بخشی از مقاله
چکیده:
درطی سالیان اخیرتغییرات اقلیمی گسترده ای در جهان وخاورمیانه بخصوص روی داده است.پدیده گردوغبار،خشکسالی های متعدد وممتد وازبین رفتن منابع درخاورمیانه وبه خصوص ایران باعث نابودی تالابها،آبراهه ها ودریاچه ها ورودخانه های درون سرزمینی وبین مرزی شده است. درایران خشکسالی های متعدد وکاهش بارش وسوء مدیریت درحوزه منابع آبی ومصرف بی رویه منابع زیرزمینی درحوزه کشاورزی ومصارف صنعتی باعث ایجادتهدیدات اساسی نسبته به آینده سرزمین ایران شده است.
این مقاله درارتباط با رویکرد آمایشی و زیست محیطی به الگوی پیشرفت میباشد.چراکه تغییرات اقلیمی درسرزمین ایران دارای تهدیدات اساسی نسبت به تمدن ایران است ودرصورت جدی نگرفتن تهدیدات آن ومقابله وکنترل همه جانبه وهمیاری نظام ومردم دراین خصوص اهداف سندالگوی پیشرفت ودستیابی به آنها سخت واحتمالا دست نیافتنی میگردد .چراکه وقتی آب نباشد آبادانی نخواهدبود. روش تحقیق حاضر کتابخانه ای می باشد.دراین رابطه ازمنابع معتبراینترنتی درحوزه محیط زیست نیزبهره برده شده است.سوال تحقیق آن است که تغییرات اقلیمی چه تاثیری براهداف الگوی پیشرفت می گذارد؟وچه چالشهایی درپیشبرد ودستیابی به اهداف الگوی پیشرفت ایجادمیکند؟
فرضیه تحقیق آن است که تغییرات اقلیمی یک چالش جدی وتهدیدکننده ایران است و اثرات منفی آن برجمعیت وزیستگاه ومحیط زیست واستقلال کشور ؛گسترده است.اگرتغییرات اقلیمی مدیریت گردد وراهکارهای اساسی برایش اندیشه شود میتوان به پیشبردودستیابی به اهداف الگوی پیشرفت امیدواربود؛وگرنه درسالیان آتی سرزمین ایران به دلیل مهاجرت ناشی ازخشکسالی وبی آبی وگردوغبارو ازبین رفتن منابع آبی وهوای سالم وشرایط مطلوب زندگی ؛خالی ازسکنه خواهدشد. اگرسیاستهای کلان بامشارکت مردمی ونظام سیاسی درمسیراصلاحات جدی درسه حوزه آب وخاک وهوا درمصارف کشاورزی وصنعت و...اجرایی گردد میتوان اهداف سندالگوی پیشرفت رامحقق نمود.
مقدمه:
درطول تحقیق پیش رو درفصل اول به کلیات مبحث شامل مقدمه وبیان مسئله واهداف مقاله وبیان سوال وفرضیه میباشد. فصل دوم بررسی علل پدیده تغییرات اقلیمی وآثارمخرب درجهان وخاورمیانه سخن گفته خواهدشد.درفصل سوم به بررسی چالشهای اساسی تغییرات اقلیمی درایران درپیشبرد اهداف الگوی پیشرفت میپردازد..فصل چهارم نتیجه گیری وارائه راهکارها درباره تغییرات اقلیمی واقدامات مخرب انسانی درخشکسالی های اخیروازبین رفتن منابع آبی کشوردردهه اخیرومشکلات وچالشهای این تغییرات اقلیمی وسوء مدیریت منابع آبی درحیات جمعیتی ایران وپیشبرد اهداف الگوی پیشرفت درسالهای آتی اشاره میگردد؛تابه سوالات پژوهش حاضرپاسخ داده شود وفرضیه تحقیق موردارزیابی قرارگیرد.درآخر هم نتایج بدست آمده موردبررسی وفرضیه موردآزمون قرارخواهدگرفت.
فصل اول :کلیات مبحث
فصل دوم :بررسی علل پدیده تغییرات اقلیمی وآثارمخرب درجهان وخاورمیانه
فصل سوم: بررسی چالشهای اساسی تغییرات اقلیمی درایران درپیشبرد اهداف الگوی پیشرفت فصل چهارم: جمعبندی و ارائه پیشنهادات معین و راهکارهای مشخص برای تکمیل و ارتقاء الگوی پایه پیشرفت
فصل اول کلیات مبحث:
-1-1مقدمه:
تغییر اقلیم را میتوان یکی از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی دوران اخیر دانست که نشاندهنده تغییرات غیرمعمول در اقلیم درونی اتمسفر زمین و پیامدهای ناشی از آن در قسمتهای مختلف کره زمین است که تهدیدی جدی برای محیط زیست به شمار میرود. اقلیم زمین در این پنج میلیارد سال عمر خود از زمانی که اتمسفر آن شکل گرفته، پیوسته در حال تغییروتحول بوده است.
اما مشکل از آنجا آغاز می شود که سرعت دگرگونی اقلیمی زیاد شده و باعث وقوع نوسانهای گسترده در شرایط آبوهوایی کره زمین می شود. هنگامی که تغییرات اقلیمی سرعت می گیرند، محیط زیست نمیتواند خود را با آنها هماهنگ کند. در سال های اخیر سرعت تغییرات بهگونهای بوده که محیط زیست فرصت خودپالایی نداشته و وضعیت آن روزبهروز وخیمتر شده است.
- خبرگزاری کشاورزی ایران - اگر بخواهیم عوامل مؤثر بر تغییرات اقلیمی را دستهبندی کنیم، میتوان آنها را به دو دسته تقسیمبندی کرد: عوامل طبیعتساز و عوامل انسانساز. عوامل طبیعتساز، شامل دگرگونیهای طبیعی رخداده در درون یا سطح زمین است .پدیدههایی مانند، تغییر مقدار نمک اقیانوسها، تغییرات اتمسفر، سرگردانی قطبها، فوران آتشفشانها، چرخههای اقیانوسی و... جزء این دسته به شمار میروند. اما کارشناسان معتقدند شدتیافتن فعالیتهای صنعتی انسانها، عمدهترین دلیل تغییرات اقلیمی است؛
عوامل انسانساز شامل فعالیتهای صنعتی و آلودهکننده انسانی، افزایش سطح2 CO و گازهای گلخانهای، آلودگیهای حرارتی، جنگلزدایی، انتقال آبهای شیرین، تغییرات سطح خشکی و... است که به وسیله آن، انسان محیط را دستخوش تغییر کرده و بر اقلیم تأثیر منفی می گذارد. هنگامی که انسان دست در طبیعت برده و به هر نحوی باعث تغییر در روند معمول آن میشود، بدون شک پاسخ آن را از طبیعت خواهد گرفت، این پاسخ یا به شکل بلایای طبیعی بروزی شدید و ناگهانی داشته یا مانند تغییرات اقلیمی، روندی آرام و طولانی را طی میکند؛ تغییراتی که اکنون بهعنوان تهدیدی جدی برای حیات انسان و محیط محسوب میشوند.
شواهد از وقوع پدیده تغییر اقلیم در ایران خبر میدهد. بارشهای ناگهانی و سیلآسا، تغییر الگوی بارش کشور، خشکسالی، ایجاد پدیدههای گردوغبار، بارش برف در نقاط گرموخشک، کاهش فراوانی برف در کشور و افزایش متوسط دمای برخی شهرها در سالهای اخیر، از بارزترین نشانههای دگرگونی اقلیمی در ایران است که به گفته اقلیم شناسان، تکرار و تداوم آنها، نشاندهنده وقوع قطعی پدیده »تغییر اقلیم« در ایران است
افزایش درجه حرارت، افزایش شدت تبخیر، ذوبشدن یخهای قطبی، بالاآمدن سطح آبهای آزاد، بینظمی در پدیدههای آبوهوایی، تغییر الگوی بارش، کاهش حجم و کیفیت آبهای زیرزمینی، تشدید فرسایش زمین و... مهمترین پیامدهای طبیعی تغییر اقلیم محسوب میشوند. بهیاد داشته باشیم پیامدهای تغییرات اقلیمی فقط به طبیعت محدود نشده و جامعه انسانی از عوارض جانبی این دگرگونیها در امان نمیماند.
به خطرافتادن امنیت غذایی، افزایش تعداد و تنوع آفات کشاورزی، کاهش اشتغال در بخش کشاورزی، کاهش بازدهی و کیفیت محصولات کشاورزی و باغی، افزایش ریسک آتشسوزی در مزارع، کاهش سطح زمینهای قابل کشت، کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و دامی، ازجمله پیامدهای این تغییرات هستند .ازدسترفتن امنیت غذایی میتواند با بروز قحطی و ناآرامیهای اجتماعی در کشورهای مختلف همراه باشد. علاوهبراین، پیشبینی میشود تغییر اقلیم بر سلامت
انسانها نیز اثراتی جدی داشته باشد. به گفته محققان و دانشمندان، افزایش شیوع بیماریهایی مانند مالاریا، ویروس زیکا، بیماریهای لنفاوی، تبدنگی، آسم و... از پیامدهای دگرگونی اقلیمی است. - شیخ محمدی: - 1395 شناخت آثار سوء پدیده تغییرات اقلیمی امری اجتنابناپذیر است، ولی مهمتر از آن، آگاهی بخشی به وارثان زمین، برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم در راستای کاهش آسیبپذیری، کنترل روند تخریب محیط زیست و بازسازی آسیبهای واردشده به طبیعت است. بدون تردید اتخاذ تمهیدات مناسب میتواند مواجهشدن با عواقب ناشی از وقوع تغییرات اقلیم را تا حد زیادی به تأخیر اندازد.
باید پذیرفت خطر بیشازپیش نزدیک شده است و اگر دیر اقدام کنیم، زمان را از دست خواهیم داد. یکی از مهمترین عوامل در بروز تغییر اقلیم در چند دهه گذشته، انتشار گازهای گلخانهای در بخش انرژی بوده است که میتوان با اعمال سیاستهایی مانند استفاده از سوختهای کم کربن نظیر گازهای طبیعی، استفاده از منابع تمیز و تجدیدپذیر انرژی نظیر برقابی، انرژی خورشیدی، انرژی باد، زمینگرمایی، انرژی هستهای و... به کاهش انتشار گازهای گلخانهای اقدام کرد. یکی از منابع عمده انتشار2 CO به اتمسفر و گرمشدن هوا، خاک های کشاورزی است، که باید آگاهی درباره پیچیدگیها و روابط پویای آن با اتمسفر افزایش یابد. آگاهی نادرست از فعالیتهای مرتبط با توسعه کشاورزی در خاکهای زراعی میتواند حجم کربن آلی موجود در خاک را کاهش داده و سبب تبدیل آن به2 CO و انتقال آن به اتمسفر شود. بنابراین به کارگیری روشهای بهینه کشاورزی، استفاده از زمینهای حاشیهای بهعنوان حفاظ طبیعی و جلوگیری از زراعت در آنها، بهبود سیستمهای تولیدی- زراعی، مدیریت آبخیز و احیای تالابها و... از جمله فعالیتهایی محسوب میشوند که قادرند میزان کربن آلی موجود در خاک را افزایش دهند و سپس سبب کاهش تبدیل آن به2 co شوند. با جنگل کاری، احیای جنگلهای مخروبه، کاهش بهرهبرداری از آنها و خروج دام از آن میتوانیم سرعت تغییرات را کاهش دهیم. مجموعه اقداماتی که با هدف حفاظت از آبوخاک در سطح آبخیز انجام می شود، میتواند نقش مؤثری در تعدیل و سازگاری با تغییر اقلیم بر عهده بگیرد
بهعنوان نمونه، برنامههای حفاظتی در راستای احیای پوشش گیاهی، مدیریت اراضی، انتخاب سیستم مناسب زارعی، مدیریت جامع حوزههای آبخیز و... گزینههایی مناسب برای سازگاری با تغییر اقلیم به حساب میآیند - وبسایت سلامت نیوز - بررسی، ارزیابی و پایش خشکسالی به صورت مستمر، بررسی تغییرات اقلیم در حوزههای مختلف آب، انرژی، غذا و...
همچنین مدلسازی اقلیم و ایجاد پیشآگاهی اقلیمی برای سالهای بعد، ازجمله اقدامات ضروری برای سازگاری با طبیعت است. نیاز است تا باری دیگر درباره شیوه زندگی و نحوه برخوردمان با طبیعت بیندیشیم. باید پذیرفت شکست، تنها ماحصل تقابل با اقلیم است و سازگاری در مواجهه با آن، تنها راه نجات انسانها است.صنعتی شدن جوامع در طول قریب به دویست سال اخیر حامل و حاوی دستاوردهای بسیاری برای زندگی بشری بوده است.در این میان،مخاطراتی همچون جاده سازی،پساب ها و فاضلاب های صنعتی و شیمیایی،گازهای آلوده، آلایندگی ناشی از کارکرد تجهیزات و ماشین آلات صنعتی...
با پیامدها و تبعات مخربی همراه بوده است.گرمایش زمین،ذوب شدن یخ ها،بی نظمی در پدیده های آب و هوایی،آلودگی هوا و آب ها،تنها بخشی از حاکمیت صنعت برحیات طبیعی انسان و موجودات زنده به شمار می رود.کارشناسان معتقدند،ناهمخوانی و ناهمسانی سرعت انتشار و تسری آلودگی ها با آنچه که از آن تحت عنوان خود پالایی یاد می شود،عرصه را در سلامت و حیات و بقای طبیعی حوزه زیستی تنگ تر و تنگ تر می سازد و نتیجتا ثمره آن،ظهور و بروز نارسایی ها و چالش هایی است که با صرف هزینه های بسیار سنگین و وصف ناپذیری، یکی از اصلی ترین مولفه های زیستی که همان حیات است را تحت الشعاع قرار می دهد.بطور طبیعی حجم و وسعت این مخاطرات به میزانی است که مرز و بوم اقلیم جغرافیایی ایران زمین از آن مصون نمانده است و مبرهن است که تغییرات اقلیمی یکی از چالش هایی است که محدوده سرزمینی ایران را تهدید می کند