بخشی از مقاله
چکیده
یکی از اختلالات رفتاری کودکان که از نحوه رفتار و روشهای تربیتی والدین تأثیر میگیرد، اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی است. این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی آموزش رفتاری والدین بر کاهش علائم اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی کودکان انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل همتا شدند.
ابزار پژوهش شامل مقیاس درجهبندی کانرز والدین و آموزش رفتاری به والدین ساندرز بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش رفتاری موجب کاهش علائم اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی در کودکان مادران گروه آزمایش شد. بهاینترتیب نتیجه گرفتیم آموزش رفتاری در کاهش علائم اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی کودکان مؤثر بوده است.
کلیدواژه: اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، آموزش رفتاری، مقیاس کانرز
مقدمه
یکی از اختلالات رفتاری کودکان که از نحوه رفتار و روشهای تربیتی والدین تاثیر میگیرد، نارسایی توجه / فزون کنشی است. کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه فزون کنشی الگوی پایدار کم توجهی یا بیشفعالی را و رفتار تکانشی زا نشان میدهند. این علایم اغلب به عملکرد فرد در بسیاری از زمینهها مانند تحصیل و ارتباط اجتماعی با همسالان و بزرگسالان صدمه میزند. اختلال نقص توجه بیشفعالی3 یک اختلال رفتاری رشدی استمعمولاً. کودک تواناییدقّت و تمرکز بر روی یک موضوع را نداشته، یادگیری در او کند است و کودکفعّالیّتاز بدنی غیر معمول و بسیار بالا برخوردار است.
این اختلال با فقدان توجه،فعّالیت بیشازحد، رفتارهای تکانشی، یا ترکیبی از این موارد همراه است. هر کودکی با شک اختلال نقص توجه - بیشفعالی باید به دقت تحت نظر یک پزشک معاینه گردد. بسیاری از این کودکان، یک یا چند اختلال رفتاری دیگر نیز دارند. همچنین ممکن است یک مشکل روانی مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی داشته باشند. این اختلال شایعترین اختلال رفتاری در سنین کودکی و بلوغ است، و حدود 3 تا 5 کودکان قبل از هفت سالگی به آن مبتلا میشوند. این عارضه بیشتر در دوران ابتدایی مدرسه برای کودکان و در هنگام بلوغ رخ میدهد و با افزایش سن بسیاری از بیماران بهتر میشوند.
سه علامت برای این بیماری وجود دارد: -1 کم توجهی - یا کم دقتی - ، -2 بیش فعالیتی - یا فزون کنشی - ، -3 رفتارهایی که انگیزه آنی دارند و بدون فکر قبلی انجام داده میشوند. رفتار کودکمعمولاً همراه با پرتحرکی، بیتوجهی و رفتارهای ناگهانی است. این رفتارها از قبیل انجام کارها به طور نیمه کاره، عدم تلاش ذهنی برای انجام تکالیف، فعالیت و تحرک بدنی بسیار بالا حتی زمانی که مشغول بازی نیستند، گم کردن پی در پی وسایل شخصی، نداشتن تمرکز و دقت بالا در انجام کارها میباشد.
در دوران مدرسه ممکن است بروز اختلالات یادگیری خصوصاً اختلال در خواندن و نوشتن را داشته باشیم. معمولا این کودکان با افزایش سن بهتر می شوند . البته بهبودی قبل از دوازده سالگی بعید است ولی بین سنین دوازده تا بیست سالگی اکثریت موارد مبتلا به این اختلال بهبود می یابند . در پانزده تا بیست درصد موارد علائم تا بزرگسالی باقی می ماند.افراد مبتلا به این اختلال در بزرگسالی علائم مربوط به پرتحرکی را ندارند بلکه بیشتر بی قراری دارند؛ تکانه ای عمل می کنند و اختلال توجه و تمرکز نشان می دهند.
از سالهای نخست قرن بیستم، اختلال نقص توجه/بیشفعالی به عنوان اختلالی عصبشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این دوران، دستگاه عصبی از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته است. نتیجه پژوهشها نشان داده است که قسمتهای مختلف مغز این کودکان دارای نابهنجاریهایی است. برای مثال در مغز این کودکان، دستگاه شبکهای6 که در عملکرد توجه و هشیاری نقش دارد به درتی عمل نمیکند.
نسبت قابلتوجهی از کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی علاوه بر علائم اصلی این اختلال، رفتار نافرمانی مقابلهای8، پرخاشگری، مشکلات سلوک9 و مشکلات برونریزانه دیگر را نشان میدهند. در حالی که سالها قبل تصور می شد این اختلال خارج شدن از مسیر رشد تا بلوغ است، بعداها این دیدگاه مطرح شد که ممکن است ADHD به عنوان یک اختلال رشدی مزمن تا بزرگسالی ادامه پیدا کند.
ازاین رو این اختلال چه تنها و چه همراه با عارضههای همبود میتواند اثر مهمی بر عملکرد روانی اجتماعی خانواده داشته باشد. تحقیقات نشان داده است والدین کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی اغلب در کنترل رفتار کودک خود با مشکل مواجه هستند و از لحاظ سبکهای تربیتی بیشتر از سبک دستوری و منفی استفاده میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که بیش فعالی بر تعامل کودکان با والدینشان و نیز شیوه پاسخدهی والدین به کودک تاثیر میگذارد.
کودکان مبتلا به بیش فعالی بسیار پر حرف، منفیگرا و بیاعتنا هستند، کمتر مشارکت و همکاری میکنند و علاوه بر این والدین این کودکان کمتر به آنها پاسخ مناسب می دهند، منفی گراترند و کمتر کودکانشان را راهنمایی و هدایت میکنند - میرزائیان و همکاران، این الگوهای تعاملی منفی و متقابل بین کودک و والدین در گروه سنی پیش دبستانی اتفاق میافتد و ممکن است در این سن منفیگرایی و تنش شدیدی را برای والدین به همراه داشته باشد مادران کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی به طرز روزافزونی در معرض خطر افسردگی و اختلافهای زناشویی قرار دارند.
اینکه این مشکلات والدین و خانواده را بتوان به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی کودک اسناد داد دارای شواهد آشکاری نیست و رابطه علمی مستقیمی در این خصوص یافت نشده است. شواهد همبستگی فراوانی حاکی از آن هستند که باری که مراقبت از این کودکان بر دوش والدین تحمیل میکند فرایند بهنجار، والدگری را به گونهای مخدوش میکند که بر کارکرد والدگری آنها اثر منفی بر جای میگذارد این مقتضیات مواردی از قبیل تظاهرات نافرمانی که به مشکلات کودک برای تبعیت کامل از دستورالعملهای والدین مربوط میشود را شامل میشود.
به علاوه والدین کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی اغلب خود را در حال مداخله برای حل و فصل مشکلات مختلف مدرسه، همسالان و خواهر و برادرهای این کودکان میبینند؛ مشکلاتی که در سرتاسر کودکی این افراد وجود دارند و تادوران نوجوانی ادامه می یابند - آناستاپولوس وهمکاران، محدودیتهای مربوط به اثر بخشی کوتاه مدت درمان داروهای محرک برای تکتک کودکان، و نبود شواهدی مبنی بر اینکه داروها، پیشآگهی11 کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی را در درازمدت بهبود میبخشند، توجیهی برای بررسی استفاده از درمانهای روانی اجتماعی برای این اختلال فراهم میآورد.
به علاوه متفاوت بودن علائم اختلال کاستی توجه و بیش فعالی و مشکلات رفتاری موجود در این اختلال و تفاوتهای فردی افراد در پاسخ به مداخلات مربوط به آموزش والدین، نیاز به درمانهای رفتاری فردی را کم اهمیت جلوه میدهد لذا با توجه به موارد فوق سوال اصلی پژوهش حاضر این است آیا آموزش رفتاری والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکانِ مبتلا به اختلال نارسایی توجه فزون کنشی تاثیر دارد.