بخشی از مقاله

چکیده

هدف تحقیق حاضر،تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری می باشد.این تحقیق از لحاظ نوع روش همبستگی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق راکلیه کارکنان ستادی سازمان تامین اجتماعی غرب استان مازندران تشکیل دادند. حجم نمونه تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان215 نفرتعیین گردیدواز روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سنجش عملکرد کارکنان چن وهمکاران - - 2012،مدیریت منابع انسانی بوسلی و ویل - - 2002 و سرمایه فکری بونتیس - 1998 - استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار Spss استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد مدیریت منابع انسانی بر سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری دارد.درضمن سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری داردونهایتاً مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری داردو سرمایه فکری در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی کارکنان نقش میانجی داشته است.

مقدمه

منظور از مدیریت منابع انسانی مدیریت حوزه های مرتبط با فرایندهای منابع انسانی سازمان - جذب، به کارگیری،بهسازی و نگهداری - است. مدیریت منابع انسانی به عنوان ابزار اهداف، برنامه ها و راهبردهای سازمانی نیروی انسانی، توجه صاحبنظران را به خود جلب کرده است. با پیشرفت سریع تکنولوژی برتر، به ویژه در زمینه های ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی بیولوژی، از دهه 70 الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد - هراتی و همکاران،. - 1392 با این وجود، اکثر صنایع در کشور های مختلف دنیا - از جمله صنایع ایران - در حال استفاده از روش های سنتی حسابداری مالی هستند که قرنها پیش برای یک محیط کسب و کار مبتنی بر کارهای سنتی و دارائی های ملموس مثل تجهیزات و ساختمان ایجاد شده بودند - رضایی و مغانلو،. - 1393در حالیکه محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند مدلی است که دارائی های ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی های نیروی انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستم ها و فرآیندها، ساختار سازمانی و غیره را در برگیرد . در این رابطه نظریه سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر کاران سازمانی را به خود جلب کرده است.یک موسسه مطالعاتی در سوئیس با انجام تحقیقاتی درباره سرمایه فکری دریافت که به دلیل فقدان رویکری برای مدیریت سرمایه فکری تنها 20 درصد از دانش موجود یک سازمان در عمل مورد استفاده واقع می شودعملکردسازمانی نیز معیاری برای اندازه گیری و تعیین میزان کارایی و اثربخشی سازمان در یک دوره زمانی خاص که از طریق نشانه هایی در بازار، مشتری و میزان فروش آن سازمان مشخص می گردداست - برنسون وهمکاران،. - 2015این معیاراخیراً به مفهومی مهم و پرکاربرد در تحقیقات مدیریت تبدیل شده است.به خصوص درتحقیقاتی که در آن ها محققان به بررسی و مطالعه مباحث مربوط به سازمان از قبیل ساختار، استراتژی وبرنامه ریزی پرداخته اند - آریانخسال و همکاران ،2014 - .در این فصل به بیان مساله، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق،فرضیه های تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها و قلمرو تحقیق پرداخته می شود.سرمایه فکری، داراییهای نامشهودی است که از فناوری، اطلاعات مشتریان، اعتبار و فرهنگ سازمان تشکیل شده است برای توان رقابتی سازمان بسیار مهم و حیاتی است - ناظم وصادقی،. - 1394به عبارتی سرمایه فکری،شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت،دارنده، و مالک آن به شمار می آید - کاپاتینا و همکاران،. - 2016پس سرمایه فکری می تواند شامل خود دانش نیز باشد که به مالکیت فکری شرکت بدل شده است - چنگ ،. - 2015سرمایه فکری شامل مواد فکری از قبیل دانش،اطلاعات،تجربه اعضاء سازمان ومالکیت دارایی های معنوی است که سازمان با برگرداندن آنها به فرآیندهای جدید،کالا و خدمات به خلق ارزش و کسب مزیت رقابتی نائل می شود - ایزدی نیا و مباشری،. - 1393 توجه به منابع انسانی و مدیریت موثر آن،اساس توسعه فرهنگی، تکنولوژیکی و اقتصادی به شمار می رود .با اتخاذ سبکهای مدیریت منابع انسانی متناسب با گروههای مختلف کارکنان، سازمانها می توانند منابع انسانی را به منزله منبع استراتژیک برای کسب مزیت رقابتی مورد ملاحظه قرار دهند، رویکردی منسجم و منطقی نسبت به سیاستها و شیوه های منابع انسانی - به منزله انسجام درونی - داشته باشند، سیاستها و شیوه های منابع انسانی را با استراتژی سازمان - به منزله انسجام بیرونی - منطبق سازند، در اعمال مدیریت خود به جای منفعل بودن در برابر سایر واحدها به صورت فعال ظاهر شوند، و باعث توجه بیشتر تصمیم گیران سطوح عالی سازمانی به اهمیت مسائل منابع انسانی در سیاست گذاریها شوند - سیدجوادین و حسین زاده،. - 1386 با نظر به اینکه یکی از ابزارهای سنجش موفقیت در تحقق اهداف سازمان،موضوع عملکرد سازمانی است و بیشتر سازمانها اهمیت بالایی برای مدیریت منابع انسانی برای شکل گیری عملکرد قائل هستند و همینطور مطالعات اخیر بر سازو کارهای جدیدی مانند نقش دارایی های نامشهود در فرآیند مدیریت منابع انسانی و اثرگذاری آن بر عملکرد منابع انسانی اشاره کرده اند ،ملاحظه می گردد که سازمانهای ایرانی نیز به تازگی به سرمایه فکری به عنوان عامل اثرگذار بر عملکرد توجه نموده اند و مطالعاتی در خصوص جایگاه سرمایه فکری آغاز شده است.اما با توجه به نو بودن این مطالعات و این واقعیت که در خصوص ارتباط مدیریت منابع انسانی و سرمایه فکری در سازمانهای ایرانی تاکنون تحقیقی صورت نگرفته است ،از وضعیت سرمایه فکری و علل و سازوکارهای آن در سازمانهای ایرانی اطلاعات چندانی در دست نیست. در این تحقیق تلاش می شود تا ضمن بررسی رابطه بین وظایف مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی ،به این سوال پاسخ داده شود که آیا وظایف مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری تأثیر وجود دارد؟
1-1سرمایه انسانی
منظور از سرمایه انسانی، سطحی از دانش فردی است که کارکنان یک سازمان دارا هستند؛ این دانش به طور معمول ضمنی است. سیتاران، تنگلو و ساراوانن سرمایه انسانی را معادل شایستگی دانسته و سپس شایستگی کارکنان را ظرفیت انجام وظایف در شرایط مختلف، برای ایجاد دارایی های مشهود و نامشهود تعریف می کنند - احمدی و همکاران،1395 - .مایو سرمایه انسانی را تشکیل شده از قابلیت، دانش، مهارت، تجربه و شبکه کاری با توانایی دستیابی به نتایج و رشد بالقوه، انگیزش در قالب جاه طلبی، انگیزش کاری، بهره وری، اثربخشی کار گروهی در قالب حمایت و مساعدت، احترام متقابل، رهبری در قالب شفاف بودن چشم انداز و توانایی ابلاغ و اعلان آن چشم انداز، جو سازمانی در قالب فرهنگ - به خصوص آزادی نوآوری، گشودگی، انعطاف پذیری، و احترام به افراد - تعریف می کند.سرمایه انسانی مکان شروع مراحل ترقی، منبع و سرچشمه نوآوری و سرآغاز بینش و بصیرت است.سرمایه انسانی نیز اساس و پایه سرمایه فکری و عنصر اساسی برای تحقق سرمایه فکری است سرمایه انسانی بیانگر موجودی دانش افراد یک سازمان است کهبه عقیده بنتیس کارکنان از طریق شایستگی ، نگرش و چالاکی فکری ایجاد می کنند. شایستگی شامل مهارت ها و تحصیلات فردی می شود، در حالی که نگرش دربرگیرنده جزئ رفتاری کار کارکنان است. چالاکی فکری فرد را به تغییر رویه ها و تفکر در مورد راهحل های نوآورانه مسائل قادر می سازد

روس وهمکاران - - 2009معتقدند سرمایه انسانی به عنوان منابعی از سرمایه فکری اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت، و طرز تلقی کارکنان دارد که منتج به بهبود عملکرد و همچنین ایجاد سود برای شرکت می شود. این دانش و مهارت در ذهن کارکنان جای دارند، بدین معنی که ذهن آنها حامل دانش و مهارت است 
2-1سرمایه ساختاری/سازمانی
منظور از سرمایه ساختاری، کلیه دارایی های غیر انسانی یا قابلیت های سازمانی است. سرمایه ساختاری به صورت مجموع دارایی هایی تعریف می شود که توانایی خلاقیت سازمان را ممکن می سازند. مأموریت، چشم انداز، ارزش های اساسی، استراتژی ها و سیستم های کاری و فرآیندهای درونی یک سازمان، می توانند در زمره این نوع دارایی ها شمرده شوند.سرمایه ساختاری را می توان به هر چیزی که در سازمان وجود دارد و از کارکنان - سرمایه انسانی - در کارشان حمایت می کند، اطلاق کرد. سرمایه ساختاری تحت تملک سازمان است و حتی زمانی که کارکنان سازمان را ترک می کنند، در سازمان وجود دارد.سرمایه ساختاری عبارت است از کلیه موجودی دانش غیر انسانی در سازمان که دربرگیرنده پایگاه داده ها، نمودارهای سازمانی، استراتژی ها، روال ها، راهنمای فرآیندها و هر چیزی است که ارزش آن برای شرکت بیشتر از ارزش مادی آن است. افراد ممکن است از سطح بالایی از خرد برخوردار باشند، اما اگر سازمان، دارای سیستم ها و رویه های ضعیفی باشد و افراد به وسیله آن عملیات خود را دنبال کنند، کل توان بالقوه سرمایه فکری تحقق نخواهد یافت. سازمان های با سرمایه ساختاری قوی دارای یک فرهنگ حمایتی هستند که به افراد اجازه تجربه چیزهای جدید، یادگیری، شکست و تجربه دوباره را می دهد

بوتفر - 2006 - سرمایه سازمانی را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان می داند که در پایگاه های داده، دستورالعمل ها و غیره ذخیره می شود. اغلب سرمایه سازمان، سرمایه ساختاری نیز نامیده شده است. با وجود این بوتفر اصطلاح سرمایه سازمانی را ترجیح داده، چرا که معتقد است سرمایه سازمانی به طور واضح تری بیان می کند که این دانش واقعا متعلق به سازمان است.این تفکر در قرن بیست و یکم که تنها روش یک سازمان برای حفظ و نگهداری مزیت رقابتی خود ، یادگیری سریع تر از رقبایش است، مورد تایید بسیار قرار گرفته است

3-1سرمایه مشتری/رابطه ای
منظور از سرمایه ارتباطی، کلیه دانش فراگرفته شده از روابط یک سازمان با محیط خود، شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و غیره است. به عقیده چن، مهم ترین بخش یک سرمایه ارتباطی، سرمایه مشتری است، زیرا موفقیت یک سازمان در گرو سرمایه مشتری آن است . به طور کلی، سرمایه مشتری که به عنوان یک پل و واسطه در فرآیند سرمایه فکری عمل می کند، عامل تعیین کننده اصلی در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازاری و در نتیجه، عملکرد کسب و کار سازمان است .مضمون اصلی سرمایه مشتری، دانش به کار گرفته شده در کانال های بازاریابی سازمان و روابط با مشتری در حین انجام کسب و کار است بروکینگ در بخش دارایی های بازار به مشتریان ، وفاداری آن ها و کانال های توزیع که مرتبط با سرمایه مشتری اند، اشاره می کند . همچنین استورات اظهار می دارد که سرمایه مشتری عبارت از اطلاعات بازار برای استفاده در جذب و حفظ مشتریان است. موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانال های بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتر بیانگر توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونی است. این اصطلاح را در ابتدا هیوبرت - 2000 - مطرح کرد، اما تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایه رابطه ای توسعه داده اند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تامین کنندگان، انجمن های تجاری یا دولت برقرار می کند. استورات سرمایه رابطه ای را شامل روابط با ذینفعان درون و بیرون سازمان می دانند. یک نشانه سرمایه رابطه ای که مربوط به مشتریان است،"بازارگرابی"است. اتفاق نظر در مورد تعریف بازارگرایی وجود ندارد، اما ادوینسون - 2008 - آن را عبارت از ایجاد هوشمندی بازار در سطح سازمانی نسبت به نیازهای موجود و آینده مشتریان می دانند .درنهایت ، گسترش این هوشمندی باید به سطح افقی و عمودی در دون سازمان انجام گیرد، به طوری که بتوان شایستگی پاسخ گویی به تغییرات بازار را در سطح سازمان ایجاد کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید