگامی که همگرایی و واگرایی بطور مؤثر مدیریت شوند، آهنگ قابل تصدیقی در فرآیند وجود دارد. این آهنگ در سازمان به شکلی کلی موجود است و برای افراد و تیمها در همکاری، تعهد ایجاد میکند. تذکر اینکه به یک درک کلی از تعادل بین زمان و توجه داشتن به سطح دیدگاههای مختلف یا نیروهای واگرا، و نیز بین زمان و دقتی که بطور مستقیم صرف کار کردن در آن راهبردها میشود، نیاز است.
هنگامی این اصل درست عمل نماید، فعالیتهای همکاری پیچیده در دورهها اتفاق میافتند و مجموعهای را تشکیل میدهند که موهرمن و موهن آن را فرآیندهای تکراری که محصولی را تولید میکنند و مورد توافق همه گروهها میباشد، نامیدهاند. این دورهها، ابزارها و استراتژیهایی را برای تهیه مناسب فعالیتهای واگرا بکار میگیرند که شامل سطح فردی دیدگاه اعضاء، مقایسه داده اطلاعاتی منابع متعدد، ایجاد تعدادی گزینه و سناریوها، قطعی نمودن فرضیات و درگیرکردن تمام دیدگاههای مربوط در تصمیمات میباشد.
هنگامی که آهنگهای واگرایی و همگرایی به خوبی مدیریت نمیشوند یک سازمان یا تیم متحمل دید محدود یا تکامل ناقص یا بطور ساده قدمی نادرست برداشتن در این دو فعالیت میشود. سازمانها و تیمهایی که در بکارگیری واگرایی موفق نیستند اطلاعات یا نظرهای انتقادی را در موفقیتهایشان نادیده خواهند گرفت. سازمانها و تیمهایی که مدیریت همگرایی ضعیفی دارند با سرعت کافی یا خوبی تصمیمگیری نمیکنند.

مدیریت مبادلات پیچیده در یک پایه زمانی
واژه مبادلات به آن تصمیماتی اشاره دارد که سنجش مربوط به هزینهها و مزایای دو یا چند عوامل وابسته را دربر میگیرد که تا حدی مخالف معیارها میباشد. زیرا افزایش پیچیدگی محصولات، فرآیندها، فنآوری و بازارها، و نیز تصمیمات مبادلات پیچیده در تمام سطوح(بسیاری از سازمانها) ضروری میباشد. این تصمیمات نوعاً به مهارتهای ویژه، کارشناسی تخصصی، اطلاعات دقیق و زمانبندی شده و توانایی بازبینی و پردازش ضمنی مفاهیم سریع و دقیق گوناگون نیازمند است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید