بخشی از مقاله
بررسی تطبیقی دیدگاه حقوق ایران و حقوق کامن لاو در رابطه با مفهوم و نقش اراده و قصد در تکوین جرم
چکیده:
تحلیل و بررسی عناصر جرم از موضوعات اصلی حقوق کیفري عمومی است. یکی از مباحث اصلی در این رابطه اجزاي تشکیلدهندهي هر یک از این عناصر و تعریف و بیان حدود و ثغور آنهاست. حقوق کیفري ایران در این زمینه داراي ضعفهایی است که یکی از آنها تعاریف متفاوت و ناهمگونی است که اساتید حقوق کیفري ایران در خصوص دو مفهوم اراده و قصد ارائه دادهاند. با هدف چارهجویی و رفع این ضعف بررسی تطبیقی این موضوع با حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو صورت پذیرفت و در این مسیر نقش متفاوتی که در این نظام حقوقی براي اراده در تکوین جرم قائل شدهاند نیز مورد توجه قرار گرفت. به نظر میرسد پذیرش دیدگاه حقوق کامن لاو در این مورد در حقوق کیفري ایران میتواند ضمن نظام بخشی و ساماندهی به تحلیل هاي حقوقدانان در مورد عناصر جرم به قضات کیفري نیز در تحلیل و اثبات تحقق عناصر جرم یاري رساند.
واژگان کلیدي:عنصر مادي، عنصر روانی، اراده، قصد، اصل ارادي بودن عمل
-1 مقدمه:
اراده و قصد از مفاهیمی هستند که کمتر در حقوق کیفري ایران به آنها توجه شده است. تعریف حقوقدانان کیفري از دو مفهوم اراده و قصد عموما تفاوت چندانی با هم ندارد. ایشان هر دوي این مفاهیم را جزئی از عنصر روانی جرم میدانند، اما در حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو، این دو مفهوم بسیار مورد توجه و دقت واقع شدهاند. در حقوق کیفري این کشورها اراده و قصد تعاریف متمایزي دارند و هرکدام نقش خاص خود را در تکوین جرم ایفا میکنند. در این نوشتار دو بحث مفهوم اراده و قصد و نقش اراده و قصد در تکوین جرم در حقوق کیفري ایران و حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو مورد مداقه قرار گرفته است. در بخش پایانی نوشتار تحت عنوان نتیجهگیري به داوري بین این دو دیدگاه نشستهایم.
-2 مفهوم اراده و قصد در حقوق کیفري ایران:
در فرهنگ فارسی معین اراده به (خواست، خواستن، میل) معنا شده است. در لغتنامهي دهخدا نیز اراده به (خواست، میل، قصد، مقصود) معنا شده است. در مقابل واژهي قصد نیز در فرهنگ فارسی معین (اراده کردن و از روي عمد و غرض) و در لغتنامهي دهخدا (عمد و تعمد) آورده شده است. همانطور که ملاحظه میشود اراده و قصد در زبان فارسی معناي یکسانی دارند حتی در تعریف هریک، از دیگري استفاده میشود. این دو کلمه در زبان حقوقی کشور ما نیز مفاهیم روشن و متمایزي ندارند . اساتید حقوق کیفري ایران نیز در کتابهاي خود در بعضی موارد این کلمات را به صورت مترادف به کار بردهاند و در مجموع بر سر تعریف این دو مفهوم با یکدیگر توافق ندارند. دکتر عبدالحسین علیآبادي در کتاب حقوق جنایی خود بدون ارائهي تعریفی از ارده در خصوص آن میگوید: (اراده یک عنصر معنوي به شمار میآید که در به وجود آوردن کلیهي جرائم صورت دارد) (علی آبادي، .(60 :1385 ایشان سوء نیت را به سوء نیت مطلق و مقید تقسیم کردهاند که در تعریف سوء نیت مطلق گفتهاند: (عبارتست از قصد، یعنی معرفت عامل جرم به نامشروعیت عمل خویش) و در تعریف سوء نیت مقید آوردهاند: (یعنی شناسایی عامل جرم به خسارتی که عمل ارتکابی او موجب خواهد شد) (همان، .(64 بنابراین ایشان بدون ارائهي تعریفی از اراده آن را براي تحقق هر جرمی لازم دانسته و قصد را به معنی علم به جرم بودن یا نامشروع بودن عمل به حساب آوردهاند.
دکتر گلدوزیان نیز در کتاب بایستههاي حقوق جزاي عمومی خود میگوید: (در کلیهي جرائم اعم از عمدي و غیر عمدي اراده ارتکاب فعل وجود دارد و قانونگذار فقط انجام عمل ارادي را مجازات میکند. در صورت فقدان ارادهي ارتکاب فعل، تحقق جرم منتفی است) (گلدوزیان، .(178 : 1383 اما ایشان قصد یا سوء نیت عام را در این کتاب به این صورت تعریف کردهاند: (قصد یا سوء نیت عام عبارت از ارادهي آگاه عامل در ارتکاب جرم است) (همان، .(181 در واقع ایشان قصد را با اراده تعریف کرده و تمایز روشنی بین این دو مفهوم قائل نشدهاند. دکتر نوربها نیز در کتاب زمینهي حقوق جزاي عمومی خود در تعریف اراده و قصد مجرمانه تعاریف نسبتا یکسانی را ارائه میدهند که نقطهي اتکاي هر دو تعریف برخواستن است. ایشان اراده را به (خواستن در شرایط متعارف) و قصد مجرمانه را به (خواستن قطعی و منجز به انجام عمل و یا ترك عملی که قانون آن را نهی کرده) تعریف کردهاند (نوربها، .(175 :1386 منظور ایشان از شرایط متعارف در تعریف اراده نبود اجبار، اکراه، جنون و صغر سن است. دکتر اردبیلی نیز در کتاب حقوق جزاي عمومی خود در گفتاري تحت عنوان (عنصر روانی) به این بحث پرداختهاند. ایشان قصد را در معنی لغوي به (کشش و کوشش اراده براي رسیدن به هدف معلوم) تعریف کرده و در اصطلاح حقوقی سوء نیت یا قصد مجرمانه را مفهومی داراي دو جزء آگاهی و اراده دانستهاند. در ادامه ایشان در تعریف اراده گفتهاند: (ارادهي ارتکاب همان خواستن فعل یا ترك فعل است) (اردبیلی، .(237-234 :1385 بنابراین ایشان قصد را یک مفهوم عام در نظر گرفتهاند که اراده را در برمیگیرد.
آنچه به عنوان جمعبندي این بخش از نوشتار میتوان بیان کرد این است که در حقوق کیفري ایران بر سر تعریف مفاهیم اراده و قصد توافقی وجود ندارد و حقوقدانان بزرگ ایران در این زمینه هر یک دیدگاهی مخصوص به خود دارند. یکی اراده را جزئی از قصد میداند دیگري هممعنی با آن، یکی از واژههاي قصد مجرمانه و سوء نیت عام استفاده میکند، دیگري از واژههاي سوء نیت مطلق و مقید. به واقع نمیتوان ادعا کرد که در حقوق کیفري ایران اراده فلان تعریف را دارد یا قصد اینگونه تعریف شده و
داراي چنین اجزائی است یا نمی توان گفت که در دکترین حقوق کیفري ایران عنصر معنوي داراي فلان اجزا و ارکان است؛ چراکه همانطور که گفته شد هر یک از حقوقدانان بزرگ ایران در این موارد دایرهي واژگان و دیدگاه خاص خود را دارد.
-3 مفهوم اراده و قصد در حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو:
همانطور که گفته شد در حقوق کیفري ایران واژههاي (اراده) و (قصد) واژگان بسیار پرکاربردي هستند. در خصوص معناي لغوي و اصطلاحی این دو واژه در حقوق کیفري ایران توضیحاتی ارائه شد. در مقابل در حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو از واژهها یا عبارات (voluntaryact) به معناي عمل ارادي، (will) به معناي اراده، و (intent) یا (intention) به معناي قصد استفاده میشود.
در زبان انگلیسی به لحاظ لغوي واژهي (voluntary) (ارادي) به این صورت تعریف میشود: (انجام عمل با میل و خواست و بدون فشار و اجبار) (OxfordDictionary) یا (حرکت ارادي بدن حرکتی است که ذهن هوشیار انسان آن را تحت کنترل دارد) .(LongmanAdvancedAmericanDictionary) همچنین اگر در این لغتنامههاي معتبر زبان انگلیسی به دنبال معناي لغوي (intent) (قصد) باشیم به این تعریف میرسیم: (تصمیم گرفتن به انجام کاري یا به دست آوردن چیزي).
در رابطه با موضوع مورد بحث در کتاب حقوق جزاي الیوت و کویین آمده است: (رفتار در مواردي غیر ارادي محسوب میشود که متهم بدن خود را تحت کنترل نداشته باشد) .(Elliot&Quinn,2000:8) پس از نظر ایشان عمل ارادي عملی است که
در حین انجام آن شخص بدن خود را تحت کنترل داشته باشد. جان اسچپ در کتاب حقوق جزاي آمریکا در فصل عنصر مادي ذیل عنوان (عمل چیست؟) میگوید: منظور از عمل یا رفتار فیزیکی در حقوق جزا عملی است که با اراده انجام شده باشد و عمل غیر ارادي اصلا از دیدگاه حقوق جزا عمل نیست. وي براي تمییز بین عمل ارادي و غیر ارادي متوسل به چند مثال شده و میآورد: (وقتی شما دستتان را بلند میکنید این عمل به عنوان یک عمل ارادي در نظر گرفته میشود اما هنگامی که دست شما در نتیجه ي گرفتگی ماهیچه حرکت میکند عملی ارادي نخواهد بود. همچنین اعمالی که توسط کسی که دچار بیماري صرع بوده یا در خواب راه میرود انجام شده عمل ارادي در نظر گرفته نمیشود) .(Scheb, 1996: 137)
همچنین استیو براندن در کتاب مروري بر حقوق جزاي انگلستان، ضمن تاکید بر این که منظور از عمل یا رفتار فیزیکی در حقوق جزا عملی است که با اراده انجام شده باشد میآورد: (هرگاه متهم صرفا در نتیجهي یک افتادن اتفاقی شاکی را مجروح نماید یک تهاجم ارادي وجود ندارد. همین طور است جایی که x دست متهم را به صورت شاکی میزند یا تشنج عضلانی متهم، موجب ضربه زدن به شاکی از سوي وي میگردد. در چنین حالتهایی متهم فاقد اراده بوده و بر اعمال خود کنترل ندارد. بنابراین به نظر میرسد که بی ارادگی یک دفاع واقعی نیست چراکه متهم در این حالت نیاز به چنین دفاعی ندارد چون در اینجا اصلا عنصر مادي وجود نداشته است (براندن، .(18 :1375
همچنین در دعواي برتی علیه دادستان کل ایرلند شمالی 1963، عالیجناب دنینگ قاضی مجلس اعیان در تعریف بی ارادگی
میگوید: (انجام عملی به وسیلهي عضلات بدون هیچ گونه کنترل ذهنی ... یا انجام عملی در حالتی که شخص نسبت به آنچه انجام میدهد هشیار نیست ... عملی غیر ارادي است...)(.(Childs,2011:37
اماintent یا intention (قصد) در میان حقوقدانان کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو تعریف و مفهومی کاملا متفاوت با آنچه پیشتر در مورد (اراده) گفته شد دارد. در لغت نامهي معتبر حقوقی Black’slawDictionary (قصد) با این
واژهها و عبارات تعریف شده است: (هدف، طراحی برنامه ریزي شده، تصمیم به انجام یا احتراز از یک عمل خاص، عزم، در حقوق کیفري به معنی امتداد یافتن میل و اراده به سوي یک هدف مشخص است. با توجه به اینکه قصد یک حالت ذهنی است به ندرت می توان چگونگی آن را به طور مستقیم ثابت کرد ولی از حقایق موجود معمولا مستفاد میشود).
کلمهي قصد (intent) در کتاب منتشره توسط موسسه حقوق آمریکا راجع به شبه جرم (restatementofTorts) بدان معنی است که عامل یا فاعل می خواهد عواقبی از عمل او به وجود آید و یا معتقد است که عواقب مزبور به احتمال بسیار زیاد از آن عمل ناشی خواهد شد .(Bublick,2010:2)
الیوت و کویین در کتاب حقوق جزاي خود در بخش عنصر معنوي، جرایم را به سه دسته تقسیم می کنند: جرایمی که عنصر معنوي آنها (قصد یا (intention است (جرایم عمدي). جرایمی که عنصر معنوي آنها بی احتیاطی یا سهل انگاري است (جرایم غیر عمدي) و جرایم با مسئولیت مطلق که فاقد عنصر معنوي هستند. در ادامهي این بخش در توضیح مفهوم قصد آمده است: (قصد یک مفهوم ذهنی است که براي کمک به فهم معنی حقوقی آن، میتوان آن را به دو قسمت تقسیم کرد: -1 قصد مستقیم که در آن فاعل امید و تصمیم ایجاد نتایج حاصل از فعل خود را داشته است و -2 قصد غیر مستقیم که در آن فاعل می داند که نتایج مزبور به طور حتم از فعل وي حاصل خواهد شد) .(Elliot&Quinn,2000:12)
در حقوق جزاي امریکا به طور سنتی قصد یا سوء نیت را به سوء نیت عام و خاص تقسیم میکنند. منظور از سوء نیت عام این است که مجرم تنها باید قصد انجام عمل را کرده باشد بدون اینکه نتیجهاي خاص را به دنبال آن قصد کرده باشد. از سوي دیگر در این تقسیم بندي سوء نیت خاص اشاره دارد به هدف ذهنی شخص انجام دهندهي عمل جهت تحصیل نتیجهي خاصی به غیر از صرف انجام عملش .(Scheb,1996:144,145) اما در قانون جزاي نمونه امریکا جرایم از نظر عنصر معنوي به پنج دسته تقسیم میشوند: -1 جرایمی که عنصر معنوي آنها عبارت است از قصد عامدانه (purposely) که در آن فاعل از ماهیت رفتار خود و شرایط و اوضاع و احوال پیرامونی آگاه است و امید و تصمیم ایجاد نتایج حاصل از فعل خود را داشته است. -2 جرایمی که عنصر معنوي آنها عبارت است از قصد عالمانه (knowingly) که در آن فاعل از ماهیت رفتار خود و شرایط و اوضاع و احوال پیرامونی آگاه بوده و احتمال قوي میداده که نتایج خاصی از عمل او حاصل شود هرچند میلی به ایجاد آنها نداشته است. -3 جرایمی که عنصر معنوي آنها بی احتیاطی و -4 سهل انگاري است و -5 جرایم با مسئولیت مطلق (لفیو، Model) (20 :1390 .(Penal Codeدر واقع قصد عامدانه همان قصد مستقیم و قصد عالمانه همان قصد غیر مستقیم است.
در جمع بندي آنچه در این بخش آمد باید گفت اراده و قصد در حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو مفاهیم متمایزي دارند. عمل ارادي عملی است که حین انجام آن شخص هوشیار است و عضلاتش توسط ذهن هشیارش کنترل میشود.
اما قصد اجمالا به معنی امتداد دادن آگاهانه میل و اراده به سوي یک هدف مشخص است که میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم یا در بیان دیگر عامدانه یا عالمانه باشد. براي روشن شدن تمایز دو مفهوم اراده و قصد در این نظام حقوقی میتوان به یک مثال متوسل شد. فرض کنید شخصی در یک ورزشگاه به تماشاي یک بازي فوتبال نشسته است. ناگاه بدون هیچ سابقهي قبلی دچار تشنج یا حملهي صرع میشود و در اثر تکانههاي عصبی دستش به هر طرف پرتاب شده، در این حین دستش با شدت به صورت تماشاگر مجاورش برخورد کرده و او را به شدت مصدوم میکند. در اینجا شخص حین ارتکاب عمل ناهوشیار بوده و کنترلی بر عضلات بدنش نداشته است؛ پس اراده و به طریق اولی قصد که امتداد دادن اراده به سوي یک هدف مشخص است وجود ندارد. در همین مثال فرض کنید این تماشاگر پس از زدن یک گل حساس توسط بازیکن مورد علاقهاش به شدت خوشحال شده، از جا میپرد و به طور ناگهانی و با هیجان تمام دستانش را به نشانهي خوشحالی باز کرده و دستش به شدت با صورت تماشاگر مجاورش برخورد میکند و او را مصدوم می نماید. در اینجا شخص هوشیار است و بر عضلات بدن خود کنترل دارد اما امتداد دادن آگاهانهیاراده به سوي یک هدف مشخص روي نداده است؛ پس اراده وجود دارد اما قصد مفقود است. در همین مثال اگر این تماشاگر با تماشاگر مجاورش درگیري لفظی پیدا کرده و با او درگیر شود و یک مشت به صورت او بزند طبیعتا هم اراده داشته و هم این اراده را به صورت آگاهانه به سوي یک هدف مشخص امتداد داده است، در نتیجه قصد نیز داشته است.
سوال بعدي که در اینجا مطرح می شود این است که نقش هر یک از مفاهیم اراده و قصد در حقوق کیفري ایران و حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو در تکمیل جرم چیست؟ آیا هر دوي این مفاهیم از اجزاي عنصر معنوي هستند؟ در ادامه دیدگاه حقوق کیفري ایران و حقوق کیفري کشورهاي داراي نظام حقوقی کامن لاو در این رابطه به بحث گذاشته می شود.
-4 نقش اراده و قصد در تکوین جرم در حقوق کیفري ایران:
از دیدگاه حقوقدانان کیفري ایران اراده و قصد هر دو از اجزاي عنصر معنوي هستند و در صورت فقدان هر یک از آنها یا هر دوي آنها عنصر معنوي مخدوش بوده و جرم محقق نشده و طبیعتا مسئولیت کیفري ایجاد نمی شود. مثلا دکتر علی آبادي در کتاب حقوق جنایی ذیل گفتار (عنصر معنوي) به دو مفهوم (اراده) و (سوء نیت) یا همان قصد اشاره کرده و هر دوي آنها را جزیی از عنصر معنوي جرم دانسته است (علی آبادي، .(63-60 :1385 دکتر گلدوزیان نیز در کتاب بایستههاي حقوق جزاي عمومی دقیقا همین رویه را در پیش گرفته و دو مفهوم (اراده) و (قصد مجرمانه) را از اجزاي عنصر معنوي دانستهاند (گلدوزیان، :1383 .(181 دکتر اردبیلی نیز در کتاب حقوق جزاي عمومی دیدگاه خود را در این زمینه ابراز داشته است. ایشان قصد را مترادف عمد آورده و عمد را داراي دو جزء آگاهی و اراده دانسته اند؛ بنابراین از نظر ایشان اراده جزئی از قصد و هر دوي آنها از اجزاي عنصر معنوي به شمار میآیند (اردبیلی، .(237-234 :1385 دکتر نوربها نیز که از اساتید بزرگ حقوق جزاي عمومی ایران بودند در کتاب زمینهي حقوق جزاي عمومی خود با ارائهي تعاریفی تقریبا یکسان از اراده و قصد، هر دو را از اجزاي عنصر معنوي جرم به حساب آوردهاند (نوربها، .(176-175 :1386