بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه تخصص مالی اعضای هیئتمدیره و مدیریت واقعی سود در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. معیارهای مختلفی وجود دارد که مدیریت از طریق آنها میتواند به مدیریت واقعی سود بپردازد. در این پژوهش بر مدیریت واقعی سود از طریق هزینه غیرعادی تولید تأکید میشود. جهت اندازهگیری تخصص مالی اعضای هیئتمدیره از نوع مدرک تحصیلی استفاده میشود. جامعه آماری این تحقیق را تعداد 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389تا 1394، تشکیل میدهد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بین تخصص مالی اعضای هیئت مدیره با هزینههای غیرعادی تولید رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

-1 مقدمه

امروزه اطلاعات ابزار مهم در تصمیمگیریهای اقتصادی به شمار میآید بدون شک، کیفیت تصمیمها به صحت و دقت اطلاعات موجود بستگی دارد. صورتهای مالی مهمترین منبع اشخاص برون سازمانی بخصوص سرمایهگذاران در دستیابی به اطلاعات مورد نیاز است در این بین صورت سود زیان با ارائه اطلاعات مفید درباره توان سودآوری واحد تجاری، توجه بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب نموده است. از طرفی اعمال قضاوت توسط مدیران در تهیه صورتهای، مالی نگرانیهایی را در مورد قابلیت اتکا سود حسابداری ایجاد کرده است.

چنانچه مدیران از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینشهای حسابداری در گزارشگری مالی انگیزههایی برای گمراه کردن استفادهکنندگان صورتهای مالی داشته باشند، احتمال دستکاری یا مدیریت سود وجود دارد، مطالعات انجامشده در زمینه مدیریت سود، نشاندهنده وجود دو شیوه اصلی برای مدیریت سود است. مدیران شرکتها میتوانند از طریق دستکاری اقلام تعهدی و همچنین دستکاری فعالیتهای واقعی سود را مدیریت کنند.

اغلب ادبیات مدیریت سود بر مدیریت واقعی سود و تأثیر آن بر اقلام تعهدی تأکید دارند در حالی که مطالعات کمی در زمینه مدیریت واقعی سود و تأثیر آن بر عملکرد واحد تجاری صورت گرفته است مدیریت واقعی سود با تغییر در زمانبندی یا ساختار فعالیتهای واقعی واحد تجاری همراه است. لذا پژوهشگران در مطالعات انجام شده در زمینه مدیریت سود واقعی، به دنبال شناسایی سطوح غیرعادی فعالیتهای واحد تجاری هستند یافتههای چند مطالعه نشان میدهد مدیرانی که تخصص مالی یا آشنایی بهتری با حسابداری دارند و میتوانند ارتباط مؤثرتری را بین مدیران و کمیته حسابرسی در خصوص فرضیات، برآوردها و قضاوت معنادار بر قرار سازند - شیهوا لی و همکاران3، . - 2016 بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین تخصص مالی اعضای هیئت مدیره و مدیریت واقعی سود میپردازد.

-2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش

-2-1 تخصص مالی اعضای هیئتمدیره

اعضای هیئتمدیره که دارای مدرکهای تحصیلی از قبیل حسابداری، اقتصاد و مدیریت مالی هستند، میتواند بر افزایش ارزش شرکت مؤثر باشند. اعضای هیئتمدیره که تخصص بیشتری در دانش مالی و حسابداری دارند درک بهتری از مسئولیتهای گزارشگری و حسابداری و ریسک اقامه دعوی دارند - آیر و همکاران4، . - 2008 در صورت محدود شدن اختیار حسابداری، مدیران با تخصص حسابداری ممکن است به تکنیکهای مدیریت واقعی سود متوسل شوند که میتواند به زیان رشد بلندمدت شرکتشان باشد - شیهوا لی و همکاران، . - 2016

-2-2 مدیریت واقعی سود

هیلی و والن، . - 1999 - مدیریت واقعی سود را عملی هدفمند میدانند که توسط مدیریت شرکت برای تغییر سود گزارش شده انجام میشود. که این عمل با تغییر زمانبندی و ساختار عملیات، سرمایهگذاری با معاملات مالی صورت میگیرد به نحوی که بر جریانهای نقدی اثر گذاشته و منجر به تصمیمات تجاری غیر بهینه میشوند. از این تعریف به این نکته پی برده میشود که باید اهداف مدیریتی وجود داشته باشد تا از طریق تغییر ساختار معاملات تحت تأثیر قرار گیرد.

این مطلب کلید تعریف مدیریت واقعی سود است. در نتیجه اگر شرکت بتواند معامله را طوری طراحی کند که آن را به یک شکل مشخص انجام دهد، قادر خواهد بود تا این معامله را به شکل مورد نظر خود ثبت کند. این همان چیزی است که - هیلی و والن1، . - 1999 آنرا "ساختار بندی معاملات" نامیدند. البته تشخیص اثرات فعالیتهای تجاری عادی از اثرات فعالیتهای مدیریت واقعی سود بسیار مشکل است.

-2-2-1 تفاوت مدیریت واقعی سود ومدیریت سود اقلام تعهدی

تفاوت اساسی بین مدیریت اقلام تعهدی اختیاری و دستکاری فعالیتهای واقعی در زمانبندی مدیریت سود است. در مقایسه با مدیریت سود مبتنی بر ارقام حسابداری، هر دستکاری در فعالیتهای واقعی باید در دورهای از سال انجام شود. دستکاری فعالیتهای واقعی هنگامی رخ میدهد که پیشبینی مدیران حاکی از آن است که سود در برآورده ساختن اهداف مورد نظرشان با شکست مواجه خواهد شد، مگر آن که آنها اعمالی را صورت دهند که از رویهی عادی شرکت نشأت میگیرد و یا هنگامیکه برخی عوامل دیگر - استانداردهای حسابداری سختگیرانه - مدیرت اقلام تعهدی اختیاری را با محدودیت مواجه میسازند.

برای برآورده ساختن اهداف مرتبط با سود، مدیران میتوانند تا پایان سال منتظر بمانند و از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود گزارش شده استفاده کنند. این شیوه این ریسک را دربر دارد که مقدار سودی که برای دستکاری مورد نیاز است بزرگتر از اقلام تعهدی اختیاری موجود باشد زیرا اختیار موجود در رابطه با اقلام تعهدی توسط اصول عمومی پذیرفته شدهی حسابداری محدود شده است. رویدادهای اقتصادی اساسی یک شرکت، توانایی مدیریت را برای گزارش سود مبتنی بر ارقام حسابداری با محدودیت مواجه میسازد. در نتیجه، اگر از اقلام تعهدی اختیاری در پایان سال استفاده شود، ممکن است اهداف مرتبط با سود دست یافته نشود. این ملاحظات، مدیریت اقلام تعهدی اختیاری را با محدودیت مواجه میکند.

-2-3 پیشینه پژوهش

-2-3-1 پژوهشهای داخلی

مهام و همکاران - - 1395، در پژوهشی به بررسی رابطه مدیریت سود عملکرد جاری و عملکرد آتی با افزایش امنیت شغلی مدیر عامل در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران میپردازند. نتایج تحقیق ایشان حاکی از آن است که بین مدیریت سود و دوره تصدی مدیر عامل رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین مدیریت سود و عملکرد جاری و آتی شرکتها نیز رابطه معنیداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق یعنی وجود رابطه بین مدیریت سود با افزایش امنیت شغلی مدیر عامل را تائید میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید