بخشی از مقاله
بررسی نحوه شکل گیری طرحهای معماری تحت تاثیر نقوش فرش
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی کاربرد نقوش فرش و کاربرد آن در طراحی بناهای دوران معاصر است. اشکال هنری با حفظ هویت کهن خود و تغییرات اسلامی و با معانی ویژه مذهبی در ساخت و سازهای معماری اسلامی بکار رفته است؛ از این رو نقش و نگارهای ایرانی، نمایانگر دانش و تفکر اقوام گذشته است که در بناهای دوران معاصر نیز مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش شش اثر معماری دوران معاصر مورد بررسی قرار گرفته است که در طراحی آنها از نقوش فرش استفاده شده ، از آن جمله می توان به تأتر شهر تهران اشاره کرد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و فضای مجازی است. نتایج حاصل نشان می دهد که با مرور و برون افکنی معماری ایرانی ومتقابلاً نقوش استفاده شده در فرش های ایرانی، می توان به بازتاب گونه ای جدید از تفکر بصری دست پیدا کرد؛ که رابطه تنگاتنگ با فرهنگ و ملیت و مذهب ایرانی دارد و اگر به صورت موضوعی به بررسی نقوش بکار گرفته شده در بناهای دوره معاصر پرداخته شود هم آمیزی مرز های هویتی و واسازی تصاویر، درپهنه ادراک مفهومی معماری، ساختارهای عقلانی و تاریخی گذشته را در انعکاس جدید از آرمانهای بشری به تصویر می کشد.
کلمات کلیدی: نقوش فرش، طراحی معماری، معماری اسلامی، معاصر
مقدمه
خلق هر اثری هنری، بازتاب احساسات و ادرام انسان هنرمند از محیط و زمینه های مورد علاقه اش بوده و آثاری که هنرمند با الهام گرفتن از طبیعت و اعتقادات و ذهنیاتش به وجود می آورد، مظهر فرهنگ وتمدن و پدیده های حاکم بر زندگی اوست. اما از آنجا که در عرصه هنر هیچ قاعده و قانون مطلق، قطعی و غیر قابل تغییر نیست و هنرمستقیماً با جریانات روحی و فکری انسان مرتبط است که آن نیز همواره دستخوش تغییر و تحول است(هنر اسلامی تجربه ای زیبا شناختی از وحدت و کثرت، :1382ص.(232
هنر در کلی ترین تعریفش در فرهنگ ایرانی و اسلامی روشی است برای معنا بخشیدن به ماده و تزئین تنها راه برای رها شدن ماده از سنگینی دنیوی است، نقوش در هنر ایرانی تنها جنبه تزئینی ندارند بلکه نماینده معانی و مفاهیم فرهنگی هستند که هنر را به عنوان زبان خود بر گزیده اندو نمادین بودن نقوش بی تردید یکی از پیچیده ترین و متنوع ترین نماد گراییهای بشری را شامل میشود. نقوش فرش ایران و نگاره های تزیینی آن و از همه مهمتر مفاهیم بنیادی و شاید هم راز آمیز آنها ، از جمله مباحث تخصصی فرش ایران می باشد که در طی چند دهه ی اخیر بسیار مورد توجه فرار گرفته است. آدمی به واسطه نگاره ها وشکلهای آرایه ای ، دریافت درونی خویش را از جهان نمودار می سازد . از این رو هر نقش و نگاری برای بیان مقصودی درونی یا عاملی برای ارتباط با خلق کننده اثر پیرامون خود است ، این نگاره ها برای ذهن خیال پرور ایرانی مبنایی برای رشد و شکوفایی استعداد هنری ایشان گردید .این خلاقیت در معماری نیز نمد پیدا کرده است. در معماری، بنا از شکل ظاهری و مفهوم برخوردار است و برای بهرهگیری از معماری خاص یک بنا باید از مفهوم آن الهام بگیریم و نه شکل ظاهری بنا و آنچه در معماری مدرن و معاصر مورد توجه قرار میگیرد، حفظ شکل ظاهری معماری اسلامی است.
ارتباط ابعاد فرش با فضای معماری
ابعاد زیر انداز و ارتباط آن با معماری
کن : مدولار فضاهای ژاپن در معماری ژاپن مقیاسی یا پیمونی وجود دارد که براساس آن ساختمان را بنیاد می گذارند. شاکو واحد اندازه گیری سنتی ژاپن در اصل از چین آمده است. این واحد تقریبا معادل پای(فوت انگلیسی) بوده و قابل تقسیم به واحدهای اعشاری است. کن واحد دیگر سنجش در نیمه دوم قرون وسطی در ژاپن بود، این واحد در ابتدا برای فاصله ی بین دو ستون بکار می رفت. کن اندازه های مطلق و غیر مشروط بود .این واحد نه تنها برای سنجش ابعاد و فضاها بلکه بصورت مدولی زیبا در سازه، مصالح و نمای معماری به کار می رفت و به آنها نظم می بخشید. دو روش طراحی با شبه مدوله کن توسعه یافت (زارعی، .(1379
الف) روش ایناکا ما : شبکه کن(6 شاکو) فواصل آکس تا آکس ستون ها را تعیین می کرد. بنابراین اندازه مقرر حصیر کف اتاق تاتامی 3*6) شاکو یا 2*1 کن) به خاطر احتساب ضخامت ستونها فرق می کرد.
ب) کیوما: حصیر کف ثابت باقی می ماند 30)،15* 6 شاکو) و فاصله ستون(مدول کن) بر حسب اندازه اتاق بین 4،6 تا 7،6 شاکو تغییر می کرد. ابعاد اتاق توسط تعداد حصیرهای کف آن تعیین می شدند. اندازه حصیر کف در اصل برای جای دادن به دو انسان در حالت نشسته یا یک انسان در حالت خوابیده طراحی می شد. ارتفاع سقف (شاکو برای هر اتاق برابر است: ( 3 ، 0 تعداد حصیر های موجود در آن اتاق) در نمونه خانه ی ژاپنی کن، سازه و همچنین ردیف اتاق های تو در توی الحاقی را تنظیم می کند. اندازه نسبتا کوچک مدول به فضاهای مستطیل شکل امکان می دهد که آزادانه به صورت خطی، نامنظم یا مجموعه ای آرای یابند.
بوریا (کف پوش) تاتامی مهمترین کف پوشی بود که از پوشال برنج کوبیده شده و در درون بوریای بافته شده از نی قرار می گرفت، بکار می رفت (زارعی، .(1379
2
تفسیرهای مختلف از فرش ایران
هم آمیزی دیرینه معماری و فرش ایران
معماری یکی از قدیمی ترین عناصر فرهنگی و هنری، برای ساختن مسکن و پناهگاه، مهمترین دغدغه انسان بوده است و به عنوان ابزاری برای حفظ سلامت جسمانی در مقابل پدیده های طبیعی بوده است. این درک انسانی از دوره نخستین حیات حاصل شده و تداوم یافته است. نتیجه سیر تکاملی آن ساخت گونه های مختلف بناهایی است که طی آن انسان آرایه هایی از جنس آجرهای لعابدار شکل می دهد و در دوره های بعدی با بکارگیری هنر کاشیکاری منقوش به زیباسازی فضای معماری می پردازد(آذر پاد،(1379
در دوره اسلامی، فرهنگ و هنر ایران به تاسی از فرهنگ مذهبی جدید تلفیق و ترکیب تازه ای می یابد، اشکال هنری با حفظ هویت کهن خود با تغییرات اسلامی و با معانی ویژه مذهبی در ساخت و سازهای معماری اسلامی و سایر آثار هنری، در نهایت زیبای و شکوه دلپذیر به کار می روند.
معماری ایران با ذوق سرشار خود از نقاشی مدد می جوید و با تلفیق این عناصر، آثاری را در قالب کاشی کاری های منقوش و گچ بریهای برجسته، مزین به نقش و رنگ خلق می نماید که حاصل تلاش وی از منابعی به شمار می رود که طرح و نقشه فرش دستباف متاثر از آن می نماید، و به عبارت دیگر نگاره هایی چون گل های ختایی و شاه عباسی و نیلوفر و... در کنار نقش های دیگری مثل کاشی و دیوار و سقف و سایر عناصر، به عنوان نقش شکیل و دلنواز، رجعتی دوباره بر صفحه فرش می یابد و همانند یک نقش و طرح مستقل و کامل با فرم و سبکی جدید جای خود را در فرش باز می کند. به طور کلی می توان گفت که هنر معماری چه به صورت کلی، چه بصورت جزئی یکی از منابع الهام برای طراحان نقشه های فرش های بی نظیر ایرانی بوده است.
تصاویر و نقوش سرشار از زندگی، بی پروا بر روی ابعاد فضا نقش می بندند، از سقف بر دیواره ها، و از دیواره ها بر کف مفروش می لغزند و به این شکل عصاره گنجینه هنرهای ایرانی در عین کثرت، با هم آمیزی شان وحدت فضا را می آفرینند (صور اسرافیل، .(1376
بازتاب ایده مکان آرمانی در هنر
توصیفات پدیدارشناسانه عصر حاضر به ما آموخته، که ما در یک فضای خالی و یکنواخت زندگی نمی کنیم، بلکه محیط اطراف ما از میان کمیت ها عبور می کند و با خیال آغشته می گردد، و فضای ادراک تولیه مان، رویاهایمان، هیجانات مان، که کیفیاتی به نظر ذاتی دارد را در بر می گیرد. هنوز این تحلیل ها، برای انعکاس زمان ما اساسی هستند و به نظر می رسد مربوط به فضای درونی و ذاتی است. در مقابل این فضای درونی، محیط خارجی هم وجود دارد،که ما در آن زندگی می کنیم. این فضا ما را از خودمان به بیرون می کشاند، در آن تخریب تدریجی زندگی، زمان و تاریخ مان اتفاق می افتد، فضایی که چنگ می زند و کم کم ما را به درون فضای نامتجانسی جذب می کند. و این کشش موجب شکل گیری ایده های مفهومی جدیدی درباره فضا، در پهنه دو بعدی (فرش) و سه بعدی (اثر معماری) می گردد. به طوری که نمای تصاویر، چه بر روی پرده ای از فضا باشد، و چه بر حجمی از آن، باعث خلق طیف تازه ای از تعابیر ذهنی، درباره مکان مندی یکی از این زیست اندیشه های نو و آرمانی عصر کنونی، هتروتوپیاست، که میشل فوکو در یکی از مقالات تحت عنوان " از فضاهای دیگر" به آن اشاره کرده است.
با مرور و برون افکنی دوباره آن در مفاهیم معماری ایرانی و متقابلا هنر فرش بافی، به بازتاب گونه ای جدید از تفکر بصری دست پیدا می کنیم،که رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ و ملیت و مذهب ما دارد، و باعث ارضای حس تعلق خاطر ما نسبت به هنر اصیل ایرانی می گردد. و اگر به صورت موضوعی به معماری و فرشبافی بپردازیم، احساس می کنیم که هم آمیزی مرزهای هویتی و واسازی تصاویر، در پهنه ادراک مفهومی معماری و فرشبافی، ساختارهای عقلانی و تاریخی گذشته را در انعکاسی جدید از آرمان های بشری، به ما می نمایاند (آذرپاد، (1379