بخشی از مقاله
چکیده
بادام و هلو یکی از مهمترین محصولات باغی کشور به لحاظ تولیدی و صادراتی می باشند. به منظور بررسی تأثیر ساکارز تحت شرایط پاگرمایی بر ریشهزایی قلمههای خشبی پایههای هیبرید هلو و بادام آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی ارومیه در سال 1393 طراحی و انجام گرفت. عامل اول شامل تیمارهای ساکارز 2 درصد و شاهد و عامل دوم شامل هیبریدهای GF677 و GN15 هلو × بادام بود. از جمله صفات مورد بررسی قطر قلمه، ارتفاع قلمه، زمان کالوسزایی، درصد کالوسزایی و درصد ریشهزایی بود که تحت تأثیر ساکارز 2 درصد افزایش معنیداری - P<0.01 - داشت، ولی عامل رقم تأثیر غیر معنیداری بر صفات ذکر شده داشت. بر اساس نتایج کلی از این بررسی ساکارز با تأثیر قرار دادن زمان و درصد کالوسزایی موجب ریشهزایی بهتر و در نتیجه باعث افزایش قطر و ارتفاع قلمهها گردید. قلمههای تحتانی از قدرت ریشهزایی بالاتری نسبت به دیگر قلمه-ها برخوردار بودند هر چند این اختلاف بین قلمههای تحتانی، میانی و انتهایی غیر معنیدار بود.
.1 مقدمه
کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی منطبق بر منافع انسان و کارایی بیشتر در استفاده از منابع است و یکی از پنج محور مصوب جهت گیریهای پژوهشی وزارت جهاد کشاورزی، حفظ ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی است که تولید نهال سالم و ساماندهی نهالستانهای کشور نقش مهمی در این زمینه دارد. انتخاب پایه مناسب با توجه به نقش آن در میزان رشد رویشی، زود رسی، میزان عملکرد و مقاومت در برابر بیماریها، نقش بسزایی در برنامه مدیریت باغ خواهد داشت. پایههای درختان میوه به دو روش جنسی و غیر جنسی تکثیر میشوند، در پایههای سخت ریشهزا رفع مشکل تکثیر غیر جنسی ضروری میباشد تکثیر قلمههای چوب سخت ریشهزا از کم هزینهترین و آسانترین روشهای تکثیر غیر جنسی است که در بسیاری از درختان میوه و گیاهان زینتی به کار میرود . - Hartmann et al., 2002 - پایههای GN15 و GF677 هیبریدهای طبیعی هلو و بادام به عنوان یکی از پایههای بسیار مهم برای هلو و بادام محسوب شده که به طور گسترده در دنیا استفاده میشوند و جزو اولین پایههایی به شمار میرود که به روش رویشی - غیرجنسی - تکثیر شده است - مشایخی و همکاران، . - 1393 از مزایای این پایهها مقاومت به خشکی، مقاومت به خاکهای آهکی، متحمل به کمبود آهن و متحمل به نماتودهای بیماری-زای ریشه است - باقری و همکاران، . - 1392 ریشهزایی به عنوان یک فرایند مورفوژنز پیچیده، شامل یک منبع سوخت و ساز اصلی است توانایی قلمهها برای ریشهزایی، به محتوای اکسین، ترکیبات فنولیک و آنزیمهای آنها بستگی دارد . ذخایر هیدرات های کربن و خشبی شدن برای قلمههای خشبی عوامل مساعدی در ریشهزایی است، قندها قدرت ریشهزایی قلمهها را افزایش میدهد. قند منبع کربن و انرژی میباشد و همچنین به عنوان تنظیم کننده اسمزی در محیط کشت القایی فعالیت میکند
از مشکلات عمده کشت و پرورش میوهها به ویژه هلو و بادام در ایران، عدم استفاده از پایههای کلونی موجود و در دسترس نبودن آن به دلیل مشکل تکثیر است که به ناچار از پایههای بذری استفاده میشود. این پایهها به دلیل عدم یکنواختی مشکلات زیادی را برای باغداران ایجاد مینمایند. لذا دسترسی به پایههای کلونی به صورت انبوه و با سادهترین روش تکثیر کاملاً ضروری است، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثر ساکارز بر ریشهزایی قلمههای خشبی پایههای هیبرید هلو و بادام تحت شرایط پا
گرمایی انجام گرفت.
.2 مواد و روشها
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر ساکارز بر ریشهزایی قلمههای خشبی پایههای هیبرید هلو و بادام - GF677, GN15 - تحت شرایط پا گرمایی در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی شهرستان ارومیه، به صورت فاکتوریل بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. فاکتور اول شامل تیمارهای ساکارز 2 درصد و شاهد و فاکتور دوم شامل هیبریدهای GF677 و GN15 هلو × بادام بود. برای تهیه محلول ساکارز 2 درصد مقدار 20 گرم از ساکارز اندازه گیری شد و در 1 لیتر آب مقطر حل گردید. قلمه های رقم GN15 از مرکز کشت بافت نمایندگی رویان پژوهش و قلمههای رقم GF677 از مرکز تحقیقات کشاورزی جهاد کشاورزی شهرستان ارومیه، تهیه شدند. قلمهها از شاخههای یکساله درختان سالم به طول60 الی 70 سانتیمتر تهیه شده و بعد از انتقال به گلخانه قلمهها را به 3 جایگاه قلمه تقسیمبندی شد، به طوری که 20 سانتیمتر انتهایی قلمه به عنوان قلمه انتهایی و 20 سانتیمتر میانی آن به عنوان قلمه میانی و 20 سانتیمتری تحتانی به عنوان قلمه تحتانی در نظر گرفته شد. تهیه قلمهها به این صورت بود که یک برش عمودی درست در زیر جوانهای که در قسمت تحتانی قلمه قرار میگرفت، زده شد و یک برش مورب هم زیر جوانه انتهای قلمه زده شد و بعد از تهیه قلمهها زخمزنی شدند. بعد از زخمزنی قلمهها برای تیمار کردن با ساکارز آماده شدند. قبل از تیمار کردن اندازه قطر و ارتفاع قلمه با استفاده از خط کش و کولیس بررسی شد. بعد از تیمار کردن قلمهها بلافاصله در بستر کشت آبیاری شده قرار گرفتن و قلمهها در آن قرار گرفتن دمای محیط کشت را 18 تا 21 درجه سانتیگراد در روز و در شب 15 درجه به صورت کنترل شده درنظر گرفته شد.حدود 10سانتیمتر از طول قلمه در بستر کشت قرار گرفت و قسمت بیرونی قلمه در هوای نسبتاً سرد قرار داشت و بعد از کاشت هر دو روز یک بار محیط کشت به صورت دستی مورد آب پاشی قرار می گرفت. 14 روز بعد از کاشت به صورت روزانه قلمهها باز نگری میشدند تا زمان دقیق القای کالوس شناسایی شود حدود 18 روز بعد از کاشت اولین نشانههای کالوس در قسمت تحتانی قلمه نمایان شد و بعد از آن اولین مرحله عکس برداری و اندازهگیری شروع شد و حدود 25 روز بعد از کاشت اولین نشانههای ظهور ریشه پدیدار شد. بعد از ظهور ریشه پا گرما خاموش شد و تا 2 ماه قلمهها در بستر کاشت باقی ماندند تا به نهایت ریشهزایی رسیدند در انتها بعد از برداشت قلمهها به صورت دقیق اندازهگیری قطر قلمه، ارتفاع قلمه، زمان کالوسزایی، درصد کالوسزایی و درصد ریشهزایی بررسی شد. تجزیه دادهها با استفاده از برنامه آماری SPSS و مقایسه میانگین دادهها با استفاده از آزمون دانکن در سطوح احتمال 5 و 1 درصد انجام شد. برای رسم نمودارها هم از نرم افزار Excel استفاده گردید.
.3نتایج و بحث
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه واریانس مقایسه قلمههای تحتانی، میانی و انتهایی، صفات ارتفاع قلمه، قطر قلمه، زمان کالوسزایی، درصد کالوسزایی و درصد ریشهزایی بهطور معنیداری - P<0.01 - تحت تأثیر تیمار ساکارز نسبت به شاهد قرار گرفت، ولی دو نوع رقم هیبرید GF677 و GN15 هلو بادام تأثیر معنیداری از نظر آماری بر صفات مورد نظر نداشتند. با توجه به نتایج مقایسه میانگین تیمارها، بین ارتفاع قلمههای تحتانی، میانی و انتهایی دو رقم هیبرید GF677 و GN15 هلو بادام تغییر معنیداری مشاهده نگردید - جدول. - 1 قطر قلمههای تحتانی، میانی و انتهایی در هیبرید GN15 کمتر از هیبرید GF677 بود و قلمههای انتهایی نیز دارای کمترین قطر نسبت به تحتانی و میانی بودند هرچند این اختلافها غیر معنیدار گردید - جدول. - 1 زمان کالوسزایی هیبرید GN15 کمتر از GF677 بود و قلمه میانی زمان بیشتری برای کالوسزایی داشت اما از نظر آماری اختلاف معنی-داری بین زمان کالوسزایی ارقام هیبرید و نوع قلمهها وجود نداشت - جدول. - 1 درصد کالوسزایی و درصد ریشهزایی قلمههای تحتانی و میانی در هیبرید GN15 کمتر از هیبرید GF677 بود و قلمه انتهایی با هم برابر بودند و قلمههای انتهایی کمترین و تحتانی بیشترین درصد کالوسزایی و ریشهزایی را داشتند ولی این اختلافات از نظر آماری غیرمعنیدار بود - جدول. - 1
جدول .1 مقایسه میانگین نوع رقم پایه هلو × بادام بر ارتفاع و قطر قلمه، زمان و درصد کالوسزایی و درصد ریشهزایی
میانگینهایی دارای حروف مشترک در هر ستون، بیانگر عدم اختلاف معنیدار براساس آزمون دانکن در سطح پنج درصد میباشند. نتایج مقایسه میانگین تیمارهای مربوط به مقایسه ارتفاع قلمههای مختلف تحت تیمار ساکارز نشان داد، تیمار ساکارز باعث افزایش ارتفاع قلمهها نسبت به تیمار شاهد گردید - شکل. - 1
شکل .1 مقایسه میانگین اثر ساکارز بر ارتفاع قلمههای تحتانی، میانی و انتهایی
قطر قلمه های تیمار شده با ساکارز نیز نسبت به تیمار شاهد افزایش معنیداری داشت و در تیمار شاهد و ساکارز قلمه های تحتانی بیشترین و قلمههای تحتانی کمترین قطر را داشتند هرچند این اختلافها غیرمعنیدار بود