بخشی از مقاله
اصل ALARP و ارائه یک مدل مفهومی براي مدیریت ریسک
چکیده
در فعالیت هاي صنعتی همواره ریسک هاي ایمنی، بهداشتی و محیط زیستی وجود دارند. ارزیابی و مدیریت چنینی ریسک هایی نیز از طرف سازمان هاي مختلف الزام گردیده است. در مدیریت ریسک، ریسک هاي شناسایی شده باید با یک معیار قابل پذیرش براي ریسک مقایسه گردند و درمورد آنها تصمیم گیري شود. بدین منظور مدیریت ریسک بر طبق اصل ALARP گزینهاي مناسب می باشد که بیان می دارد که ریسک ها باید تا حدي کاهش یابند که از لحاظ منطقی عملی باشند، و نیز در این اصل ریسک هایی که بالاتر از یک حدي قرار گیرند به عنوان ریسکهاي غیر قابل قبول شناخته شده و باید حذف گردند. برخی از ریسک ها همواره در محدوده اي قرار دارند که باید با اجراي اقدامات کاهش ریسک مدیریت شوند. میزان عملی بودن یک اقدام پیشنهادي براي کاهش ریسک عموما بر اساس تحلیل هاي هزینه- منفعت سنجیده می گردد. در این مطالعه ابتدا به بررسی اصل ALARP پرداخته شده و سپس روشی سلسله مراتبی براي تعیین حدود بالا و پایین این اصل مدیریتی و همچنین یک مدل مفهومی براي مدیریت ریسک بهینه ارائه گردیده است. در نمودار پیشنهادي با ترکیب تعدادي پارامترهاي تاثیر گذار در مدیریت ریسک با شاخصهاي سه گانه شدت، احتمال و کشف و از سویی دیگر وزن دهی خبرگان می توان به حد پذیرش ریسک رسید. مدل مفهومی مدیریت ریسک پیشنهادي نیز در قالب یک فرآیند مرحله به مرحله، عملی بودن اقدامات کاهش ریسک را با استفاده از روش سطح سرمایه گذاري بهینه، نشان می دهد. این مفاهیم و ابزارها به طور کلی می توانند راهنمایی براي تصمیم گیري بهتر مدیران در فرآیند مدیریت ریسک باشند.
واژههاي کلیدي: مدیریت ریسک، هزینه_ منفعت، ALARP، سطح پذیرش ریسک
-1 مقدمه
همراه با هر اقدام یا تصمیمی ریسکهایی براي پذیرفتن، فائق آمدن و یا اجتناب کردن وجود دارند. توسعهي فناوريها و ایجاد سیستمها نه تنها مزایایی را به همراد دارد، بلکه ریسکهایی را نیز به دنبال دارند. از مهمترین ویژگیهاي خطرات تکنولوژيهاي مدرن این است که اغلب نامرئی و غیرقابل برگشت هستند، محدود به منشا آغازین خود نیستند بلکه همه اشکال زندگی در تمام نقاط زمین را تهدید میکنند و در برخی از موارد میتوانند آنچه را که در زمان و مکان حادثه قرار ندارد، تحت تاثیر قرار دهند، .(Jones-Lee & Aven, 2011) در گذشته براي صنایع خطرناك از ارزیابی ریسک کمی به عنوان یک نیاز تعبیر شده تا ریسک مرگ و میر را در زیر برخی اعداد مورد توافق مانند 1 در هر 100000 سال نشان دهد. این رویکرد در سالهاي اخیر مشکل ساز گردیده و مدیریت HSE نیز آن را تایید نمیکند. راهنماي آنها در حال حاضر وضعیتی است که "در آن قوانین مقرر میدارد که ریسکها باید تا سطح ALARP (As Low As Reasonability Practicable) کاهش یابند". .(Hopkins, 2011) رویکردهاي مهم و اساسی در زمینه ایمنی و ریسک در کشورهاي مختلف شامل اصل ALARP در انگلستان، اصل MEM در آلمان و اصل GAME در فرانسه، (Spitzer et al, 2004) و همچنین اصطلاح ALARA در آمریکا میباشد، .(Jones-Lee & Aven, 2011) یک اصل اساسی در مدیریت ریسک این است که خطرات هیچ وقت نمی- توانند به طور کامل حذف شوند بلکه باید آنها را به یک سطح که ALARP نامیده میشود، کاهش داد به گونهاي که آنها قابل تحمل براي جامعه باشند. مدیریت خطرات باید به گونهاي شرح داده شوند که ریسکهاي ایمنی به سطح ALARP برسند و در صنایعی که در آنها امکان حوادث بزرگ وجود دارد، مانند صنایع مربوط به نفت، باید مکانیزم و فرآیندي را براي چنین اثبات و تشریحی از طریق یک مورد ایمنی در نظر گرفته شود. در حقیقت نخستین تعریف رسمی از اصل ALARP در دادگاههاي انگلیس، خصوصا در دادگاه تجدید نظر Edwards در سال 1949 ارائه گردید، .(Jones-Lee & Aven, 2011) اصطلاح ALARP در ابتدا به صورت رسمی از مفاهیم ایمنی در بریتانیا توسعه یافت و یک ابداع بزرگی براي مدیریت ریسک در صنایع بالقوه خطرناك به حساب میآمد، .(Melchers, 2001) بر طبق قوانین انگلستان نیز تنها در صورتی اصل ALARP مناسب میباشد که سطح ریسک به کمتر از حداکثر سطح قابل تحملی که توسط سیستم HSE تعریف گردیده، برسد، .(Jones-Lee & Aven, 2011) اصل ALARP ناشی از این واقعیت است که زمان نامحدود، تلاش و پول میتوانند به عنوان کوششی براي کاهش ریسک به صفر به کار گرفته شوند. اما برخی محدودیتها سبب میشود که این مدیریت ریسکها معمولا با شکست مواجه گردد به گونهاي که منجر به پدید آمدن اصطلاح حد عملی معقول1 براي میزان کاهش ریسکها میگردد، حتی کسانی که از انجام دادن وظیفه شان شانه خالی میکنند، در رسیدن به یک حد عملی معقول موثر میباشند، ( CER, .(2013 این اصل اجازه میدهد تا به صورت واضح تري بر روي مشکلات با فلسفه ALARP تمرکز گردد، برخی از مسائل اساسی که براي تفسیر و مدیریت ریسکها لازم است، عبارتند از: -1 تعریف و ادراك ریسک، -2 سطح تحمل ریسک، -3 چارچوب تصمیم گیري، و -4 پیاده سازي آنها در عمل. افزایش سطح آموزش، آگاهی از مسائل زیست محیطی و توسعه و بلوغ سیاسی بیشتر در بخشی از جامعه به طور کلی به علاقهمندي هرچه بیشتر در شیوههاي مدیریت ریسک صنایع، سیاستها و اثربخشی و کارآمدي آنها منجر میشود، .(Melchers, 2001) دو مفهوم منطقا عملی بودن2، و عدم تناسب شدید3 در اصل ALARP بسیار مورد توجه قرار میگیرند. منطقا عملی بودن بدین معنی است که آیا حد کاهش ریسکها از لحاظ منطقی عملی میباشد یا نه. عدم تناسب شدید، نیز بیان میدارد که یک اقدام در صورتی منطقی میباشد که هزینهي آن اقدام در عدم تناسب شدید با منافع بدست آمده از ریسک نباشد، بنابراین در این صورت اقدام از لحاظ منطقی عملی فرض میشود و باید اجرا گردد، .(CER , 2013) در زمینه استفاده از معیارهاي مورد پذیرش در ارزیابی ریسک صنایع مطالب مرتبطی در منابعی همچون، (Vinnem et al, 1996; UKOOA, 1999 & Hopkins, 2011) و همچنین در زمینه رویکرد ALARP نیز مطالعات (Schofield, 1998; Melchers , 2001 & Aven & Vinnem, 2005) صورت گرفته و قابل پیگیري میباشد. طبق موارد گفته شده اصل ALARP می تواند در مدیریت ریسک ها بکار گرفته شود. اما در این اصل یک عدم قطعیتی در تعیین حدود ALARP براي مدیریت ریسکها با اهداف مختلف وجود دارد. بدین منظور در این تحقیق مدیریت ریسک منطقی تر برخی از مهمترین موارد تاثیر گذار در تعیین مقادیر عددي براي حد بالا و پایین در ALARP در قالب یک نمودار فرآیند سلسله مراتبی ارادئه میگردد. همچنین براي بکارگیري و اجراي صحیح پیشنهادات اقدامات کاهشی و یا معقول بودن آنها یک مدل مفهومی و مرحله به مرحله پیشنهاد میگردد.
-2 روش تحقیق
این مطالعه یک تحقیق توصیفی- مفهومی است که در آن سعی شدهاست با ارائهي مدلی مفهومی راهکار تصمیم گیري بهینه در مدیریت ریسک تسهیل گردد. با توجه به اینکه در مدیریت ریسک بعد از شناسایی ریسکها، کمی سازي و ارزیابی با استفاده از روشهاي متعدد موجود سپس نوبت به مرحلهي تصمیم گیري براي حذف یا کاهش سطح ریسک میرسد. سطح ریسکهاي تعیین شده ابتدا باید با یک معیار مشخص مقایسه گردند. این معیار با استفاده از اصل ALARP مشخص میگردد و تصمیم گیري راحت تر صورت میگیرد. عوامل محدود کنندهي زیادي میتوانند در اصل ALARP تاثیر گذار باشند. بنایراین در این تحقیق یک فرآیند سلسله مراتبی روشی را براي تعیین حدود بالا و پایین قابل قبول در اصل ALARP ارائه میگردد که با استفاده از نظرات کارشناسان بتوان این مهم را تعیین کرد. همچنین براي مدیریت ریسک باید عملی بودن اقدامات پیشنهادي براي کاهش سطح ریسکها را مد نظر داشت. در ادامه این تحقیق نیز یک مدل مفهومی با توجه به مرور منابع و مفاهیم ارائه شده براي توسعهي اصل ALARP در راستاي نحوهي سنجش عملی بودن اقدامات کاهش ریسک ارائه گردیده است.
-3 بحث
یکی از چالشهاي اصلی مربوط به استفاده از معیارهاي پذیرش ریسک کمی از پیش تعیین شده، بیان حد پذیرش ریسک است. در مدریت ریسک ابتدا با استفاده از معیارهایی اقدام به ارزیابی ریسک میشود و سپس بر اساس نتایج ارزیابی ریسک اقدامات کاهش دهنده ریسک پیشنهاد و تعیین میگردند. در واقع به کمک معیار ریسک میتوان در مورد سطح ریسک قضاوت نمود. عمدتا تعیین معیارهاي ریسک بر عهده مقامات قانونی کشورهاست اما گاهی اوقات این معیارها توسط مدیریت سازمان ها نیز تعیین میشود. در برخی از کشورها (مانند انگلستان، هلند، نروژ و استرالیا) معیار ریسک براي ارزشیابی ریسک در صنایعی همچون هستهاي، پتروشیمی و سکوهاي ساحلی تدوین شده و بکار گرفته می شود، ( جهانگیري و همکاران، .(1392 با توجه به موارد گفته شده، در این بخش به بررسی دو مفهوم ALARP و نحوهي عملی بودن اقدامات کاهشی ریسک پرداخته میشود. بنابراین به منظور درك کامل این مفاهیم جهت ارائهي نمودار سلسله مراتبی براي تعیین حدود ALARP و نیز پیشنهاد یک مدل مدیریت ریسک بر اساس معیار ALARP در ادامه به تشریح هر کدام پرداخته می شود.
-1-3 اصل ALARP
قابل قبول بودن ریسکهاي شناسایی شده بر اساس یک فرآیند سیاسی تصمیم گیري میشود و عموما پس از این فرآیند معیارهاي پذیرش خطر نقش مهمی را بازي نمیکنند. در سیستم انگلستان ارزیابی ریسک که به تشخیص بهبود شرایط (اقدامات کاهش ریسک) اشاره دارد باید به عنوان یک پایه بکار گرفته شود، مگر اینکه نشان دهد که منافع به شدت با هزینهها محدودیتهاي عملیاتی نامتناسب هستند. این اصل به طور معمول همراه با محدودهاي براي ریسک غیر قابل تحمل و محدودهاي براي ریسک قابل اغماض اعمال میشود. فاصلهي بین این دو محدوده اغلب منطقه ALARP نامیده میشود. هدف از تجزیه و تحلیل ریسک ارائهي یک مبنایی براي تصمیم گیري در رابطه با انتخاب راه حلها و اقدامات کاهش ریسک است. براساس مقررات، مدیران و اپراتورها باید اهداف ایمنی و معیارهاي پذیرش ریسک را انتخاب کند. این اهداف سطح ایمنی ایده آل را بیان میکند، بنابراین اطمینان حاصل میکنند که برنامه ریزي، نگهداري و افزایش بیشتر ایمنی در فعالیتها به یک فرآیند پویا و رو به جلو تبدیل شدهاست. رویکردهاي استاندارد که از اصل ALARP استفاده میکنند مانند نمونههاي استفاده شده در انگلستان، سه منطقه را در نظر میگیرند، (شکل :(1 در منطقه اول سطح ریسک خیلی پایین است که قابل اغماض در نظر گرفته میشود؛ منطقه میانی که باید اقدامات کاهشی ریسک در نظر گرفته شوند و منطقه سوم که ریسک به حدي بالاست که آن را غیر قابل تحمل میکند، و باید حذف گردند، (جوزي، .(1387 در بیشتر موارد ریسکهاي عملی در محدوده میانی قرار گرفته و فرآیند ارزیابی ALARP مورد نیاز میباشد. این یک کوشش اختصاصی براي اقدامات کاهش ریسک ممکن یک ارزیابی متعاقب از آنها به منظور آنچه که باید اجرا شود. یک فرض کلی وجود دارد که هرچه ریسکها بالاتر باشند هزینهها براي کاهش آن نیز بیشتر خواهد شد. به عبات دیگر اگر ریسک درست زیر محدوده غیرقابل تحمل قرار داشته باشد منابع مالی بیشتري براي کاهش سطح ریسک نسبت به ریسکی که خیلی پایین تر از حد غیر قابل قبول قرار دارد، هزینه خواهد شد، .(Aven & Vinnem, 2005)
همانطور که شکل 1 نیز نشان میدهد، سطح بالایی مثلث، حد تحمل بالا براي خطرات غیر قابل تحمل بجز در موارد استثنا نشان میدهد. زیر حد تحمل بالا تنها ریسکهاي قابل تحملی را شامل میشود که در ALARP قرار گیرند بدان معنی که تمام اقدامات کاهش ریسک عملی منطقی باید شناسایی و پیاده سازي شوند. اصطلاح منطقا عملی محدودهي باریکی از اقدامات کاهش ریسک ممکن را نشان میدهد. اگر هزینههاي اقدام کاهش ریسک چه از نظر پولی، زمانی و یا سختی، کاهش ریسک بدست آمده از اقدام را به میزان زیادي نامتناسب نشان دهد، ممکن است براي اجراي آن اقدام ضرورتی نباشد، .(Melchers, 2001) بر اساس اصل ALARP اقدامات کاهش ریسک مشروط بر اینکه هزینههاي پیشگیري عدم تناسب شدیدي با مزایاي بدست آمده نداشته باشند، باید اجرا گردند.
-2 -3 عملی بودن اقدامات کاهشی ریسک