بخشی از مقاله
چكيده
يكي از مفاهيمي كه در روند داد و ستد بين كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته كاربرد فراوان دارد، انتقال فناوري است. اين فرايند يك سويه كه معمولاً از كشورهاي توسعه يافته به كشورهاي در حال توسعه جريان دارد، به صورت دانش فني در عرصههاي مختلف به طرق معيني جابجا ميشود. اما همان طور كه در مطلب زير ميآيد، چنين فرايندي ضرورتاً به توسعه فني و اقتصادي كشورهاي دريافت كننده نميانجامد. اين مقاله برخي از ملاحظات مربوط به انتقال فناوري در دنياي امروز را بررسي ميكند. انتقال فناوري عبارتي است كه براي
توصيف فرايندهاي جابجايي دانش در درون يا بين سازمانها به كار ميرود. انتقال فناوري بينالمللي به شيوه اين كار بين كشورها اطلاق ميشود. انواع انتقال فناوري، ملاحظات انتقال فناوري، از انتقال فناوري تا يادگيري و ظرفيتهاي فناوري، روشهاي انتقال فناوري بينالمللي و جنبههاي سياستگذاري انتقال فناوري بينالمللي مطالب اين مقاله را تشكيل ميدهند.
منبع : روزنامه همشهري، سهشنبه 8 شهريور 1384، سال سيزدهم، شماره 3787، صفحه 11.
توضيح : به گفته مترجم، اين مقاله به زبان لاتين در سايت www.scidev.net موجود است اما سايت راهكار مديريت اين مقاله را در آن سايت نيافت.
كليدواژه : انتقال فناوري؛ انتقال فناوري بينالمللي؛ مديريت فناوري
________________________________________
1- مقدمه
يكي از مفاهيمي كه در روند داد و ستد بين كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته كاربرد فراوان دارد، انتقال فناوري است. اين فرايند يك سويه كه معمولاً از كشورهاي توسعه يافته به كشورهاي در حال توسعه جريان دارد، به صورت دانش فني در عرصههاي مختلف به طرق معيني جابجا ميشود. اما همان طور كه در مطلب زير ميآيد، چنين فرايندي ضرورتاً به توسعه فني و اقتصادي كشورهاي دريافت كننده نميانجامد. اين مقاله برخي از ملاحظات مربوط به انتقال فناوري در دنياي امروز را بررسي ميكند.
2- انتقال فناوري
انتقال فناوري عبارتي است كه براي توصيف فرايندهاي جابجايي دانش در درون يا بين سازمانها به كار ميرود. انتقال فناوري بينالمللي به شيوه اين كار بين كشورها اطلاق ميشود. اين فناوري كه انتقال مييابد، ميتواند اشكال مختلفي به خود بگيرد. ميتواند به شكل كالا (شامل كالاهاي حجمي، انداموارههاي گياهي و جانوارهاي)، خدمات و افراد، ترتيبات سازماني باشد يا به صورت طرح، اسناد فني و محتواي انواع برنامههاي بيشمار آموزشي ارائه شود. به علاوه ميتواند به صورت جريان دانش تلويحي انتقال يابد يعني دانشي كه كاملا مدون نشده و در مهارتهاي افراد تجسم پيدا ميكند.
تمام اين اشكال دانش ميتواند از يك جهت مهم ديگر فرق كند. در يك سوي طيف، دانش مورد نظر ميتواند به دانش استفاده و راهاندازي فناوري مربوط باشد. از سوي ديگر، ميتواند به دانش مورد لزوم براي تغيير فناوري و نوآوري مربوط باشد. در اين بين، دانش منتقل شده ميتواند شامل انواع مختلف زيادي از دانش طراحي و مهندسي لازم براي تجديد و تعديل فناوريها باشد.
افزون بر اين، انتقال فناوري بينالمللي ميتواند به دو شكل انتقال افقي و عمودي صورت بگيرد. انتقال فناوري افقي شامل حركت دانش تثبيت شده از يك محيط كاربردي به محيطي ديگر است (مثلاً از شركتي به شركتي ديگر). در عوض، انتقال فناوري عمودي به انتقال فناوريهاي جديد از مرحله توليد به هنگام فعاليتهاي تحقيق و توسعه مثلاً در سازمانهاي علمي و فناوري براي كاربرد در بخشهاي صنعتي و كشاورزي اطلاق ميشود.
انتقال فناوري راهي مهم است كه كشورهاي در حال توسعه از آن طريق به فناوريهاي جديد دست مييابند. مثلاً دستيابي كشورهاي تازه صنعتي شده شرق آسيا به فناوريهاي خارجي به همراه «يادگيري فناوري» داخلي (يعني تلاش براي انباشت ظرفيت به منظور تغيير فناوري) عوامل اصلي توسعه سريع فناوري و اقتصادي آنها بوده است.
صرف نظر از توان كشورهاي در حال توسعه براي استفاده از انتقال فناوري براي توسعه ظرفيتهاي داخلي، استفاده اين كشورها از مزاياي اجتماعي و اقتصادي فناوريهاي موجود، نتايج متفاوتي را در بر داشته است. نه فقط بين كشورها بلكه بين بخشهاي مختلف در تك تك كشورها نتايج متفاوتي ديده ميشود.
نابرابريهاي موجود بين (و در داخل) كشورهاي در حال توسعه از نظر بهرهبرداري از انتقال فناوري نشان ميدهد كه رابطه بين انتقال فناوري و انباشت ظرفيت فناوري داخلي يك گونه نيست. به عبارت ديگر، انتقال فناوري بيشتر، ضرورتاً به توسعه فناوري و اقتصادي بيشتر نميانجامد. در اين راستا، بحث جانانهاي در ميان تحليلگران و پژوهشگران در مورد عواملي كه تأثير انتقال فناوري بينالمللي را بر توسعه فناوري، اقتصادي و اجتماعي كشورهاي در حال توسعه شكل ميدهد، در جريان است. يك موضوع عمده در اين بحث كه در پايين به آن پرداخته شده است، نقش ابتكارهاي فناوري داخلي و ظرفيت جذب (عبارت مورد استفاده براي توصيف توانايي شناسايي، همسان سازي و كاربرد دانش خارجي سودمند) كشورها و سازمانها در جذب و توسعه بيشتر فناوريهاي خارجي است.
3- از انتقال فناوري تا يادگيري و ظرفيتهاي فناوري
در مباحثات بين تحليلگران تا اواخر دهه 1970، تأكيد اوليه بر تجزيه و تحليل انتقال فناوري بينالمللي روي هزينههاي انتقال فناوري و اين بود كه آيا انتخاب فناوريها براي وضعيت محلي در كشورهاي در حال توسعه مناسب است يا نيست. در اين تجزيه و تحليل به ظرفيت جذب و يادگيري فناوري داخلي كساني كه به فناوري خارجي دست مييافتند توجه چنداني نميشد، يعني به فرايندهاي همسانسازي فناوريهاي وارداتي و به كار بستن مؤثر آنها. به نظر ميرسيد انگاره اصلي اين است كه وقتي فناوري به دست ميآيد جذب و اجراي آن تقريباً به طور خودكار و بدون كوشش صورت ميگيرد.
اما حالا همگان بر اين اعتقادند كه اينگونه نيست. كسب و جذب فناوريهاي خارجي و توسعه بيشتر آن هر كدام فرايند پيچيدهاي است كه نيازمند تلاشهاي چشمگير از كسبكنندگان است. چندين عامل به اين پيچيدگي كمك ميكند. اول كسب و مسلط شدن بر فناوري هم پرهزينه است و هم زمانبر. دوم، فناوريهاي كسب شده اغلب بايد با شرايط محل تطبيق يابد. سوم، فناوريها كالاهايي هستند كه بتوان به صورت دستگاه آماده استفاده منتقل كرد. فناوري شامل اجزايي ناگفته است كه نميتوان به راحتي در قالب اسناد مكتوب تدوين كرد و نيازمند كوشش گستردهاي براي يادگيري و فهم درست است.
به عبارت ديگر، فناوري فقط شامل دستگاه و ساير اجزاي سخت افزاري نيست. فناوري دانش به اشكال مختلف است كه سخت افزار فقط يك عنصر آن است. از اين نظر، عبارت انتقال فناوري به رغم كاربرد رايج آن ميتواند گمراه كننده باشد، چون كسبكننده را به صورت دريافتكننده منفعل فناوريهايي تصوير ميكند كه درجاي ديگر به دست آمده است و فناوري را چيزي را نشان ميدهد كه ميتوان به راحتي منتقل كرد.
در واقع، اين دو فرايند (كسب فناوريهاي خارجي از طريق انتقال فناوري از يك سو و يادگيري فناوري در داخل از سوي ديگر) مكمل هم و به هم پيوسته است. ظرفيتهاي كسب كننده نقش اصلي را در بنياد گذاشتن شالوده همسانسازي مؤثر فناوريهاي خارجي دارد. در عين حال، كسبكننده فناوريهاي خارجي دريافت كنندهاي منفعل نيست و يادگيري بيشتر فناوري براي كاربرد مؤثر فناوري و نيز توسعه بيشتر اين فناوريها لازم است.
4- روشهاي انتقال فناوري بينالمللي
انتقال فناوري به روشهاي گوناگون صورت ميگيرد و به ماهيت ترتيبات بين منابع و كسبكنندگان فناوري بستگي دارد. در سطح سازمان، سه نوع ترتيبات گسترده وجود دارد: انتقال فناوري تجاري، انتقال فناوري غيررسمي و انتقال فناوري غيرتجاري كه حاصل فعاليت سازمانهاي بينالمللي، دولتهاي ملي كشورهاي توسعه يافته و سازمانهاي غيردولتي است.
بيشتر فناوري از طريق انتقال فناوري تجاري بين كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه انجام ميشود. اين از طريق پيمانكاري و پرداخت صورت رسمي پيدا ميكند و بخش خصوصي تأمينكننده اصلي فناوريهاست. اين قبيل انتقالها شامل انتقال فناوري از طريق سرمايهگذاري مستقيم خارجي، از طريق ليسانس خارجي، طرحهاي كليد در دست، مشاوره فني، كسب كالاهاي سرمايهاي، پيمانكاري بينالمللي و طرحهاي مشترك است.