بخشی از مقاله

چکیده

بخش عظیمی از دریافت معانی و مفاهیم، درک ظرایف و دقایق، نیز بهره مندی از التذاد معنوی در هر اثر ادبی همانا درگروِ فهم اشارات و تلمیحات آن است. بی هیچ تردید، هرچه در این خصوص آشنایی بیشتر و عمیق تری حاصل شده باشد، خواننده ی اثر هم لذت بیشتری خواهد برد و تناسبات گونه گون میان کلمات و معانی را بهتر در خواهد یافت.

به طور کلی می توان گفت هرچه به زمان حال نزدیک می شویم فهم اشارات نیز آسان تر به نظر می رسد. در حقیقت، بسیاری از آیات قرآنی و احادیث نبوی در دیوان همام تبریزی این ویژگی را دارد که با وجود ایجاز و اختصار، به یک اشاره نکته ها می نمایاند. بی شک گوهرآن معانی بدون تدبﱡر و ممارست در قرآن کریم و احادیث بر همه کس دستیافتنی نیست. از سوی دیگر، عرصه ی اشارات وتلمیحات در ادبیات پارسی بسیار گسترده است. همام یکی از شاعران توانمند ادب پارسی به شمار می رود که از محضر بزرگان علم و ادب روزگار خویش بهره ها بردتا در خِیل علما وعرفای زمانه اش وارد شد؛ بدین گونه جنبه ی علم وعرفان وی بر هنر شاعری اش غالب بوده است. او در فنون ادب از جمله شعر و انشای فارسی و عربی، محاوره و

حُسن خط از بزرگان زمان محسوب می شد. همچنین احاطه ی او بر علوم دینی به ویژه تفسیر، روایت، احادیث، فقه و غیره سبب شده آثارش به ویژه دیوان او سرشار از تلمیحات واشارات گوناگون باشد. مبادی و سرچشمه های فرهنگ پیوسته ی ایران، از دیرباز با باورها، داستان ها و اسطوره هایی پیوند یافتهکه هرکدام مبیّن نیازی خاص و بازتاب آرزویی ملی و جهت یافته بوده است. دراین مقاله به اشاره ها و تلمیحات آیات قرآن کریم در دیوان همام تبریزی پرداخته شده است.

واژگان کلیدی: اشارات، تلمیحات، آیات، قرآن کریم، همام

مقدمه

خواجه همام الدین علاء تبریزی از شعرا و سخنوران نامدار آذربایجان بود که به سال 636 ه. در تبریز به دنیا آمد. او از دوستان نزدیک خواجه شمس الدین جوینی و در زمره ی ندیمان وی بود . همام زاویه ای در تبریز داشت و در آن به ارشاد سالکان می پرداخت؛ مدتی نیز به کارهای دیوانی مشغول شد و حتی به تصدی وزارت آذربایجان هم رسید؛ اما این کارها او را از امور معنوی باز نداشت. همام در فنون ادب از جمله شعر و انشای فارسی وعربی، محاوره وحُسن خط از بزرگان زمان محسوب می شد ولی مشخص نیستدر تصوﱡف از کدام مشایخ فیض یافته است. مشهور است که وی از خواجه نصیرالدین طوسی کسب علم کرده، از نزدیکان قطب الدین شیرازی بوده و قطب الدین مفتاح المفتاح را به خواهش او نگاشته است. شرف الدین هارون و پسرش شمس الدین صاحب دیوان نیز که در سال 685 ه. به امر ارغون به قتل رسید، از معاصران ونزدیکان همام به شمار می رفتند که همام، مثنوی صحبت نامه را به یاد وی سروده است.

همام به سعدی اراداتی خاص داشت وگویا او را در تبریز دیده بود. بعضی از غزل های همام به تقلید از وی است. مرگ همام در سال 714 هجری در تبریز روی داد. خواجه رشید الدین فضل االله بعد از مرگ او اشعار پراکنده ی وی را جمع آوری نمود ومقدمه ای نیز بر دیوانش نگاشت. شکی نیست که این کار بین سال های 718-714 ه. که نزدیک به روزگار قتل رشید الدین به شمار می رود انجام گرفته است. در دیوان همام که قریب به دو هزار بیت دارد و مشتمل بر اشعار فارسی وعربی در قالب قطعه، مثنوی، قصیده و غزل و رباعی می باشد، دو مثنوی نیز جای دارد. مثنوی نخست بر وزن حدیقه ی سنایی - فاعلاتن مفاعلن فعلن - در پانصد بیت و مثنوی دیگر در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف - مفاعلین مفاعلین مفاعیلیافَعُولن - در سیصد بیت می باشد که به نام هارون پسر شمس الدین جوینی نگاشته است. - تألیف ادبیات، ج2، دکتر توفیق . ه سبحانی، 270 : 375 و - 271 همام بیش از هر شاعر دیگری از سعدی تأثیر پذیرفته و به جرتأ می توان گفت کمال سبک همام بستگی به تتبّع از غزل های سعدی دارد بدین معنی که پیروی از شیوه ی اوست که غزل های همام را حلاوت و شیرینی بخشیده است.

اگرچه استاد سخن سعدی در حد کمال بوده و هر صاحب نظری به یک سخنش دل می باخته ولی شیفتگی همام به غزل های سعدی گذشته از دل انگیزی آن ها آبشخوری دیگر نیز داشت. جای تردید نیست که چگونگی برخورد شاعری با آثار شاعر دیگر به میزان تأثیرش از آثار وی بستگی دارد. چگونگی تلاقی همام و آثار سعدی با برخوردش با آثار دیگر شاعران بسی متفاوت به نظر می رسد.

مطالعه ی غزل های همام این حقیقت را روشن می سازد که وی اگر چه به شکل مستقیم نزد سعدیتلمﱡذ نکرده اما در معنی به راستی شاگرد او به شمار می رود؛ اگر شعر شاگرد به شعر استاد مانند باشد جای شگفتی نیست و جز آن نیز نباید انتظار داشت!

در آثار موجود همام یک قصیده - شامل بیست بیت - و یک مثنوی - شامل هفت بیت - در مدح سلطان احمد تگودار نیز به چشم می خورد. مطلع قصیده چنین است:

اسپهبدِاعظم، شهِ منصور،مظفّر    احمد، که ازو عرصه یمُلک است منوّر

و مثنوی با این بیت آغاز می شود:

امیرِجوان بختِ صاحبقران    کزوشد مزیّن زمین و زمان

همام به خاندان جوینی ارادت داشت. مثنوی صحبت نامه را به نام خواجه هارون به نظم درآورد و وگذشته از آن وی را در مدح خواجه هارون قصیده ایست به زبان عربی در سی و سه بیت و آن گونه که پیداست بعد از انتصاب هارون به حکومت بغداد سروده شده؛ مطلع آن چنین است:

سلامٌ علی بغداد دارالافاضل   وسکّانها قوم کرام الشمائل

»تأثیر آیات قرآن کریم بر ابیات همام تبریزی«

آیات: الَست

نه امروز آمدم درمذهبِ عشق درین سرمستی از روز الستم دیوان: 120

رَبﱡکَ مِن بَنیتلمحیآدَمَبهآیهمِنی172ظُهُورِهِمسورهالاعراف - ذُرِّیﱠتَهُم»: - 7 وَاَشهَدَهُم عَلی اَنفُسِهِم اَلَستُ بِرَبِّکُم ِدنا اَن یَقُولُوا یُومَ القِیمَهِ اِنّا کُنّا عَنذاهَغافِلینَ «.

"گرفت خدای تو از فرزندان آدم از پشت های ایشان فرزندان ایشان و ایشان را گواه گرفت بر ایشان ]وگواه بر آن گرفت که ایشان را گفت[ نی ام من خداوند شما؟ ایشان پاسخ دادند آری تویی خداوند ما! گواه بودیم بر ایشان تا نگویند روز رستاخیز که ما از این اقرار وگواهی ناآگاه بودیم".

ِذ اَخَذَ رَبﱡکَ مِن بَنی آدَمَ . آیه . این آیت از روی فهم برلسان حقیقت رمزی دیگر دارد و ذوقی دیگر!اشارت است به بدایت احوال دوستان،و بستن پیمان و عهد دوستی با ایشان ، روز اول در اهد ازل که حق حاضر و حقیقت حاصل بود.چه خوش روزی که روز بنیاد دوستی است،چه عزیز وقتی که وقت گرفتن پیمان دوستی است،مریدان هرگز روز ازل را فراموش نکنند،مشتاقان هنگام وصال دوست را تاج عمر و قبله روزگار دانند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید