بخشی از مقاله

چکیده

یکی از راهبردهای مهم در معماری و شهرسازی پایدار، اقلیم و اصول طراحی اقلیمی است. این مسئله بویژه در شهرهایی با شرایط آبو هوایی خاص اهمیت بیشتری پیدا میکند. یکی از این شهرها، گیلان است که ویژگی اقلیمی این منطقه، رطوبت نسبی بالا، اعتدال دما و بارندگی زیاد است.گذشتگان ما در نبود امکانات مدرن و استفاده از انرژی فسیلی، برای تطابق با شرایط سخت اقلیمی، در نحوه طراحی، انتخاب مصالح و نوع ساخت خود بهگونهای عمل میکردند که با استفاده از انرژیهای طبیعی، آسایش حرارتی بنا و ساکنین آن فراهم شود.

از این رو نیازهای متفاوت این پهنهها منجر به شکل-گیری معماری خاص در هر پهنه میشود. استان گیلان دارای سه پهنه معماری است که شهر لاهیجان به عنوان نمونه مطالعه شده در این پژوهش، در پهنه جلگهای/ کوهستانی واقع شده است. مقاله حاضر براساس مطالعات کتابخانهای و میدانی و با هدف ارائه تصویری کلی از معماری گیلان و بویژه پهنه جلگهای/ کوهستانی صورت گرفته است. برای این منظور به شرح اصول و الگوی معماری بناهای مسکونی این پهنه معماری پرداخته میشود. معماریای که در اثر شرایط اقلیمی خاص منطقه شکل گرفته و بیانگر نوعی از طراحی اقلیمی است و در نهایت راهکارهای طراحی اقلیمی برای اقلیم موردنظر در یک جدول در قسمت نتیجهگیری ارائه شده است.

-1 مقدمه

بعد از انقلاب صنعتی استفاده از سوختهای فسیلی برای مهیا کردن راحتی حرارتی افزایش کرد و امروزه باتوجه به رشد جمعیت شهری، شاهد روند روبه رشد مصرف انرژی هستیم، که با پیشبینی افقهای نسبتأ کوتاه برای سوختهای فسیلی 40 - سال برای نفت و 65 سال برای گاز - ، بشر نیاز دارد که به سرعت از استفاده از سوختهای فسیلی به سمت وابستگی بیشتر به انرژیهای تجدیدشونده پاک، حرکت کند .

در مناطق مختلف ایران، شاهد گونههای مختلف ساختمانی متناسب با آب و هوا و شرایط اقلیمی ویژه هستیم. چراکه گذشتگان ما برای تطابق با شرایط سخت اقلیمی به گونهای عمل میکردند که بنا بهترین شرایط را برای آسایش حرارتی انسان فراهم آورد . مقایسه راهکارهای بومی نشان میدهد که گاه نیازهای متفاوت این پهنهها منجر به راهحلهای مشترک شده و به همین دلیل پهنه اقلیمی استان گیلان دارای سه پهنه معماری شامل جلگهای-کوهپایهای، کوهستانی مرطوب و کوهستانی نیمه خشک است .

شهر لاهیجان که در این پژوهش به بررسی معماری بومی آن پرداخته شده است در استان گیلان و پهنه جلگهای-کوهپایهای واقع شده است. در بافت شهری لاهیجان همچون شهرهای دیگر، شاهد افزایش روزافزون ساختمانهایی هستیم که با تقلید کورکورانه از معماری غرب و آنچه معماری بینالملل نامیده میشود، تجربیات گذشتگان خود را به فراموشی سپردهاند و گاهی نیز با بهکارگیری صوری عناصر معماری سنتی در بنای ساخته شده، فقط ساختمانی داریم که از نظر ظاهری شبیه معماری گذشته است، ولی کارایی آنرا ندارد و یا در محلی نامناسب و به دور از فرهنگ منطقه بنا شده است .

این مسئله ضرورت پرداختن به اصول معماری بومی در خانههای امروزی را روشن میکند چراکه باتوجه به اصول معماری بومی، میتوان باکمترین نیاز به انرژیهای فسیلی، ضمن صرفهجویی در هزینهها، از آلودگی و تخریب محیطزیست نیز جلوگیری بهعمل آورد. بنابراین با شناخت روشهای بومی میتوان به دستورالعملهای طراحی مسکن با دیدگاه استفاده بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش مصرف انرژی فسیلی دست یافت. از این رو هدف از این مقاله، شناسایی راهحلها و روشهای استفاده شده در معماری بومی این پهنه معماری از استان گیلان است. در این مقاله از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است و اطلاعات موردنیاز از شیوه کتابخانهای و میدانی بدست آمدهاند.

-2 سوالات تحقیق

-    تأثیر اقلیم و آب و هوا بر شکلگیری اجزا و عناصر ساختمانی چگونه است؟
-    توجه به اقلیم و اصول معماری بومی به چه صورت موجب صرفهجویی در مصرف انرژی در ساختمان میشود؟

-3 طراحی اقلیمی

ریشه واژهی اقلیم از لفظ یونانی "klima" به معنی خمیدگی و انحنا [4] بوده که معرب آن به صورت اقلیم درآمده است [5] و اصطلاحا به معنی تمایل و انحراف ناحیهای از زمین نسبت به آفتاب است. اقلیمشناسی معادل آب و هواشناسی است. از آنجا که انسان مدت زیادی از وقت خود را در خانه سر میبرند لازم است آسایش آن تامین شود.

یکی از مهمترین عواملی که بر ساخت مسکن انسانی تاثیر دارد خصوصیات اقلیمی و آبو هوایی است . بررسی وضعیت آب و هوایی مناطق مختلف، جهت برنامه ریزی، لازم ضروری است و برای طراحی مسکن ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و از اینجاست که موضوع طراحی اقلیمی مطرح می شود. درواقع می توان گفت طراحی مسکن براساس شرایط آب و هوایی یک منطقه، اولین خط دفاعی در مقابل عوامل خارجی بناست .

معماری همساز با اقلیم همان اصولی است که در معماری سنتی داشتهایم  و عبارت است از نگهداری وضعیت میکروکلیمای مسکن در محدودهی آسایش، صرفنظر از وضعیت خارج ساختمان است . طراحی زیستاقلیم متکی بر کالبد ساختمان است که توانایی و دانش نحوهی بهرهبرداری از نور خورشید، گرما و جریان هوا، از طریق پوسته ساختمان، در زمان دقیق و مورد نیاز در روز و ماههای خاصی از سال را فراهم میکند

-4 اهمیت توجه به معماری همساز با اقلیم

"امروزه بسیاری از معماران معتقدند، باید با درآمیختن ساختمان و طبیعت، انسان را از وابستگی تمام و کمال به وسایل مکانیکی مولد سرما و گرما رهانید. دلیل این تغییر نگرش را میتوان در آگاهی از واقعیتهای زیر جستجو کرد:

-1 محدودیت منابع فسیلی که نیروی محرکه اصلی دستگاههای مولد سرما و گرما هستند. -2 مشکلات جنبی استفاده از منابع فسیلی، از جمله آلودگی هوا.

-3  اهمیت زندگی همساز با طبیعت و لذت استفاده از توان سازگاری طبیعی انسان با اقلیم و محیط".[10]

بنابراین، جهت کمتر وابسته شدن به منابع انرژی فسیلی، به تشکیل سازمانهای تخصصی مختلف، به منظور توسعه تکنولوژیهای تجدیدپذیر، پرداخته شده است .

-5 اقلیم لاهیجان

شهر لاهیجان یکی از شهرهای استان گیلان میباشد که در ناحیه شرقی گیلان بین دریای خزر و سلسله جبال مرتفع البرز واقع شده است، مساحت شهرستان معادل 584.3 کیلومتر مربع و طول جغرافیایی 49 درجه و 45دقیقه تا 50 درجه و 14 دقیقه شرقی، عرض جغرافیایی 37 درجه و 5 دقیقه تا 37 درجه و 24 دقیقه شمالی و ارتفاع از سطح دریا 2متر میباشد [9] و خصوصیت اقلیمی بارز آن اعتدال دما، رطوبت زیاد هوا و بارشهای فراوان میباشد .[12] جدول 1 اطلاعات هواشناسی باد و رطوبت شهر لاهیجان را نشان میدهد.

جدول .1 اطلاعات هواشناسی شهر لاهیجان بر حسب ماه: - 1395/17/1مأخذ: . - [13]

-6 عناصر طراحی اقلیمی

الف - شکل بافت: در استان گیلان با توجه به میزان رطوبت و شدت و طول دوره گرما و سرما، تراکم و نحوهی استقرار ساختمانها کنار هم، در پهنههای مختلف، متفاوت است .

اما در شهر لاهیجان با توجه به رطوبت زیاد این پهنه جغرافیایی، باید مجموعههای ساختمانی با فاصله زیاد از یکدیگر و جدا از هم ساخته شوند [3]، که در مراکز شهری بدلیل کمبود زمین و بالا بودن قیمت زمینها، ساختمانها متصل به هم ایجاد شده اند .

بهطورکلی، در مناطق مرطوب همچون نواحی شمالی و جنوبی کشور میتوان با پراکندهساختن ساختمانها، از باد بهمنظور کاهش رطوبت محیطی بهره جست .[3] ساختمانها در این مناطق جدا از هم و با حیاطها و فضاهای باز و وسیع ساخته میشوند و برای استفاده از جریان هوا و عبور آن از بین ساختمانها و بیرون راندن هوای مرطوب و راکد از فضاهای زیستی و محوطه، حصار دور این فضاها اغلب کوتاهتر از قد انسان ساخته میشود.

ب - جهتگیری ساختمان در محل: یکی از عوامل مؤثر در طراحی اقلیمی، مکانیابی و نحوه استقرار ساختمان در محل است .[3] جهت استقرار ساختمان باید با توجه بهتاثیر دو عنصر اقلیمی وزش باد و تابش آفتاب تعیین شود. جهتی که کمترین گرما را در مواقع گرم و بیشترین گرما را در مواقع سرد دریافت نماید، مناسبترین جهت برای استقرار جبهه اصلی در رابطه با تابش خورشید میباشد. در مواقع سرد که جریان باد همراه با باران و سوز سرد از شمال، شمال غرب و غرب است، محافظت جبهههای روبه باد ضروری است.

در این بخشها اگر بادهای مطلوب مواقع گرم با جهت استقرار جبهه اصلی همسو نباشد، میتوان آن را به کمک تمهیدات معماری به داخل ساختمان هدایت کرد. بهترین جبهه برای اسقرار فضاهای اصلی، جبهه جنوبی تا 30 درجه انحراف به سمت جنوب شرق است - جبهه جنوب و جنوبشرق - . جبهه رو به شمال و جهات نزدیک به آن، بهترین جبهه در مواقع گرم است - اختصاص این جبهه به فضاهایی که بیشتر در تابستان از آن استفاده میشود یا نیاز به تابش مستقیم آفتاب ندارد. جبهه رو به شرق و بعد از آن جبهه غربی و شمال غربی، به دلیل نامناسب بودن در بیشتر ایام سال، بهتر است برای فضاهای خدماتی که محل سکونت نیستند یا درجه حرارت پایین در آنها مشکلی ایجاد نمیکند، مورد استفاده باشد - .[2] همچنین خانهها نسبت به محور، شمال غربی قرار میگیرند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید