بخشی از مقاله

چکیده:

انسان بنا به ذات وجودش از شگفت انگیزترین موجودات آفرینش است.لذا بحث پیرامون این موجودشگفت انگیزبدیهی است ظرافت و پیچیدگی های خاص خود را دارد. در طول تاریخ بشری،موضوع انسان از دریچه ادیان توحیدی و غیر توحیدی،توسط اندیشمندان همیشه محل بحث و جدل فراوان بوده است. نظر غایی همه آنان چیزی جز دستورالعملی ساده و قابل فهم برای بهتر زیستن و رسیدن به اوج تعالی و سعادت انسان نبوده است. انسان در اسلام جایگاه بسیار متعالی دارد عالی ترین مدح ها و ستایش های قرآن در باب عظمت خلقت انسان است. هم چنین در نهج البلاغه نیز بر سروری انسان بر موجودات بسیار تاکید شده است.در عرفان اسلامی نیز تعریف انسان متاثر از کلام خداوند متعال است و انسان خلیفه ای است که عالم به واسطه ی او به وجود آمده است.و انسان کامل مظهر جمیع اسمای حق تعالی است.

واژگان کلیدی:انسان،اسلام،قرآن،نهج البلاغه،عرفان

جایگاه انسان در اسلام و قرآن

انسان بنا به ذات وجودش از شگفت انگیزترین موجودات آفرینش است.در طول تاریخ بشری،موضوع انسان از دریچه ادیان توحیدی و غیر توحیدی،توسط اندیشمندان همیشه محل بحث و جدل فراوان بوده است. نظر غایی همه آنان چیزی جز دستورالعملی ساده و قابل فهم برای بهتر زیستن و رسیدن به اوج تعالی و سعادت انسان نبوده است.بدیهی است بنا به شگفتی و پیچیدگی وجود انسان، اندیشمندان هر یک تعریفی متفاوت از وی ارائه کرده اند. برخی انسان را نام،برای جسد که مرکوب نفس است،معرفی کرده اند. - دهخدا - در فرهنگ سخن،انسان بهواسطه داشتن تفکّر از سایر پستانداران متمایز شده است. بعضی نیز انسان را حیوان ناطق معرفی کرده اند »فان الانسان هوالناطق - . « رزمجو، - 12 :1375 انسان شناسان چون »لسلی وایت«1 و » کنت برک«2 آدمی را حیوان به کاربرنده »نماد« « و متفکرانی نظیر »بنیامین فرانکلین«3 انسان را حیوان »ابزار ساز« معرفی کرده اند. - پیشین: - 13

»سارتر«4 فیلسوف معاصر فرانسه در تعریف انسان می گوید: »آدمی چیزی جز عمل نیست، بشر وجود ندارد، مگر در حدی که طرح های خود را تحقق بخشد، بنابراین انسان جز یک سلسله عمل و اقدام نیست، دستگاهی است، مجموعه روابطی است که این اقدام ها را بوجود می آورد. در آدمی انبوهی از استعدادها، ذوق ها، امکان های به کار نیفتاده و ماندنی وجود دارد که ارزش زندگی او وابسته به آنهاست... - « سارتر، - 49 :1356جمله معروف دکارت فیلسوف فرانسوی که »من فکر می کنم پس هستمموید« اصالت بُعد فکری انسان در سازندگی شخصیّت او و یادآور نظر مولانا جلال الدین - عارف مسلمان ومتفکر بلند پایه ایرانی-در اهمیّت نیروی اندیشه آدمی است که:

ای برادر تو همه اندیشه ای     مابقی خود استخوان و ریشه ای

گر گل است اندیشه تو، گلشنی     ور بود خاری تو هیمه گلخنی - رزمجو، - 12-13 :1375

بایستی آشکارا اعتراف کرد علم انسان از تمام رشته های دیگر علوم دشوارتر و پیچیده تر است.

وجود ما معمایی است حافظ       که تحقیقش فسون است و فسانه - حافظ، - 349 : 1372

انسان از دیدگاه ادیان توحیدی و غیر توحیدی، هم چنین از نظر عرفا و حکما تعاریفی گوناگون دارد،ادیان توحیدی به سه اصل توحید،نبوت و معاد قائلند و از این باب با هم خویشاوندی دارند،دغدغه اصلی ادیان به سقوط و نجات وی مربوط می شود. شناخت حق و باطل راه نجات را می گشاید،خدای متعال در سوره تین از سقوط انسان و تحول وی به پست ترین پست ها به روشنی سخن گفته است دستورالعمل های گوناگونی که ما آن را »دین« می نامیم، برای سعادت انسان متولد می شود. در این قسمت به جایگاه انسان در اسلام و قرآن می پردازیم.خاتمه ادیان بزرگ الهی که از طریق وحی بر نبی عربی مکی قرشی هاشمی نازل شد، آیین توحید محمدی بود که اسلام خوانده شد و مصدق و مکمل ادیان الهی پیشین گردید و شارع و بانی آن درطی وحی مُنزَل خویش که قرآن و کتاب االله خوانده می شد رسول االله و خاتم نبیین اعلام گشت. - زرین کوب، - 221 :1369

حضرت محمد - ص - فرزند عبداالله در حدود سال پانصد و هفتاد میلادی در شهر مکه که در شبه جزیره عربستان واقع است از مادری به نام »آمنه « متولد شد، او قبل از تولد،پدرش را از دست داده بود تا هشت سالگی تحت کفالت و سرپرستی جدش عبدالمطلب قرار داشت و پس از فوت او حفاظت و سرپرستی آن حضرت به عهده عموی محترمش جناب ابی طالب قرار گرفت... در سن چهل سالگی از طرف خدا به رسالت مبعوث شد. - قرنی گلپایگانی، - 145 : 1360 وی مردم را به دین اسلام دعوت کرد ، دینی که دارای ویژگی های خاصی بود که دیگر ادیان آن ویژگی ها را نداشتند.» بزرگ ترین امتیاز اسلام این است که انسان را از نظر ماهیت واقعی اش تصور کرده و هرگز مانند نظام های دیگر او را بر چیزی که جزء طبیعتش نیست،اجبار ننموده است.

وی بی آن که انگیزه های فطری را به واپس زدگی سوق دهد و اعصاب فرد را تحت امور روحی در فشار بگذارد به تهذیب روان پرداخته و تا آخرین مرحله امکان در این ره پیش رفته است.انسان در آیینه اسلام نه فرشته تصور شده نه شیطان،گرچه خودش می تواند با گناه و تبهکاری شیطان شود و با پاکی به عالم فرشتگان قدم بگذارد ولی از نظر ذاتش وجودی است میان این دو مرحله،هم جنبه شّر و فساد دارد و هم ملکات پسندیده در اوست. - «قطب، - 81 :1341 انسان آزاد آفریده شده است و قدرت انتخاب هم دارد »انسان در برابر دو قطب متقابل مختارست که ترقی یا سقوط هر کدام را که مایل است انتخاب کند و در هر صورت تحت جبر هیچ عاملی نبوده است. - «پیشین: - 82زیرا که »خداوند با علمی که به آدم آموخت او و نسل او را دارای تمیز و اختیار گردانید،همین اختیار است که آدم و بنی آدم را مورد ابتلاء، یعنی آزمایش قرارداده و می دهد تا به مصلحت خویش واقف شده و راه تکامل و فکراندیشه را بپیماید. - «سحابی، - 114 :1361

مطهری معتقد است که میان انسان مکتب پیامبران با انسان که بشر از راه علوم می شناسد بسیار تفاوت است»انسان - مکتب پیامبران - گسترده تر است،انسانی که بشر از راه علوم می شناسد در میان دو پرانتز - تولد- مرگ - قرار دارد و قبل و بعد پرانتز تاریکی گرفته است، و از نظر علوم،بشری مجهول است ولی انسان قرآن این پرانتزها را ندارد از جهان دیگر آمده است و در مدرسه دنیا باید خود را تکمیل کند و آینده اش در جهان دیگر بستگی به نوع فعالیّت و تلاش یا تنبلی و سستی یی که در این جهان انجام می دهد است. تازه انسان میان تولد و مرگ آن چنان که بشر می شناسد بسی سطحی تر است از آنچه پیامبران می شناسانند.

انسان قرآن باید بداند از کجا آمده است؟ به کجا می رود؟ در کجا هست؟ چگونه باید باشد؟ چه بکند؟ انسان قرآن آن گاه که به این چند سوال عملاً پاسخ گفت، سعادت واقعیش در این جهانی که هست و در جهانی که باید برود تامین می گردد. - « مطهری، - 201 -202 :1362 در قرآن انسان اشرف مخلوقات معرفی شده است.زیباترین مدح و ثناهای قرآن درباره انسان است. انسان از دیدگاه قرآن گوهری شریف و نمونه است به همین جهت آفریننده هستی به او مزایایی بخشیده که غالب موجودات از آن بی بهره اند. یکی از مزایای ارزنده، آزادی است،انسان قدرت انتخاب و تصمیم گیریدارد می تواند کاری را انجام دهد یا ترک کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید