بخشی از مقاله

چکیده

از چهار میش دارای فیستوله در یک طرح گردشی متوازن برای مشخص کردن اثر دو سطح اندازه ذرات سیلاژ ذرت و دو سطح روغن سویا بر کنتیک هضم در شکمبه استفاده شد. جیرهها عبارت بودند از: - 1 جیره سیلاژ ذرت با اندازه بزرگ و بدون مکمل روغن، - 2 جیره سیلاژ ذرت با اندازه بزرگ و با مکمل روغن، - 3 سیلاژ ذرت با اندازه کم و بدون مکمل روغن، - 4 سیلاژ ذرت با اندازه کم و با مکمل روغن. میانگین کربوهیدرات های غیر فیبری، خاکستر و عصاره اتری در محتویات شکمبه به ترتیب 6/48، 4/91، 3/69 و 1/25 درصد، 8/60، 8/51، 8/57 و 8/89 درصد و 4/54، 8/35، 6/66 و 8/80 درصد بود. در کربوهیدراتهای غیرفیبری تأثیر تیمار وزمان نمونه برداری و در خاکستر و در عصاره اتری به ترتیب تأثیر زمان نمونه برداری و تیمار معنیدار بود.

میانگین فیبر نا محلول در شوینده خنثی، پروتیین خام و pH محتویات شکمبه به ترتیب 67/91، 65/15، 67/38 و 68/26 درصد، 12/16، 12/83، 12/57 و 12/67درصد و 6/11، 6/06، 5/92 و 6/03 بوده و در متغیر PH، تنها اثر زمان نمونه برداری معنیدار بود. میانگین هندسی ذرات شکمبه در جیرههای 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 1/62، 1/20، 1/25، 1/21 میلیمتر و تأثیر زمان نمونه برداری و تیمار ها تمایل به معنیدار بودن تمایل داشت. مقدار سقف شکمبهای و بخش مایع در جیرههای 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 1/55، 1/58، 1/43 و 1/43 کیلوگرم و 1/36، 1/22، 1/04 و 0/87 کیلوگرم بود. زمان نشخوار و جویدن در چهار تیمار به ترتیب 365، 290، 275/25 و 360 و 183/75، 283/75، 277/50 و 196/25 دقیقه در روز بوده و تنها در نشخوار، تأثیر تیمار به صورت خطی و درجه دوم معنیدار بود. زمان عبور بخش جامد از شکمبه، قسمت های تحتانی دستگاه گوارش و زمان تأخیر به ترتیب0/،0/101، 0/08، 0/0861 و 0/023، 0/033، 0/027، /017 و 11/34، 11/94، 7/67، 17/58ساعت بود.
واژههای کلیدی: اندازه ذرات علوفه، مکمل چربی، سرعت عبور از دستگاه گوارش، قابلیت هضم، نشخوارکنندگان.

مقدمه مصرف ماده خشک مهمترین عامل موثر بر عملکرد حیوانات بوده است . - 1 - مصرف علوفه ها در نشخوار کنندگان شامل ارتباطات پیچیده ای بین ترکیبات گیاهی، میکروارگانیسم ها در شکمبه و حیوان می باشد . - 4 - گرچه در صنعت پرورش نشخوار کنندگان از مقادیر زیاد خوراک های متراکم در سازوکار های تولید گوشت و شیر استفاده می شود ولی علوفه ها منبع اولیه مواد مغذی در تولید حیوانات نشخوار کننده می باشند . - 2 -

خصوصیات فیبر مانند طول ذرات بر روی هضم شکمبه, سرعت عبور, تولید پروتیین میکروبی و بر هضم شکمبه ای و بعد از آن تاثیر می گذارد. ممکن است ذرات علوفه با اندازه کوچک زمان کمتری در شکمبه توقف کرده لذا هضم شکمبه ای به خصوص فیبر کاهش یابد . لذا ممکن است با افزایش اندازه ذرات علوفه بازده سنتز میکروبی و قابلیت هضم پروتیین در شکمبه و در کل دستگاه گوارش بهبود می یابد .

منابع چربی برای تامین انرژی نگهداری, تولید شیر یا افزایش چربی شیر به جیره ها افزوده می شوند. مکمل های چربی که مقادیر بالای اسیدهای چرب غیر اشباع دارند، درشکمبه فعال بوده و بر تخمیر شکمبه تاثیر بازدارنده ای دارند. اسید های چرب این مکمل ها تحت تاثیر بیو هیدروژناسیون میکروارگانیسم ها در داخل شکمبه قرار گرفته مقادیر متفاوتی اسید استئاریک و ایزومر های اسیدهای چرب غیر اشباع تولید شده که در انتها وارد دوازده می شوند - . - 3

مواد وروش ها

از چهار میش دارای فیستوله شکمبه ای برای آزمایش استفاده شد. میش ها با چهار جیره دارای نسبت علوفه به کنسانتره 50 به 50 با دو سطح اندازه ذرّات سیلاژ ذرت - ریز و درشت - و دو سطح مکمّل چربی 0 - و 4 درصد - در قالب طرح چرخشی 2×2 تغذیه شدند.جیره ها عبارت بودند - 1جیره سیلاژ ذرت با اندازه بزرگ و بدون مکمل روغن - 2جیره سیلاژ ذرت با اندازه بزرگ و با مکمل روغن - 3 سیلاژ ذرت با اندازه کم و بدون مکمل روغن - 4 سیلاژ ذرت با اندازه کم و با مکمل روغن. جیره ها در 2وعده به مقدار مساوی صبح و عصر در سطح مصرف اختیاری خوراک به دام ها خورانده می شد. این پژوهش شامل چهار دوره آزمایشی 28 روزه شامل جهارده روز برای عادت دهی دام ها به جیره های مصرفی، 5 روز اندازه گیری مصرف خوراک و جمع آوری مدفوع، یک روز اندازه گیری فعّالیّت جویدن، یک روز اندازهگیری نرخ ترشح بزاق و تأثیر جویدن اولیه روی اندازه ذرّات، هفت روز خارج نمودن محتویات شکمبه بود. تعیین ترکیبات شیمیایی شامل پروتیین خام، خاکستر، عصاره اتری، با استفاده از روش های متداول اندازه گیری شدند.

برای اندازهگیری تأثیر جویدن اولیه روی میزان کاهش اندازه ذرّات، کلیه محتویات شکمبه از طریق فیستولای شکمبه ای در روز 20 ام هر دوره آزمایشی خارج شده و در سطل های 10 لیتری تحت گاز دی اکسیدکربن قرار می گیرفت، سپس 50 درصد ماده خشک مصرفی برای مدت 35 دقیقه در اختیار دام ها قرار داده می شد. پس از پایان مدت زمان در نظرگرفته شده، محتویات شکمبه به طور مجدّد از طریق فیستولای شکمبه ای خارج و می شد. همچنین به منظور اندازه گیری فراسنجه های شکمبه ای  - تعیین سقف شکمبه ای، فاز مایع، توزیع اندازه ذرات سقف شکمبه ای و pH    فاز مایع - کلیه محتویات شکمبه طی روزهای 22 تا 28 هر دوره آزمایشی هر یک از تیمارها بر اساس تقویم زمانی 3، 7/5 و 12    ساعت پس از مصرف خوراک از طریق فیستولای شکمبه ای خارج شد. کلیه محتویات قابل برداشت با دست به عنوان سقف شکمبه ای و محتویات شکمبه ای غیرقابل برداشت با دست، به عنوان فاز مایع در نظر گرفته می شد. پس از مخلوط شدن کامل سقف شکمبه ای با بخش مایع، نیم کیلوگرم برای تعیین توزیع اندازه ذرّات و تعیین موادّ مغذّی نمونه برداری، باقیمانده به داخل شکمبه برگردانده می شد.pH فاز مایع شکمبه بلافاصله پس از خارج و مخلوط نمودن با استفاده از pH متر اندازه گیری می شد. برای اندازه گیری اندازه ذرات محتویات شکمبه و تأثیر جویدن اولیه روی کاهش اندازه ذرّات، با استفاده از روش الک مرطوب با 7 الک با قطر منافذ 6/35 ، 4/75 ، 3/35 ، 1/68 ، 1/18 ، 0/8 و 0/5 میلی متری تعیین می شد. محتویات شکمبه ای باقی مانده روی هر الک در دمای 55 در جه سانتی گراد به مدت 72ساعت خشک گردیده و توزیع اندازه ذرّات بر اساس وزن خشک تعیین می شد .

از طرح چرخشی متعادل برای تجزیه تحلیل داده های مربوط به نرخ ترشح بزاق، فعالیت جویدن، خوردن و نشخوار و از طرح بلوک های تصادفی چند مشاهده ای برای تجزیه و تحلیل داده های مربوط به تخلیه شکمبه و ترکیبات شیمیایی محتویات شکمبه و pH محتویات شکمبه در ساعت های مختلف استفاده شد. با بسته نرم افزاری - 2005 - SAS تجزیه و تحلیل دادها انجام گرفت.

نتایج و بحث در جدول1 میانگین، خطای معیار داده های مربوط به ترکیبات شیمیایی شکمبه در ساعت های مختلف و نیز تاثیر تیمارها، اثر زمان نمونه برداری مشخص شده است. همچنین تاثیر جیره های دارای سیلاژ درشت در مقابل جیره های سیلاژ ریز و نیز مقایسه جیره های دارای مکمل روغن در مقابل جیره های فاقد مکمل روغن مشخص شده است. میانگین کربو هیدرات های غیر فیبری در تیمار های 1، 2، 3 و 4 به تر تیب 6/48، 4/91، 3/69 و 1/25 درصد بوده و تفاوت معنی داری بین تیمار ها - p<0/01 - وجود داشت. تاثیر زمان نمونه برداری نیز معنی دار - - p<0/038 بود. اما اثر متقابل تیمار و زمان نمونه برداری معنی دار نبود. همچنین اثر اندازه سیلاژ ذرت بر مقدار کربوهیدرات های غیر فیبری معنی دار بود . - p<0/004 - اما تاثیر مکمل روغن بر مقدار کربوهیدرات های غیر فیبری، به معنی دار بودن تمایل داشت . - p<0/07 - نتایج نشان داد که با گذشت زمان از مقدار کربو هیدرات های غیر فیبری کاسته شدکه نشان دهنده تاثیر میکروارگانیسم های شکمبه بر کاهش کربوهیدرات های شکمبه بود. همچنین تاثیر اندازه جیره سیلاژ ذرت معنی دار بود؛ به این ترتیب در سیلاژ های با اندازه درشت بخشی از هضم نشاسته از شکمبه به روده منتقل میشود . مقدار خاکستر چهار تیمار به ترتیب8/60، 57/51،8/8 و 8/89 درصد بود و فقط تاثیر زمان نمونه برداری معنی دار بود
. - p<0/ 001 - مقدار عصاره اتری در محتویات شکمبه چهار تیمار به ترتیب 4/54، 8/35، 6/66 و 8/80 درصد بود و تاثیر تیمار ها  - و نیز در مقایسه جیره دارای مکمل روغن با فاقد مکمل روغن - معنی دار بود . - p<0/0001 - فیبر نا محلول در شوینده خنثی در جیره های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 67/91، 65/15، 67/38 و 68/26 درصد بود و تاثیر جیره ها و سایر اثرات معنی دار نبود. پروتیین خام در جیره های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 12/16، 12/83، 12/57 و 12/67 درصد بود و تاثیر جیره ها و سایر اثرات معنی دار نبود.

میانگین هندسی ذرات شکمبه در جیره های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 1/62، 1/20، 1/25 و 1/21 میلیمتر بود و تاثیر تیمار ها، زمان نمونه برداری و در جیره های دارای مکمل روغن در مقابل فاقد مکمل روغن تمایل به معنی دار شدن داشتند - به ترتیب p<0/059، p<0/ 052 و . - p<0/ 07 تفاوت تیمار ها به علت تفاوت در اندازه ذرات سیلاژ ذرت بود؛ همچنین با گذشت زمان، تاثیر جویدن و میکروارگانیسم های شکمبه، سبب کاهش اندازه ذرات محتویات شکمبه می شد. مقدار سقف شکمبه ای و بخش مایع در جیره های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 1/55، 1/58، 1/43 و 1/43 کیلوگرم و 1/36، 1/22، 1/04 و 0/87 کیلوگرم بوده و اثر تیمار و زمان و اثرات متقابل آن ها و همچنین اثر جیره سیلاژ بلند در مقابل سیلاژ با اندازه کم و جیره های مکمل روغن در مقابل جیره های فاقد مکمل روغن معنی دار نبود. متوسط PH محتویات شکمبه در جیره های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب 6/11، 6/06، 5/92 و 6/03 بوده و فقط زمان نمونه برداری تاثیر معنی داری داشت . - p<0/ 001 - نتایج این آزمایش نشان داد که در جیره های سیلاژ با اندازه درشت، بخشی از هضم نشاسته از شکمبه به روده منتقل شده که می تواند کاهش اسیدوز در نشخوارکنتدگان را سبب شود. در جدول2 میانگین فعالیت های خوردن، نشخوار، کاهش اندازه ذرات مواد خوراکی به علت جویدن و نیز سرعت عبور بخش جامد از شکمبه و قسمت های تحتانی دستگاه گوارش و زمان تاخیر معرف مشخص شده است. زمان نشخوار و جویدن در چهار تیمار به ترتیب 365، 290، 275/25 و 360 و 183/75، 283/75، 277/50 و 196/25 دقیقه در روز بوده و تنها در نشخوار، تاثیر تیمار به صورت خطی و درجه دوم معنی دار بود. زمان عبور بخش جامد از شکمبه، قسمت های تحتانی دستگاه گوارش و زمان تاخیر به ترتیب 0/107، 0/101، 0/08، 0/0861 و 0/023، 0/033، 0/027، /017 و 11/34، 11/94، 7/67،17/58ساعت بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید