بخشی از مقاله

انتقال تکنولوژي و راهکارهاي موفقیت آن در کشورهاي در حال توسعه

 

چکیده:

امروزه تکنولوژي یا فن آوري را گستره وسیعی از فعالیت ها و اقدامات لازم براي تولید دانش فنی، مواد، فراینـد و فرآورده هاي نوین بشمار می آورند و از این رو اهمیت تکنولوژي به عنوان عامل اصلی و موتور توسعه اقتصادي در جهان امروز بیش از پیش مشخص است. در حیطه تکنولوژي به مفاهیمی مانند انواع تکنولوژي، مدیریت و انتقال آن بر می خوریم که در این مقاله ضـمن تعریـف آنهـا بـه فرآینـد پیـاده سـازي و الگوهـاي موفـق آن در میـان کشورهاي آسیایی (ژاپن و کره جنوبی) خواهیم پرداخت. در پایان نیز با توجه به شرایط خاص فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادي میهن عزیزمان ایران، پیشنهاداتی بمنظور بهره گیري مؤثر از فن آوریهـاي روز دنیـا مطـرح شده است.

واژگان کلیدي: تکنولوژي- مدیریت تکنولوژي- انتقال تکنولوژي.

(1 مقدمه:

اهمیت تکنولوژي به عنوان عامل اصلی و موتور توسعه اقتصادي در جهان امروز مشخص اسـت. تکنولـوژي در دامـان دانش پرورش می دیاب و اصولاً در گذر از وادي تحقیق و توسعه می توان زمینه هاي کاربرد دانش در زندگی بشر را کشـف و یـا ایجاد کرد. کشور مابه دلیل سالها سلطه استکبار و غفلت از اهمیت تکنولوژي 20 تا 40 سال از کشورهاي توسـعه یافتـه عقبتـر است.

ایجاد تکنولوژي نیازمند سرمایه گذاري در تحقیق و توسـعه و آمـوزش نیـروي انسـانی اسـت. نـرخ سـرمایه گـذاري کشورهاي درحال توسعه ازجمله کشور ما بر روي تحقیق و توسعه و آموزش بسیار پایین تر از کشورهاي توسعه یافته اسـت بـه طوري که در سال 1990، کشورهاي توسعه یافته 5/2 الی 8/2 درصد از تولید ناخالص ملی را صرف این امر کرده انـد درحـالی که در همین زمان این رقم در سی کشور درحال توسعه کمتر از 3/0 درصد بوده است و 90 درصد بودجه تحقیقات دنیا توسـط آمریکا، ژاپن و اروپا هزینه شده است.

 

بنابراین با این شیوه و فرایند طولانی مدت تبدیل ایده هاي پژوهشی به تولیدات اقتصادي شـکاف تکنولوژیـک بـین کشـورهاي درحال توسعه و توسعه یافته روزبه روز بیشترمی شود. بنابراین تردیدي نیست که تنهـا راه عملـی جبـران عقـب مانـدگی یـک کشور یا یک بنگاه اقتصادي استفاده از تجارب موفق دیگران در عرصه هاي جدید است. به عبـارت دیگـر آنقـدر منـابع انسـانی، سرمایه و زمان وجود ندارد تا بتوان راهی را که دیگران در مدت یک یا دو قرن و با سعی و خطاهاي بسیار و صرف منابع زیـادي طی کرده اند همانگونه پیمود. انتقال تکنولوژي راه کوتاهتر دستیابی به ثمره تحقیقات دیگر کشورها در حـل مشـکلات صـنایع کشور است.

با مطالعه سابقه توسعه کشورهاي درحال توسعه، خصوصا کشورهاي شرق آسیا ملاحظه می گردد کـه آنهـا در مسـیر توسعه خود براي تسریع در حل مشکلات بخش صنعت، بنیان تکنولوژي کشور خود را از طریق انتقـال آن از سـایر کشـورهاي توسعه یافته تقویت کردند و سپس با ایجاد زیربناي اقتصادي مناسب درصدد تقویت مراکز دانشگاهی و پژوهش خود برآمده اند. بررسیهاي انجام شده در » کنفرانس سازمان ملل متحد براي علوم و فنون در خدمت توسـعه « نیـز مویـد ایـن نظـر اسـت. در برنامه عملی وین آمده است که » اگر کشورهاي درحال توسعه به عنوان یک راه حل دیگر قصد دارند که خود دانشهاي علمی و فنی ضروري جهت توسعه اقتصادي را بدون بهره گیري از دانشهاي موجـود کـه نتیجـه تحقیقـات پژوهشـگران و اندیشـمندان جهان است کسب نمایند، این نه تنها عملی بس مشکل است، بلکه باعث اتلاف غیرمنطقی نیروها می گردد. به عـلاوه دسـتیابی به چنین راه حلی در مدت زمانی که کشورهاي کم رشد جهت رسیدن به توسعه اقتصادي درنظر گرفته اند امکان پذیر نیسـت. اگر چنین تفکري در جهان مقبولیت یابد، پیشرفت فنی تمام کشورهاي جهان منجمله کشـورهاي صـنعتی مختـل خواهدشـد. [1]«

(2 تعریف تکنولوژي:

براي واژه تکنولوژي همچون بسیاري از مفاهیم مصطلح تعریفهاي گوناگونی ارائه شـده و مـی شـود. واژه تکنولـو ژي Technology در اصل ریشه یونانی دارد و از دو جز Technes (فن و هنر) و logia (شناخت علم) تشکیل گردیده کـه در زبان انگلیسی آن را مشتقی از Techniue و Logic می دانند و بر این اساس معنی تحت اللفظی تکنولوژي » فن شناسی « نامیده شده استالبته. اخیراً فن آوري معادل فارسی تکنولوژي قلمداد می شود.
در » اطلس تکنولوژي« تکنولوژي ترکیب پیچیده اي از چهار عنصر به شرح زیر است:
الف- سخت افزار یا مجموعه اي از وسایل و تجهیزات فیزیکی, ابزارها و وسایل، ماشین آلات یـا جسـمی کـه تکنولـوژي در آن جاي گرفته است.

ب- افزار اطلاعاتی ( نرم افزار ) و دانش فنی: مجموعـه اي از تکنیکهـا, فعالیتهـاي فنـی، روشـها و دسـتور العملهـا, مشخصـات فرایندها و روابط که معمولاً در نشریات, اسناد و دستور العملها تشریح می گردد و بـه حقـایق تکنولـوژیکی و دانـش فنـی نیـز
مشهور است.

ج- مغز افزار یا توانایی هاي انسانی تکنولوژي که شامل دانش, مهارتها, عقل توأم با ابتکار و تجربه نیروي انسانی استفاده کننـده از سخت افزارها و دانش فنی است.

د- سازمان دهی و مدیریت تکنولوژي که براي تسهیل در ادغام مؤثر امکانات فیزیکی, توانایی هاي انسانی و دانش فنی موردنیاز است و شامل مکانیزمهاي مدیریتی و ترتیبات اقتصادي و اجتماعی, ارتباطات و نظام هاي سازمانی می شود. [2]

 

اتحادیه مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا1 ، تکنولوژي را » وسیله بکارگیري دانش، علم و اکتشافات براي تولید کـالا و خـدمات » تعریف کرده است.[12] آلبرت روبن اشتاین2 ، استاد معروف مدیریت تکنولوژي در دانشگاه هاي آمریکا، تکنولوژي را » گسـتره وسـیعی از فعالیـت هـا و

اقدامات لازم براي تولید دانش فنی، مواد، فرایند و فرآوردههاي نوین« میداند. [13] اما طارق خلیل رییس انجمن بین المللی مدیریت تکنولوژي، در کتاب مدیریت تکنولـوژي خـود مفهـوم تکنولـوژي را

چنین بیان می کند: » تکنولوژي را می توان کلیه دانشهـا، فرآینـدها، ابزارهـا، روش هـا و سیسـتمهـاي بـهکاررفتـه در سـاخت محصولات و ارائه خدمات، تعریف کرد. در بیانی ساده تر، تکنولوژي روش انجام کار و ابزاري است که توسط آن به اهـداف خـود نایل میشویم[3] .«

به نظر می رسد تعاریفی که تکنولوژي را از جنس توانایی تعریف کرده اند، مطلوبترند. این توانـایی هماننـد یـک روح واحد در کالبدهاي مختلف دمیده می شود که شامل کالبدهایی همچون: سخت افزار (ماشین آلات و تجهیزات)، نرم افـزار (دانـش فنی، اطلاعات، اسناد و غیره)، نیروي انسانی ماهر و متخصص و سازماندهی و مدیریت می شود و نتیجه آن تبدیل منابع اولیه به کالا و خدمات و به طور خلاصه برآورده شدن نیازهاي انسان است. باید توجه کرد که گاهی برخـی از ایـن اجـزاء یـا همـه آنهـا وجود دارد ولی آن روح واحد، یعنی توانایی بر مجموعه آنها حاکم نیست و در نتیجه مـا نمـی تـوانیم طراحـی کنـیم، بسـازیم، تعمیر کنیم و در یک کلام نیاز خود را رفع کنیم.

(3 طبقه بندي انواع تکنولوژي:

تکنولوژي براي مقاصد مختلف می تواند طبقه بندي شود. این طبقه بندي ها نسـبی بـوده و نمـی تـوان خـط و مـرز دقیقی بین طبقه بندي ها قائل شد. برخی از این طبقه بندي ها عبارتند از:

الف- طبقه بندي بر اساس توانایی ها:

این طبقه بندي همان تعیین سطح تکنولوژي است که عبارت است از:
(1 تکنولوژي کاربرد و بهره برداري (2 تکنولوژي تعمیرات و نگهداري
(3 تکنولوژي مونتاژ (4 تکنولوژي کپی سازي و اقتباس
( 5 تکنولوژي طراحی و ساخت ( 6 توان تولید تکنولوژیهاي جدید
(7 توان تحقیقات پایه
از همین دیدگاه کشورهارا به لحاظ توان تکنولوژیکی در تکیه بر قابلیت فکر و مغز انسان با نیروي کار بدنی انسان مـورد طبقـه بندي قرار داده اند:

کشورهاي مغز بر3 شامل کشورهاي صنعتی پیشرفته مانند : ژاپن , آمریکا و اروپاي غربی. کشورهاي تکنولوژي بر4 مانند کشورهاي تازه صنعتی شده چون برزیل, کره جنوبی و...
کشورهاي مهارت بر5 شامل کشورهایی چون ایران, کره شمالی, سوریه و...
کشورهاي کاربر6 که کشورهاي بسیار عقب مانده بویژه کشورهاي آفریقاي مرکزي را در بر می گیرد.

 

ب- طبقه بندي بر اساس مبدأ تکنولوژي:

تکنولوژیها یا در داخل کشور و براي رفع نیازها تولید و توسعه داده شـده انـد و یـا از خـارج بـه منظورهـاي متفـاوت سیاسی و اقتصادي انتقال یافته است و یا ترکیبی از این دوست. در کشورهاي جهان سوم این سه نوع تکنولـ وژي را بـه راحتـی می توان در کنار یکدیگر یافت.

-1 تکنولوژي وارداتیتکنولوژي: است که مبدأ آن خارج از مرزهاي ملی بوده و معمولاً در سطوح شـناخت پـائین تـر از مونتـاژ استهدف. اولیه انتقال از کشورهاي پیشرفته به در حال توسعه عموماً براي دستیابی به نرخ سریعتر رشد اقتصادي و در جهـت اهداف توسعه ملی مطرح می شود.

-2 تکنولوژي بومی و سنتی: در کشورهاي جهان سوم تکنولوژي هایی به طور سنتی از دورانهاي گذشته وجود ددارکـه عمومـاً در رقابت با تکنولوژي وارداتی به علت بهره وري پائین به سرعت از رده خارج می شود.

-3 تکنولوژي هاي ترکیبی: ترکیبی است از تکنولوژي هاي وارداتی و سنتی بدین معنی که تکنولوژي هاي وارداتی جـذب و بـا شرایط تکنولوژیکی ملی تلفیق شوند. ولی مفهوم آن این نیست که تکنولوژي ابتدایی با تکنولوژي وارداتی پیشرفته همزمان بـه کار گرفته شوند بلکه به معنی توسعه تکنولوژي سنتی و در حقیقت جمع آوري مزایاي تکنولوژي پیشرفته وارداتـی بـه عنـوان دانش پیشرفته تر بشري و تکنولوژي سنتی به عنوان نتایج تجربیاتی که طی نسلها براي شرایط محلی جمع آوري شده است.

ج- طبقه بندي برحسب پیچیدگی:

پیچیدگی تکنولوژي امري نسبی است. پیشرفت تکنولـوژي همـراه بـا پیچیـده تـ ر شـدن آنسـت، بـه گونـه اي کـه تکنولوژیهاي نوین به شدت تخصص گرا هستند و مجموعه اي از رشته هاي تخصصی را در بر می گیرند. درعین حال تکنولوژي نوین به سمت سادگی در کاربرد و حداقل کردن مهارتهاي انسانی در استفاده از ابزار و امکانات و محصولات پیش می روند.

براي کشورهاي در حال توسعه، پیچیدگی تکنولوژي با چگونگی جذب آن سنجیده می شود. لذا می توان پیچیدگی تکنولـوژي را در قابلیت جذب و یا عدم جذب یک تکنولوژي طبقه بندي کرد.

-1 تکنولوژي قابل جذب: تکنولوژي با درجه اي از پیچیدگی است که در فضاي ملی یک کشور می تواند بـه کـار گرفتـه شـود. قابل جذب بودن تکنولوژي از بعد فنی و تکنیکی مطرح است و از آنجا که سطوحی از تکنولوژي یا تکنولوژیهاي خاص نیازمنـد به تکنولوژیهاي مطرح است وابسته به توان نیروي انسانی یا موسسات تحقیق و توسعه است. یک تکنولوژي زمانی قابـل جـذب خواهد بود که بتواند در نظام تکنولوژیکی کشور نقشی به عهده گیرد.

-2 تکنولوژي غیر قابل جذبطبعاً: نقطه مقابل تکنولوژي قابل جذب است، ولی این به معناي عدم به کارگیري یا عـدم انتقـال آن از کشورهاي پیشرفته به کشورهاي در حال توسعه نیست.

تصمیم گیري هاي نادرست و یا مغرضانه مسئولین کشورها و یامنافع شرکتها و سرمایه گذاران خارجی در مواردي باعث به کـار گیري تکنولوژي هایی در سطوح مختلف می شود که نه تنها جایگاهی در نظام تکنولوژي و منافع ملی ندارد بلکه حتی به هـدر رفتن منابع و فرصتها را نیز در پی دارد.

د- طبقه بندي بر حسب کاربري- سرمایه بري:

تکنولوژي به عنوان یک ابزار تولید براي بهره وري بیشتر و افزایش کار آیی نیروي کاري انسـانها رشـد یافتـه اسـت و گاهی می تواند جایگزین نیروي انسانی شود. چون ابزارها با سرمایه و سرمایه گذاري براي آن سنجیده می شـود لـذا سـرمایه و نیروي کار قابلیت جایگزینی دارند. لذا تکنولوژیها را براي کابردهاي مشخص می توان به دو نـوع کـاربر یـا سـرمایه انـدوز و یـا سرمایه بر و کاراندوز تقسیم کرد.

 

(1 تکنولوژي کاربر: دراین نوع تکنولوژي تأکید بر استفاده بیشتر از نیروي انسانی است و عموماً به سرمایه گذاري کمتري نیـاز دارد. براي کشورهاي در حال توسعه که نیروي کار فراوان و سرمایه محدود دارند این نوع تکنولوژي هـا بـراي ایجـاد اشـتغال و توزیع عادلانه تر در آمدها توصیه می شود.

(2 تکنولوژي سرمایه بر: تکنولوژیهاي سرمایه تأکید بیشتري بر اتوماسیون داشته و بـدین لحـاظ بـه سـرمایه گـذاري بیشـتر و نیروي کار کمتري نیاز خواهند داشت. کشورهاي صنعتی پیشرفته که در آنها عامل سرمایه موجود و عامـل کـار کمیـاب اسـت بیشتر به این نوع تکنولوژیها گرایش دارند.


(4 مدیریت تکنولوژي:

کلید توسعه تکنولوژي دردست مدیریت بوده و اصولاً هر سازمانی به طور عام براي دست یابی به اهداف سازمانی نیازمند توان, آگاهی و تعهد مدیران استسازماندهی. و مدیریت مستقیماً مرتبط با نوع تکنولوژي به کار گرفته شده و فرهنگ توانایی هاي کارکنان است و تکنولوژي جدید لزوماً با تغییرات سازمان و مدیریت هماهنگ با آن همراه خواهد بود. گرچه سازماندهی و چگونگی ارتباطات و تصمیم گیري ها در یک واحد به دست مدیریت، عنصري است که ارتقاي توانایی هاي آن لازمه هر تغییر و توسعه فن آوري به حساب می آید. در کشورهاي در حال توسعه اصلی ترین مسأله در توسعه تکنولوژي,

مدیریت است زیرا اصولاً توسعه تکنولوژي معجزه نیست بلکه وابسته به شرایط محیطی , منابع و امکانات موجود یک شرکت است و مدیریت می تواند استفاده بهینه از منابع را براي شرکت فراهم کند. در سطح شرکتها تاکید بر مدیریت تکنولوژي ضعیف است و بیشتر برنامه هاي آموزشی در زمینه مدیریت شرکتها به مفاهیم سنتی آموزش مدیریت اکتفا کرده و زمینه هاي مدیریت تکنولوژي را فراموش کرده اند. درحالیکه مدیریت فن آوري باید ضوابط مهندسی , علم و مدیریت را به همدیگر ارتباط دهد تا با برنامه ریزي, توسعه و اجراي قابلیت هاي تکنولوژي اهداف عملیاتی و استراتژیک سازمان شکل گرفته و به اجرا درآید.
در واقع، مدیریت تکنولوژي فرآیند به هم پیوسته اي است که هم مدیریت و هم کارکنان را با هـدف نهـایی نـوآوري, طراحی, توسعه, تولید, انتقال, معرفی و کاربرد انواع فن آوري در محیط کار براي بهبود بهره وري و ایجـاد برتـري در جامعـه و بهبود کیفیت زندگی و شرایط کاري درگیر می کند.


(5 تعریف انتقال تکنولوژي:

دستیابی به تکنولوژي در بنگاههاي تولیدي تنها از طریق انتقال تکنولوژي امکان پذیراست، چه انتقال عمودي و چـه انتقال افقی.

در انتقال عمودي یا انتقال تحقیق و توسعه، اطلاعات فنی و یافته هاي تحقیقات کاربردي به مرحله توسعه و طراحی مهندسـی انتقال یافته و سپس با تجاري شدن تکنولوژي به فرایند تولید وارد می شود.

در انتقال افقی، تکنولوژي از یک سطح توانمندي در کشور یا شرکت دیگر به همان سطح توانمندي در محل دیگـري منتقل می شود. در این حالت هرچه سطح گیرنده تکنولوژي بالاتر باشد هزینه انتقال تکنولوژي کاهش می یابد و جذب آن بـه صورت مؤثرتري انجام می شود. در جدول 1 ماهیت و مفهوم انتقال تکنولوژي در هر سـطح وهزینـه آن در مقایسـه بـا سـطوح دیگر مشخص شده است.

جدول - 1 مقایسه مفهوم و هزینه انتقال تکنولوژي در سطوح توانایی تکنولوژي

در این تعریف انتقال تکنولوژي زنجیره به هم پیوسته فعالیتهاي هدفداري اسـت کـه طـی آن مجموعـه مولفـه هـاي تکنولوژي در مکانی به جز محل اولیه به وجود آمدنش درکاربرد هرچه گسترده تر مورد بهره برداري قرار می گیرد.[4] به عبارت دیگر، انتقال تکنولوژي عبارتست از وارد نمودن عوامل تکنولوژیک خـاص از کشـورهاي توسـعه یافتـه بـه کشـورهاي

درحال توسعه تا این کشورها راقادر به تهیه و به کارگیري ابزارهاي تولیدي جدید و گسترش و توسعه ابزارهـاي موجـود سـازد.
[5]

با وجود موانع و مشکلاتی که در انتقال کامل یک تکنولوژي از یک کشور صنعتی به یک کشور درحال توسـعه وجـود دارد چنانچه این انتقال براساس یک برنامه تکنولوژي تهیه و تنظیم شده باشد، کشور درحال توسعه می تواند با انتقال و جـذب تکنولوژي موردنظر و با طی مراحل تطبیق و سازگاري به اهداف خوداتکایی تکنولوژي دست یابد. بنابراین بایـد سـعی گـردد بـا تخصیص بهینه سرمایه گذاري، ایجاد زیرساختهاي لازم و اتکا به تواناییهاي ملی و جهت گیري صحیح فعالیتها، زمینه مناسـبی براي جذب و تبلور تکنولوژي هاي موجود داخلی و جذب و تبلور تکنولوژي هاي کشورهاي خارجی فراهم آورد.
انتقال کامل و موفقیت آمیز تکنولوژي زمانی حاصل می شود که شرایط جـذب، سـازگاري و تبلـور آن فـراهم گـردد. منظور از جذب تکنولوژي این است که در انتهاي قرارداد انتقال، گیرنده آن قادر به کپی سازي از روي قطعات و طراحی مجـدد که برمبناي تحلیل و شناخت عمیق تکنولوژي و قوانین اصلی یا هماهنگی با نیازها و شـرایط جدیـد صـورت مـی گیـرد باشـد. منظور ازسازگاري تکنولوژي این است که تکنولوژي وارداتی با عوامل درونی مانند نیـروي انسـانی موردنیـاز، اطلاعـات و دانـش فنی، تجهیزات و ماشین آلات و مدیریت و سازماندهی و همچنین عوامل بیرونی ماننـد زیرسـاخت هـاي اقتصـادي، اجتمـاعی، فرهنگی و سیاسی در کشور گیرنده سازگار باشد.

منظور از تبلور تکنولوژي یعنی بومی شدن تکنولوژي این است که گیرنده تکنولوژي پس از جذب تکنولوژي و کسـب آمادگی هاي لازم و ایجاد تواناییهاي طراحی ، قادربه سازگاري تکنولوژي وارداتی با شرایط بـومی و تغییـر و تطـابق فراینـدهاي تولید محصول ،اطلاعات دانش فنی و مدیریت سازماندهی با شرایط جدید باشد.

مهم ترین عامل براي دستیابی به یک تکنولـوژي ازطریـق انتقـال و جـذب و تبلـور آن عبارتنـد از: ثبـات سیاسـی و اقتصادي گیرنده، وجود برنامه توسعه تکنولوژي لازم، وجود مراکز تحقیقات و توسعه ملی کارا، وجود گروههـا و تـیم مهندسـان مشاور، تکنولوژي مطلوب و منابع تامین کننده.


(6 مشارکت گیرنده در انتقال تکنولوژي:

براي انتقال مؤثر و موفقیت آمیز یک تکنولوژي، جذب، سازگاري و بومی شدن آن باید شرایط لازم ازطـرف گیرنـده آن در سطح دولت، صنعت و سازمان فراهم آید. این شرایط عبارتند از:

- سازگاري عوامل درونی تکنولوژي مانند: نیروي انسانی موردنیاز، تجهیزات وماشین آلات لازم، اطلاعات و دانش فنـی، مدیریت و سازماندهی مناسب.

- سازگاري عوامل بیرونی مانند: هماهنگی با زیرساخت هاي سیاسی، اقتصادي، اجتمـاعی، فرهنگـی، فنـی و همچنـین هماهنگی با قوانین و مقررات و حمایت هاي دولت از صنعت مزبور و سطح تکنولوژي مربوطه در کشور

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید