بخشی از مقاله

چکیده

در عصر حاضر معلولیتها از جمله عقبماندگی ذهنی از حادترین مسائل جوامع است، خانوادههاي با چنین فرزندانی بار عاطفی سنگینی را میکشند، لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش خانواده بر سلامت روانی والدین کودکان عقبمانده ذهنی آموزشپذیر پرداخته شد. در این پژوهش گروه آزمایش - یک مدرسه - به روش تصادفی خوشهاي از بین کلیه مدارس استثنایی شهر کرمانشاه انتخاب شد و والدین کودکان گروه گواه با توجه به سن مادران هنگام بارداري، تحصیلات و ترتیب تولد و میزان تحصیلات پدر، از دیگر مدارس با گروه آزمایش همتراز شد. کلاس آموزش خانواده به مدت 10 جلسه 2 ساعته براي والدین گروه آزمایش اجرا گردید و پس از آموزش، سلامت روانی هر دو گروه با استفاده از آزمون GHQ-28 اندازهگیري شد و با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سطح 0/05 بین نمرات پیش آزمون پس آزمون در خرده مقیاس علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، کارکرد اجتماعی، افسردگی تفاوت معنیدار ایجاد شده است، به طوري که سلامت عمومی گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه بوده و این نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش خانواده در سلامت روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر است. خانواده کودك عقبمانده ذهنی به لحاظ داشتن کودك عقبمانده ذهنی، با دیگر خانوادهها متفاوت است لذا توجه به مداخلات زودرس و مشاوره با خانوادههاي کودکان عقبمانده ذهنی در حقیقت مهمترین گام براي موفقیت هر گونه برنامه مداخلهاي پیش از دبستان و دبستان است.

واژههاي کلیدي: آموزش خانواده، سلامت روان، والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر.

مقدمه

در عصر حاضر مشکل بیماريها و معلولیتها از جمله عقب ماندگی ذهنی از حادترین مسائل افراد جوامع بشري است. خانوادههاي بسیاري به دلیل داشتن چنین فرزندانی بار عاطفی سنگینی را بر دوش می کشند. هزینههاي زیاد پزشکی، آموزشی، تربیتی، تشدید اختلافات زناشویی، ترس از بچهدار شدن مجدد، احساس گناه و انزوا طلبی از جمله مسائلی است که والدین با آنها روبرو هستند. افراد این خانوادهها براي حل مشکلات خود و کاهش بار فشارهاي عاطفی نیاز به کمک و مشاوره دارند. از آنجا که این کودکان با کودکان عادي تقاوت دارند تعامل آنها با خانوادههایشان نیز با تعامل یک کودك عادي و خانوادهاش فرق دارد. بنابراین در هر جامعهاي فقط وجود مراکز حمایتی، آموزشی و توانبخشی براي کودکان کافی نیست، بلکه خانوادههاي آنها نیز به کمک و آموزش نیاز دارند. والدین نیاز به اطلاعاتی درباره ناتوانی فرزند خود دارند، والدینی که از همان ابتدا اطلاعات درست به دست می آورند، تلاش می کنند در مراحل مختلف رشد کودك، آگاهیهاي بیشتري کسب کنند. متخصصان باید داراي آمادگی کامل و آگاهی کافی براي توضیح معلولیت و پیش بینی تأثیر آن روي کودك باشند تا بتوانند خانواده را از نظر کاهش سردرگمی یاري دهند - ادیب سرشکی، . - 1380 والدین براي ایفاي صحیح مسئولیتهاي خویش باید شناخت لازم در مورد کودك خویش داشته باشند و بدانند چه رفتاري با کودك خویش در جهت تعلیم و تربیت او داشته باشند، در این شرایط والدین سخت به مشاوره و راهنمایی مسئولان دلسوز، دوستان آگاه نیاز دارند. برگزاري کلاسهاي آموزش خانواده می تواند سطح آگاهی و پذیرش والدین را نسبت به پدیده عقب ماندگی و خصوصیات فرزندشان افزایش دهد، می تواند احساسات و واکنشهایی را که اغلب والدین از خود بروز می دهند، براي آنان روشن سازد و با آموزش راهکارها، از تنش موجود بین خانواده بکاهد، تعامل بهینه بین والد و فرزند را افزایش داده و تأثیر بهسزایی بر سلامت خانواده داشته باشد. با توجه به این مسئله که والدین خصوصا مادران بیش از پدران کودکان عقبمانده ذهنی به علت اثرات ناشی از حضور کودك عقبمانده ذهنی، از مشکلات متعدد روانی، جسمانی، اجتماعی و .. رنج می برند و در نتیجه این مشکلات بر رفتار والدین با یکدیگر و تعامل والد و فرزند تأثیر می گذارد. با توجه به نیاز سنجیهایی که در این قشر از جامعه صورت گرفته است،آموزش خانواده به این والدین، به شیوهاي مدرن در ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است. در این راستا پژوهشگران علاقمند به طراحی و اجراي شیوهاي از آموزش که شامل موضوعات مورد نیاز این والدین باشد شدند. پژوهشهاي متعددي برآموزش به عنوان اولین اولویت خدمات رسانی تأکید دارد - هوبر و همکاران، 2005، علینژادمکاري، . - 1386 این موضوعات شامل شناخت بهتر خصوصیات کودك عقب مانده ذهنی آموزشپذیر، آگاهی از ناتوانی خاص کودك، شناخت خصوصیات والدین و عکسالعملهاي شایع والدین، چگونگی رفتار با کودك، چگونگی آموزش به کودك هستند. در این پژوهش تأثیر چنین شیوه آموزش بر سلامت روان والدین مورد ارزیابی قرار می گیرد.

روش
کلیه مادران کودکان مدارس عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع آمادگی و اول دبستان شهر کرمانشاه جامعه آماري پژوهش حاضر بودند.

گروه آزمایش - مدرسه رشد شهر سنقر - به روش تصادفی خوشهاي از بین کلیه مدارس استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر شهر کرمانشاه انتخاب گردید. سپس از بین بقیه مدارس دخترانه کودکان عقب مانده آموزش پذیر، تاریخچه کاملی گرفته شد. در جلسه اول انجمن خانواده در مدرسه رشد، پژوهشگر لزوم اجراي تحقیق و اهداف آن را براي والدین تشریح کرد و از والدین کلاسهاي آمادگی و اول دعوت به همکاري نمود. در جلسه دوم 22 نفر از مادران تمایل خود را براي حضور در کلاسهاي آموزش خانواده اعلام کردند، ضمن گرفتن تاریخچه، پیشآزمون - ارزیابی وضعیت سلامت روانی والدین توسط پرسشنامه سلامت عمومی - GHQ اجرا گردید. سپس از بین اسامی کلیهي مادران مدارس دیگر با توجه به سن مادر هنگام بارداري، تحصیلات مادر، ترتیب تولد و میزان تحصیلات پدر، گواه با گروه آزمایش همتراز شد، پیشآزمون از گروه کنترل نیز گرفته شد. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ GHQ-28 یک " پرسشنامه سرندي " مبتنی بر روش خود گزارش دهی است که در مجموعه بالینی با هدف ردیابی کسانی که داراي یک اختلال روانی هستند، مورد استفاده قرار می گیرد. پرسشنامه سلامت عمومی را می توان به عنوان مجموعه پرسشهایی در نظر گرفت که از پایینترین سطوح نشانههاي مشترك مرضی که در اختلالهاي مختلف روانی وجود دارد، تشکیل شده است و بدین ترتیب نمی تواند بیماران روانی را به عنوان یک طبقه کلی از آنهایی که خود را سالم می پندارند، متمایز کند. بنابراین، هدف این پرسشنامه دستیابی به یک تشخیص خاص در سلسله مراتب بیماريهاي روانی نیست، بلکه منظور اصلی آن ایجاد تمایز بین بیماري روانی و سلامت است - دادستان، . - 1377 آزمون اصلی پرسشنامه سلامت عمومی از 60 سوال تشکیل شده است. فرم 28 مادهاي پرسشنامه سلامت عمومی داراي این مزیت است که براي تمام افراد جامعه طراحی شده است. این پرسشنامه به عنوان یک ابزار سرندي می تواند احتمال وجود یک اختلال روانی را در فرد تعیین کند. در حال حاضر با اجراي این پرسشنامه توانستهاند به گسترش وسیعی از نتایج در جمعیتهاي مختلف دست یابند. وجود رابطه بین فرم اصلی پرسشنامه سلامت عمومی و فرم ردیابی اختصاري - آزمون سرندي - را با تشخیصهاي روانپزشکی ثابت کنند و امکان درك رابطه بین خودگزارش دهی و برآورد بر مبناي مشاهدات بالینی را فراهم سازند.این پرسشنامه داراي 4 زیرمقیاس خرده آزمون نشانههاي جسمانی - - 1-7، اضطراب و بی خوابی - - 8-14، نارساکنش وري اجتماعی - -21 - 15، افسردگی وخیم - - 22-28 است. مدت اجراي آزمون به طور متوسط حدود 10 تا 12 دقیقه است. از این آزمون براي هر فرد 5 نمره بدست می آید که 4 نمره آن مربوط به خرده آزمونها و یکی نمره هم از مجموع نمرات خرده آزمونها بدست می آید که نمره کلی می باشد. وجود چهار زیر مقیاس بر اساس تحلیل آماري پاسخها - تحلیل عاملی - ثابت شده است. پرسشنامه سلامت عمومی - GHQ - این امکان را براي پژوهشگران فراهم می کند تا بتوانند به اطلاعاتی فراتر از آنچه از یک پرسشنامه کلی حاصل می شود، دست یابند. محققانی که از پرسشنامه سلامت عمومی - - GHQ قبل و بعد از وقوع یک رویداد مانند یک دگرگونی اجتماعی یا اجراي یک شیوه درمانگري استفاده میکنند، می توانند با مقایسه سطح نمرات پیشآزمون و پس آزمون درجه تأثیر عامل برونی را در قلمروهاي مختلف نشانه شناختی تعیین نمایند - دادستان . - 1377 آزمون GHQ به صورت پیشآزمون یکبار قبل از شروع کلاسهاي آموزش خانواده بر روي گروه آزمایش و گروه گواه و بار دیگر پس از برگزاري کلاسهاي آموزش خانواده اجرا شد. جلسه آموزش، هر هفته یک جلسه و هر جلسه به مدت 2 ساعت و کل دوره 2/5 ماه - بر روي گروه آزمایش و در گروه کنترل با همان فاصله زمانی - پس از گذشت 4 ماه - اجرا گردید. در یک جلسه پرسشنامهها در بین والدین توزیع شد، به والدین کم سواد و بی سواد تحت نظارت محقق و مشاور مدرسه، در تکمیل پرسشنامه کمک شد. ضریب آلفاي کرونباخ این پرسشنامه - در این پژوهش - در پیش آزمون 0/7376 و در پسآزمون 0/7481 به دست آمد. در این پژوهش، تجزیه و تحلیل آماري از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. تحلیل از طریق اختلاف نمرات پس آزمون هر آزمودنی از نمره پیش آزمون او، و کنترل، سرانجام به وسیله آزمون پارامتریک t استودنت مستقل براي فرض آزمایی انجام شده است.

یافتهها

با توجه به جدول 1، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماري و مقایسه نمرات پیش آزمون- پس آزمون پرسشنامه سلامت روان GHQ -28 والدین گروه آزمایش و گروه کنترل در خرده مقیاس نشانههاي جسمانی نشان داد که در این خرده مقیاس آموزش خانواده در نشانههاي جسمانی، تفاوت معنی داري در سطح 0/05 ایجاد کرده و فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه، برگزاري جلسات آموزش خانواده بر نشانههاي جسمانی والدین تأثیر دارد، تأیید شد.

جدول -1 آزمون t گروههاي مستقل براي تعیین میزان تفاوت پیش آزمون و پس آزمون خرده مقیاس جسمانی در دو گروه آزمایش و کنترل      
                            
با توجه به جدول 2 ، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماري، و مقایسه تفاوت نمرات پیشآزمون- پس آزمون پرسشنامه سلامت روان -28 GHQ والدین گروه آزمایش و گروه کنترل در خرده مقیاس اضطراب و بی خوابی نشان داد که در این خرده مقیاس، آموزش خانواده در گروه آزمایش تفاوت معنی داري در سطح 0/05 ایجاد کرده و فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه، برگزاري جلسات آموزش خانواده بر اضطراب و بی خوابی والدین تأثیر دارد، تأیید شد.

جدول شماره -2 جدول آزمون t  گروههاي مستقل براي تعیین میزان تفاوت پیش آزمون و پس آزمون خرده مقیاس اضطراب و         
                            
با توجه به جدول 3، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماري و مقایسه تفاوت نمرات پیشآزمون- پس آزمون پرسشنامه سلامت روان -28 GHQ والدین گروه آزمایش و گروه کنترل در خرده مقیاس کارکرد اجتماعی نشان داد که میانگین تفاوت در این خرده مقیاس، تفاوت معنیداري در سطح 0/05 ایجاد کرده و فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه، برگزاري جلسات آموزش خانواده بر کارکرد اجتماعی والدین تأثیر دارد، تأیید شد.

جدول شماره -3 جدول آزمون t  گروههاي مستقل براي تعیین میزان تفاوت پیش آزمون و پس آزمون خرده مقیاس کارکرد            
                            
با توجه به جدول4 ، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماري، و مقایسه تفاوت نمرات پیشآزمون- پس آزمون پرسشنامه سلامت روان -28 GHQ والدین گروه آزمایش و گروه کنترل در خرده مقیاس افسردگی وخیم نشان داد که در این خرده مقیاس، آموزش خانواده در گروه آزمایش تفاوت معنی داري در سطح 0/05 ایجاد کرده و فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه، برگزاري جلسات آموزش خانواده بر افسردگی وخیم والدین تأثیر دارد، تأیید شد.

جدول شماره -4 جدول آزمون t  گروههاي مستقل براي تعیین میزان تفاوت پیش آزمون و پس آزمون خرده مقیاس افسردگی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید