بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
بررسی تاثیر نرخ تورم بر رشد اقتصادی ایران- با رویکرد اقتصاد مقاومتی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نرخ تورم بر رشد اقتصادی ایران- با رویکرد اقتصاد مقاومتی میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی میباشد. جامعه آماری این پژوهش نرخ تورم و رشد اقتصادی در بین سالهای 1369 - 1394 استخراج شده از آمار و ارقام بانک مرکزی میباشند. روش و ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق اطلاعات مربوط به نرخ تورم و رشد اقتصادی با وارد کردن تاثیر اقتصاد مقاومتی در طی سالهای 1364-1394 که اطلاعات آن با مشاهدهی در آمار و اطلاعات بانک مرکزی جمع آوری شدند. مدل مورد استفاده با توجه به خصوصیات اقتصاد ایران براساس مدلهای »برو(1996 )3 « و »الکساندر سارل(1997)4 « می باشد. برای روش تجزیه و تحلیل دادهها از مدل مورد استفاده با توجه به خصوصیات اقتصاد ایران براساس مدلهای »برو(1996 ) « و »الکساندر سارل(1997) « می باشد. در این مدل آستانه های مختلف برای نرخ تورم در نظر گرفته شده است. با توجه به متغیرهای مورد نظر، برای برآورد مدل از روش حداقل مربعات شرطی (CLS) که با حداقل کردن مجذورات خطا ملاکی برای انتخاب آستانه تورمی بهینه است. یافته های پژوهش نشان میدهد که با توجه به اینکه متوسط نرخ تورم در ایران بالاست، اثر منفی و معنی دار تورم بر رشد اقتصادی را در همه سطوح شاهد هستیم. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که نوسانات نرخ تورم (تغییر پذیری نرخ تورم) اثری منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد و همچنین اثرات بلند مدت نوسانات نرخ تورم نسبت به اثرات کوتاه مدت آن بیشتر است یعنی در بلند مدت اثرات منفی نرخ تورم بر رشد اقتصادی بیشتر است که از مهمترین دلایل آن میتوان از نرخنسبتاً بالای تورم (تورم تازنده) نام برد.
واژگان کلیدی: نرخ تورم، رشد اقتصادی، ایران، اقتصاد مقاومتی
-1 مقدمه
با ظهور انقلاب اسلامی، شکل جدیدی ازحکومت در دنیا پدیدار شد که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته
و به مبارزه با استکبار پرداخت. ظهور چنین حکومتی آن هم در منطقه خاورمیانه که از لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخیزد. با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصه های دیگرکشیده شد. یکی از این عرصه ها کهخصوصاً در سال های اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده است، عرصه اقتصادی است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و نظریه پردازی
و الگو سازی در عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که علم استکبار ستیزی را برپا کند، نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم اقتصاد مقاومتی است (لواسانی، .(1391 از سوی دیگر مهمترین دغدغه مردم، اقتصاددانان و سیاستمداران در کشور های در حال توسعه نیل به توسعه اقتصادی است که اهمیت خود را در شکل گیری برنامه های توسعه در برخی از این کشورها نشان میدهد. در فرآیند توسعه یافتن، اهداف مختلفی در کمیت ها و کیفیتهای متفاوت، هدف گذاری می گردند که سطح اولیه توسعه نیافتگی، آرمانها و فرهنگ یک ملت و میزان دسترسی به منابع لازم برای توسعه از عوامل مهم در تحقق آن اهداف است. در ایران نیز در طول چندین دهه، برنامه ریزی اقتصادی در قالب برنامههای مختلف توسعه صورت گرفته و
همچنان ادامه دارد، اما اهداف تعیین شدهغالباًمحقق نگردیده و اقتصاد ایران همچنان با تورم بالا و رشد اقتصادی ناکافی روبه روست. تجربه توسعه یافتگی کشورهای صنعتی نشان میدهد که این کشورها در طول زمان و همراه با رشد اقتصادی بالا در دهههای گذشته، توانستهاند که تورم را در سطح پایینی نگه داشته و سطح رفاه اجتماعی خود را ارتقاء دهند و حد بالایی از استانداردهای زندگی را برای شهروندان تأمین نمایند. از این رو میتوان گفت که تجربه کشورهای مختلف در امر توسعه، شواهد نامتقارنی را در رابطه با همراهی پدیده تورم و رشد اقتصادی ارائه میکند به صورتی که این موضوع همچنان یک مسأله باز است که آیا تورم، لازمه رشد اقتصادی است یا با تحقق آن منافات دارد؟ این مبحث از آن جایی اهمیت می یابد که سیاستگذاران اقتصادی در یک کشور در حال توسعه مانند ایران به آگاهی از وجود تبادل یا تعامل میان تورم و رشد اقتصادی نیاز دارند و در عین حال نسبت به آن بسیار حساس هستند چرا که نحوه جهت گیری سیاستها به روشن شدن این مسأله بستگی دارد. رشد اقتصادی لازمه تحقق توسعه اقتصادی در کشور است، بنابراین سیاستگذاران و مسؤولان اجرایی به دنبال یافتن پاسخ این سؤال مهم هستند که آیا سیاستهای آن ها در جهت رشد اقتصادی، دارای پیامدهای تورمی هست یا خیر؟ چرا که در یک نظام سیاسی که دولت مشروعیت خود را با انتخاب از سوی مردم بدست می آورد، عملکرد دولت در راستای مهار تورم از مهمترین معیارها در ماندگاری آن دولت خواهد بود و جواب این سؤال که آیا تورم موجد رشد اقتصادی است یا مانع آن، در برنامه ریزی اقتصادی کشور اهمیت فوق العاده ای می یابد و در چگونگی تخصیص منابع بسیار تعیین کننده خواهد بود. از سوی دیگر اقتصاد مقاومتی را نمیتوانصرفاًمقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوکهای خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصههای بارز اقتصاد مقاومتی است. آمریکا بیش از دو دهه است که دشمنیهای خود را در قالب تحریمهای گسترده اقتصادی تشدید کرده است و تلاش دارد با اهرم
اقتصاد ضربات کاری و نابود کنندهای را بر اقتصاد ایران وارد نماید.ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تکمحصولی نفت راهحل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار میدهد. نفت که میتوانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی احساس میشود. اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشمانداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایهی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخشهای اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است. اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخشهای اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزهی فعالیت اقتصاد مقاومتی را میتوان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیمبندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانتخوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادی ـ سیاسی دارد (ابراهیمی، .(1391 با توجه به اینکه کشور ایران سالهاست که از سوی برخی کشور های صنعتی به رهبری آمریکا، مورد تحریم قرار گرفته شده است و در نتیجه تعدادی از متغیرهای کلان اقتصادی کشور مانند نرخ رشد، نرخ تورم ، تولید ناخالص ملی ، درآمد سرانه، خط فقر و .... را تحت تاثیر قرار داد و عدم تعادل اقتصادی را تشدید نمود گریبان گیر اقتصاد کشورمان کردهاند و بنابراین مسئولین کشور باید در پی ارائهی راحل هایی ابتکاری برای مقابله با این تحریمها باشند از اینرو راهکار اقتصاد مقاومتی میتواند به عنوان یک خلاقیت موثر برای تحت تاثیر قراردادن متغیرهای کلان اقتصادی در جهت بهبود و تعادل باشد. بنابراین در این تحقیق بر آن شدیم که تاثیر نرخ تورم را بر رشد اقتصادی در محیط اقتصاد مقاومتی کشور بررسی نماییم.
-2 -9- 1-1 مطالعات تجربی
-10-1-1 ارسال با توجه به نگرشهای مختلف در مورد رابطه بین تورم و رشد اقتصادی با توجه به شرایط اقتصادی کشورها میتوان مطالعات انجام شده در این زمینه را در دو قسمت مورد توجه قرار داد. در قسمت نخست، برخی از مطالعات انجام شده در اقتصاد ایران و در قسمت دوم مطالعات انجام شده در سایر کشورها (به ویژه کشورهای در حال توسعه) مورد بررسی قرار میگیرد. بانک مرکزی (1382)، در مطالعات صورت گرفته شده برای بررسی رابطه بین تورم و رشد اقتصادی در ایران بر اساس آمارهای دوره 1358-1379، رابطه منفی بین تورم و رشد اقتصادی را نتیجه میگیرد. نوروزی (1387)، در مطالعهای برای اقتصاد ایران بیان میکند که نرخهای تورم پایین باعث افزایش رشد اقتصادی میشود؛ حال آنکه نرخهای تورم بالا به زیان رشد اقتصادی است. نرخهای تورم پایین با توجه به بررسیهای تجربی، 8 تا 10 درصد در نظر گرفته شده است. در برخی از مطالعات مثل سارل (1996)، و سلطان احمدی((1381 نیز به مسأله¬ی غیرخطی بودن رابطه میان تورم و رشد اقتصادی توجه شده است. برخی از مطالعات به خطی یا غیرخطی بودن رابطه و برخی دیگر به نقطه ی شکست میان تورم و رشد توجه کردهاند. این مطالعات تأکید میکنند که تورم تا یک نرخ معینی میتواند تأثیر مثبت یا خنثی بر رشد داشته باشد و پس از آن به عنوان یک عامل ضد رشد عمل میکند. صفار (1377) به بررسی تأثیر تورم بر سرمایه گذاری و رشد اقتصادی در ایران پرداخت. او در ابتدا کانال غیر مستقیم تورم و سرمایه گذاری و سپس کانال مستقیم تورم و رشد اقتصادی را
-11-1-1
آزمون نمود. نتایج این مطالعه دلالت بر تأثیر منفی نرخ تورم بر رشد سرمایه گذاری در ایران داشت، اما تورم تأثیر معنادار و قابل توجهی بر تولید نداشته است. طباطبایی قمی (1379) به بررسی تأثیر تورم بر رشد اقتصادی ایران در دوره 1346-1377 برای آزمون فرضیههای خود از دو روشOLS, MLE استفاده کرد. که نتایج مطالعه او نشان داد که تورم تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. آزمونهای او بیشتر حکایت از این داشت که در بین شوکهای وارد شده از جانب متغیرهای مختلف از جمله تورم بر رشد اقتصادی بدون نفت، شوکی که از جانب متغیر تورم وارد شده است، بیشترین اثر را دارد. همچنین سلطان احمدی (1381) آثار غیر خطی تورم بر رشد اقتصادی در ایران را مطالعه نمود. در این تحقیق وجود رابطه بین تورم و رشد اقتصادی و ارتباط غیر خطی این دو پدیده با یکدیگر مورد تأیید قرار گرفت و بر این اساس نقطه شکست در رابطه میان تورم و رشد در نرخ تورم 15/5درصد بدست آمد که بیانگر این است که در نرخهای تورم کمتر از 15 /5 درصد اثر تورم بر رشد اقتصادی ناچیز (اما مثبت) است ولی در نرخهای بالاتر از آن، اثر تورم بر رشد، منفی و معنادار است.
گلیمن و همکاران (2001) به بررسی رابطه غیر خطی بین تورم و رشد اقتصادی در کشورهای APEC
وOECD بر اساس یک مدل رشد درون زا، در طول دوره1961-1997پرداختهاند. نتایج حاکی از آن است که برای کشورهای گروه OECD یک رابطه منفی غیر خطی صرف نظر از روش تخمین و تصریح تابع تورم یافت شد، به طوری که اثر تورم روی رشد در سطوح پایین تورم حداکثر است (به ویژه در سطوح زیر حدود10درصد). وقتی کشورهای APEC مدنظر هستند، رابطه غیر خطی منفی تا اندازهای در تصریح لگاریتمی آشکار میشود. به طوری که در سطوح تورم پایین یک اثر مثبت روی رشد وجود دارد ولی در سطوح تورم بیش از 10 درصد این رابطه به طور فزایندهای منفی میشود. از سوی دیگر ریکاردو فاریا و گالرائو کارنیرو (2001) به بررسی تأثیر کوتاه مدت و بلند مدت تورم بر رشد اقتصادی کشوری که از تورم بالا رنج میبرد، پرداختند. آنها مطالعه خود را معطوف به کشور برزیل نمودند و دریافتند که تورم در این کشور، محصول حقیقی را در بلند مدت تحت تأثیر قرار نمیدهد اما در کوتاه مدت یک اثر منفی از سوی تورم بر سطح محصول وجود دارد. آنها این نتایج را در حمایت از ایده ابر خنثی بودن پول در بلند مدت دانستند که توسط سیدراوسکی (1967) ارائه شد.
-12-1-1 خان و سن حاجی (2001) بر اساس دادههای 140 کشور شامل کشورهای صنعتی و در حال توسعه در دوره زمانی1960-1998 میلادی به تحقیق در مورد نرخ آستانه تورم در رابطه با رشد اقتصادی پرداختند. آنها دریافتند که سطح آستانه تورم که بالاتر از آن، تورم باعث کند شدن رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی میگردد، در حدود 1 تا 3 درصد است و این اتفاق برای کشورهای در حال توسعه در نرخهای 11 تا 12 درصد رخ میدهد. گیلفیسون و هربرتسون (2001) برای تحلیل اثر تورم بر رشد، یک الگوی نظری را مورد استفاده قرار دادند که در آن تورم از طریق پس انداز، نرخ بهره حقیقی، سرعت گردش پول، توسعه مالی، کسری بودجه دولت و کارایی در تولید میتوانست به طور بالقوه رشد اقتصادی را تحت تأثیرقرار دهد. آنها سپس براساس دادههای170 کشور در مقطع زمانی 1960- 1992 میلادی به آزمون تأثیر تورم بر رشد بلند مدت پرداختند که یافتههایشان حکایت از این
داشت که تورم بیش از10 تا 20درصد در سال، عموماً برای رشد اقتصادی زیان آور است. فرناندز والدوینوس (2003) بدون اتکاء به برآوردهای رگرسیونیصرفاً، به دنبال شناسایی نوع رابطه میان تورم و رشد اقتصادی در 8 کشور آمریکای لاتین در طی سال های 1970-2000 میلادی بود. در حالی که داده¬های اولیه بیانگر رابطه واضحی میان دو متغیر نبودند اما ضرایب همبستگی بدست آمده از داده¬های فیلتر شده باکستر و کینگ برای تمام کشورهای مورد بررسی منفی بودند. این مطلب نشان میداد که رابطه تورم و رشد در این کشورها معکوس بوده است. گوئررو (2006) اعتقاد داشت که جهت رابطه علّی میان تورم و رشد را نمی توان با بررسی همبستگی میان آن دو شناسایی کرد. او به همین منظور اثر تورم را همراه با مجموعهای از عوامل، بر رشد اقتصادی مورد آزمون قرار داد به گونهای که دادههای تحقیق از نوع دادههای برش مقطعی مربوط به کشورهایی بود که به نوعی تورم شدید 4 را تجربه کردهاند. نتایج بدست آمده از روش متغیر ابزاری در تحقیق گوئررو حکایت از این داشت که تورم تأثیر منفی و بسیار قوی و معنادار بر رشد داشته است. با بررسی مطالعات انجام شده، در مییابیم که نتایج، بعمدتاًیانگر تأثیر منفی تورم بر رشد اقتصادی هستند ولی این رابطه منفی در همه سطوح نرخ تورم برقرار نیست و شدت این اثر نیز در نرخهای تورم بالا و پایین به صورت متقارن وجود ندارد.
×
-3روش تحقیق
روش تحقیق علمی، مجموعهای از قواعد، ابزار و راههای معتبر (قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است (عزتی، 1376،.(20 تحقیقات علمی بر اساس هدف تحقیق به سه دسته تقسیم می شوند: تحقیق بنیادی، تحقیق کاربردی و تحقیق توسعهای میباشد (سرمد، بازرگان، حجازی،1386،.(79 بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نرخ تورم بر رشد اقتصادی ایران- با رویکرد اقتصاد مقاومتی میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی میباشد.
-4جامعهی آماری
جامعه مجموعه اعضای حقیقی یا فرضی است که نتایج پژوهش به آن انتقال داده میشود (دلاور،.(1388 بنابراین جامعهی آماری این پژوهش نرخ تورم و رشد اقتصادی در بین سالهای 1369 - 1394 استخراج شده از آمار و ارقام بانک مرکزی می-باشند.
-5روش و ابزار گردآوری اطلاعات
در این تحقیق اطلاعات مربوط به نرخ تورم و رشد اقتصادی با وارد کردن تاثیر اقتصاد مقاومتی در طی سالهای 1364-1394 که اطلاعات آن با مشاهدهی در آمار و اطلاعات بانک مرکزی و جمعآوری شدند. مدل مورد استفاده با توجه به خصوصیات اقتصاد ایران براساس مدلهای »برو(1996 ) « و »الکساندر سارل(1997) « میباشد. در این مدل آستانههای مختلف برای نرخ تورم در نظر گرفته شده است. با توجه به متغیرهای مورد نظر، برای برآورد مدل از روش حداقل مربعات شرطی (CLS) ملاکی برای انتخاب آستانه تورمی بهینه است. برو ( (1996 در مطالعه خود افزون بر متغیر تورم، از متغیر دیگری نیز برای آزمون تأثیر تغییرپذیری تورم بر رشد اقتصادی استفاده مینماید. برای این منظور وی از انحراف معیار نرخ تورم به عنوان جانشینی برای نشان دادن تأثیر تغییرپذیری تورم بر رشد استفاده مینماید. برو آثار متفاوت تورم بر رشد را با توجه به دامنه نرخ تورم مد نظر قرار داده است، وی رابطه رشد و تورم برای کشورهای مورد مطالعه را با توجه به نرخهای تورم زیر 15 درصد، بین 15 تا 40 درصد و بالای 40 درصد را به طور جداگانه برآورد نموده است و نتیجه میگیرد که اثر تورم بر رشد بیشتر از ناحیه کشورهای با تورم متوسط و بالاتر است. همبستگیمثبتِ قوی بین تورم و تغییرپذیری آن، تمایز اثرات این دو جنبه تورم را مشکل خواهد کرد. بنابراین برو این دو متغیر را به صورت جداگانه وارد مدل میکند.
-6روش تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه و تحلیل به عنوان فرآیندی از روشهای علمی، یکی از پایه های اساسی هر روش تحقیقی است. به طور کلی، تجزیه و تحلیل عبارت از روشی است که از طریق آن کل فرآیند پژوهشی از انتخاب مسئله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت میشود. چون غالب مسائلی که در تعلیم و تربیت مورد پژوهش قرار میگیرند خیلی گسترده و وسیع هستند، پژوهشگران برای پاسخ گویی به مسئله تدوین شده و یا تصمیم گیری در مورد رد یا تایید فرضیهای که صورتبندی کرده است از روشهای مختلف تجزیه و تحلیل استفاده میکند (کاظمی،.(1388 مدل مورد استفاده با توجه به خصوصیات اقتصاد ایران براساس مدلهای برو ( (1996 و الکساندر سارل (1997) میباشد. در این مدل آستانههای مختلف برای نرخ تورم در نظر گرفته شده است. با توجه به متغیرهای مورد نظر، برای برآورد مدل از روش حداقل مربعات شرطی (CLS) که با حداقل کردن مجذورات خطا ملاکی برای انتخاب آستانه تورمی بهینه است.
-7معرفی الگوی رشد برو
برو در قالب یک مدل رشد تعمیم یافته نئوکلاسیک، به بررسی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی پرداخته است. در الگوی ارائه شده توسط برو، نرخ رشد سرانه حقیقی به دو نوع متغیر وابسته است: یکی سطوح اولیه متغیرهای وضعیت است (اینها عناصری مانند موجودی فیزیکی سرمایه و موجودی سرمایه انسانی در شکلهای آموزش و بهداشت را شامل میشوند)، دوم توجه به متغیرهای کنترلی یا محیطی است (برو، .(1995
متغیرهای وضعیت: در مدل برو از متغیر یادگیری در مدرسه در سطوح مختلف به عنوان شاخصی از آموزش و همچنین از متغیر امید به زندگی در بدو تولد به عنوان سطح اولیه بهداشت استفاده میشود. از آنجا که دادههای موجود در مورد سرمایه فیزیکی، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه قابل اطمینان نیستند. از سطح اولیه تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان جانشین استفاده میشود.
متغیرهای کنترلی یا محیطی: اینها عناصری مانند نسبت مخارج مصرفی دولت به GDP، حاشیه نرخ ارز، نسبت رابطه مبادله به GDP و نسبت سرمایه گذاری کل به GDP را در بر میگیرند. در مدلهای رشد نئو کلاسیک، اثرات متغیرهای کنترلی و محیطی روی نرخ رشد، مطابق با اثرات آنها در وضعیت رشد با ثبات است. برای مثال ارزش بالاتر نسبت سرمایه گذاری به تولید، در حالت مذکور، سطح تولید سرانه نیروی کار مؤثر را افزایش میدهد. بنابراین نرخ رشد، برای مقادیر معین متغیرهای وضعیت تمایل به افزایش دارد. به طور مشابه اگر دخالت دولت باعث ایجاد اختلال در بازار شود. نرخ رشد برای مقادیر معین متغیرهای وضعیت کاهش مییابد.
-8 برآورد مدل و تفسیر نتایج مربوط
با توجه به وجود محدودیتهای خاص اقتصاد ایران، میتوان رابطه تورم و رشد اقتصادی را با کمک مدل تعدیل یافتهای از الگوی برو برای دوره زمانی 1369-1394 مورد مطالعه قرار داد. ابتدا الگوی زیر را در نظر میگیریم:
کهدر آن :
: gGDP(YR) نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه (به قیمت های ثابت سال (1376؛
:GDPY سطح اولیه تولید ناخالص داخلی سرانه؛
:IY نسبت سرمایه گذاری کل به تولید ناخالص داخلی
حقیقی؛ :T نرخ با سوادی 6 سال و بالاتر (که برابر است با
نسبت جمعیت تحت تعلیم به لازم التعلیم برای گروه سنی 6 سال و بالاتر
)؛
:TOYنسبت رابطه مبادله به GDP؛ O : امید به
زندگی در بدو تولد؛
:BMPتفاوت نرخ ارز در بازار سیاه و بازار رسمی است که به صورت زیر تعریف میشود:
:CY نسبت مخارج مصرفی دولت به GDP؛ P : نرخ
تورم است