بخشی از مقاله

چکیده
عصر حاضر، با معضل کودکان بدسرپرست و بی سرپرست روبروست. پرورش یافتهِ یک فضای ناامن و بدون دلبستگی خانوادگی به شدت آسیب پذیر بوده و در معرض بحران های عاطفی،اخلاقی،اجتماعی قرار می گیرد که به ظاهر آنها را ولی در نگاه عمیق تر ، جامعه را درگیر می کند. فلسفه خلقت، تکامل و تعالی بشر است که رابطه صددرصدی با محیط بیرون دارد تا بالقوه های ذاتی درونی شکوفا گردد.

کیفیت این فضا های پیرامون به عهده هنر معماری است، از طریق طراحی محیط کالبدی منطبق با شرایط جسمی و روحی کودک تا رشد همه جانبه فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی را فراهم سازد که هدف این پژوهش نشان دادن همین واقعیت بنیادین معماری در طراحی کیفی محیط های پرورشی است .این بررسی به صورت توصیفی Bتحلیلی با استفاده از بانک های اطلاعاتی،مطالعه اسناد و مشاهده انجام پذیرفته است که تاکید بر، تاثیر عوامل کالبدی محیط در افزایش یا کاهش نشانههای اختلال رفتاری در کودکان بدسرپرست دارد.

قرار دادن »کیفیت« در درجه دوم اهمیت در مراکزحمایتی ایجاد شده سبب کسالت روحی و جسمی کودکان است به همین خاطر اکثر آنان از نظر تحول روانی،اجتماعی و شناختی از همسالان خود که دارای شرایط عادی هستند عقب ترند. محقق شده که بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری مانند خشونت، پرخاشگری و رعایت نکردن قانون، ضمن داشتن ریشههای فرهنگی و اقتصادی در کیفیت فضاهای سکونتی، آموزشی و کاری افراد نهفته است که این مطلب دلیلی بر اهمیت »کیفیت محیط « است. همانطور که "کوین لینچ" معتقد است» اگر بناست طرحی، مفید واقع گردد باید قادر باشد ، تا از راه اعتلای کیفیت محیط کالبدی ، به اعتلای کیفیت زندگی انسان یاری نماید.«

.1 مقدمه
امروزه، دغدغه سامان بخشی کیفی کودکان بدسرپرست و بی سرپرست اکثر جوامع بشری را درگیر کرده است، فرزندانی که در محیط خالی از عشق و دلبستگی خانوادگی ودر فضای ناامن بزرگ وتربیت می شوند در معرض بحران های عاطفی،اخلاقی،اجتماعی و روحی قرار خواهندگرفت .

به طورکلی می توان گفت کودکانی که در خانواده ی تک والدی زندگی می کنند، کودکانی که به فرزندخواندگی دائم یا موقت پذیرفته شده اند، کودکان ساکن شبانه روزی، فرزندانی که والدین آن ها به علل اعتیاد یا قاچاق مواد مخدر زندانی شده اند، آن هایی که به علت مشکلات درون خانوادگی یا فوت والدین یا عدم صلاحیت والدین از منزل فرار کرده اند کودکان خیابانی و بی خانمان و کودکانی که در خانواده ی گسیخته و آسیب زا زندگی می کنند، دارای طیف وسیعی از مشکلات مشابه و متفاوت با یکدیگرند و در بسیاری از رفتارها و ویژگی های شخصیتی با کودکان عادی تفاوت دارند

سابقه تامل و مطالعه در مسائل این کودکان در ایران به بیش از 3 دهه پیش باز می گردد.مروری بر مطالب منتشر شده در روزنامه ها، مجلات غیر علمی پژوهشی کشور در فاصله سال های 75 تا 85، همچنین مقالات و تحقیقات متعدد در سازمان ها و مراکز دانشگاهی تاکید بر اهمیت این موضوع دارد. - بانک اطلاعات نمایه،سال های مختلف - . بسته به تحقیقاتی که از ناهنجاری های رفتاری توسط محققان مختلف صورت پذیرفته، حدود 30 درصد از کودکان و نوجوانان در طول زندگی خود یک اختلال روانپزشکی قابل تشخیص را تجربه خواهند کرد، ولی 70 تا 80 درصد از آن ها مداخله مناسب را برای حل اختلال دریافت نمیکنند. این اختلالها، به نقص عملکرد در زمینههای مختلف از جمله زمینههای تحصیلی و خانوادگی منجر شده و در نهایت افت تحصیلی و یا رفتارهای بزهکارانهای را موجب میشود.

آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار ایران ، در مجموع حدود 2 میلیون و 700 هزار کودک در کشور مشغول به کارند. در رده سنی 10 تا 18 سال که بدسرپرست یا بدون سرپرست می باشند. طبق تحقیقی که خانم دکتر "فاطمه قاسم زاده" انجام داده، به این نتایج دست یافته که : این کودکان در تمام جنبه های اساسی رشد - جسمی ،ذهنی و عاطفی، اجتماعی - دارای مشکلاتی میباشند .

از نظر رشد جسمی حرکتی بین 60 تا 84 درصد کودکان با مشکلاتی مانند کاهش قد و وزن بیمارهای مربوط به دهان، چشم، قلب وسوءتغذیه روبرو هستند. از نظر رشد ذهنی بین 17 تا 56 درصد آنان دارای مشکلاتی مانند بی سوادی، مشکلات یادگیری هستند.

از نظر رشد عاطفی هیجانی بین 40 تا 89 درصد آنان از مشکلاتی مانند احساس کم ارزشی، بیقراری و ناارامی افسردگی و ناامنی، بحران هویت و اضطراب رنج می برند. از نظر رشد اجتماعی بین 37 تا 80 در صد آنان مشکلاتی مانند پرخاشگری، تمایل به بزهکاری، ومشکل در برقراری ارتباط مناسب با دیگران را دارا هستند.

بررسی های انجام شده مختلف حاکی از آن است که عوامل کالبدی محیط موجب افزایش یا کاهش نشانههای اختلال رفتاری در کودکان بدسرپرست می شود. بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری مانند خشونت، پرخاشگری و رعایت نکردن قانون، ضمن داشتن ریشههای فرهنگی و اقتصادی در کیفیت فضاهای سکونتی، آموزشی و کاری افراد نهفته است که این مطلب دلیلی بر اهمیت »کیفیت محیط « است.

در نظام تحلیل شخصیت و بررسی عوامل مؤثر در منش آن، مجموعه عوامل گوناگونی که هر یک برخاسته از نگرش ویژه ای به نوع تأثیرپذیری شخصیت می باشند، در نظر گرفته می شوند، از جمله تربیت، اراده و رشد .یکی از این عوامل مهم، محیط کالبدی پیرامون فرد است که تأثیرات ویژه خود را در منش و شخصیت آدمی دارد. هر نظریه پرداز شخصیتی قبول دارد که شخصیت تحت تأثیر محیط اجتماعی نیز قرار دارد.

" آلپورت" می گوید »: شخصیت سازمان پویا و قوام یافته ای است که از ترکیب سیستم های روانی و جسمی فرد که رفتار ویژه و بی همتای او را در جهت سازش با محیط تعیین می کند، تشکیل شده است« او خاطر نشان کرد که اگر عوامل ژنتیکی مواد خام را برای شخصیت ما تأمین می کنند ، این محیط اجتماعی است که مواد خام را به محصول پرداخت شده در می آورد. 

هارکنس و دیگران معتقدند که عوامل محیطی که رفتارهای کودکان دارای اختلال را تحت تأثیر قرار می دهد، به خوبی بررسی نشده اند و بر این باورند که محیط کودک می تواند بر توسعه رفتارهای ناشی از اختلال تأثیر گذارد. - Harkness et al. 2000 - واضح است که خانه کودکان، محیط مدرسه و محیط اجتماعی آنها می توانند تا حد زیادی متفاوت باشند، لذا باید سعی گردد فضاها با توجه به عملکردشان دارای شرایط مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی باشند که تحقق این موضوع ازطریق طراحیمعماریِ که منطبق بر شرایط جسمی و روانی کودک باشد امکانپذیر است

بر این اساس، در بررسی محیط مصنوع، آثار طراحان و از جمله معماران، به عنوان کسانی که مهمترین نقش را در شکل دهی محیط کالبدی دارند، مورد توجه قرار میگیرد هدفی که تحقیق، پیش روی دارد نشان دادن همین واقعیت بنیادین معماری در طراحی کیفی محیط های پرورشی است زیرا معماری تنها هنری است که ما را دربرگرفته است و انسانها بیش از تأثیر گذاری بر فضا از آن تأثیر می گیرند، شناخت این محیط کالبدی براساس مد لهای مفروضی که از ناحیه روان شناسان بر موضوع شخصیت ارائه می شود، از مسائل تأثیرگذار در حوزه شناخت و طراحی محیط مصنوع میباشد.

زبانِ معماری شباهت زیادی به موسیقی دارد .زیرا فهم آن کمتر به مکان و زبان و بیشتر به فضا وابسته است.در مجموع باید گفت فضا به عنوان ظرف یا مکانی که فعالیت های بشری در آن صورت می گیرد رابطه ای ناگسستنی با زندگی دارد و لحظه ای از زندگی روزمره آدمیان جدا نبوده است. ادموند بیکن می گوید:» آگاهی از فضا تنها منوط به فعالیت مغز نیست، بلکه کلیه حواس و عواطف انسان در آن دخالت دارد. - . « معظمی، - 1390

2.ارتباط موضوعی معماریِ محیط با رفتار

از آنجا که معماری یک فرایند فرهنگی بسیار تاثیر گذار بر ذهنیت جوامع بشری است، پیچیده گی های منحصر به فردی دارد. معماران که بنا به تعبیر متفکران و فرهنگسازان ، پیشگامان جامعه هستند، نقش ویژه ای در حرکت تمدن سازی جوامع خود دارند.

اگر پنداریم که معماری، خود قابلیت دگرگونی اجتماعی را دارا می باشد با برانداختن کنش های متقابل اجتماعی و ایجاد کنش و واکنش و تعاملی صحیح و مستمر ما بین سه اصل انسان، معماری و فرهنگ خواهیم توانست با وارونه کردن فضاهای منفی قلمروئی به رشد رسیده را تعریف نمائیم - شاطریان، - 1387 معماری جامعه در تعاملی نزدیک با فرهنگ آن جامعه است و فضای کالبدی، زمینه سازگاری با محیط انسانی فرهنگی پیرامون را فراهم میسازد.

مردم با فرهنگ های متفاوت دارای نیازهای کالبدی و معماری متفاوتی می باشند و قابلیت های متفاوتی در استفاده از محیط کالبدی دارد - یوسفی و نیلی،" - 1389لویی کان" در تبیین مفهوم معماری، مفهوم »نهاد« را به میان می آورد. و معماری را بیان کننده نهادهای بشری می نامد. او معماری را محل تحقق آرزوها و آرمانهای ازلی انسان در زندگی معرفی میکند. از این رو انواع نهادها را بستر تحقق این آرمانها میخواند. به گفته او : »آرزوهای سه گانه انسان عبارتند از: شوق به آموختن وکسب آگاهی، شوق باارتباط بادیگران وشوق بهرمندی اززندگی . این آرزوها، به لحاظ طبیعت وسیرآنها درجهت به حقیقت پیوستن، دلیل اصلی زندگی انسان را تشکیل می دهند«

در این راستا او نهاد را با واژه های معینی نام گذاری کرده و اظهار می دارد که : » خیابان مسلما نخستین نهاد بشری و سالن ملاقاتی بدون سقف است «، » مدرسه قلمرو مکانهایی است که برای آموختن مناسب اند «، » شهر مکانی برای به هم پیوستن نهادها است

« بنابراین : » هر کاری که معمار انجام دهد - پیش از هر چیز و - پیش از آن که یک ساختمان باشد ، پاسخگو به نهاد بشر است « - غریب پور، - 1389 در همین راستا راپاپورت اعتقاد دارد هدف طراحی این نیست که طراح خود را هنرمندانه بیان کند، بلکه هدف از طراحی، خلق محیط ها و بخش های اصلی آن است که مناسب استفاده کنندگان باشد؛ یعنی استقرار و چیدمان آنها برای استفاده کنندگان، خواسته ها، فعالیت هایشان و مانند آن سودمند باشند.

طراحی جهتگیری برای استفاده کننده است، طراحان باید خود را به جای مصرف کنندگان قرار دهند. این بدین معناست که محصولات از این دست - طراحی ساختما ن ها و دیگر محیط های فیزیکی - باید مطابق ویژگی ها و شخصیت های انسانی و مناسب و مددکار آ نها باشند. طراحی باید بر پایه دانشی از چگونگی عمل متقابل مردم و محیط باشد، یعنی بر پایه تحقیق بر ارتباطات محیط- رفتار. - راپاپورت، - 2005

.3 کنش متقابل محیط و رفتار
رفتار، عکس العمل انسان در مقابل محیط و شکل انجام یک فعالیت برای ارضای نیازهاست، رفتار شدیدا وابسته به محیط و محل وقوع رفتار است. امکانات یک محیط نه فقط انجام رفتاری را تسهیل میکند، بلکه سازنده شخصیت فرد نیز هست، - پاکزاد، - 1380 لذا در صحبت از محیط، ناگزیر باید علاوه بر انسان مؤثر، انسان متأثر را نیز در نظر داشت .به عبارت دیگر، انسان و محیط در رابطه تعاملی تأثیر و تأثر قرار دارند

آدمی، خویشتن خویش، هم نوعان، رفتار آن ها و از جمله محیط مصنوعی که ازطرف خود یا سایرین ساخته می شود، از نیروهای مؤثر محیطی به شمار می روند که همواره نیز سعی در کنترل و هدایت هوشمندانه آنها شده است.

محیط های ساخته شده به هر محیطی در اطراف ما اطلاق می شود که توسط انسانها ساخته می شوند. این محیط ها شامل ساختمان ها، امکانات و فضاهای طبیعی می باشند که مردم در اطراف آنها زندگی، بازی و کار می کنند. مدارس، منازل، پارک ها، مناطق دیدنی، مراکز خرید، و.. همگی بخشی از محیط ساخته شده میباشد. کودکان و نوجوانان با عنوان اعضای جامعه ما با مجموعه ای از خواسته ها و نیازهای خاص خود، استفاده کنندگان محیط ساختگی ما می باشند.

غالب روان شناسان متفق القول اند که متغیرهای زیست شناختی و متغیرهای محیطی - فیزیکی و اجتماعی - هر دو در الگوهای رشد نقش دارند .در الگوی ساختاری رفتاری رشد، انسانها در یک پیوستار از آسیب پذیری سرشتی تا آسیب ناپذیری سرشتی قرار گرفتند و محیط براساس پیوستاری از آموزنده تا غیر آموزنده طبقه بندی شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید