بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به کمبود مسکن، فضای باز یا حیاط از برنامه طراحی واحدهای مسکونی مستقل حذف یا بسیار محدود شده است. ایجاد شرایط مطلوب در فضاهای باز مجتمع مسکونی می تواند نقش مهمی در زندگی شهری داشته باشد؛ به گونه ای که ساکنان در این فضاها احساس آسایش کنند. احساس آسایش در محیطزیست انسان بدون شک بر کیفیت رفتار و فعالیت وی مؤثر است. از این رو، توجه به منطق آسایش افراد در طراحی فضاهای مختلف مجموعههای مسکونی، ازجمله فضای باز، در سلامت جسم و روح آنها تأثیر بسزایی دارد؛ از این جهت ارائه راهکارهای مناسب برای ایجاد آسایش محیطی در فعالیتهای انسانی و پیرو آن در توسعه اقتصادی مؤثر خواهد بود. این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل اکولوژیکی مؤثر در فضاهای باز مجتمع مسکونی، تلاش کرده تا نقاط ضعف و قوت آنها را شناسایی کند و راهکارهایی مؤثر را برای بهسازی آنها ارائه دهد.
واژه های کلیدی
مسکن، فضای باز، آسایش، اقلیم
مقدمه
امروزه ابعاد فضاهای داخلی واحدهای مسکونی بهطور کلی و بخصوص برای اقشار معینی از جامعه کاهش یافتهاست. با کوچک شدن مسکن، بسیاری از نیازهای جاری زندگی، امکان تجلی در فضای محدود خصوصی واحد مسکونی را نمییابند و طبیعی است که فضایی در خارج از واحد سکونت به منظور تأمین سایر نیازهای ساکنین مجموعه در نظر گرفتهشود. به همین دلیل توجه به فضای باز و نیمهباز اهمیت و کارکرد ویژهای مییابد.
احساس آسایش در محیطزیست انسان بدون شک بر کیفیت رفتار و فعالیت وی مؤثر است. از این رو توجه به منطق آسایش افراد در طراحی فضاهای مختلف مجموعههای مسکونی، ازجمله فضای باز، در سلامت جسم و روح آنها تأثیر بسزایی دارد؛ از این جهت ارائه راهکارهای مناسب برای ایجاد آسایش محیطی در فعالیتهای انسانی و پیرو آن در توسعه اقتصادی مؤثر خواهد بود.
وجود علاقه و احساس نیاز به فضاهای باز در مجتمعهای مسکونی را به عنوان یکی از نیازهای فطری و طبیعی ساکنین نمیتوان نادیده-گرفت. احساس نیاز در طبقات فوقانی مجتمع مسکونی، ملموستر خواهد بود؛ بهگونهای که احداث بالکن و تراس هم نمیتواند پاسخگوی مناسبی، به حساب آید و افراد به حضور در فضاهای باز به خصوص اگر فضای سبز هم در آن طراحی شدهباشد علاقه بیشتری نشان خواهندداد. لذا طراحی چنین فضاهایی در مجموعههای مسکونی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و از پیشنهادهای لازم در طراحی بهشمار میآید. یکی از مهمترین عواملی که بر ساخت مسکنهای انسانی تأثیر دارد خصوصیات اقلیمی و شرایط آب و هوایی است، به نحوی که بررسی چگونگی تأثیر این عناصر و بازخوردهای آن بر معماری امری اجتناب ناپذیر است و اهمیت اقلیم و تأثیر آن در زندگی انسان بر کسی پوشیده نیست. در خانههای معاصر، به ویژگیهای اقلیم و بستر محیطی توجهی نمیشود. این ساختمانها در اقلیمهای گوناگون به طور مشابه ساخته میشوند و با محیط خود هماهنگ نبوده و در تعدیل شرایط محیطی کمک نمیکنند. احساس آسایش در محیط زیست انسان بدون شک بر کیفیت رفتار و فعالیت وی مؤثر است؛ از این رو،توجه به منطق آسایش افراد در طراحی فضاهای مختلف
مسکن، در سلامت جسم و روح آنها تأثیر بسزایی دارد.
مسکن
بررسی موضوع مسکن به تنهایی ممکن نمیباشد و مسائل روانی، فرهنگی و خانوادگی نیز باید در آن منظور شود. آنچه در برنامهریزی سرپناه فیزیکی و طراحی مجموعههای مسکونی کمتر مورد توجه قرار میگیرد رعایت اصول و معیارهای مربوط به کیفیت محیط، ارتباط و هماهنگی با محیط و در نظرگرفتن شرایط مناسب به منظور آسایش ساکنان میباشد. پیامد نامطلوب این کمتوجهی، شکلگیری توده حجیم بناهای سرد و بیروحی است که با ساکنان خود ارتباط برقرار نمیکند و افراد نیز با محیط زندگی خود نمیتوانند ارتباطی پایدار برقرار کرده و زمینهساز بیگانگی میان افراد با یکدیگر و با محیط پیرامون خود خواهد شد. از مهمترین عواملی که میتواند در کاهش این اثرات نقش مهمی داشتهباشد، فضاهای باز و نیمه باز در مجموعههای بلندمرتبه است. این فضاها را به گونهای میتوان در نظر گرفت که در امتداد فضاها و عرصههای خصوصی بوده با آنها ارتباط داشته باشد
در دومین اجلاس اسکان بشر - - 1996 که در استانبول برگزار شد مسکن مناسب چنین تعریف شدهاست: »سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سفف بالای سر فرد نیست؛ سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازهای، روشنایی و سیستم تهویه مناسب، زیرساختهای اولیه مناسب از قبیل آبرسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است - «هدف فعال مسکن ایجاد محیطی است که به بهترین شکل با شیوه زندگی یک قوم هماهنگ و منطبق باشد. به عبارت دیگر هدف و نقش مسکن ایجاد یک واحد اجتماعی فضا میباشد
فضای باز
فضاهای باز علاوه بر تأمین نور و تهویه لازم در مجموعههای مسکونی، دارای جنبههای اجتماعی یا روشهای برخورد گروهها با فضا میباشند. این موارد شامل انحصاری کردن، تفکیک یا قسمت-بندی فضا، پایایی و دوام، فاصله و حرکت در فضاست. از این میان تفکیک، فاصلهگذاری و انحصاری نمودن فضای باز در مجموعههای مسکونی اهمیت ویژهای دارند
فضاهای باز مجتمعهای مسکونی بدون مالکیت شخصی بوده و معمولاً با مدیریت واحد در اختیار سکنه همان مجموعه قرار می-گیرند. فضای باز مجموعه مسکونی ممکن است متشکل از فضاهای جنبی شامل زمینهای باز، دسترسیهای پیاده و سواره، فضای سبز، فضای عمومی و اجتماعی، پارکینگ و توقفگاه ثابت و موقت، چشم-انداز و مناظر، مبلمان و تجهیزات باشد. نقش اصلی فضاهای باز مجموعه مسکونی تعدیل تراکمهای ساختمانی و انسانی و نیز تمهید سطوح مناسب به منظور تأمین کالبد لازم برای فعالیتهایی است که امکان انجام آن در فضای بسته وجود ندارد
فضاهای باز ساختمانهای مسکونی، بستر پیوند ساکنان با طبیعت و محل گذران اوقات فراغت در فضای زندگی روزمره است. فارغ از محل قرارگیری بنا، عملکرد فضای باز علاوه برمسائل محیطی،همچون دسترسی به نورخورشید و تهویه طبیعی، واجد کیفیات فرهنگی و اجتماعی نیز هست. فضای باز باعث تقویت و برقراری روابط اجتماعی در مقیاس همسایگی ومحلهای است وهمچنین این فضا مکملی برای فضای سبز است فضاهای باز، ضمن فراهم آوردن موقعیتهایی برای رشد خلاقیت، زمینه معاشرت، تعامل و تقابل اجتماعی، کاربردهایی همچون ایجاد ارتباط، آرامش و تفریح دارند و در کاهش آلودگی و بهبود محیط زندگی بسیار موثرند.