بخشی از مقاله
چکیده
خانواده و عوامل مؤثر در استحکام آن از مباحثی است که در آموزههای دینی مورد توجه جدی قرار گرفته است. در متون دینی توصیههای اخلاقی واعتقادی و عبادی زیادی وجود دارد که التزام به آنها باعث تقویت و استحکام خانواده میشود. یکی از دلایل لغزش در خانواده های ایرانی، کمرنگ شدن آموزه های دینی و نادیده گرفتن تاثیر آن بر تحکیم روابط بین اعضا خانواده است آموزه های دینی از طریق ضمانت های اجرایی که درون آن ها وجود دارد، به رفتار انسان ها جهت می دهد و افراد بعد از پذیرفتن آموزه های دینی سعی می کنند بر اساس تعلیمات آن عمل کنند. بیشتر آموزه های دینی بر مبنای احترام به حقوق دیگران، همیاری با افراد خانواده و جامعه، ایجاد اعتماد در دیگران و دیگر ارزش های اخلاقی نیک و مثبتی است. از آنجاییکه شرایط زندگی انسان معاصر و تضعیف باورهای مذهبی سبب شده فضای تربیتی حاکم بر خانوادهها به روابط ماشینی و مکانیکیای تبدیل شود که دلبستگیهای فرزندان را نسبت به خانواده بهشدت کاهش دهد، قرآن کریم یکی از مهمترین بسترهای آرامش انسان را خانواده میداند که چنانچه از استحکام برخوردار باشد پدر و مادر میتوانند در سایهی آموزه های دینی ×آرامش فرزندان را تضمین نمایند . هدف این پژوهش نیز دستیابی به تأثیر این آموزهها بر استحکام نهاد مقدس خانواده میباشد.
واژگان کلیدی: آموزه های دینی -خانواده - استحکام
مقدمه
خانواده همیشه و همه جا و در بین تمامی جوامع بشری به عنوان اساسیترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشاء فرهنگها، تمدّنها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی خود، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است. انسانها در زندگی خود، از دیگران تأثیر میپذیرند و بر آنها تأثیر می گذارند. اسلام به عنوان یک مکتب انسانساز، بیشترین عنایت را به تکریم، تنزیه و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدّس را کانون تربیت و مهد مودّت و رحمت میشمرد و سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این بنا میداند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای مادّی، عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش برمی شمارد. ریشه فقر عاطفی و معنوی انسانها که امروزه افراد زیادی با آن درگیرند، نداشتن تفسیر درست از خانواده و نداشتن التزام عملی به وحدانیت خدا و مؤثر بودن او در زندگی است. این امر بر روابط عاطفی اعضای خانواده تأثیر دارد و موجب اضطراب،دلهره،داشتن آرزوهای واهی،حرص، طمع ودلبستگی به امور دنیوی و مادی وبی اعتنا شدن نسبت به امور اساسی و اضمحلال خانواده و زیر پا گذاشتن ارزش های الهی که انسانیت را به مراتب کمال می رساند شده است.
با توجه به اینکه بنیان خانواده نقش مهم و اساسی در انتقال و پیشبرد آموزه های وحیانی و غیر وحیانی دارد به سلامت کانون خانواده و رشد و بالندگی و تحکیم آن بسیار توجه شده است.به ناچار افرادی که در نگرش به این بنیان مقدس دچار خطا و انحراف شده اند جوامع انسانی را به انحطاط کشانده و آدمی را از راه رشد وتعالی و سعادت خانواده که از جمله هدفهای امر ازدواج بوده است بازداشته اند. برای هر فرد مسلمان و معتقد روشن است که پرستش و ارتباط معنوی با خالق متعال، جوششی است از اعماق وجود انسان که شعاع نورش، زندگی و اجتماع را نورانی می نماید و به زندگی معنا و مفهومی صحیح می دهد. خاستگاه پرستش فطرت پاک و بیآلایش و جوهره ذاتی و حقیقی انسان بوده که اگر به صورت صحیح راهبری شود، انسان را به اهداف بلندش که همانا سعادت است، متصل میسازد و سبب تحکیم و تعالی زندگی خانوادگی او می شود. قرآن کریم، به عنوان برترین نسخهی زندگی و عالیترین راهنمای بشر برای دستیابی به حیات طیبه، بخش عظیمی از آیات را به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف همسران و فرزندان اختصاص داده است وخانواده را یک مجموعه متعالی برای تأمین اهداف مقدّس میداند که برای به فضیلت رساندن آن برنامهریزی میکند و جایگاه حقوقی و وظایف افراد را تعیین می نماید. رجوع به این آیات الهی، می تواند انسان را جهت دستیابی به عالیترین راهکارها در تحکیم خانواده هدایت کند.
با اینهمه هنوز انسان معاصر عوامل موثر بر تحکیم خانواده را بدرستی نمی داند و برایش این سوال مطرح می شود که در رابطه با عوامل تاثیر گذار در استحکام، تقویت وتربیت خانواده این سوال مطرح است که آموزههای دینی چه نقشی در تقویت بنیانهای خانواده دارند؟
و یا چگونه آموزه های قرآنی باعث تحکیم و تعالی خانواده می گردد؟
در این نوشتار به روش تحقیقی و کتابخانه ای به دنبال تبیین نقش مفید و موثر آموزه های دینی درتحکیم و تعالی نهاد خانواده ×هستیم.
آموزه های دینی:
مطالب ومفاهیمی که بعد از اصول دین به ما مسلمانان آموزش داده می شودتا راه سعادت دنیا وآخرت را به خوبی وسلامت طی نماییم وانسانی الهی وخدایی شوییم مانند - انفاق ،صدقه ،نیکی به دیگران ،احترام متقابل، عفو و گذشت ، ایثار،شهادت، محبت،دوری از تکبر،مبارزه با ظلم و... - .
خانواده:
اسلام برای خانواده قداست و منزلت خاصی قایل شده است؛ به نحوی که بنا و نهادی با آن قابل مقایسه نیست. تعبیراتی که در قرآن و روایات در باره خانواده بکار رفته است، به خوبی این مدعا را روشن مینماید. خدای سبحان، در آیه 21 سوره مبارکه نساء، از پیوند ازدواج که موجب تشکیل خانواده میشود به »میثاق غلیظ« یا پیمان محکم یاد نموده است در آیه 72 سوره مبارکه نحل، خانواده »نعمت الاهی« نامیده شد و نیز رسول گرامی اسلام آن را محبوبترین و عزیزترین بنا نزد خدای سبحان توصیف کرده و بِنَاءٌ أَحَبﱡمَا]فرمودبُنِیَاست:إِلَیفِی»اللﱠهِالْإِسْلَعَزﱠامِوَ جَلﱠ وَ أَعَزﱡ مِنَ التﱠزْوِیجِ.«
از نظر قرآن، خانواده »فراموشخانه رنجهای روزانه« است. در آیه 21 سوره مبارکه روم، خانواده به اعتبار وجود همسر در آن، .الف مِنْمایهآیَاتِهِسکون وأَنْآرامشخَلَقَمعرفیگردیدلَکُمْ.آنجا مِنْکهفرمود:أَنفُسِکُمْوَ» أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا....« تعبیر »لتسکنوا« در آیه فوق مبیّن علت خلقت همسر برای انسان است. در این تعبیر، حرف لام، تعلیل را میرساند و »تسکنوا « علت آفرینش زن و مرد برای یکدیگر است. بنابراین، انسان در کنار جنس مخالف - همسر - آرامش مییابد. در عرف محاورهای نیز از منزل بهمَسکَن«»
روشن است که این خصوصیت نه از »خانه« بلکه از »خانواده« تعبیر میشود و این کلمه به معنای محل آرامش و سکون است ×است. - احمدپناهی،1389،ص . - 78
عوامل تحکیم و تعالی خانواده در اسلام
عوامل فراوانی در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثّرند که در ذیل به مهمترین آنها پرداخته شده است:
1 - حُسن معاشرت، تضمین تحکیم خانواده
حکما در حکمت عملی، تدبیر منزل را بر سیاست مُدُن مقدّم دانندمی و البتّه تهذیب اخلاق بر تدبیر منزل نیز مقدّم است. در حکمت عملی، اوّل فرد را مهذّب میسازند تا خانوادهای بنا کند و به تبع آن، خانوادههای تدبیریافته و سامانگرفته جامعهای زنده و سالم بسازند. جامعه سالم و زنده با صنعت و ماشین به دست نمیآید، بلکه مناسبتهای اخلاقی و روابط حسنه الهی سازنده جامعه سالم و زنده است. ویل دورانت میگوید: »در میان جنگها و ماشینها چنان غرق شدهایم که از درک این حقیقت بی خبر ماندهایم که در زندگی، واقعیّت اساسی، صنعت و سیاست نیست، بلکه مناسبتهای انسانی و همکاری افراد خانه از زن و شوهر، پدر و مادر و
فرزندان است« - دورانت، 1371،ص 81. - 65
از ویژگیهای انسان، تمایل و نیاز او به معاشرت است و از معاشرت، جز محبّت دیدن و محبّت ورزیدن انتظار ندارد، چرا که خلقت انسان بر اساس عشق و محبّت است و همین بهترین انگیزه او در هر گونه تلاشی است. گرچه انسان عموماً در تشخیص عشق حقیقی به بیراهه میرود، امّا عشقهای صُوری یا حتّی باطل هم این خاصیت را دارند که انسان را به تکاپو وادارند و امیدوار و