بخشی از مقاله
چکیده
اقتصاد مقاومتی کلیدواژهای بدیع و ابتکاری است که برای کشور ما یک راهکار و نقشه راه سازنده محسوب می-شود. درعینحال، تجربه منتشر شده و مکتوبی در اینباره وجود ندارد قاعدتاًو باید جوانب آن بررسی و اهداف، الگوها و آسیبهای آن موردتوجّه قرارگیرد. این مقاله با عنوان »درآمدی بر الگوی اقتصاد مقاومتی از منظر آموزههای نهج-البلاغه« به روش توصیفی- تحلیلی درصدد است با هدف ترسیم الگویی از اقتصاد مقاومتی در بیانات امیر مؤمنان علی - ع - در نهج البلاغه، شمای سادهای از نظام اقتصادی اسلام را در سه بُعد پایداری اقتصادی، رونق فضای کسب و کار و تولید و مصرف بهینه به تصویر کشد.
نتایج پژوهش نشان میدهد شناخت و حفظ سرمایهها و ظرفیتها و منابع خدادادی، پرهیز از خامفروشی، ایجاد و رونق فضای کسب و کار، توسعه فرهنگ کار و تولید، مصرف بهینه فرد و خانوار، قناعت و کفاف و سختگیری و احتیاط حاکمان در مصرف بیتالمال ازمواردی است که در سخنان امیرمؤمنان - ع - بدان اشارهشده و میتواند الگوی مناسبی از اقتصاد مقاومتی را فرادید اهل نظر قرار دهد.
مقدمه
در سالهای اخیر، اصطلاح جدید »اقتصاد مقاومتی« به ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور اضافه و به تناوب، مورد بحث و بررسی علمی و کارشناسی قرار گرفته است. این عبارت که نخستین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید و سیاستهای کلّی آن در بهمن ماه سال 1392 از جانبمعظمٌ له به رؤسای قوای سه گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، در عرصهها ی نظری و عملی اقتصاد جهانی، ترکیبی بدیع تلقّی شده و نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب درباره آن یافت نمیشود.
لذا رسیدن به اهداف این شیوه نوآورانه و مدل مبتکرانه-که از سوی مسئولان بلندپایه نظام، راه حلّ نهایی برونرفت از معضلات پیچیده اقتصادی دانسته شده-نیازمند نظریهپردازی و الگوسازی در ابعاد گوناگون و از بایستههای پژوهشی کشورمان بوده و تلاشی جامعنگر، مدبّرانه، هوشمند، دامنهدار و به سوی آینده و نیز تمهید مراکز علمی، تقنینی، برنامه ریزی، اجرایی و نظارتی را میطلبد.
این مطلب از آنجا اهمیت مضاعف مییابد که بدانیم استعمار از دیرباز کوشیده است کشورهای درحال توسعه و ازجمله ایران اسلامی، درابعاد گوناگون اقتصادی اعمّ از کشف و استخراج منابع، تولید محصول و مصرف کالاها، به سلطهگران وابسته شوند و متأسفانه مسلمانان نیز به خاطر ناآگاهی و ناآشنایی با الگوهای صحیح دینی و فرهنگی خود -که عمدتاً ناشی از استبداد حاکمان وابسته و جهل فراگیر طبقه عوام بوده است-عمدتاً به اقتصادی تکمحصولی رویآورده و بدون شناخت ظرفیتها و استعدادهای درونی سرزمین خویش، از یکی از دو مدل کلان اقتصادی سرمایهداری غرب یا کمونیستی شرق کورکورانه پیروی کردهاند.
در این مقاله، تلاش شده است ضمن مروری مختصر بر مفهوم اقتصاد مقاومتی، جلوههایی از الگوی اقتصاد مقاومتی از نگاه نهج البلاغه و سخنان امیرالمؤمنین علیه السّلام مورد بررسی قرار گیرد. نکته قابل توجّه در این زمینه آن است که الگوهای ارائه شده از جانب پیشوایان معصوم و به ویژه امیرالمؤمنین علیه السّلام الگوهایی واقعی و قابل تحقّق در جهان خارج بوده و هرگز گزاف و گتره نیست؛ چرا که آن حضرت در طول خلافت کوتاه خویش، نمونه های عینی از اندیشههای تابناک خود را به منصّه ظهور رسانده است.
.1 اقتصاد مقاومتی
از اقتصاد مقاومتی تعریفهای گوناگونی شده است. به لحاظ اهمیت موضوع، مروری بر این تعاریف ضروری بهنظر میرسد:
1-1 اقتصاد مقاومتی به مثابه »اقتصاد موازی«
بر اساس این تعریف، همان طور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیته امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز برای تأمین اهداف انقلاب، به نهادسازی های مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بساماهیتاً از عهده ی نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند.
این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا اتفاقاًو در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند، وجود دارد و این کشورها از نظام های چندلایه سیاستگزاری و اداره ی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال می توان از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمان های مردم نهاد، خیریه و بنگاه های خصوصی در عرصه ی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصه دفاعی و امنیتی کشورهای توسعهیافته غربی نام برد. بر این اساس، این الگو میتواند در زمره مدلهای معقول و قابل اجرا به حساب آید.
2-1 اقتصاد مقاومتی به مثابه »اقتصاد ترمیمی«
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی مقاومسازی، آسیب زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. در این رویکرد جدید، با بازتعریف سیاست های نهادهای موجود، گلوگاهها و کانون های ضعف و بحران در نظام اقتصادی کشور شناسایی شده و بر اساس شرایط جدید اقتصادی کشور، منطقه و دنیا، رخنههای ساختاری آن ترمیم میگردد. این مسأله یعنی ترمیم و مقاوم سازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان در برخی کشورهای توسعه یافته غربی در برهه هایی از تاریخ اقتصادیاتّفاقشان افتاده است. البتّه تحقّق این الگو نیازمند عزمیملّی و سراسری است.
3-1 اقتصاد مقاومتی به مثابه »اقتصاد دفاعی«
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه »هجمهشناسی« ، »آفندشناسی« و »پدافندشناسی« در برابر آن هجمه است؛ یعنی نخست باید بررسی شود که رقیبان و دشمنان، حمله به اقتصاد کشور و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت می دهند. برایناساس، دستیابی به اقتصاد مقاومتیوقتی میسّر میشود که پیشاپیش ابزارها و شیوه های هجمه دشمن شناخته شود و بر اساس آنها استراتژی مقاومت تدوین و اجرا گردد؛ چرا که بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
4-1 اقتصاد مقاومتی به مثابه »اقتصاد الگو«
چهارمین تعریف نیز این است کهاساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدّت سلبی و اقدامیصرفاً پدافندی نیست؛ بلکه برخلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را پدافندی یا کوتاه مدت می دانستند، این رویکرد چشم اندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف، که به نظر میرسد دور از دیدگاه های رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد.
در این رویکرد، هدف دستیابی به »اقتصاد ایده آلی« است که هم اسلامی باشد و هم کشور را به جایگاه اقتصاداوّل منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کارآمد بوده و زمینه ساز تشکیل »تمدن بزرگ اسلامی « باشد . بدین معنااساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفه های مهم الگو می باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود.
البته همه این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطه »عموم و خصوصمِن وجه« دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از آنها نیز میتواند مطلوب باشد
مروری بر فهرستهای موضوعی نهجالبلاغه، این گنجینه ارزشمند شیعی، نشان میدهد چارچوب کلّی اقتصاد اسلامی و جلوههای متعدّد اقتصاد مقاومتی بهطور صریح یا مضمر در سخنان کوتاه یا بلند امیر بیان - ع - آمده است. این موارد در چند محور قابل شناسایی و تبیین است:
-2 پایداری اقتصادی
مراد از پایداری اقتصادی، حفظ سرمایه اقتصادی است. با وجود این پایداری اقتصادی را میتوان براساس ارزش افزوده درآمد و مصرف بدین گونه تعریف کرد: »میزانی که هر فرد میتواند طی یک دوره مصرف کند و در انتهای دوره از نظر رفاهی همان وضع آغاز دوره را داشته باشد.« جالب است که این مفهوم یعنی حفظ اصول سرمایه های اقتصادی در سخن امیرالمؤمنین - ع - آمده است. آن حضرت در وصیّتی که در مورد سرنوشت اموال خویش پس از مراجعت از صفّین نگاشتهاند، در مورد باغ و نخلستانهایی که به دست خویش آباد کردهاند و احیانًا در آستانه شکوفایی و باردهی قرار داشته است، میفرماید:
»ویشترط علی الذی یجعله الیه ان یترک المال علی اصوله، وینفق من ثمره حیث امر به وهدی له، الا یبیع من اولاد نخیل هذه القری ودیه حتی تشکل ارضها غراسا« - نهج البلاغه، نامه - 24 یعنی: با کسی که این اموال در دست اوست شرط میکنم که اصل مال را حفظ نموده تنها از میوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند و هرگز نهالهای درخت خرما را نفروشند تا همه این سرزمین یکپارچه زیر درختان خرما بهگونهای قرار گیرد که راه یافتن در آن دشوار باشد.
از این سخن می توان فهمید که نگاه امیرالمؤمنین علیه السّلام به مقوله سرمایه و تولید، نگاهی افزایشی است و امام - ع - ضمن تأکید بر حفظ اصول و سرمایه ها و پرهیز از مصرف و فروش آنها، بر تقویت پایه های تولید تأکید می-کند. این میتواند الگویی برای تمام سرمایه ها و منابع از جمله نفت و گاز، معادن و زمینهای کشاورزی باشد که دولت اسلامی و ملّت مسلمان با حفظ اصل مال و پرهیز از خام فروشی، زمینههای توسعه زیرساختها و اشتغال مولّد را فراهم نمایند. از سوی دیگر، حفظ سرمایه ها و منابع و توسعه آنها بعنوان یک راهبرد اساسی در اقتصاد، با افزایش عرضه، زمینه را برای فراوانی ارزاق و تعادل قیمتها و در نتیجه گسترش رفاه عمومی فراهم میکند.
-3 رونق فضای کسب و کار
در آیین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار حلال، جایگاه ویژهای داشته و قرآن مجید آن را مایه قوام و هستی شخص و جامعه و مایه زینت و آرامش درزندگی این دنیا میخواند؛ آنجا که میفرماید: »و لا تؤتواالسّفهاء اموالکم التی جعل االله لکم قیاما« - سوره نساء آیه - 5 و در جای دیگری میفرماید: »المال و البنون زینه الحیوه الدنیا« - سوره کهف آیه . - 46