بخشی از مقاله

چکیده :

صنایع دستی هر کشور و تمدنی نماد هویت بخش و تأثیرگذار بر وجهه تاریخی و اصیل آن جامعه میباشد. با توجه به جایگاه خاص اینگونه محصولات و بازار هدف متفاوت آنها که مصرف داخلی و بازار و مخاطبان بینالمللی را شامل میشود، از لحاظ اثر بخشی، کیفیت بسته بندی و نحوه عرضه، میبایست هم ارزش و گاه مؤثرتر از خود محصول در نظر گرفته شود. از سوی دیگر رفتارها و عکسالعمل ذهن مخاطبان در مواجهه با محصول و بسته بندی آن در هر تمدن و کشوری، اصول و رویههایی را دنبال میکند که بخش اعظمی از آن بهصورت ثابت و مشترک بوده و برگرفته از طبیعت ذهن انسان بوده و قسمت کوچکی از آن نیز تحت تأثیر محیط پیرامون جهت دهی میشود.
در این تحقیق تلاش میشود تا با تفکیک فرآیندهای ذهنی در سطح عام، نحوه تأثیرگذاری بستهبندی بر روی ذهن خریدار بررسی شده و عوامل محیطی تأثیرگذار بر سلیقه مخاطب در سایر فرهنگها، از آن مجزا گردد.

با بررسی این روند و شناخت این مفاهیم کلی و آمیختن آن با نقاط قوت و نکات مثبت نهفته در هویت و ماهیت شاخص صنایع دستی، تلاش می گردد تا به از بعدی جدید، بسته بندی همسو و مکمل در صنایع دستی تعریف شود. میزان تأثیر پذیری بسته بندی و در نتیجه افزایش میزان فروش صنایعدستی را در اقشار و ملیتهای مختلف ایجاد نماید. فرآیندهای ذهنی پایهای مانند جلب توجه، دوام و صلابت، مقبولیت و یگانگی بسته بندی و عوامل وابسته تأثیرگذار آن از ابتداییترین و اساسیترین عوامل تأثیر گذار بر جهتگیری ذهن مخاطب میباشد که به تفصیل به آنها پرداخته خواهد شد.

- 1 مقدمه :

شناخت نیازها و شاخصهای تأثیرگذار در بازار هدف باعث میشود تا روند طراحی و ساخت هر محصولی با دقت و به صورت سیستماتیک اجرا گردد و نیازهای بازار را مرتفع سازد. بستهبندی یک تعهد و سرمایه برای محصول میباشد، تعهد به جذب مشتری و سرمایهای که باعث شناخت و بازشناسی یک محصول در بازار میگردد و این امر مساوی است با شناساندن و فروش محصول در بازار رقابتی موجود، که ضرورت یک بسته بندی ایده آل را نشان می دهد.
در علم امروز پایدارترین نوع بستهبندی مساوی است با نبود بستهبندی، اما با توجه به اینکه ما در دوران صنعتی به سر میبریم و اختصاصی سازی، تبادلات و تأثیرگذاری از عوامل مهم و اثربخش بر روند تجاریسازی یک محصول میباشند، لذا وجود بستهبندی در برآورده سازی و نیل به اهداف الزامی بوده و باعث می گردد که محصول بهدست مصرفکنندگان برسد. این روند، نیاز به تولید بستهبندی را به وجود میآورد. اما این تأثیر گذاریو روند تماماً در ارتباط با ذهن مخاطب بوده و برپایه رفتارهای ذهن مخاطب تعریف می گردد. ذهن انسان بهنوعی عمل میکند که در برخی از جنبهها به راحتی قابل پیشبینی بوده و میتوان بر پایه این شناختها آنرا مدیریت نمود.

انسان امروزی در تلاش است تا بهصورت چندجانبه به انجام کارهای خود بپردازد و ذهن انسان سعی میکند در لحظه، تمرکز خود را به چندین کار معطوف سازد. این فرآیند ذهنی باعث میگردد تا با کمک بستهبندی شاخص، بتوان توجه خریداری که حواس خود را به چندین محرک در لحظه معطوف داشته است، به محصول خود جلب نموده و در ادامه، فرآیند فروش را به انتها برسانیم. این فروش بر پایه عواملی ذهنی انجام میشود که در ادامه بهتفصیل بدان خواهیم پرداخت.
در ابتدا لازم به توضیح است برخی مولفه ها، در شکل گیری یک فرآیند ذهنی دخیل هستند و می بایست بطور تخصصی بروی آنها مطالعه و تحقیق انجام پذیرد، برای نمونه میتوان به محدوده قبول پذیری یک بستهبندی اشاره نمود که باعث میگردد تا در ذهن مخاطب نوعی حس اعتماد و باورپذیری ایجاد شود و این حس در ادامه به جلبتوجه و خرید کالا منتهی گردد . همچنین وجود حالت منحصربهفرد بودن، از عواملی است که در طراحی بسته بندی، بسیار محرک و تأثیر گذار عمل نموده و این حس یگانگی را به خریدار خود نیز منتقل مینماید و به وی نوعی حس خاص بودن را به جهت انتخاب محصولی با این مختصات، القاء مینماید. این امر از عواملی است که نقش ترغیبکنندگی بسیاری در ارتباط بین محصول، خریدار و فرآیند فروش بازی مینماید.

حس منحصربهفرد بودن میتواند بر باورهای ذهنی، فرهنگی و اجتماعی خریدار یا خود محصول تمرکز نموده و با برجستهسازی، این حس را بهطرف مقابل نیز منتقل نماید. ایجاد حس انحصار و شاخص بودن میتواند با ابداعات و نوآوریها و بهرهگیری از اصول طراحی ایجاد گردد.

با توجه به بررسی این عوامل، نقش حیاتی تحقیق و بررسی و مطالعات پیش از فرآیند طراحی بستهبندی، از الزامات اولیه بوده و باعث میشود تا با توجه بهتمامی این موارد، یک بستهبندی مناسب شکل گیرد. این چالش طراحی در خصوص بستهبندی صنایعدستی با توجه به بازار هدف داخلی و خارجی آن و ماهیت دو گانه این دو بازار بسیار پیچیده بوده و فرآیند بسیار دقیق و مطالعه شده ای را میطلبد. تلاش کلی بر این است تا بر ذهن خریدار تأثیر عمیق گذاشته و با توجه به وجود تفاوتهای این دو بازار هدف، دو افق و دیدگاه مجزا را در کنار هم با کمک یک بستهبندی حسابشده، تجمیع نمود. این امر با تمرکزی بر مشترکات ذهنی و احساسی بین انسانها و استفاده از این جنبه ها ذهنی و با تکیه بر تحقیقات، نظرسنجیها و مشاهدات میدانی، قابل رصد و برنامه ریزی میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید