بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر سطح اهرم مالی بالا بر مدیریت سود واقعی شرکتها میباشد . دراین پژوهش تعداد101 شرکت - درقالب شرکتهای دارای اهرم مالی بالا - در بازه زمانی1383-1392 مورد بررسی قرارگرفته است. معیارهای مدیریت سود واقعی شامل: جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی، هزینههای تولیدغیر عادی و هزینههای اختیاری غیر عادی میباشد. برای بررسی تأثیر اهرم مالی برمعیارهای مدیریت سود واقعی از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش دادههای ترکیبی استفاده شد، نتایج نشان داد درشرایطی که شرکتها دارای سطح اهرم مالی بالاباشند، تأثیر اهرم مالی برهریک از معیارهای مدیریت سودواقعی وهمچنین بر برآیند معیارهای آن معکوس ومعنادار بوده.

واژههای کلیدی: اهرم مالی، جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی، مدیریت سود واقعی، هزینههای اختیاری غیرعادی ، هزینه های اختیاری تولیدغیرعادی.

مقدمه

اهمیتی که سودحسابداری برای استفاده کنندگان ازاطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری به مبلغ و چگونگی تهیه و ارائه آن توجهی خاص نشان دهد. یکی از جنبههای بااهمیت سود حسابداری نقش آن درقراردادهای تأمین مالی است . وجودبدهیها علاوه براینکه خودیکی از عوامل ایجاد انگیزه برای مدیریت سود است. میتواندازطریق کاهش رفتارهای فرصتطلبانه مدیران به کاهش نوسانات سود واحد تجاری و بنابراین کاهش مدیریت سود منجرگردد. اولین عاملی که به بررسی ارتباطش با مدیریت سود با درنظرگرفتن نقش آن در میزان رفتارهای فرصتطلبانه مدیران پرداخته میشود، اهرم مالی است - هاشمی وکمالی، . - 1389

نتایج تحقیقات نشان میدهدکه درجه اهرم مالی بالابالقوه باعث افزایش مدیریت سود ازطریق استفاده از اقلام تعهدی سود وسایر روشهای حسابداری افزایش دهنده سود میگردد. دلیل این کار تلاش در جهت پیشگیری از تخلف مفاد قراردادهای بدهی است. ازسوی دیگر براساس نتایج تحقیقات بدست آمده، افزایش تدریجی اهرم مالی باعث کاهش مدیریت سود میشود. جنسن - 1986 - در تحقیقی که دراین زمینه انجام داده بیان کرد افزایش اهرم مالی به دلیل فشارناشی ازقراردادهای بدهی، باعث کاهش فرصت رفتارهای فرصتطلبانه ازسوی مدیران میشود و به عبارت دیگر آنها را محتاطتر میکند. از طرفی شرکتهایی که دارای اهرم مالی بالا میباشند، اگر قادر به پرداخت تعهدهای ناشی از تأمین مالی برون سازمانی خود نباشند، هم در معرض ریسک ورشکستگی قرار خواهند گرفت و هم امکان دستیابی به منابع تأمین مالی ازطریق اعتباردهندگان جدید را درآینده نخواهند داشت. این درحالی است برای تداوم فعالیت و سودآوری آتی وجود وجه نقد کافی برای شرکتها امری ضروری میباشد - ایزدینیا و ربیعی وحمیدیان، . - 1392

ژانگ - 2006 - درمطالعهای، بطور غیر مستقیم، اثر سطح اهرم مالی را بر مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار داد . وی این احتمال را بررسی کرد که آیا مفاد قراردادهای بدهی میتواند انگیزهای برای مدیران در جهت دستکاری جریانهای نقدی از طریق فعالیتهای واقعی باشد. نتایج تحقیق حاکی ازآن بود که ضریب مشترک مفاد قراردادهای بدهی مثبت بوده، ولی از نظر آماری معنادار نمیباشد.

از طرفی اهمیت ارائه اطلاعات قابل اتکاءبه سرمایهگذاران ونتایج اقتصادی ناشی ازمدیریت سود میتواند این سوال را در ذهن ایجادکندکه: آیاشرکتها درموقعیتهایی نظیر افزایش بدهیها تمایلی به مدیریت سود واقعی ازطریق دستکاری فعالیتهای واقعی دارند؟ هدف این پژوهش بررسی اثر اهرم مالی بالا برمدیریت سود واقعی می باشد. دراین بررسی معیارهای مدیریت سود واقعی باتوجه به پژوهشهایرویچودری - 2006 - ، و کوهن وزاروین - 2010 - انتخاب شدهاست؛ همچنین اثر اهرم مالی بالا بر معیارهای مدیریت سود واقعی از طریق تحلیل رگرسیون موردبررسی قرارمی گیرد.

مبانی نظری وپیشینه تحقیق
 
تصمیمهای تأمین مالی وسرمایهگذاری در شرکتها، تصمیمهایی هستند که هر دو با آیندهنگری در ارتباط میباشد. درتصمیمهای تأمین مالی، شرکت موجودی مورد نظر را درحال حاضر به کار میگیرد تا درآینده بتواند به تعهدات خود در قبال تأمین کنندگان منابع مالی عمل نماید. اما در تصمیمگیرهای سرمایهگذاری شرکت از بعضی از مزایای فعلی به امید تحصیل مزایای بیشتر درآینده چشم پوشی میکند. سرمایهگذاری در ماشین آلات و تجهیزات می تواند مصداق بارز آیندهنگری درکسب سود وبازده سرمایهگذاری تلقی گردد - اسدزاده، . - 1393

روشهای تأمین مالی باید با نوع سرمایه گذاری سازگار باشد واز اهرم مالی درحد معقول آن استفاده شود تا هم موجب افزایش ارزش شرکت شده وهم از پیامدهای نامطلوب ریسک مالی جلوگیری نماید.یکی از مهمترین ملاحظاتی که در انتخاب شیوههای تأمین مالی در شرکتها باید مورد توجه قرارگیرد این است که به میزان تأثیراهرم مالی بر بازدهی شرکتهادقت نظر لازم اعمال گردد.وقتی که سود در سطح پایین تری ازبهره ومالیات قرارداشته باشد،تأمین مالیاز ازمحل سود انباشته و منابع داخل شرکت منطقیتر ومطلوبتر به نظر میرسد. درحالی که اگر سطح سود بیشتر از بهره ومالیات باشددراین صورت تأمین مالی از طریق بدهی، منطقیتر ومطلوبتر خواهد بود - عسگری، . - 1392

مدیریت سود روشی است که توسط مدیریت جهت دستکاری دادهها به کار میرود . مدیریت سود میتواند به سه طبقه : حسابداری فریب آمیز، مدیریت اقلام تعهدی و دستکاری فعالیتهای واقعی شرکت تقسیم شود. حسابداری فریب آمیز مربوط به انتخاب رویههای حسابداری مغایر با اصول پذیرفته شده حسابداری است. درمدیریت اقلام تعهدی، رویههای حسابداری مبتنی براصول پذیرفته شده حسابداری میباشد، اما تلاش میشود که عملکرد واقعی مبهم نشان داده شود. دستکاری فعالیتهای واقعی شرکت زمانی روی میدهد که مدیران فعالیتهایی انجام دهند که آنها را از بهترین عملکردمنحرف کند تا بتوانند سود بالاتری گزارش نمایند - مجتهدزاده و ولیزاده، . - 1389

دستکاری فعالیتهای واقعی به دلیل اینکه از یک سوکمتر درمعرض محدودیت است واز سوی دیگر توجه حسابرسان وقانونگذاران را کمتر به خود جلب مینماید، لذا بهعنوان یک مزیت برای مدیران شرکتها محسوب میشود، چراکه این احتمال وجود دارد که جریانهای نقدی در دورههای آتی بهطور غیر مستقیم - منفی - تحت تأثیر اعمالی قرارگیرد که درحال حاضر برای افزایش سود انجام میشود. ازجمله این موارد میتوان به تحقیقات بوش - - 1998؛ بابر وهمکاران - 1991 - اشاره نمود. این دو نفر معتقد بودند که اگرچه کاستن از هزینههای اختیاری میتواند سود را درجهت برآورده ساختن برخی اهداف خاص، ارتقاء بخشد ولی ریسک کاهش جریانهای نقدی عملیاتی آتی را موجب میشود زیرا این عمل بهطور کلی جریانهای خروجی وجه نقد را کاهش میدهد .درمجموع میتوان از مطالب فوق به این نتیجه رسید، هنگامی که مدیران، سود را از طریق فعالیتهای واقعی دستکاری میکنند،معمولاً شرکت را دچار آسیب وزیان مینماید - اعتمادی وآذر و ناظمی اردکانی، . - 1389

پیشینه تجربی پژوهش

نگاره . - 1 - پیشینه تجربی پژوهشهای خارجی                                                                        

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید