بخشی از مقاله

چکیده

اثرات استرس بر سلامت دانشجویان، به توانایی مقابله آن ها بستگی دارد. یکی از راهبردهای مقابله ای روبه رو شدن با شرایط استرس زا تاب آوری است. با توجه به این که تاب آوری به عنوان عاملی در سازگاری موفق با تغییرات، مطرح شده است، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر افزایش میزان تاب آوری دانشجویان بوده است . پژوهش حاضر از نوع طرح های آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه است. جهت انتخاب نمونه، ازبین دانشجویان 45نفر بصورت تصادفی در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل 23 - نفر آزمایش و 22نفر کنترل - گمارش شدند. پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون، در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. تحلیل داده هابا استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش آموزش مهارت های مدیریت استرس بر افزایش تاب آوری در دانشجویان تأثیر داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخش بودن آموزش مهارت های مدیریت استرس بر افزایش تاب آوری، پژوهش حاضر می تواند در رسیدن به یک راه حل مؤثر برای افزایش تاب آوری و به طور کلی بهبود وضعیت روانی دانشجویان راه گشا باشد.

مقدمه

پذیرفته شدن در دانشگاه و انتقال از دوره دبیرستان به دانشگاه برای بسیاری از جوانان تغییر بزرگ و عمده در زندگی آنان محسوب می شود. ورود به دانشگاه فرصتی برای یادگیری بیشتر و رشد روانی می باشد. اما در عین حال برای عده ای یک منبع استرس بوده و موجب بروز واکنش های ناسازگارانه در آنان می گردد. موقعیت آموزشی و اجتماعی که دانشجو در آن قرار می گیرد، پیچیده، متنوع و گسترده است. لازمه انطباق با این محیط تغییر قسمتی از شیوه های زندگی دوره دانش آموزی و کسب شیوه جدید در شرایط تازه است. ناتوانی دانشجو در این فرایند می تواند منبع مشکلات متعدد روانی برای او باشد - فرحبخش، . - 1390 با توجه به این امر سازگاری دانشجویان فرایندی است که همواره مورد توجه متخصصان و مشاوران برای کمک به آنان شده است. تاب آوری ریشه در برخی از نظریه های روان شناسی دارد. توجه فروید به توانایی انسان جهت تفوق بر شرایط ناگوار - ماستن و کوتسورث1، - 1995، مفهوم دلبستگی بالبی، مدل "تاب آوری من" 2 بلاک3 و سازوکارهای دفاعی وایلانت - 4مگینس5، - 2007، مفاهیمی مانند علاقه اجتماعی، اشتباههای اساسی، شجاعت ناکامل بودن و دلگرم سازی در نظریه آدلر و همکار او، درایکورس - 6کانز و کانز7،1998؛ میلیرن و بارت – کروس8، 2002؛ والش9، 2006و ایوانز10، - 2007، جایگاه انتظارات خودکارآمدی در تعیین رفتارهای انطباقی و میزان تلاش و مقاومت فرد در مواجهه با موانع و شرایط ناگوار در نظریه بندورا - 11بندورا، - 1997، نقش نظام باورها و نگرشهای فرد از نظر الیس و بک - لایتسی12، - 2006، همچنین نقش ارزیابیهای شناختی در کنار آمدن فرد از دیدگاه لازاروس و فولکمن - لازاروس13، - 1993، دیدگاه روشهای بوم شناختی برونفن برنر و روشی که عوامل و لایه های مختلف بر فرد و به ویژه کودک تأثیر می گذارند - لوتار، سی چتی و بکر14، - 2000، سبک تفکر و تبیین افراد از دیدگاه سلیگمن - سلیگمن، رایویچ، جی کاکس و گیلهام15، - 1995 و در نهایت، نقش معنا دادن به زندگی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید