بخشی از مقاله

چکیده:

هدف پژوهش حاضر تعیین جایگاه و مؤلفههای سازندهگرایی در برنامه درسی ریاضی دوره اول متوسطه شامل ریاضی سال هفتم، هشتم و نهم و ارائه الگویی مناسب بود. روش پژوهش ترکیبی از نوع چندجانبه و استفاده از تحلیل محتوای کیفی. قیاسی و پیمایش نظرات دبیران - سرگروههای آموزشی مناطق 20 گانه تهران - بوسیله پرسشنامه 16 سؤالی بود. جامعه آماری دبیران ریاضی عضو گروههای آموزشی شهر تهران به تعداد 80 نفر و نمونه آماری این پژوهش شامل 20 دبیر - سرگروههای آموزشی ریاضی هر منطقه از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران - که بصورت گزینش غیر تصادفی انتخاب گردیدند.

ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه، چکلیست و روش تحلیل دادهها استفاده از آزمون چند جملهای و آمار ناپارامتریک بود. نتایج پژوهش آزمون چندجملهای نشان داد که عناصر و مؤلفههای سازندگی شامل استدلال: تفکر انتقادی؛ حل مسأله؛ کاربرد بازتابی و فعال دانش در ابعاد اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی و اینکه مهمترین و برجستهترین شعار سازندهگرایی یعنی "معنی و مفهوم توسط خود فرد بایستی به صورت فعالانه ساخته شود" در همه فصلهای کتاب ریاضی سال هفتم و هشتم و نهم - دوره اول متوسطه - بنحوی آمده و رعایت شده است و این کتابها با خطای کمتر از 5 درصد و احتمال بالای 95 درصد، عناصر و مؤلفههای سازندهگرایی را از طرف مؤلفین در خود داشته و نظرات دبیران نیز آنها را تأیید نموده است.

نتیجهگیری: میزان بکارگیری مؤلفههای سازندهگرایی در کتابهای ریاضی دوره اول متوسطه ایران بیش از 80 درصد است و دبیران بایستی با مدنظر قرار دادن آنها و الگوی پیشنهادی تدریس خود را غنیتر و کاربردیتر و معنادار نمایند.  الگوی مطلوب تدریس مبتنی بر رویکرد سازندگی شامل محورهای: درگیر کردن و فعالسازی تفکر، استدلال، حل مسأله و تبیین، کاربرد بازتابی و فعال دانش و ارزشیابی و برای هر کدام نقش معلم و نقش دانشآموز و نیز مدل نظری تحقیق نحوه شکلگیری مؤلفههای سازندهگرایی در نظام آموزشی آورده شده است. در قسمت دوم فصل چهارم به تحلیل محتوایی کتب ریاضی سال هفتم، هشتم و نهم از دید آموزش ریاضی پرداخته شده است. از پیشنهادات مهم و کاربردی این پژوهش این است که برنامهریزان درسی ریاضی با توجه به زمینههای قبلی معنادار مفاهیم شناختی را در کتابها بکار گیرند و دبیران بیشتر ذهن دانش آموزان و زمینه های قبلی و معنادار بودن یادگیری را در نظر داشته باشند.

مقدمه:

نظامهای آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی در زمینه شکوفایی نقش اصلی در جامعه بر عهده دارندٌ. از سوی دیگر، یکی از عناصر مطرح در این راستا، برنامههای درسی هستند. بدون تردید، آنها نقش کلیدی و مهمی در نظام آموزشی ایفا میکنند - فتحی واجارگاه، . - 2007 به عبارت دیگر؛ برنامههای درسی قلب نظام آموزشی به شمار میروند و مهمترین ابزار و عناصر تحقق بخشیدن به اهداف و رسالتهای کلی نظام آموزشی نیز هستند - فتحی واجارگاه، . - 2009 یکی از مفاهیم بسیار اساسی که امروزه در حیطه برنامه درسی مطرح میشود، دیدگاه سازنده گراییٍ است. سازنده گرایی یک فلسفه یادگیری است که بر ساختن دانش توسط یادگیرندگان به صورت انفرادی یا اجتماعی اشاره دارد.

به عبارت دیگر، یادگیرندگان دانش خود را مبتنی بر طرحوارهها یا عقاید موجود میسازند. آیزنرَ و دیگران اشاره کردهاند که آن دسته از روشهای تدریس متکی بر نظریههای یادگیری که نقش دانش آموز را در یادگیری ناچیز شمردهاند، مورد پذیرش این نسل نیستند، - چمن آرا . - 2005 در نتیجه نظریههای جدید یادگیری مانند سازنده گرایی، تاکید اصلی خود را بر نقش یادگیرنده در یادگیری داشتهاند. در هر صورت ظهور نظریه سازنده گرایی در تعلیم و تربیت با استقبال زیادی رو به رو شده استُ نظریه سازنده گرایی برگرفته از نظریات پیاژه و ویگوتسکی است که دانش آموز را در ساخت و تفسیر دانش مهم قلمداد میکنندِ. پیاژه معتقد بود که یادگیری انسان، طی ساخت و ساز ساختارهای منطقی، یکی پس از دیگری، صورت میگیرد.

وی همچنین نشان داد که منطق کودکان و شیوههای تفکر آنان، در بدو امر، با منطق بزرگسالان متفاوت است. الزامات نظریه او و چگونگی استفاده از آنها بنیادهای آموزش براساس ساخت و سازگرایی را بنا نهاد. فراتراز این، پیاژه نشان داد که کودک برای رشد، با محیط خود دست ورزی کرده و فعالانه در تعامل است - چمن آرا . - 2005 استریون و همکارانشّ نیز بر این عقیده اند که پس از ظهور نظریه سازنده گرایی، قلمرو جدیدی از روش های جدید تدریس وارد حوزههای آموزشی شده است. از این رو تدریس مبتنی بر سخنرانی کاهش یافته در مقابل تدریس بر محورهای سازنده گرایی، روش تدریس فعال، مساله محوری و یادگیری قراردادی، تکالیف مربوط به »موردها« و فعالیتهای مشارکتی، جای تدریس سنتی را گرفته است.

با توجه به مطالب فوق، میتوان بیان کرد که در سازنده گرایی دانش و فهم و درک، برای هر یادگیرنده؛ منحصربه فرد است، تدریس موثر، یک فعالیت دانش آموز محور است و دانش آموزان، دانش و فهم خویش را خود میسازند. ونده ویلٌ ضمن توجه به یادگیرنده و سایر موارد مطرح در این ارتباط، اهمیت این دیدگاه را بیش از پیش نمایان میسازد. از سوی دیگر، آموزش سنگ بنای نوسازی انسانی است و نوسازی آموزشی یکی از ارکان مهم توسعه همه جانبه به شمار میرود که از طریق مدرسه و برنامه ریزی برای نسل آینده کشور میسر میگرددٍ. مدرسه تنها موسسه اجتماعی است که به طور فراگیر در دسترس اغلب کودکان و نوجوانان است.

لذا مسئول یاد دادن معلومات به کودکان و نوجوانان برای ایجاد عادات و طرز تلقی صحیح است. از آنجایی که نظام آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران متمرکز است، کتاب اصلی ترین ماده درسی به شمار میرود و غالب ترین مادهای است که همزمان در اختیار دانش آموز و معلم بوده، ملاک ارزشیابی از آموختههای دانش آموز نیز هست. از این رو، بررسی مداوم آن، بازنگری و تحلیل محتوای کتابهای درسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا بازنگری در محتوای کتابهای درسی و اصلاح آنها زمینه بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را فراهم می آورد - کلداوی، . - 2004

علاوه بر این، با توجه به اهمیتی که برای سازنده گرایی و مفاهیم مرتبط با آن عنوان شد، لازم است تا محتوای موجود کتابهای درسی به عنوان مهمترین عنصر آموزش، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا میزان توجه به هریک از مفاهیم مورد نظر مشخص شود مولفههای سازنده گرایی که در این پژوهش، در کتابهای درسی دوره اول متوسطه، مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند؛ عبارتند از: میزان وجود سازنده گرایی در اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی یادگیری و روشهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در برنامه درسی دوره اول متوسطه ایران میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید