بخشی از مقاله

بررسی راهکارهای رسیدن به خوانایی بصری در افزایش کیفیت بنا های معماری


چکیده

پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای رسیدن به خوانایی بصری با مقایسه مبانی و آثار معماری مدرن و پست مدرن میپردازد که یکی از مقوله های اصلی در نقد آثار معماری و فضاهای شهری است که در مانیفست های معاری مدرن و پست مدن مطرح شده است سپس به بررسی درک محیط و تفسیر آن از نگاه عموم مردم پرداخته می شود امروزه ارتقاء سطح کیفی فضاهای شهری از دغدغه های معماران و شهرسازان است. یکی از مهم ترین قلمروهای فضای

شهری، بناها می باشند که نقش مهمی در شکل گیری هویت کلان شهری ایفا می نمایند. کیفیت کالبدی و بصری بدنه بر کیفیت ادراکی و فضایی بناها تاثیر بسزایی دارد. از این رو امروزه علاوه بر بعد عملکردی محیط، لزوم توجه به بار معنایی بناهای شهری همواره مورد تاکید قرار می گیرد. در طراحی بدنه ها رابطه میان عناصر ادراک شده، حاکی از قابلیت بالای نقش انگیزی در ایجاد تصویری به یادماندنی در ذهن بیننده است. حواس بصری مهم ترین نقش را در ادراک فضای شهری داراست، اغلب چیزهایی که توسط حس بصری دریافت می شوند به مدد خوانایی است. خوانایی فرم ها موجب تقویت ادراک بصری و شکل گیری تصویر ذهنی واضح و مطلوب از حضور در عرصه عمومی را در ذهن ناظران فضا موجب می شود. خوانایی می تواند به فضا یکپارچگی و وحدت بخشد و به دلیل تنوع رنگی به جا و حساب شده، آن را متمایز، سرزنده و قابل شناسایی کند. این مقاله با هدف ارائه معیارهای طراحی بدنه محورهای شاخص و پس از بررسی و مطالعه مفاهیم مربوطه، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و همبستگی در بستر مطالعات میدانی، ضمن شناخت عوامل موثر بر ادراک انسان از محیط کالبدی در طول شبانه روز و تحلیل ارزش های شکلی، کیفی و بصری فضا، راهکارهایی برای رسیدن به خوانایی به عنوان افزایش کیفیت بناهای معماری که واجد ارزش های شاخص بصری، با تاکید بر مولفه های کالبدی و الگوهای فعالیت پیشنهاد می کند که این مولفه ها قادرند با معنادار کردن فضای شهری و خوانایی فضا را افزایش داده و سبب شکلگیری احساس هویت و خوانایی مکان شده و ارتقاء روزافزون و پایدارِ کیفیت محیط حاصل شود.

واژههای کلیدی: فرایند ادراک، خوانایی، فرم . عملکرد، شفافیت، بداعت، طرحواره


1

-1 مقدمه

آیا نما و فرم بیرونی ساختمانها باید گویای عملکرد اصلی و فرم های داخلی آن باشد؟ پاسخ این سوال بسته به سبک های مختلف طراحی فرق می کند مردم موقعی که بتوانند سامان فضایی مکان وآنچه در آنجا می گذرد را درک کنند خوانایی(کیفیتی که موجبات قابل درک

شدن یک مکان را فراهم می آورد) مفهوم می یابد. (محیط های پاسخده، (113 انسان برای درک محیط خود به قواعد وقالب هایی احتیاج دارد که بتواند به کمک آنها بافت خبرها را به دست آورد "به کمک

این قواعدوقالبهاست که انسان در ذهن خویش می تواند با به هم پیوستن مقادیری از این علایم خبری طرحواره هایی تشکیل دهد که بهکمک آنهاا محیط را بسیار آسانتر درکند."(زیباشناسی در معماری، (5 "خوانایی در 2 سطح اهمیت می یابد فرم کالبدی والگوهای فعالیت .مکان ها ممکن است در یکی از این 2 سطح خوانا وقابل

فهم شوند:برای مثال این احتمال وجود دارد که از فرم کالبدی یک مکان ،احساسی روشن مانند لذت بردن از حدی از زیبایی را ،در یک سطح سامان بخشد الگوهای فعالیت نیز ممکن است که به همان اندازه بدون دلمشغولی قابل توجهی به فرم بر تصویر ذهنی جا بیافتد." (وحیط های پاسخده،( 113 خوانایی محیط به ویژه برای افراد بیگانه خیلی مهم است چراکه آنها نیاز دارند بدون مقدمات قبلی وبه سرعت به درک محیط

نایل آیند. محیط های خوانا باعث ایجاد حس رضایت وامنبت اخلاقی در شهروندان ومسافران می شوند. تحقیقات نشان داده است که مردم از شکل فیزیکی مکانی ساختمانها،کاربری آن را استنباط می کنند.

-2 خوانایی وضرورت آن در معماری معاصر

در عرصه وعصر مدرن میزان خونایی مکانها در هر دو سطح فرم وفعالیت ناچیز وضعیف است.لذاتعمق در اهمیت وارتقا سطح آن یک هدف مهم تلقی میشود.

"شهر مدرن فقط از این جنبه که ساختمانها نمیتوانند دروغ بگویند خوانایی دارند."(همان،(115 تعدد بلوک های اداری بزرگ با نماهای مدرن وتقریبا یکنواخت در کنار هم از نظر بصری چنان بر مکانهای عمومی مسلط شده
اند که الگوهای فعالیتی مهم را نیز آشفته کرده اند از طرفی شباهت بین ساختمانهای عمومی مهموساختمانهای خصوصی غیرمرتبط،خونایی بصری را کاهش داده هست.


شکل-1شباهت بین ساختمانهای عمومی مهم وساختمانهای خصوصی غیر مرتبط

بدعت در انتخاب صورتها وتعمیم صورتهای یکسان و همشکل 1راه کاستن از اهمیت صورت است. همسان کردن صورتها که موجب کاهش غنای بصری میشود وبه عدم خوانایی وسردگمی در فضاهای معماری منجر میشود.(معماری اختیار یا سرنوشت،(41

2

شکل-2موضوعات نامبدنی وموضوعات کاذب(معماری اختیار یا سرنوشت)

-3 شاخصه های خوانایی

-1-3 هم ارزی فرم با عملکرد

ارتباط بین فرم وعملکرد(ظاهر وباطن)برای تمامی هنرها لازم است حتی در نقاشی آبستره (ذهنی)که معنای خاصی را بیان نمیکند رنگها بهنوعی یک مفهوم معنوی را القا میکند "هر نوع تجسم ذهنی کهیک محتوای معنوی از جمله آثار معماری نمودار ذاتی آن محتواست که با استفاده از فرمهای ویژه که مطابق با یک نمونه از پیش داده شده سازمان دهی شده است بیان شده استونیز برعکس برای بیان هر محتوای معنوی نیز بایستی فرم بصری متناسب وقابل درکی پیدا کرده وچنیناست که نیاز به زبان فرمها احساس میشود."(محیط های پاسخده،(350

در سبک مدرن پیروان سولیوان به دنبال گفته او که :فرم تابعی از عملکرد سعی کرده اند نوعی معماری ناب وکاربردی عرضه کنند."در معماری که به دنبال کارکرد بهتری است زیبا آن چیزی خواهد بود که خوب کار کند با این نگرش اشکال بینگر کارکردهایی میشوند که ساختمان برای آن ساخته شده است" (سیری در مبانی نظری معماری،(274
"ونچوری با انتقاد از شعار خود یعنی فرم عملکرد را میسازد را جایگزین می کند در شعار ونچوری این فرمها هستند که انگیزه ساز ایجاد معنی در ذهن می باشند و رفتار های درونی انسان را جهت می بخشند"(مطلبی،(84 او بر معانی دوگانه فرمهای معماری به جای تک عملکردی بودن فضاهای معماری مدرن تاکید نمود به اعتقاد ونچوری چند

عملکردی بودن وعملکردهای دوگانه داشتن عناصر وفرمهای معماری،معانی پیچیده به فضاهای معماری می بخشد که این خود باعث افزایش سرور وشادمانی در فضاهای معماری وبه مرتبه اولی در استفاده کنندگان می باشد (همان)و پیروان پست مدرن درمعماری روی به ایهام آوردند.ونچوری:"من غنای معنی را به وضوح آن ترجیح می دهم هم عملکردی را که به وضوح در سیمای ساختمان ضاهر می شود وهم عملکردی را که آشکار نیست ولی به طور ضمنی به دیده می آید را دوست دارم،من هماین وهم آنرا،به یا این یا آن ترجیح میدهم."(زیبایی شناسی در معماری،(190

"در دستیابی به فضای کالبدی خوانا نقطه مهم این است که بتوان یک مفهوم روشن و دقیقی از ویژگی های مربوطه را در تصویر ذهنی مردم شکل داد.در واقع این مردم هستند که با درک محیط به شکل یک تصویر مشخص در ذهن خود می پردازد نه طراح.طراح صرفا ترتیب بندی کالبدی سامانه فضایی مربوطه را مد نظر قرار میدهد.(محیط های پاسخده، (117

یعنی اگر فرم تابع عملکرد باشد می تواند خوانایی را افزایش دهد ظاهر بیرونی شبیه چیزی است گه داخل آن جریان دارد و توانایی این را دارد که با مقداری توجه کاربری آن را حدس زد.


3

-2-3 شفافیت (ارتباط درون و بیرون)

تاریخ ساده شده فضا را می توان در سه دوره با سه دیدگاه در مورد فضا خلاصه کرد در دوره اول، معماری نوعی مجسمه سازی بود چندان توجهی به فضای داخلی نمی شود در دوره دوم فضای داخلی به صورت مرکز شغل معماری درامد .در این دوره تنها یا فضای داخلی مورد توجه بود و یا خارج. انتخاب بین »این و آن.« ارتباط بین داخل و خارج فقط به این سوال محدود می شد که تا چه حد شخصیت فضای داخل از خارج بایستی قابل تشخیص باشد یا به عکس. عملکرد گشودگی ها محدود به راه ورود و خروج بود و نیز راه ورودی از نظر تامین ضروری به نظر می رسید. ارتباط واقعی بین داخل و خارج در سومین دوره، یعنی از اول قرن بیستم برقرار شد و اینکه نیز مرز بین داخل و خارج وضوح خود را از دست داده و مرزی مبهم و پیچیده می باشد.هنر نقاشی راهگشای رابطه ای از نوع »هم این و هم آن« یا رابطه این جاری بین درون و بیرون بود.(زیبایی شناسی در معماری، (190

با آغاز معماری مدرن واژگان جدیدی با مفاهیم متعدد وارد ادبیات معماری جهان شدند که از جمله می توان به واژه شفافیت یا اصل شفافیت در معماری اشاره کرد. این اصل که همواره در این سبک به دیده مثبت به آن نگریسته می شود را می توان به نوعی تفکرات مدرن دانست. در واقع شفافیت بیان تفکرات و ایده ال ها و ذهنیت معماری مدرن در قالب کالبد معماری است.

" تشابه فرم داخلی و خارجی بستگی نزدیک به فرم و میزان گشودگی ها نیز دارد. هر چه گشودگی فراختر باشد ارتباط درون و برون قویتر است و متناسب با آن تباعد فرم داخل و خارج کمتر می شود."(زیبایی شناسی در معماری،(166

" اگر ارتباط مستقیمی بین درون و برون وجود داشته باشد صحبت از نظام سازمان دهی خوانا می کنیم."(همان) شاید جسورانه ترین پیام معماری مدرن فضای روان آن باشد که برای دستیابی به پیوستگی داخل و خارج به کار

رفت.فضای روان، معماری متشکل از سطوح افقی و قائم را بوجود آورد.میس ون دروهه در پروژه »پاویون بارسلونا« به فضای درون و بیرون، امکان جریان در یکدیگر را می دهد و از این طریق مرز بین بیرون و درون را از میان بر میدارد. ارتباط فضایی بین درون و بیرون را می توان دستاورد معنوی مدرن دانست. آلتو با استفاده از انواع مصالح طبیعی در داخل ساختمان در جهت عکس نیز عمل می کند و در واقع محیط بیرون را نیز به داخل می کشاند. به نظر رایت هر خانه بایستی با محیط خود یک واحد را تشکیل بدهد.

شکل -3 پاویون بارسلونا اثر میس ون دروهه (اینترنت)

در این بین اقداماتی چون حذف جدار ههای تقسیم کننده فضا ،استفاده از شیشه به عنوان مصالح شفاف در جهت ارتباط بین درون وبیرون،بحث پلان آزاد برای آزاد کردن دیوارها از تحمل بار سقف ودر پی آن به وجود آمدن نمای آزاد با استفاده شیشه،انعطاف پذیری، سیالیت ونفوذ فضاها در یکدیر در جهت هرچه شفاف ترکردن بنا به کار گرفته شده اند.


4

شکل-4خانه شیشه ای اثر فیلیپ جانسون(اینترنت)

در معماری پست مدرن بر تضاد بین داخل و خارج تاکید میشود. بولنوف در این باب می گوید :" این دوگانگی بین درون و بیرون مبنای هر گونه ادراک فضا هست و حتی در تمام زندگی انسان نیز قابل پیگیری می باشد. انسان هم ب هفضای بیرون وهم به فضای درون وهم به امکان حرکت بین این دو فضا نیازمند است. از این رو این دو قابل جدایی مطلق نیستند و همیشه ارتباطی کم وبیش شدید بین آنها وجود دارد."(همان)

نوع این ارتباط بیش از هر چیز تابع نوع روزنه های فضایی و داخلی از یکسو و رابطه فضایی بین جداره ها از سوی دیگر است. در حالی که فضای اول همیشه محصور است – ولو به وسیله یک جداره شیشه ای- فضای دوم محصور نیست. علی رغم این تضاد بین داخل وخارج روابط دیگری نیز وجود دارد. نوربرگ شولتس نیز بر این باور است که این ارتباط یکی از اصول اساسی معماری است. رابرت ونچوری که از مدافعین سر سخت این نوع تضاد است در این باره می گوید :"تضاد درون وبیرون را می توان یکی از مهم ترین مظاهر تضاد در معماری دانست . نوع دیگری از تضاد بیرونودرون هنگامی به وجود می آید که نمای ساختمان انتظاری را در ذهن بیننده بر انگیزد که فضای داخل آن را برآورده نسازد برای نمونه نمای کاملا قرینه که داخل آن کاملا غیر متقارن ساخته شده است .

دیوار یعنی نقطه تغییر، موقعیت مهمی در معماری پیدا میکند معماری در برخورد نیروهای کاربرد وفضاهای داخل با خارج پدید می آید ."هدف اساسی فضاهای داخلی ساختمان ها بیشتر ایجاد یک پوششش است تا جهت بخشیدن به فضا و همچنین جدا کردن خارج است از داخل."(پیچیدگی وتضاد درمعماری،(114

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید