بخشی از مقاله
چکیده
بينامتنی، یکی از رویکردهای نقد ادبی معارص است که در اواخر دههی شصت میاادی توسط ژولیا کریستوا زبانشناس بلغاری، در ادبیات غرب پا به عرصهی وجود گذاشت. این نظریه، امروزه در ادب عربی به عنوان تناص شناخته میشود. براساس این نظریه، هر متنی برخاسته و شکلیافته از متون پیش یا معارص خود است. بارزترین ویژگی بینامتنی، ارتباط تنگاتنگ معنا و ساختار میان متون کالسیک و معارص است که متن از طریق این پیوند میان گذشته و حال بارور میشود. بدون شك، قرآن کریم، بیشررین سهم را در تأثرری بر روی متون پس از خود، در میان اندیشمندان و شاعران جهان اساام داشته است. در این مقاله سعی نویسندگان بر این است تا در قالب نظریهی بینامتنی و با روش توصیفی حتلیلی، ضمن تبینن و تفسرر روابط بینامتنی اشعار مررزا حممّد جعفر فاخری فسایی، شاعر و عارف معارص اهل فسا، با آیات قرآن کریم، میزان تأثرر این شاعر معارص ایرانی از قرآن کریم حتلیل و بررسی گردد.ُپربسامدترین حضور متن نقرآن کریم در اشعار فاخری فسایی، به ترتیب، به صورت نفی جزئی و متوازی است. انگیزهی شاعر از بهکارگرری متن قرآنی در کالم خود، مدح و تررک جستن، بالغت افزایی و در نتیجه تأثریگذاری بیشرر در خماطب است.
واژگان کلیدی: بينامتنی - تناص - ، فاخری فسایی، قرآن کریم.
مقدمه
به هنگام قرائت یک متن ادبی، باید این مطلب را در نظر داشته باشیم که اين متن، در تعاملی گسترده و تداخلی سازنده با متون گذشته يا معاصر خود، شکل پذیرفته و برساخته شده است. امروزه از اين پديده در نقد ادبی معاصر، با عنوان تناص يا بينامتني ياد ميشود. به بیان ديگر، براي تحلیل وبررسي يک متن ادبي جديد، در آغاز بايد به متن پنهاني که زیر ساختهای متن جدید را تشکیل داده است، آگاهي و اشراف داشته باشيم.
قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت بشریت، پس از نزول، مورد توجه و اهتمام زایدالوصفی از سوی دنیا، به ویژه جهان اساام واقع شد و هریک، به میزان معرفت، از این خوان گسترده استفاده میکردند. این کتاب آسمانی، به سرعت بر دیگر کتب معاصر یا پس از نزول خود، تأثیری گسترده و عمیق بر جای نهاد. این استفاده از آیات قرآنی، در سطح بهکارگیری کلمات، عبارات و معانی، فضایل، سبک بیان، لحن گفتار و... هست. شاعر آیینی، خطیب توانا، روحانی وارسته، و نوحهسرای برجسته، میرزا محمّد جعفر فاخری فسایی، از شاعران و عارفان معاصر است؛ که تأثیر قرآن کریم، بهویژه بر اشعار عربی ایشان بسیار مشهود است. این پژوهش به بررسی و نقد روابط بینامتنی ملمّعات فاخری فسایی با آیات گهذبار قرآن کریم میپردازد. بينامتني - تناص -
نظریه بینامتنی یا تناص، از عمیقترین و دقیقترین نظریهها در نقد ادبی معاصر به شمار میآيد، که توجّه بسیاری از پژوهشگران و ادیبان را در سراسر جهان به خود معطوف داشته است. این اصظااح که توسط ژولیا کریستوا مورد استفاده قرار گرفت؛ به معنای شیوههای متعددی است که هر متن ادبی به واسطهی آن به طور تفکیکناپذیری با سایر متنها از رهگذر نقل قولهای آشکار و پنهان یا تلمیحات یا جذب مؤلفههای صوری و ملموس از متنهای پیش از خود و یا به لحاظ مشارکت اجتنابناپذیر در ذخیره مشترک شیوههای ادبی تداخل مییابند - داد، . - 424 :1383 متن ادبي، به تنهايي ذات مستقلي به شمار نمیآید و با ديگر متون در ارتباط و تعامل است. به عبارت ديگر، هر متني، مجموعهاي از متون سابق يا معاصر خود ميباشد، به طوریکه هر متنی به منزله جذب و دگرگونسازی متنی دیگر است - کریستوا، :1381 . - 44 از اين تعريف، چنين استنباط ميشود که تناص، تداخل و تعامل متون با يکديگر است.
هر يک از صاحب نظران درمورد اين اصطااح، تعاريف و مفاهيم متفاوتي ذکر کرده اند که ناشي از اختااف در شکل فهم اين اصطااح ميباشد. بنیس، معتقد معاصر عرب، هر متن جدید - متن حاضر - را مجموعهای از روابط و درهمتنیدههایی از متون پیشین یا معاصر خود است - متن غایب - ، که بینشان روابط بینامتنی برقرار میباشد - بنیس، . - 251 :1979 اين اصطااح، براي ّاولين بار توسط ميخائيل باختين وسپس شاگرد او، ژوليا کريستيفا در سال 1965 م در محافل ادبی برساخته و مطرح گردید. منظور از کلمه تناص که معادل التین آن - - intertextualiey ميباشد؛ ارتباط موجود ميان يک متن ادبي با متون ديگر است. کریستیفا بر این باور بود که هیچ متنی، مستقل از متون دیگر نیست - مکاریک، . - 72 :1388 این نظریه ادبی، با نامهای گوناگون دیگری نیز در محافل ادبی از آن یاد میشود، از آنجمله: التناصیه، النصوصیه، تداخل النصوص، النصوص املتداخله و النص الغائب - عطا، . - 11 :2007
اين پديده، درگذشته با اوصافي چون اقتباس و تضمين که خود نوعي تفاعل وتعامل بين متون محسوب ميشود به کار مي رفته است و ميتوان گفت که در زير مجموعه اين اصطااح قرار ميگيرند. ّاما بینامتنی دامنه گستردهتری از مباحث را دربر میگیرد به طوریکه در سادهترین حالتش به این معناست که از متنی از متون و افکار گذشتهی دیگران چه خودآگاه و چه ناخودآگاه تضمین و اقتباس گردد، بگونهای که این متون و اندیشهها در متن اصلی ذوب شود و متنی جدید و کامل عرضه گردد - خزعلی، . - 64 :2009 هر متنی تغيير يافتهی بسياری از متون ديگر است. پس بينامتنی، تشکيل